آسیانیوز ایران؛ سرویس اقتصادی:
جامعه اقتصادی ایران امروز یکی از چهرههای ماندگار و اثرگذار خود را از دست داد. استادی که نه تنها در محافل آکادمیک که در عرصه عمومی نیز همواره صدایی رسا و دیدگاهی متمایز داشت. ابراهیم رزاقی، اقتصاددانی که عمر خود را صرف مطالعه و تحلیل اقتصاد ایران کرد، حالا در سکوت ابدی آرمیده است. اما اندیشهها و آرمانهای او که بر پایه عدالت و استقلال اقتصادی بنا شده بود، همچنان زنده و تأملبرانگیز است. مسیر زندگی علمی رزاقی از تهران تا پاریس و بازگشت به وطن را درنوردید. او که در فرانسه دکترای توسعه اقتصادی گرفته بود، میتوانست در بهترین دانشگاههای جهان به تدریس و تحقیق ادامه دهد، اما ایران و دغدغههای توسعه آن را برگزید.
در دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران، رزاقی نسلی از اقتصاددانان را پرورش داد که بسیاری از آنان امروز از صاحبنظران حوزه اقتصاد ایران هستند. شیوه تدریس و نگاه تحلیلی او همواره برای دانشجویان الهامبخش بود. اما رزاقی تنها یک استاد دانشگاه نبود. او روشنفکری متعهد بود که در مهمترین مباحث اقتصادی کشور حضور فعال داشت. از نقد سیاستهای تعدیل اقتصادی در دولت سازندگی تا تحلیل پیامدهای خصوصیسازی. دیدگاههای او همواره جسورانه و صریح بود. هنگامی که بسیاری از اقتصاددانان از مزایای جهانیسازی سخن میگفتند، رزاقی هشدار میداد که این روند میتواند به وابستگی بیشتر ایران بینجامد.
عدالت برای او شعار نبود، بلکه محور اصلی اندیشه اقتصادیاش بود. او بر این باور بود که اقتصاد باید در خدمت انسان باشد، نه انسان در خدمت اقتصاد. این نگاه اخلاقی به اقتصاد، مشخصه اصلی مکتب فکری رزاقی بود. امروز که او در میان ما نیست، باید پرسید: آیا جامعه اقتصادی ایران از اندیشههای این استاد پیشکسوت بهره کافی برده است؟ آیا راهی که او برای توسعه ایران ترسیم کرده بود، میتواند الهامبخش نسل جدید باشد؟
مکتب فکری رزاقی؛ اقتصاد اخلاقمحور و عدالتخواه
مهمترین ویژگی اندیشه اقتصادی ابراهیم رزاقی، تلفیق اقتصاد با اخلاق و عدالت اجتماعی بود. او اقتصاد را نه به عنوان هدف، بلکه به عنوان وسیلهای برای کسب کمالات معنوی و اخلاقی میدانست. این نگاه، او را از بسیاری از همنسلانش متمایز میکرد. رزاقی قاطعانه با نگاه صرفاً کمّی به اقتصاد مخالف بود. به باور او، شاخصهای اقتصادی زمانی ارزشمند هستند که در خدمت بهبود زندگی مردم و تحقق عدالت اجتماعی قرار گیرند. از همین رو، همواره بر توزیع عادلانه ثروت و درآمد تأکید داشت. پایههای فکری رزاقی بر سه اصل استوار بود: تولید ملی، عدالت اجتماعی و استقلال اقتصادی. او این سه اصل را لازم و ملزوم یکدیگر میدانست و معتقد بود بدون تحقق هر سه، توسعه پایدار ممکن نخواهد بود.
نقد سیاستهای تعدیل اقتصادی و خصوصیسازی
رزاقی از منتقدان سرسخت سیاستهای تعدیل اقتصادی و خصوصیسازی بود که از دوره دولت سازندگی آغاز شد. به باور او، این سیاستها بدون توجه به شرایط خاص ایران و تنها تحت تأثیر نهادهای بینالمللی مانند صندوق بینالمللی پول اجرا شد. او استدلال میکرد که خصوصیسازی بدون ضابطه و نظارت، به تمرکز ثروت و قدرت در دست گروههای خاص منجر شده و شکاف طبقاتی را عمیق میکند. بحران مسکن در ایران را از جمله پیامدهای همین سیاستها میدانست. رزاقی معتقد بود سیاستهای تعدیل اقتصادی با روح قانون اساسی ایران در تضاد است. او به اصل ۴۳ قانون اساسی استناد میکرد که تأمین مسکن، شغل، بهداشت و درمان را از وظایف دولت میداند.
دفاع از اقتصاد تعاونی به عنوان راه سوم
رزاقی با رد سوسیالیسم و سرمایهداری، اقتصاد تعاونی را راه حل بهینه برای ایران میدانست. او معتقد بود این الگو هم عدالت را برقرار میسازد و هم به رشد و بالندگی انسانها میانجامد. در اقتصاد تعاونی از دیدگاه رزاقی، مالکیت جمعی و مشارکت فعال مردم محور است. این مدل میتواند هم از تمرکز قدرت در دست دولت جلوگیری کند و هم از انباشت ثروت در دست اقلیتی خاص. او بر این باور بود که اقتصاد تعاونی با فرهنگ ایرانی-اسلامی سازگاری بیشتری دارد. زیرا بر همکاری، تعاون و مسئولیتپذیری اجتماعی تأکید دارد و در عین حال ابتکار فردی را نیز نفی نمیکند.
دیدگاههای بدیع درباره تحریم و توسعه داخلی
یکی از جسورانهترین دیدگاههای رزاقی، استقبال از تحریم به عنوان فرصتی برای خودکفایی بود. او معتقد بود تحریمها میتوانند انگیزهای برای توسعه تولید داخلی و کاهش وابستگی باشند. رزاقی با استناد به تجربه دفاع مقدس، استدلال میکرد که ایران توانایی حل مشکلات خود را با تکیه بر منابع داخلی دارد. به باور او، مشکل اصلی فقدان اراده سیاسی و نه فقدان توانایی فنی است. او حتی به برجام نیز نقد جدی داشت و معتقد بود شرکتهای خارجی در درجه اول به دنبال فروش کالاهای خود و دستیابی به منابع خام ایران هستند، نه کمک به توسعه اقتصادی کشور.
تأثیر و میراث فکری رزاقی
میراث فکری رزاقی در قالب کتابها و مقالات متعدد او به جا مانده است. آثاری مانند «اقتصاد ایرانزمین» و «نقدی بر خصوصیسازی ایران» همچنان از منابع مهم در مطالعه اقتصاد سیاسی ایران محسوب میشوند. شاگردان بسیاری در دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران از محضر او بهره بردهاند. این شاگردان امروز در دانشگاهها، نهادهای تحقیقاتی و دستگاههای اجرایی مشغول فعالیت هستند و اندیشههای او را ترویج میکنند. رزاقی با وجود بازنشستگی، تا واپسین روزهای عمر در رسانهها حاضر میشد و درباره مسائل روز اقتصادی اظهارنظر میکرد. این تعهد و پیگیری او را به الگویی برای اقتصاددانان متعهد تبدیل کرده است.