آسیانیوز ایران؛ سرویس سیاسی:
فضای امنیتی خاورمیانه بار دیگر شاهد تحولی قابل توجه در راهبرد نظامی یک بازیگر کلیدی است. ایالات متحده آمریکا، با اعلام استقرار گسترده یک سامانه تسلیحاتی جدید، گامی بلند در راستای تغییر معادلات امنیتی منطقه برداشته است. ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) با نامگذاری این طرح نظامی تحت عنوان عملیات "نیش عقرب"، پیامی واضح به رقبای خود در منطقه ارسال کرده است. این نام نمادین، حاکی از تاکتیکی سریع، متمرکز و به قول خودشان "کشنده" برای مقابله با تهدیدات است. قلب این عملیات، استقرار "یگانهای پهپادی تهاجمی پیشرفته" است. پهپادهایی که مقامات آمریکایی آنها را یکبارمصرف، مسلح، و دارای توانایی واکنش سریع توصیف میکنند. این پهپادها عملکردی شبیه به موشکهای سرجنگی انفجاری دارند، اما با قابلیتهای مانور و احتمالاً شناسایی هدف پیچیدهتر. هدف اصلی این اقدام، همانطور که مقامات واشنگتن صراحتاً اعلام کردهاند، ایجاد "بازدارندگی" در برابر جمهوری اسلامی ایران و شبکه گروههای نیابتی مورد حمایت آن است. آنها ادعا میکنند این استقرار، معادله امنیتی منطقه را به نفع خود تغییر میدهد.
زمینهسازی برای این عملیات، بر اساس ادعای آمریکا، "حملات ایران به اسرائیل و پایگاه العدید قطر" عنوان شده است. واشنگتن با این توجیه، در حال تثبیت حضور نظامی خود در شکل و شمایلی جدید است که آن را کمهزینهتر و مؤثرتر از روشهای سنتی میداند. روش سنتی آمریکا در گذشته برای بازدارندگی در منطقه، اعزام ناوهای هواپیمابر غولپیکر و بمبافکنهای استراتژیک بود. روشی که هم از نظر مالی بسیار پرهزینه محسوب میشد و هم خلبانان را در معرض خطر قرار میداد. اکنون، پهپادهای تهاجمی یکبارمصرف، به عنوان جایگزینی برای آن الگو معرفی میشوند. فرمانده سنتکام، این استقرار را "نقطه عطف" در توازن قوا میداند. این ادعا نشان میدهد که پنتاگون بر این باور است که با این فناوری، نه تنها توان پاسخگویی سریعتری پیدا کرده، بلکه هزینه عملیات برای حریف را نیز به شکل قابل ملاحظهای افزایش داده است. پیام همراه این اقدام، ترکیبی از اعلام عدم قصد حمله اولیه و هشداری شدید است: "ایران باید بداند هزینه اقدامات تحریکآمیز علیه ما بالا خواهد بود." این دوگانه ظاهری، در واقع سازوکار کلاسیک بازدارندگی است: افزایش توان حمله برای جلوگیری از وقوع حمله. اکنون باید دید که این "نیش عقرب" دیجیتال، چه تأثیری بر رفتار بازیگران منطقه خواهد گذاشت.
تحول در راهبرد بازدارندگی آمریکا؛ از ناوهای هواپیمابر تا پهپادهای یکبارمصرف
این عملیات نشاندهنده یک تحول راهبردی در ابزارهای بازدارندگی آمریکا در خاورمیانه است. مدل سنتی مبتنی بر "پرتگاهسازی" با حضور فیزیکی گسترده و پرهزینه مانند ناوهای هواپیمابر، در حال جایگزینی با مدلی چابکتر، کمهزینهتر و با ریسک انسانی صفر (برای خود) است. پهپادهای تهاجمی یکبارمصرف، هزینه عملیات را به شدت کاهش میدهند، امکان استقرار نامحسوستر و گستردهتری را فراهم میکنند و اجازه میدهند واکنش به "تهدیدات" با تاخیر زمانی کمتر و بدون نیاز به تصمیمگیری برای به خطر انداختن جان خلبانان انجام شود. این تغییر، ناشی از درسگیری از درگیریهای نامتقارن دو دهه گذشته و تمرکز بر رقابت با رقیبی مانند ایران است که از زرادخانه موشکی و پهپادی گستردهای برخوردار است.
