آسیانیوز ایران؛ سرویس اجتماعی:
ایران در دو دهه گذشته شاهد فجایع تلخ و تکراری بوده است؛ از انفجارهای مهیب و فروریختن ساختمانها تا سوانح هوایی و حادثههای معدن. با وجود وعدههای مسئولان برای رسیدگی و پیشگیری، این حوادث همچنان تکرار میشوند و هر بار جان دهها یا صدها نفر را میگیرند. چرا سیستم نظارتی ایران در جلوگیری از این فجایع ناکام مانده؟ چرا پس از هر حادثه، تنها به تشکیل کمیتهها و تعلیق چند مقام بسنده میشود؟ این گزارش، نگاهی عمیق به ۱۰ فاجعه مرگبار اخیر ایران دارد که هر یک زخمی عمیق بر پیکره جامعه گذاشتهاند.
مروری بر حوادث تلخ ایران
در چند دهه گذشته، ایران شاهد مجموعهای از حوادث مرگبار بوده که با وجود وعدههای مکرر مقامهای جمهوری اسلامی برای رسیدگی، اصلاح ساختارها و پیشگیری از تکرار آنها، تحولی قابل توجه در جلوگیری از تکرار چنین حوادثی رخ نداده است. بسیاری از این حوادث، ناشی از ضعف نظارت، ناکارآمدی، اشکالات فنی، سهلانگاری و سوء مدیریت بودهاند. پس از هر حادثه، کمیتههایی برای بررسی دلایل و شناسایی مقصران تشکیل شده و در برخی موارد پروندههایی به دستگاه قضایی ارجاع یافته، اما این اقدامات در عمل به نتایج ملموس و قابل اتکایی منجر نشدهاند. در بعضی موارد هم پس از گذشت سالها، حتی علت اصلی حادثه همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد. این گزارش، مروری است بر شماری از مهمترین حوادث غیرنظامی سالهای اخیر در ایران؛
۱. انفجار در بندر رجایی
انفجارهایی مهیب در بندر شهید رجایی بندر عباس در ششم اردیبهشت ۱۴۰۴، باعث کشته شدن حداقل ۴۶ نفر و زخمی شدن بیش از هزار نفر شد. گمرک بندرعباس با انتشار اطلاعیهای محل وقوع حادثه را محوطه کانتینتری سینا در بندر شهید رجایی اعلام کرد که وابسته به سازمان بنادر و دریانوری است. به گزارش گمرک بندرعباس به «احتمال زیاد منشأ انفجار از دپوی کالاهای خطرناک و مواد شیمیایی موجود در محوطه بندر بوده است.» هنوزعلت انفجار اعلام نشده و از میزان خسارت انفجار به محمولههای تجاری موجود در بندر هم تاکنون برآوردی منتشر نشده است. شاهدان عینی به خبرنگاران گفتند «ابتدا یک آتشسوزی جزئی رخ داده، اما به دلیل دمای هوای ۴۰ درجه و همچنین انباشت مواد اشتعال زا، این آتشسوزی به سرعت تسری پیدا کرده و باعث انفجار شد.» بندر شهید رجایی مهمترین بندر صادراتی ایران است و به لحاظ واردات هم بعد از بندر امام خمینی، دومین بندر بزرگ است.
۲. انفجار در معدن طبس
حادثه انفجار معدن زغال سنگ در طبس یکی از مرگبارترین حوادث در معدنهای زغال سنگ ایران در دهههای اخیر بود. در اثر انفجار ناشی از نشت گاز متان در شهریور ۱۴۰۳ در معدنی در طبس، ۵۲ کارگر کشته و دستکم ۲۰ نفر مجروح شدند. حادثه معدن زغالسنگ طبس نتیجه نشت گاز متان در بلوکهای بی و سی (B و C) معدن بود که منجر به انفجار شد. شدت انفجار چنان بود که چند روز طول کشید تا اجساد جانباختگان پیدا شود. در گزارشی که به مجلس ارائه شد به «فقدان نظارت بر نقشههای تهویه شرکت زغالسنگ ''معدنجو'' طبس، شرایط کاری نامناسب شامل عدم رعایت قوانین، استانداردهای ایمنی و قواعد حرفهای، کمبود تجهیزات حفاظتی، ایمنی و آموزش ناکافی، استفاده از ماشینآلات قدیمی یا نامناسب، ضعف در عملکرد دستگاههای مسئول دارای وظیفه قانونی در امر نظارت بر فعالیت و محیط کار معدن، عدم توجه به هشدار کارگران و عدم ارائه آموزش های ایمنی لازم به کارگران معدن» به عنوان دلایل مرتبط با این حادثه اشاره شده است.
