آسیانیوز ایران؛ سرویس فرهنگی هنری:
حسن فتحی در
صفحه اینستاگرام خود متنی را منتشر کرده و از ادامه همکاری با سریال ازازیل کناره
گیری کرد. فتحی نوشت: فصل اول سریال ازازیل پایان یافت، و بنده ضمن قدردانی از
مخاطبان این مجموعه نمایشی و تشکر از اهالی نقد و نظر و رسانه هایی که نفیاً یا
اثباتاً مطالبی را درباره این اثر به رشته تحریر در آوردند، بنا به دلایلی، انصراف
رسمی خود را از ساخت فصل دوم این مجموعه اعلام می کنم! نکته اول اینکه
روند تدوین این اثر به دلیل دخالتهای غیر حرفه ای و غیراخلاقی تهیه کننده ، و
علیرغم اعتراضها و هشدارهای مکرر بنده، به دفعات دستخوش تغییرات ناصواب و ناگهانی
شده ، و از این رهگذر قسمتهای پخش شده در فصل اول ، متحمل آسیبها و صدماتی در
تدوین گردید! دیگر اینکه بدلیل اختلافهای مالی میان تهیه کننده و پلتفرم پخش کننده
، علاوه بر دستمزد چند ماه عقب افتاده گروهی از بازیگران و عوامل پشت صحنه ،
فیلمبرداری سکانسهای بسیار مهمی از فصل اول و دوم در تهران، شمال کشور و شهر
استانبول ترکیه ، علیرغم گوشزدهای مکرر بنده ، از جانب هر دو طرف دعوا ، پشت گوش
انداخته شد! هر چند اینجانب به یاری همکارانم ، تصوریرداری بیش
از ٨٠ درصد فصل دوم این سریال را در شرایطی مرارت بار به انجام رسانده ایم، اما
اکنون در اعتراض به رفتار سخیف و غیر قانونی تهیه کننده ، عهدشکنی ها و نقض مکرر
قول و قرارها از جانب ایشان و پلتفرم پخش کننده ، ضمن پوزش از مخاطبان گرامی آثارم
، انصراف خود را از ادامه کار اعلام کرده و در صورت پخش فصل دوم این اثر با هرصورت
و هر عنوانی ، مسئولیتی در قبال کیفیت آن بر عهده نخواهم داشت!
٢٣ فروردین ماه ١٤٠٤
با احترام-
حسن فتحی
آقای حسن فتحی!
از تماشای ازازیلِ شما عمیقا پشیمانیم
روز گذشته فصل اول سریال
«ازازیل» به کارگردانی حسن فتحی با انتشار قسمت سیزدهم به پایان رسید؛ سریالی که
ارتباطی با هیچیک از آثار حسن فتحی نداشت و از این جهت مخاطبان را متعجب کرد.
«ازازیل» با یک ایده جالب به میدان آمد و از بازیگران درجه یکی بهره برد. کاملا
مشخص بود که حسن فتحی قصد دارد معنای عمیقی از طریق آن منتقل کند اما ماحصل فصل
اول، چندان مطلوب مخاطبان نبود. بخصوص اینکه همه انتظار داشتند در قسمت پایانی گره
از خیلی از مسائل باز شود اما چنین اتفاقی نیفتاد و همهچیز منوط به ادامه ماجراها
در فصل بعدی شد!!!
صادقانه بگوییم؛ اغلب
مخاطبان این سریال در واقع یک جایی میانهی راه به این نتیجه رسیدند که پول ارزش اینهمه عذاب را ندارد و مطمئن شدند فتحی قرار نیست بعد از چند قسمتی که دیدند، ناگهان معجزه کند.
دورهمی پیمان معادی، پریناز ایزدیار، بابک حمیدیان، علی مصفا و چند بازیگر درجه یک
دیگر ضامن موفقیت آخرین ساخته فتحی نشد. روایت مسیری پیچیده و رازآلود که با دنیای
اجنه قرار بود تحت عنوان ژانر وحشت نمایش داده شود اما به زعم
بسیاری از کاربران بیشتر به کمدی میل میکرد.
