آسیانیوز ایران؛ سرویس اجتماعی:
کاظم عاشوری گیلده - محقق و نویسنده - تصور کنید انبوهی از طلا در اختیار دارید، اما حتی جرأت لمس کردن آن را ندارید! این داستان زندگی بسیاری از ثروتمندانی است که اسیرِ زندانِ ذهنی خود ساختهاند. افرادی که تمام عمر را صرف جمعآوری مال میکنند، اما هرگز طعم واقعی ثروت را نمیچشند. چرا برخی انسانها با وجود داراییهای کلان، فقیرتر از فقیرترین افراد زندگی میکنند؟ این گزارش، واکاوی تلخ اما واقعی از زندگی کسانی است که ثروت را میاندوزند، اما زندگی را از دست میدهند.
مالاندوزی به قیمت زندگی
برخی انسانها تمام عمر خود را وقف کار، تلاش و پسانداز بیوقفه میکنند. برایشان مهم نیست که چقدر پول در حساب بانکی یا چند ملک در گوشه و کنار دارند؛ دغدغهی اصلیشان این است که مبادا ذرهای از ثروتشان کاسته شود. آنها با وسواس، اموال خویش را حفظ میکنند، چنان که گویی قلعهای آهنین از داراییهای خود ساختهاند. این افراد نه تنها از ثروت خود بهرهای نمیبرند، بلکه حتی از سادهترین لذتهای زندگی نیز میگذرند. غذای خوب نمیخورند، لباس شایستهای نمیپوشند، به سفر نمیروند و حتی به خود اجازهی اندکی بخشش به دیگران را نیز نمیدهند؛ گرچه خوب میدانند در اطرافشان کسانی هستند که به کمک نیاز دارند.
خصاصت؛ زنجیری نامرئی بر دست و پای ثروتمندان
در فرهنگ عامه، به این گروه از افراد، واژهی "ابَرخصیص" نسبت داده میشود. کسانی که آنقدر در بند اندوختن مال گرفتارند که نمیتوانند حتی اندکی از داراییهایشان را با دیگران سهیم شوند. آنها زندگی میکنند تا ثروت بیافرینند، اما نه برای خود؛ بلکه برای وراثی که شاید قدر آن را ندانند. در واقع این اشخاص به نگهبانان بیمزد و منت اموال تبدیل میشوند. ثروتی که قرار است روزی بدون حضور و نظارت آنان، میان دیگران تقسیم شود، همان ثروتی است که عمرشان را صرف محافظت از آن کردهاند.
پرسشی بنیادین: حاصل این همه حرص چیست؟
زندگی کوتاهتر از آن است که بتوان همهچیز را برای آیندهای نامعلوم پسانداز کرد. در نهایت، هیچ کس نمیتواند حتی سکهای از این دنیا با خود ببرد. سوال اینجاست: آیا بهتر نیست در کنار اندوختن برای آینده، از امروزمان نیز لذت ببریم؟ آیا بخشیدن و سهیم شدن در شادی دیگران، خود نوعی بهرهمندی از ثروت نیست؟ فراموش نکنیم که مال، تنها زمانی ارزشمند است که زندگی ما و دیگران را غنیتر و زیباتر کند. ورنه تلنبار کردن طلا و نقره، جز حسرت و دریغ برای انسان ثمری ندارد.
نگاهی عادلانه به آینده و اکنون
البته هیچکس نمیگوید و نمیتواند بگوید که نباید برای آیندهی فرزندانمان مالی فراهم کنیم. این وظیفهای است که ریشه در تاریخ بشر دارد و همواره بخشی از مسئولیتهای والدین بوده و خواهد بود. ایجاد امنیت مالی برای آیندگان امری نیکو و ضروری است. اما در این میان، نباید فراموش کنیم که اندکی بخشندگی از آن همه حرص و تلاش، برای کسانی که در دایرهی توجه و محبت ما قرار دارند، نه تنها زیانی ندارد بلکه برکت زندگی ما را دوچندان خواهد کرد. پس بیایید در کنار پسانداز برای فرزندان، دستان یاریگر خود را به سوی نیازمندان نیز دراز کنیم. این قانون نانوشتهی جهان هستی است: بخشش، چرخهی نعمت را به جریان میاندازد.
پایان سخن
مالاندوزی کورکورانه و زیادهخواهی، انسان را از زندگی حقیقی محروم میکند. بیایید بیاموزیم که در کنار تدبیر برای آینده، از امروزمان نیز بهره ببریم؛ سخاوتمند باشیم و بدانیم که ارزش واقعی ثروت، در شادی و آرامشی است که به زندگی ما و دیگران میبخشد. آنچه میبخشیم، در حقیقت همان چیزی است که برای همیشه از آنِ ما خواهد ماند.
تحلیل اجتماعی آسیانیوز ایران
۱. تناقض ثروت و فقر روحی
در نگاه اول، این افراد ثروتمند به نظر میرسند، اما در واقع فقیرترین افراد جامعه هستند. آنها پول دارند، اما نمیتوانند از آن استفاده کنند. این تناقض عجیب، ریشه در ترس از فقر، کمبود اعتمادبهنفس یا تجربیات تلخ گذشته دارد.
۲. زندان ذهنی به نام "روز مبادا"
بسیاری از این افراد با این توجیه که "نکند روزی به پول نیاز پیدا کنم"، خود را از کوچکترین لذتها محروم میکنند. اما غافل از اینکه "روز مبادا" همان امروز است؛ روزی که میتوانستند با خانوادهشان سفر کنند، به دیگران کمک کنند یا حتی غذای خوبی بخورند.
۳. میراثی از حسرت
جالب اینجاست که این افراد معمولاً ثروت خود را برای وراثی به جا میگذارند که هرگز قدر آن را نمیدانند. فرزندانی که شاید تمام آن پول را در مدت کوتاهی هدر دهند، در حالی که پدر یا مادرشان یک عمر در سختی زیستهاند.
۴. راه حل: تعادل میان آینده و حال
نه میتوان گفت اصلاً پسانداز نکنید، نه میتوان پذیرفت که تمام عمر را در حرص و ترس سپری کنید. راز زندگی خوب، در تعادل است: پسانداز برای آینده + لذت بردن از امروز + بخشش به دیگران.
۵. پرسش پایانی
آیا واقعاً ارزش دارد انسان تمام عمرش را صرف جمعآوری ثروتی کند که هرگز از آن استفاده نبرد؟ شاید پاسخ این سوال را باید روی سنگ قبر این افراد جستجو کرد؛ جایی که معمولاً جملهای همچون "ثروتمند مرد، اما هرگز زندگی نکرد" حک شده است.