آسیانیوز ایران؛ سرویس اجتماعی:
محله بیسیم تهران، صبح روز گذشته شاهد حادثهای هولناک بود. سکوت یک آپارتمان با صدای تلفنی به پلیس شکسته شد و سپس با کشف جرمی مرموز، آرامش ساکنان آن را بر هم زد. صحنهای که معمولاً در فیلمهای جنایی دیده میشود، این بار در یکی از خانههای این محله واقعیت یافت. تماس یک زن با مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰، سرآغاز این ماجرا بود. او با اضطراب گزارش داد که پس از بازگشت به منزل، هرچه در میزند و زنگ میزند، پاسخی از سوی همسرش دریافت نمیکند. نگرانی از اتفاقی ناگوار، او را وادار به تماس با پلیس کرد. مأموران با حضور فوری در محل و با کسب مجوزهای لازم، وارد خانه شدند. صحنهای که با آن روبرو شدند، فراتر از یک حادثه معمولی بود: جسد مرد جوانی بر زمین افتاده بود که بر اثر اصابت گلوله جان باخته بود. خانه ظاهراً دچار هرجومرج یا سرقت نشده بود. زن خانه، که خود گزارشدهنده بود، در اولین مواجهه با پلیس داستان خود را اینگونه روایت کرد: او صبح زود از خواب بیدار شده، فرزندان را آماده کرده و برای رساندن آنان به مدرسه از خانه خارج شده است. در این زمان، همسرش هنوز در خواب بود. پس از بازگشت، با عدم پاسخ همسر مواجه شده و پس از تماس با خانواده خود و بازگشت مجدد، در نهایت موضوع را به پلیس گزارش داده است.
اما این روایت ساده، نتوانست کارآگاهان را قانع کند. تحقیقات اولیه در محل حادثه، نکتۀ کلیدی را آشکار کرد: هیچ نشانهای از ورود فرد یا افراد غریبه به خانه وجود نداشت. درها و پنجرهها سالم بودند و اثری از خرابی یا دستدرازی دیده نمیشد. این نبودِ ردپای غریبه، سوظن را به سمت ساکنان اصلی خانه معطوف کرد. تحقیقات بیشتر از همسایهها و نزدیکان، پرده از واقعیت دیگری برداشت: این زوج جوان، سابقه اختلافات و مشاجرات جدی و احتمالاً طولانیمدتی با یکدیگر داشتهاند. ترکیب این شواهد — نبود فرد غریبه، سابقه اختلاف زناشویی، و برخی اظهارات ضد و نقیض یا نامتناسب زن در بازجوییهای اولیه — موجب شد تا پلیس، او را به عنوان مظنون اصلی این پرونده قتل در نظر بگیرد. در نهایت، این زن جوان به عنوان متهم دستگیر شد و برای تحقیقات تفصیلی به بازداشتگاه منتقل گردید. حالا پلیس باید پازل این جنایت را کامل کند: آیا این قتل ناشی از یک درگیری لحظهای و آنی بود؟ یا نتیجه یک برنامهریزی و خشم انباشته شده؟ پاسخ این پرسشها در ادامه تحقیقات و احتمالاً آزمایشهای پزشکی قانونی روشن خواهد شد.
روانشناسی جنایی و نشانههای رفتار متهم
اظهارات اولیه زن، اگرچه ظاهری منطقی دارد، اما از نگاه روانشناسی جنایی میتواند حاوی نشانههایی باشد. تماس با پلیس پیش از هر اقدام دیگر (مثلاً تماس با همسایه برای کمک به باز کردن در)، ممکن است در برخی موارد تلاشی برای ساختن یک دلیل موجه و نمایش همکاری باشد. همچنین، شرح دقیق و گاه بیش از حد جزئیات معمولی روزمره (مثل بیدار شدن و آماده کردن بچه) میتواند تلاشی ناخودآگاه برای پرکردن خلأهای داستان و قانع کردن مخاطب باشد. سابقه اختلافات شدید نیز یک انگیزه قوی برای قتل را نشان میدهد. پلیس باید به دنبال تناقض بین زمانبندی اعلام شده، شواهد فیزیکی (مانند زمان مرگ پزشکی قانونی) و رفتار زن بلافاصله پس از حادثه باشد.