سحر نوشت: واقعا من چرا نشستم
ازازیل نگاه کردم؟ چرا چشماشون سرخابی میشد
وقتی جنی میشدن؟ چرا صدای اون شیطان یا جن یا نمیدونم چی به صدای شیطانی شباهت
نداشت؟ اون بچهه چرا یدفعه شجاع شد؟ چرا همه کادر بیمارستان دنبال اون یارو رفتن؟
لوچیانو هم
متعجب مانده: بنظرم شورای امنیت ملی باید ب قضیه ادامه ساخت سریال
ازازیل ورود کنه برای حفظ شان بازیگران و عوامل، آبروی ما در برابر نسل های آینده،
آبروی کشور در مجامع بین المللی، حمله اتمی احتمالی هالیوود ب ایران و ... واقعا
من اعلام خطر میکنم برای ساخت فصل دوم.
روانشناس توئیتر: سریال ازازیل ترسناک نیست طنزه! سریال آبان عاشقانه و راز
آلود نیست تِم سریال ترکیه ایه! برنامه ی جوکر طنز نیست توهین آمیزه!تنها سریال
هایی که میل دارم ادامشون رو ببینم جان سخت و تاسیانه.
صابر: آقای حسن فتحی! من از
قسمت اول و دوم فهمیدم ازازیل مزخرفه ولی تا قسمت آخر صبر کردم. این چی بود مرد
حسابی؟! خجالت نکشیدی؟!آشغال میسازی به خورد مخاطب میدی؟!
بازیگرها با چه رویی بازی کردن؟! تو مگه سازنده شهرزاد و شب دهم و زمانه و... نیستی!؟
این مزخرف چی بود پس؟!
بهارک: کارگردانهای ایرانی تنها راهشون برای جمع کردن داستانهای
آبکی و بیسر و تهشون اینه که شخصیتهای اصلی و بکشن! یعنی فصل اول ازازیل با
چندین فقره مرگ و میر و بدون هیچ نتیجهگیری تموم شد!
غوغاگر: پوینت سریال ازازیل، چی بود واقعا؟ اینها رو ولش کن،
اصلا من چرا نشستم این مزخرف رو تا قسمت آخر دیدم؟!
ستایش: به این کادر و بازیگرا بابت ازازیل پولم دادن؟ این چه
فاجعه و سمی بود. بیشتر از ترسناک بودن رسما طنز بود.
بیکس با این
دیالوگ از ازازیل ارتباط گرفته: تو تریلر آخرین قسمت فصل اول سریال ازازیل، بابک حمیدیان
یه نقل قولی میکنه که از صبح افتاده تو دهنم: "ای مرگ بیا که زندگی ما را کشت".
نیوشا: کاش یه روزی بفهمم چرا
ازازیل رو شروع کردم و به دیدنش ادامه میدم!
سیمین بری: چرا اسم این سریال رو تو همۀ پوسترها بشکل «ازازیل»
نوشتن؟ اگر منظور همون شیطانه که «عزازیل» درسته. غلط املایی به پوستر فیلم و
سریال هم رسیده؟ یا علت و معنای خاصی داره که نمیدونیم.
پارسا: سریال ازازیل به جای اینکه ترسناک بشه، کاملا کمدی بود.
هیچ سریالی به بدی این سریال با این همه بازیگر ندیده بودم!
پریسا: به نظرم انقدر فیلم و سریال خوب ساخته شده
که شما ۱۰۰ سال هم وقت داشته باشی. نیاز نباشه سریال های داغونی مثل
ازازیل و این دست اراجیف رو ببینی.
آقای کارگردان؛ باید عذرخواهی
کنید!
فصل اول سریال «ازازیل» با نقاط ضعف
فراوان و بدون هیچ دستاوردی به پایان رسید. یکی از تبعاتِ آن اعلام انصراف حسن
فتحی از ادامه حضور در این پروژه است که به نظر میرسد در واکنش به انتقادات مردمی
و رسانهای، او باید عذرخواهی را انتخاب میکرد. سریال
«ازازیل» شاید بیشتر به دلیل تبلیغات عجیب و غریبش در ذهن مخاطبان باقی مانده
باشد؛ تبلیغاتی که توسط بهرنگ علوی طراحی شد و باعث ناراحتی و عصبانیت بسیاری از
رسانهها و حتی کاربران شبکههای اجتماعی شد.
