آسیانیوز ایران؛ سرویس فرهنگی هنری:
اقتصاد
هنر همواره بحرانهای خاصی داشته است. از جمله مسئله مالیات که تا چندی پیش معاف
بود و حالا بحث اخذ مالیات از آثار هنری مطرح شده است. اجرا غیرکارشناسی این طرح
موجب نارضایتی هنرمندانی شده است که با تصورات اداره مالیات هماهنگی ندارند و
مانند تصور عمومی، درآمد چندانی ندارند.
پس از گذشت دوره های متعدد از برپایی حراج تهران، همچنان ابهامات، تردیدها و پرسشهای گوناگونی حول این رویداد عرصه هنرهای تجسمی وجود دارد؛ پرسشها و ابهاماتی از این جنس که آثار حاضر در حراج بر مبنای کدام معیارهای هنری انتخاب میشوند؟ قیمت آثار چگونه و با چه منطق و مکانیزمی تعیین میشود؟ هیأت انتخاب و تیم تعیین قیمت متشکل از چه کسانی هستند؟ آثار حاضر در هر دوره از حراج حقیقتاً توسط چه کسانی خریداری میشوند؟ آیا منابع مالی خریداران که غالباً هم مبالغ کلانی را شامل میشود، پیشتر از مجرای پایش و نظارت قانونی عبور کرده است؟ آیا پاک بودن منابع مالی خریداران پیش از این به اثبات و تأیید مراجع ذیصلاح رسیده است؟ آیا میتوان مطمئن بود که هیچ پول ناپاک و شبههآمیزی در حراج وارد و شسته نمیشود؟
عدم ارائه پاسخهای مقتضی و موجه به اینگونه پرسشها باعث شده است که حراج تهران در کانون تردید، تشکیک و انتقاد طیف قابل توجهی از افکار عمومی قرار گیرد. اما حراج تهران با وجود همه نقدها و ابهاماتی که تاکنون درباره این حراج مطرح بوده و است، حواشی مهم، منحصر و قابل توجه دیگری هم دارد. مثلا سیزدهمین دوره از حراج تهران پس از چند بار تعویق و کش و قوسهای فراوان ناشی از همهگیری ویروس کرونا، سرانجام عصر روز جمعه 26 دیماه 1399 با حضور جمعیتی محدود به شکل حضوری و آنلاین برگزار شد و در جریان آن 110 اثر هنری در معرض فروش قرار گرفتند. در این میان، تابلوی نقاشی دو لته «خاطرات امید» اثر آیدین آغداشلو که برخی آن را کپی ضعیف و میانمایهای از اثر هنری «پیرو دلا فراچنسکو» با نام «دوک و دوشس» میدانستند، توانست رکورد عجیب و مرموزی در تاریخ حراج تهران را برجای بگذارد و به قیمت بیسابقه 12 میلیارد و 500 میلیون تومان؛ یعنی 10 برابر برآورد اولیه خود چکش بخورد! در این دوره از حراج تهران مجموعاً 22 اثر بالاتر از یک میلیارد تومان چکش خورد، 19 اثر از 500 میلیون تا یک میلیارد تومان، 57 اثر بین 100 تا 500 میلیون تومان و 11 اثر زیر 100 میلیون تومان به فروش رسیدند و یک اثر نیز به فروش نرسید. آیدین آغداشلو جنجالیترین چهره حاضر در حراج سیزدهم بود؛ وی در حالی توانست رکورد فروش آخرین دوره حراج تهران را به نام خود ثبت کند که طی سالها و به ویژه ماههای آخر سال 1399، به دلیل انتشار و افشای برخی ایمیلهای شخصی و همچنین ادعاهایی که از سوی برخی شاگردان و خبرنگاران حوزه هنرهای تجسمی مطرح شد، در کانون اتهاماتی نظیر سوء استفاده جنسی و فساد اخلاقی قرار گرفت؛ اتهاماتی که دامنه آن به انتشار گزارشی افشاگرانه در روزنامه «نیویورک تایمز» هم رسید!