۳. فروریختن ساختمان متروپل آبادان
فروریختن ساختمان متروپل آبادان یکی تازهترین زخمهای ناشی از سوء مدیریت و ناکارآمدی در ایران است. حدود ساعت ۱۲ و ۳۰ دقیقه دوم خرداد ۱۴۰۱ این ساختمان فروریخت. بر اساس آمار رسمی که سهشنبه ۱۷ خردادماه اعلام شد، ۴۳ نفر زیر آوار متروپل جانشان را از دست دادهاند. ۱۱ خردادماه ویدیویی از بیرون کشیدن یکی از ستونهای فلزی متروپل منتشر شد که نشان میداد این ستون زیر فشار له شده است. احمد وحیدی، وزیر کشور ایران گفت ساختمان متروپل قرار بوده در شش طبقه ساخته شود اما در دو مرحله تعداد واحدهای این سازه به ۱۰ طبقه افزایش یافته است. او تایید کرد که از سال ۱۳۹۶ که ساخت متروپل شروع شد، گزارشهایی مبنی بر تخلف در مقطع احداث سازه ارائه شده بود اما به آنها توجهی نشده است.
رئیس کل دادگستری خوزستان دهم خردادماه گفت: «تاکنون ۱۳ نفر از عاملان و مسببان که در حادثه متروپل آبادان نقش داشتهاند، دستگیر شدهاند.» منابع رسمی در ایران اعلام کردند که حسین عبدالباقی، مالک ساختمان متروپل در میان کشتهشدگان بوده اما به نظر میرسد مردم در شعارهای اعتراضآمیزی که در خیابانها سر دادند، باوری به این گفته مقامهای رسمی ندارند. برخورد حکومت با فرو ریختن متروپل و تسلیت دیرهنگام رهبر جمهوری اسلامی، خشم بسیاری را در میان ایرانیان برانگیخت و واکنشهای گستردهای همراه داشت.
۴. انفجار در معدن یورت گلستان
انفجاری در معدن یورت استان گلستان در اردیبهشت ۹۶ باعث کشته شدن ۴۴ نفر شد. در این حادثه ریزش تونل افقی معدن باعث بسته شدن راه خروج معدنکاران شد و شماری از معدنچیان هم که برای کمک به همکاران خود وارد تونل شده بودند بر اثر تنفس گاز متان کشته شدند. روزنامه ایران به نقل از یک مسئول محلی نوشته که به دلیل شدت زیاد انفجار «به احتمال زیاد تعدادی از کارگران حبس شده در همان لحظه اولیه انفجار جان خود را از دست دادهاند.» یکی از معدنچیان درباره دلیل این انفجار به خبرگزاری مهر گفته بود: «معدن یورت آزادشهر سنسور تشخیص نشت گاز ندارد و علت اصلی این حادثه هم انفجار گاز به دلیل نشت آن بود.» به گفته این معدنکار: «هیچ گاه نکات ایمنی در این معدن رعایت نمی شد و این یکی از دلایلی بود که منجر به این حادثه شد.» سانحه معدن یورت که معدنچیان آن مدتی پیش به تعویق طولانی پرداخت دستمزد خود اعتراض کرده بودند و کشته شدن عده زیادی از آنها واکنشهای گسترده ای در ایران برانگخیت.