با این حال، برخی هنوز در انتظار بودند تا ببینند آیا پشت این
تبلیغات پر سر و صدا، سریالی هیجانانگیز و ترسناک وجود دارد یا اینکه این تبلیغات
فقط یک طبل توخالی است.
اما وقتی قسمت اول پخش شد، نه
تنها جذابیتی نداشت بلکه مانند تیر خلاصی به قلب مخاطبان، امیدشان را نیز از بین
برد. شوخیهای عجیبی که مانی پاشایی (بابک حمیدیان) با مادرش (گوهر خیراندیش)
داشت، در فضای مجازی وایرال شد و مورد انتقاد شدید اهالی رسانه قرار گرفت. در قسمت اول، غیر از یک جشن تولد و چند سکانس به اصطلاح ترسناک که
بیشتر برای طرفداران حرفهای ژانر وحشت خندهدار بود، هیچ اتفاق خاصی نیفتاد.
سریال هر هفته پخش میشد، اما هیچ گام رو به جلویی در آن مشاهده نمیشد. حتی حضور
بازیگران برجستهای همچون پیمان معادی، پریناز ایزدیار و علی مصفا نتوانست سایه
انتقادات را از سر حسن فتحی بردارد. حسن فتحی، پس از موفقیتهای بزرگش در سریال «شهرزاد»، نتواست در
پروژههای بعدی خود نظیر «مست عشق»، «جیران» و حالا «ازازیل»، کارنامه درخشان خود
را حفظ کند. به گونهای که در صفحه مجازیاش واکنشی جالب به تمامی انتقادات نشان
داد. او ترجیح داد از سریال کنارهگیری کند و نخواهد که «ازازیل» بر اعتبار حرفهایاش
سایه بیافکند. با اینکه ۸۰ درصد فیلمبرداری فصل دوم سریال تحت رهبری او پیش رفته، به نظر میرسد
این تصمیم نوعی فرار به جلو باشد. (چرا که او در بخشی از یادداشت خود نوشته است:
"در صورت پخش فصل دوم این اثر، با هر عنوان و به هر شکلی، مسئولیتی در قبال
کیفیت آن برعهده نخواهم داشت! ") او در صفحه مجازی خود، به انتقاداتی که درباره ضعف در تدوین،
نداشتن تعلیقهای مناسب و برخی مشکلات دیگر مطرح شده بود، اینگونه پاسخ داده است:
«ضمن قدردانی از مخاطبان مجموعه «ازازیل» و تشکر از اهالی نقد و نظر و رسانههایی
که مطالبی را چه به صورت مثبت و چه منفی، در مورد این اثر به رشته تحریر درآوردند،
بنا به دلایلی انصراف رسمی خود را از ساخت فصل دوم این مجموعه اعلام میکنم.
نکته اول اینکه روند تدوین این اثر به دلیل دخالتهای غیرحرفهای
و غیراخلاقی تهیهکننده و علیرغم اعتراضها و هشدارهای مکرر بنده، به دفعات
دستخوش تغییرات ناصواب و ناگهانی شد و این امر باعث آسیب دیدن قسمتهای پخش شده در
فصل اول گردید.
علاوه بر این، به دلیل اختلافات
مالی میان تهیهکننده و پلتفرم پخشکننده، علاوه بر تأخیر چند ماهه در پرداخت
دستمزد گروهی از بازیگران و عوامل پشتصحنه، فیلمبرداری سکانسهای بسیار مهمی از
فصل اول و دوم در تهران، شمال کشور و شهر استانبول ترکیه، علیرغم تذکرات مکرر بنده
از جانب هر دو طرف دعوا، به تعویق افتاد. گرچه با یاری همکارانم بیش از ۸۰ درصد تصویربرداری فصل دوم این
سریال را در شرایطی دشوار به اتمام رساندهایم، اما اکنون در اعتراض به رفتار
غیرقانونی و سخیف تهیهکننده، نقض مکرر قول و قرارها از سوی ایشان و پلتفرم پخشکننده،
ضمن پوزش از مخاطبان گرامی آثارم، انصراف خود را از ادامه کار اعلام کرده و در
صورت پخش فصل دوم این اثر با هر عنوان و در هر قالبی، مسئولیتی در قبال کیفیت آن
برعهده نخواهم داشت.»