فناوری "پهپاد-موشک" و مزیت عملیاتی ادعایی
توصیف این پهپادها به عنوان "یکبارمصرف" و شبیه به "موشک با سر جنگی منفجره"، آنها را در دستهای بینابین قرار میدهد. این ادوات احتمالاً از مزایای هر دو سلاح بهره میبرند: مانند موشک، هزینه نسبی پایین و قابلیت شلیک انبوه، و مانند پهپاد، توانایی پرواز در آسمان برای مدت معین، شناسایی هدف و احتمالاً تغییر تصمیم در میانه عملیات. این ترکیب، یک مزیت عملیاتی مهم ایجاد میکند: توانایی ایجاد یک "دیوار آتش" یا پرده دفاعی پویا در آسمان برای مقابله با حملات پهپادی و موشکی حریف. آمریکا ادعا میکند این فناوری "معادله را تغییر میدهد"، زیرا پاسخ به هر حملهای را سریع، قطعی و کمهزینهتر میسازد.
ابعاد روانی و پیامرسانی عملیات "نیش عقرب"
نامگذاری عملیات، خود یک اقدام روانی است. "نیش عقرب" القاکننده تصویری از یک ضربه سریع، دردناک و کشنده است که از یک موجود نسبتاً کوچک اما بسیار مسلح صادر میشود. این دقیقاً تصویری است که آمریکا میخواهد از توانایی جدید خود ارائه دهد: یک نیروی چابک، مرگبار و آماده واکنش فوری. اعلام عمومی این عملیات پیش از هر درگیری، در راستای "بازدارندگی از طریق اعلان" است. هدف این است که حریف، با دانستن وجود این سامانهها و قابلیتهایشان، از اقدام تهاجمی منصرف شود. هشدار صریح مبنی بر "بالا بودن هزینه تحریک" نیز مکمل همین راهبرد روانی است.
تأثیر بر موازنه منطقهای و احتمال افزایش تنش
ادعای آمریکا مبنی بر "تغییر معادله" و ایجاد "نقطه عطف"، به این معنی است که واشنگتن معتقد است ترازوی نظامی منطقه را به نفع خود سنگینتر کرده است. این امر میتواند دو واکنش متضاربی را در طرف مقابل برانگیزد: اول، احتیاط بیشتر و خودداری از اقدامات خطرآفرین برای جلوگیری از یک درگیری مستقیم و پرهزینه با این سامانههای جدید. دوم، تسریع در توسعه یا تهیه فناوریهای ضد پهپادی و ضد موشکی پیشرفتهتر، و نیز گسترش زرادخانه پهپادی خود برای مقابله با این تهدید جدید. در کوتاهمدت ممکن است اثر بازدارندگی داشته باشد، اما در میانمدت میتواند به مسابقه تسلیحاتی جدیدی در حوزه پهپادها و سامانههای مقابله با آنها دامن بزند و ثبات شکننده منطقه را بیشتر تهدید کند.
آینده درگیریهای نامتقارن و نقش فناوریهای خودمختار
عملیات "نیش عقرب" گامی دیگر به سمت "اتوماسیون" و "خودمختاری نسبی" در میدان نبرد است. استفاده گسترده از پهپادهای تهاجمی یکبارمصرف، مرز بین عملیات انسانی و ماشینی را بیشتر محو میکند. این روند، آینده درگیریهای نامتقارن و جنگهای نیابتی را شکل خواهد داد. از یک سو، کاهش هزینه و خطر برای نیروی انسانی طرف استفادهکننده، میتواند میل به درگیری را افزایش دهد. از سوی دیگر، دستیابی طرفهای دیگر به فناوریهای مشابه یا ضد آن، میتواند صحنه نبرد را به عرصه تقابل انبوه ماشینهای پرنده تبدیل کند. موفقیت یا شکست این راهبرد جدید آمریکا، نه تنها بر روابط با ایران، بلکه بر الگوی تعاملات نظامی در سایر نقاط جهان نیز تأثیر خواهد گذاشت.