۵. آتش گرفتن کشتی سانچی
کشتی سانچی ١٦ دی سال ٩٦ با ۳۲ سرنشین سوخت. نفتکش سانچی متعلق به شرکت ملی نفتکش ایران بود ولی با پرچم پاناما حرکت میکرد. نشریه والاستریت ژورنال گزارش کرده بود که ارسال سیگنال موقعیت مکانی نفتکش سانچی ایران و کشتی باری چینی قبل از برخورد، متوقف شده بود. در این حادثه همه ۲۱ خدمه کشتی چینی نجات یافتند اما ۳۲ خدمه و کارکنان نفتکش ایرانی جان خود را از دست دادند. حادثه کشتی سانچی یکی از دشوارترین حوادث برای بازماندگان بود. چون ۳۰ دریانورد ایرانی در کشتی بودند و تنها جسد سه نفر پیدا شد. خانوادهها تا مدتها از تماسها، شمارههای مشکوک و قبض موبایل این افراد میگفتند. خانواده مهدی سادگی، یکی از این دریانوردان گفت که تا ١٣ ماه قبضهای سنگینی برای موبایل فرزندشان صادر میشد که همگی برای رومینگ بود.
خانوادههای خدمه سانچی هنوز آنقدر به بازگشت آنها امیدوارند، که بهخاطر صدور گواهی فوت برای آن ها شکایت کردند. احمد ذاکری، وکیل خانوادههای خدمه مفقود شده سانچی گفت با صدور گواهی فوت امکان جستوجوی خدمه از طریق سازمان هلالاحمر و صلیب سرخ جهانی برای خانوادهها از بین میرود. این شکایت منجر به رای شعبه ۱۱۵ دادگاه عمومی حقوقی مجتمع شهید باهنر تهران، مبنی بر ابطال چند گواهی فوت شد. شرکت ملی نفتکش به ابطال گواهی فوت اعتراض کرد، اما دادگاه این اعتراض را مردود اعلام کرد.
۶. آتش گرفتن ساختمان پلاسکو
ساختمان پلاسکو ۳۰ دیماه سال ۱۳۹۵ آتش گرفت. حدود ۴ ساعت عملیات اطفای حریق در ساختمان پلاسکو نتیجه نداد و به دلیل سرایت آتش به سایر طبقات، این ساختمان فروریخت. این حادثه منجر به مرگ ۱۶ نفر از آتشنشانان و شش شهروند شد. بنابر اعلام سازمان اورژانس تهران، تعداد مصدومان این حادثه ۲۳۵ نفر بود که ۱۸۱ نفر از مصدومان به صورت سرپایی تحت درمان قرار گرفتند و ۵۵ نفر دیگر به بیمارستان منتقل شدند. حادثه ساختمان پلاسکو و متروپل بحثهایی را درباره مدیریت این حوادث و امکاناتی که نیروهای امدادی در اختیار دارند، مطرح کرد. درباره امدادرسانی به پلاسکو، گفته شد که آتشسوزی در ضلع شمالی ساختمان بود و از ضلع جنوبی، دسترسی برای اطفا حریق ناممکن بود. رسانههای ایران در پنجمین سالگرد حادثه پلاسکو نوشتند که «سامانه اعلام ساختمانهای پرخطر» فعال شده اما این اطلاعات در دسترس عموم نیست و در اختیار مدیران و افرادی قراردارد که در این زمینه کار میکنند. حدود پنج ماه بعد بود که ساختمان پرخطر متروپل فروریخت.
در گزارشهای دولتی در باره پلاسکو به مجموعهای متوالی از قصور و کوتاهی سازمانهای مختلف اشاره شد. در این گزارشها از بنیاد مستضعفان به عنوان مالک، وزارت کار، شهرداری و آتشنشانی تهران، وزارت راه و شهرسازی، سازمان مدیریت بحران به عنوان مقصر نام برده شد اما سهم و میزان تقصیر هیچ کدام مشخص نشد و پیگیری خانوادهها برای محاکمه عاملان حادثه نتیجه نداده است.