اما آقای فتحی عزیز، شما که سالها با آثاری همچون «شب دهم»،
«پهلوانان نمیمیرند»، «میوه ممنوعه»، «پستچی سه بار در نمیزند»، «مدار صفر درجه»
و حتی «شهرزاد» مخاطبان را شیفته هنر هفتم کردهاید، اکنون این کنارهگیری پس از
پایان فصل اول «ازازیل» و تحمل این همه ضعف و اتلاف وقت مخاطب، نمیتواند جبرانکننده
باشد. شما حتماً باید بابت تمام این ضعفها در ساخت فیلم و سریال که از
«مست عشق» به بعد به اوج خود رسید، نه تنها از ادامه کار انصراف دهید، بلکه باید
عذرخواهی کنید! البته یک بار بابت آن تبلیغات عجیب، این عذرخواهی را پذیرفتید؛
اکنون نوبت آن است که به دلیل فصل اول «ازازیل»، که جز پرداخت اشتراک هیچ دستاوردی
نداشت، عذرخواهی دیگری به مخاطب بدهید. «ازازیل» به نوعی عبرتآموز
شد؛ مخاطبی که امروز در شبکه نمایش خانگی به دنبال تماشای یک سریال است، دیگر تحت
تأثیر سلبریتیهای رنگارنگ قرار نمیگیرد. شاید یک سریال که حتی مهرههای میلیاردی
هم نداشته باشد، بتواند مفهومی دلانگیز و محتوایی قابل تأمل ارائه دهد. پلتفرم پخش کننده در کارهای
اخیر خود نتوانسته موفقیت خاصی را از آنِ خود کند. شاید با «سووشون» یا فصل جدید
«جنگل آسفالت» و دیگر آثار، این تغییر اتفاق بیفتد؛ اما قطعاً بابت «ازازیل» و
سایر کارهای ضعیف اخیرش، به مخاطب خود بدهکار است. این پلتفرم میتواند با ارائه
اشتراکهای هدیه یا ساخت آثار با کیفیت و جلوگیری از تولید کارهای ضعیف، این نقیصه
را جبران کرده و عذرخواهی خود را به طور عملی نشان دهد.
مشکلات سریال «ازازیل»
ضربالمثل معروفی وجود دارد که میگوید: «آفتاب و لگن هفت دست، شام
و ناهار هیچی؟» این ضربالمثل بهطور کامل بر سریال «ازازیل» صدق میکند. سریالی
که با تبلیغات گسترده و استفاده از بازیگران شناختهشدهای مانند پریناز ایزدیار،
بابک حمیدیان، پیمان معادی و علی مصفا، توانست توجه بسیاری را جلب کند. اما نه
تنها داستان سریال کشش لازم را نداشت، بلکه ضعفهایی در فیلمنامه، پردازش شخصیتها
و جلوههای ویژه نیز باعث شد تا این اثر از استانداردهای ژانر خود فاصله بگیرد.
یکی از مشکلات بزرگ این سریال، کیفیت پایین جلوههای ویژه بصری و
تدوین نامناسب آن است. با توجه به ژانر وحشت، انتظار میرفت که افکتهای تصویری و
صوتی به ایجاد حس ترس و هیجان کمک کنند، اما بسیاری از صحنهها به دلیل اجراهای
ضعیف و غیرواقعی، بیشتر تصنعی به نظر میرسند. علاوه بر این، کارگردانی حسن فتحی
که در آثار تاریخی خود توانسته بود استانداردهای بالایی را رعایت کند، در این سریال
دچار ناهماهنگی در ریتم و فضاسازی شده است. برخی از مخاطبان معتقدند که سریال نه تنها در ایجاد حس ترس موفق
نبوده، بلکه به دلیل دیالوگهای ضعیف و بازیهای تصنعی، در برخی صحنهها بیشتر به
یک درام سطحی شبیه است تا یک اثر ترسناک واقعی. بنابراین، ضعف در فیلمنامه، پردازش
شخصیتها، جلوههای ویژه و عدم انسجام روایی باعث شد که این سریال یکی از
ناامیدکنندهترین آثار سال لقب گیرد.