بررسی صحنه جرم و نبود نشانه سرقت
کلیدیترین نکته در صحنه جرم، نبود هرگونه نشانه از ورود فرد غریبه است. این امر دو احتمال اصلی را مطرح میکند: یا قاتل خود ساکن خانه بوده (همسر)، یا فردی آشنا با خانه بوده که قربانی به او اجازه ورود داده است. سالم بودن درها و پنجرهها، احتمال دوم را هم تا حد زیادی ضعیف میکند، مگر اینکه قربانی خود در را باز کرده و سپس کشته شده باشد. همچنین، محل نگهداری سلاح، چگونگی شلیک (فاصله، زاویه) و وجود یا عدم وجود مقاومت از سوی قربانی، سرنخهای مهمی هستند. اگر سلاح متعلق به خود خانه بوده، احتمال برنامهریزی قبلی کمتر و احتمال درگیری لحظهای بیشتر میشود.
انگیزههای احتمالی از اختلافات زناشویی تا قتل
سابقه «اختلافات و مشاجرات جدی» که در گزارش به آن اشاره شده، میتواند طیف وسیعی از انگیزهها را ایجاد کند. این انگیزه میتواند خشم آنی ناشی از یک دعوای صبحگاهی باشد. میتواند انتقام از یک خیانت یا بدرفتاری طولانیمدت باشد. همچنین، ممکن است انگیزههای مالی (مانند دریافت بیمه یا مالکیت اموال) یا عاطفی (مانند رابطه با شخص ثالث) در کار باشد. تحقیقات پلیس باید بر روی ماهیت این اختلافات، وضعیت مالی زوج، و وجود افراد سوم در زندگی هرکدام متمرکز شود. گاهی اوقات، قتلهای خانگی ریشه در حس مالکیت، تحقیر شدید یا تهدید به ترک رابطه دارد.
روش تحقیق پلیسی و جمعآوری مدارک
پلیس در این پرونده احتمالاً بر چندین محور موازی کار میکند:
- اول، بازجویی دقیق و فنی از متهم با توجه به جزئیات اظهاراتش.
- دوم، بررسی دوربینهای مداربسته اطراف خانه برای تایید یا رد زمان خروج و ورود زن و تردد افراد دیگر.
- سوم، گرفتن آزمایشهای دروغسنج (البته با اعتبار حقوقی محدود در ایران) و بررسی آثار باقیمانده روی دست متهم
- چهارم، استعلام از پزشکی قانونی درباره زمان دقیق مرگ، نوع سلاح و فاصله شلیک.
- پنجم، تحقیق از همسایهها، دوستان و خانواده درباره روابط این زوج و رفتارهای اخیر آنان.
ترکیب این مدارک، داستان واقعی حادثه را شکل خواهد داد.
تأثیرات اجتماعی و لزوم مداخلات پیشگیرانه
این حادثه غمانگیز، نمونه دیگری از خشونتهای خانگی است که میتواند به فاجعه بینجامد. وجود اختلافات جدی در یک خانواده، زنگ خطری است که اگر به موقع شنیده نشود، ممکن است به خشونت فیزیکی یا حتی قتل منجر شود. این پرونده بر اهمیت خدمات مشاوره خانواده، وجود خطهای تلفنی بحران برای مداخله در اختلافات حاد، و آگاهیبخشی درباره مدیریت خشم و حل مسالمتآمیز تعارضات تاکید میکند. همچنین، لزوم نظارت بر توزیع و نگهداری غیرقانونی اسلحه را نیز پررنگ میسازد. جامعه نیازمند سازوکارهایی است که قبل از تبدیل شدن یک اختلاف به جنایت، وارد عمل شوند و از تراژدیهایی مانند این جلوگیری کنند.