۷. آتش سوزی در مدرسه روستای شینآباد
در مدرسههای مناطق فقیر ایران حوادث مرگبار زیادی به دلیل نقص فنی و نبود ایمنی اتفاق افتاده اما شاید مهمترین حادثه دانشآموزی که در یادها مانده، آتشسوزی مدرسه شینآباد باشد. این حادثه آذرماه سال ۱۳۹۱ در یک دبستان دخترانه در روستایی در پیرانشهر، استان آذربایجان غربی اتفاق افتاد. دلیل آتشسوزی آتش گرفتن بخاری نفتی مدرسه اعلام شد. بیش از ۲۹ دختر دانشآموز دختر دچار سوختگی شدند. دو نفر از آنها بر اثر شدت جراحات، جان خود را از دست دادند. ۱۲ نفر دیگر با عوارض جسمی و روحی ماندگار همچون قطع انگشتان دست و سوختگیهای عمیق همچنان زندگی دشواری را میگذرانند. سال ۱۳۹۷ اعلام شد که پرونده دختران شین آبادی از پزشکی قانونی ارومیه به مرجع قضایی ارجاع شده است. گفته میشود تنها اتفاقی که در آن مدرسه بعد از آتشسوزی افتاده این است که مدرسه شوفاژدار شده است.
۸. سقوط هواپیمای سی۱۳۰ خبرنگاران و نیروهای ارتش
یکی از خبرسازترین حوادث هوایی سقوط هواپیمای سی۱۳۰ نیروی هوایی ارتش در تاریخ ۱۵ آذر سال ۸۴ بود که ۱۲۸ کشته و ۱۳۲ زخمی به جا گذاشت. این هواپیما تعدادی از نیروهای ارتش و خبرنگاران را برای پوشش خبری رزمایشی در چابهار از تهران به بندرعباس میبرد. حادثه دیگر در سال ۱۳۸۸ برای هواپیمای کاسپین به مقصد ایروان رخ داد که منجر به مرگ ۱۶۸ سرنشین آن شد. سقوط بویینگ ۷۲۷ ایرانایر در سال ۱۳۸۹ در نزدیکی فرودگاه ارومیه به مرگ ۷۸ نفر از مسافران منجر شد. در سال ۱۳۹۶ هم برخورد هواپیمای آسمان با کوه دنا مرگ بیش از ۶۰ سرنشین هواپیما را بهدنبال داشت. حوادث متعددی از بعد از انقلاب اسلامی در آسمان روی داده است. یکی از نخستین این حوادث برخورد هواپیمای ایرانایر با کوههای لشکرک بود که سال ۱۳۵۹ رخ داد و منجر به مرگ ۱۲۱ سرنشین هواپیما شد. در سال ۱۳۶۰ هواپیمای ترابری ارتش سقوط کرد. در سال ۱۳۷۳ هواپیمای آسمان اصفهان به تهران با ۵۹ سرنشین سقوط کرد.
۹. آتشسوزی مسجد ارگ تهران
۲۶ بهمنماه سال ۱۳۸۳ که با پنجمین روز محرم مصادف بود، هنگام نماز مغرب مسجد ارگ تهران آتش گرفت و ۷۸ نفر کشته شدند. برخی گزارشها تعداد مصدومان را تا حدود ۳۵۰ نفر اعلام کردند اما محسن مدیر روستا، بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران اعلام کرد که با تکمیل تحقیقات در خصوص این پرونده تعداد قطعی جانباختگان این حادثه ٧٨ نفر و مجروحان ٢٢ نفر بوده است.