یکی دیگر از بزرگترین مشکلات سریال، بازیهای غیرطبیعی و تصنعی
بازیگران است. حتی چهرههای سرشناسی همچون پیمان معادی و مریم سعادت نتوانستند بهخوبی
از عهده نقشهای خود برآیند. برخی سکانسها به گونهای اجرا شدهاند که تماشاگر به
جای غرق شدن در داستان، متوجه تصنعی بودن بازیها میشود. مشکل
دیگر، همان ایرادی است که خود حسن فتحی نیز در
یادداشت مجازیاش به آن اشاره کرده است؛ تدوین و صداگذاری نامناسب. در برخی صحنهها،
دیالوگها نامفهوم یا بیصدا هستند و در جاهایی که نیاز به سکوت است، صداگذاریهای
غیرضروری انجام شده است. بهطور مثال، در یکی از صحنهها، یک شخصیت پا به زمین میکوبد،
اما صدای آن شنیده نمیشود، در حالیکه صدای دیالوگ شخصیت دیگر کاملاً واضح است.
این ایرادات باعث میشود که بیننده از فضای داستان فاصله بگیرد.
اشتباهات
فنی در یک سریال تلویزیونی همیشه مورد توجه منتقدان قرار میگیرد، اما در
«ازازیل»، این اشتباهات به حدی زیاد بودند که به وضوح قابل مشاهده بودند. از
تغییرات ناگهانی روز و شب در سکانسها گرفته تا نمایان شدن وسایل فیلمبرداری در
برخی صحنهها، همه اینها نشان از عدم دقت کافی در تولید دارند. برای مثال، در یکی
از صحنهها، ساعتی که در موبایل یک شخصیت نشان داده میشود، ۴:۳۰ صبح است، در حالیکه فضای
نورپردازی و محیط کاملاً نشاندهنده غروب است.
نگاهی به بازی های زنانه سریال ازازیل
سریال ازازیل یک داستان معمایی و روانشناختی و پلیسی پیچیده را روایت میکند؛ زندگی یک پزشک زنان و زایمان و همسرش که در زمان برگزاری یک مهمانی در خانه آنها همسایهشان گم می شود و این ماجرا، پلیس را به این کشف و نتیجه میرساند که این پرونده ممکن است با دو پرونده دیگر در زمینه مفقودی زنان ارتباط داشته باشد. دراین میان، جسد دختری نیز پیدا میشود که پیچیدگی داستان را دوچندان میکند…. ازازیل که از طریق نماوا عرضه شدهـ با این که از مناظر و زوایای مختلف متعددی قابل ارزیابی و تحلیل است- ولی با این حال یکی از معدود سریالهایی است که به واسطه تنوعی که در شخصیتسازی بانوان در دستور کار قرار داده؛ امکان واکاوی چگونگی نمایش تصویر زنان اجتماع امروز در قالب یک اثر نمایشی را به وجود میآورد. زنانی که با حضور و یاری بازیگران زن نسلهای مختلف هنرمندان- از جمله گوهر خیراندیش، پریناز ایزدیار، مرضیه برومند، کتانه افشارینژاد و بسیار بازیگران دیگر بازنمایی شده و تصویری ملموس و در عین حال تعبیرپذیر از نیمه تاکنونگمشده جامعه ایران سده ۱۴۰۰ ارائه کردهاند.
گوهر خیراندیش در سریال حسن فتحی در نقش یک خدمتکار شیرین و بامزه ظاهر شده که کمک حال خانم پزشک سریال است و با حضور پریناز ایزدیار در نقش دکتر شوکا مهرجویی دربرابر اوست که درمییابیم چقدر این دو بازیگر از دو نسل مختلف بر بازیهای حسی و درونی تسلط دارند. پریناز ایزدیار با تجربیات بازیگری خود در نقش یک زن مرموز با گذشته و آیندهای نامعلوم و غیرقابل پیشبینی؛ با این که رنگ و طعمی از اغلب نقشآفرینیهای گذشتهاش دارد، شباهتی شگفتانگیز به فمفتالهای آثار نوآر نیز پیدا کرده و بسیار زیاد شبیه آنها شده است. زنی که آوار گذشته زندگیاش را بر سرش آوار کرده و از ابتدای سریال در تقلاست که چگونه خود را از این وضعیت وارهاند.