رسانهها به نقل از کشیک قتل و بازپرس وقت دادسرای جنایی تهران و کارآگاهان، دلیل گسترش آتش را چنین نوشتند: «سقف ۸۰۰ متری شبستان که با برزنت پوشانده شده بود و برای جلوگیری از سرما توسط متولیان مسجد آغشته به پارافین بود، موجب گسترش حریق و ریختن آتش بر سر نمازگزاران شد.» روزنامه شهروند بهمنماه ۱۳۹۷ نوشت بعد از گذشت سالها از این حادثه، پرونده هنوز هم سرگردان و بلاتکلیف است. این روزنامه با پدر یکی از جانباختگان حادثه مسجد ارگ به نام اسعدیپور مصاحبه کرد و به نقل از او نوشت: «ما حتی نمیدانیم که پرونده به کجا رسید و چه کسی دقیقاً مقصر بود. ما خانوادههایی هستیم که خیلی وقت است از یادها پاک شدهایم. دیگر به این پرونده اهمیتی نمیدهند و تکلیف آن را مشخص نمیکنند. کاش به همین راحتی مرگ این همه نمازگزار را فراموش نمیکردند و سراغی از ما میگرفتند.»
۱۰. انفجار قطار نیشابور
انفجار قطار نیشابور بزرگترین حادثه ریلی در ایران است. ۲۹ بهمن ماه ۱۳۸۲ پس از اعلام حادثه برای قطار، نیروهای آتشنشانی به محل اعزام شدند اما ساعاتی بعد، انفجار مهیبی رخ داد که جان دستکم ۳۰۰ نفر و از جمله بیش از ۲۰ آتشنشان را گرفت. مهدی حسینی، رئیس سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی نیشابور به تازگی درباره این حادثه به ایسنا گفت: «در حادثه انفجار قطار در نیشابور بیش از ۲۰ آتشنشان جان باختند اما با گذشت ۱۸ سال از این حادثه مرگبار و علیرغم بعضی پیگیریهای انجام شده هنوز حکم شهید برای جانباختگان آتشنشان این حادثه اعلام نشده است.» ضعف سیستم ایمنی قطار، وجود مواد آتشزا از جمله پنبه، گوگرد و نیترات آمونیوم در واگنهای باری و کمتوجهی و خطای انسانی از جمله دلایل این حادثه عنوان شد.
حادثه دیگر برای دو قطار مسافربری در حوالی «ایستگاه هفتخوان» در محور «سمنان-دامغان» رخ داد. این حادثه ساعت ۷:۲۲ صبح روز ۵ آذر ۱۳۹۵ یعنی درست قبل از حادثه پلاسکو اتفاق افتاد. قطار سمنان به مشهد از پشت به قطار تبریز به مشهد که در همان ریل متوقف بود، برخورد کرد و چهار واگن از ریل خارج شد. پنج واگن هم آتش گرفت که منجر به مرگ ۴۷ نفر و مصدومیت ۱۰۳ نفر دیگر شد.
تحلیل اجتماعی آسیانیوز ایران
این گزارش، تصویری تیره از مدیریت بحران و ایمنی در ایران ارائه میدهد. در تمامی این حوادث، چند الگوی مشترک دیده میشود:
-
ضعف نظارتی: در بیشتر موارد، هشدارها نادیده گرفته شدهاند (مانند متروپل و معدن طبس).
-
عدم شفافیت: حتی پس از سالها، علت دقیق برخی حوادث (مانند سانچی و انفجار نیشابور) هنوز اعلام نشده است.
-
فراموشی سریع وعدهها: پس از هر حادثه، مسئولان قول اصلاح میدهند، اما در عمل تغییری ایجاد نمیشود.
چرا این چرخه معیوب ادامه دارد؟
-
سیاستزدگی پروندهها: برخی حوادث به دلایل سیاسی به سرعت بایگانی میشوند.
-
فقدان سیستم پاسخگویی: نبود نهادهای مستقل نظارتی باعث میشود مقصران واقعی مجازات نشوند.
-
اولویت منافع اقتصادی بر ایمنی: در مواردی مانند معادن و بنادر، سودجویی بر جان انسانها ارجحیت دارد.
این گزارش نهتنها برای بازماندگان حوادث، بلکه برای عموم جامعه هشداردهنده است: تا زمانی که نظام نظارتی اصلاح نشود و مسئولان در قبال جان مردم پاسخگو نباشند، این فجایع ادامه خواهند داشت. آیا زمان آن نرسیده که به جای شعارهای تسلیتی، اقدامات عملی برای پیشگیری از تکرار این اتفاقات غم انگیز انجام شود.