در داستان سریال ازازیل احترام برومند نیز حضور دارد که ایفاگر نقش بانویی است مبتلا به آلزایمر- و کاملاً خالی از حافظه. زندگی و رفتار و ذهن انسانها خیلی پیچیدهتر از هر سیستم تشخیص روانشناسی و بسیار عمیقتر از فهرستهایی است که علوم پزشکی و روانپزشکی از علائم و نشانههای بیماری میدهند.
اگر آلزایمر منجر به اخلال در حافظه، توانایی شناسایی افرد، زمان یا مکان، بیاختیاری و بیتفاوتی هیجانی شود، کجای این فهرست میتوان درد ناشی از فراموشکردن خود هستی و بودن را قرار داد؟ دردناکترین علامت بیماری آلزایمر فراموشکردن تمام علائمی است که برای این بیماری فهرست کردهاند و این غشای نازک مغز در چرخهای بینهایت این واقعیت را مدام به یاد میآورد و دوباره از یاد میبرد. ازازیل سعی کرده است علاوه بر بازنمایی نشانههای بیماری آلزایمر از لحاظ ساختاری هم روایتی مناسب برای تمرکز بر زندگی یک مادر مبتلا به آلزایمر و رابطه او با پسرش-پیمان معادی- و همسرش-محمود پاک نیت- انتخاب کند.
مرز میان عشق و نفرت بسیار باریک است و گاهی رابطه زناشویی در گذر سالیان روح و ذهن زوجها را خسته و فرسوده میکند، حتی زوجهایی که زندگی مشترکشان را با عشق حقیقی آغاز کردهاند. حتی ممکن است طرفین دیگر تحمل ادامهدادن نداشته باشند و کارشان به جدایی بکشد؛ ولی تجلی عشقی پایدار بین این بانوی آلزایمری و همسرش است که نشان میدهد همچنان میتوان عاشق ماند و بر دشواری غلبه کرد. از دیگر بازیگران زن این سریال بانوی جوانی با بازی کتانه افشارینژاد در نقش مرجان است که ضربه روحی بدی پس از جدایی با مانی به او وارد شده و برای آنکه از این ضربه روحی و عاطفی جان سالم به در ببرد و شکستی را که تجربه کرده تاب بیاورد، سعی میکند با نقل مکان به آپارتمانی که مانیت در آنجا ساکن است، هم مرهمی برای تنهایی و مشکلات عاطفیاش پیدا کند و هم این که شیرینی انتقام را بچشد. ولی خبر ندارد که در حال بازی در پازلی است که ممکن است جانش را به خطر بیندازد. کتانه افشارینژاد چنان در قالب این نقش زن فرورفته که جاهایی گمان میبریم نکند خودش چنین تجربهای را پشت سرگذاشته؟!
بازیگر دختر خردسال ازازیل دختری با اعتماد به نفس و باهوش است که یک تفاوت با دختران همسن و سالش دارد؛ او ناشنواست ولی همه آنچه را که میبیند، در حافظهاش ثبت میکند. ترنم آهنگر بازیگر خردسالی است که در سریال ازازیل در نقش دختری کمشنوا، توانمند و با استعداد است و خوشبختانه بده بستانهای او در بازی روبرو با پیمان معادی- در نقش کارآگاه پلیس- خوب و مناسب از کار درآمده است. سریال ازازیل سعی کرده برای همه کاراکترهای زن از کودک تا جوان و بزرگسال و میانسال شخصیتپردازی ویژه داشته باشد و احتمالا برای همین هم هست که مورد توجه مخاطبان- زن- قرار گرفته است. به خصوص که زندگی کاراکترهای زن داستان هر کدام پیچیدگیهای خاصی دارد که به دل مینشیند.