در ادامه، مشروح نخستین بخش از گفتوگوی خبرنگار هنرهای تجسمی تسنیم با این عضو هیأت علمی دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی دانشگاه علوم تحقیقات را از نظر میگذرانید: مریم بختیاریان ضمن ارزیابی روند فروش آثار عرضه شده در سیزدهمین حراج تهران بیان کرد: ابتدا باید به این نکته توجه داشت که ما در حال گفتوگو راجع به هنر معاصریم؛ مؤلفه مهمی که براساس آن آثار هنری مدرن یا معاصر داوری میشوند، خلاقیت است؛ خلاقیت با نوآوری و تازگی همبسته است. این عضو هیأت علمی دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی دانشگاه علوم تحقیقات با اشاره به اهمیت وجود خلاقیت و نوآوری در آثار هنری افزود: هنگامی که تصمیم میگیریم درباره ارزشهای اثر هنر خاصی صحبت و آنها را تفسیر کنیم، ابتدا باید ببینیم که در آن اثر به چه میزان ایدههای نو، بدیع و خلاقانه جریان پیدا کرده است؛ چقدر در ساختار و فرم آن از امکانات تازه استفاده شده است. وی در ادامه ضمن تأکید بر ماهیت غیرخطی تاریخ هنر، اظهار کرد: در هنر امکانات فرمی متعددی وجود دارد که هنرمند بتواند از آنها استفاده کند؛ امکاناتی از این دست، میتواند دامنه خلق امر تازه را گسترش دهد. ضمن اینکه باید به این نکته توجه داشت که بنا نیست تاریخ هنر مانند تاریخ علم، خطی باشد و فرمول و قاعده معینی مدام در آن تکرار شود؛ تاریخ هنر، تاریخی غیرخطی است و اگر چنین نبود، هنر به نقطهای که امروز در آن قرار گرفته است، نمیرسید. بنابراین در فرایند داوری و بررسی آثار متعلق به هنر معاصر، آنچه باید بیش از سایر عناصر مورد توجه واقع شود، عنصر خلاقیت و نوآوری است؛ به بیان دیگر، اینجا مرز تمایز نبوغ هنری از نبوغ علمی است و نابغه هنری نسبت به نوابغ سایر حوزهها استثناء به شمار میآید.این مدرس دانشگاه با اشاره به شرایط استثنائی که در اقتصاد هنر وجود دارد، گفت: نکتهای که میخواهم به آن اشاره کنم، بارها در مجامع و مقاطع مختلف گفته و ذکر شده است و آن اینکه وقتی وارد مبحث اقتصاد هنر میشویم، با شرایطی استثنایی مواجهیم؛ چراکه اساساً روندهای حاکم بر آن قابل پیشبینی نیست. این پیشبینیناپذیری عمدتاً به دلیل همان نوآوریها، تازگیها، ایدهها و اعجابهایی است که در هنر و اثر هنری وجود دارد. استاد گروه فلسفه هنر دانشگاه علوم تحقیقات ضمن تأکید بر فقدان وجود ارزش و نبوغ در کارهای کپی شده تصریح کرد: اینکه در فرایند خلق اثر هنری ایده یک هنرمند توسط هنرمند دیگری کپی شود، ملاک ارزش اثر و نبوغ هنرمند کپیکار نیست. البته کپی در هنر وجود دارد اما در قالب اقتباس خود را نشان میدهد؛ فرهنگ اقتباس علاوه بر هنر، در سایر حوزهها نیز وجود دارد. مهم این است که آنچه توسط یک هنرمند اقتباس میشود، با حفظ استقلال هنرمند اقتباسکننده همراه باشد.وی در بخش دیگری از سخنان خود به اقتضائات حاکم بر اقتباس اشاره کرد و در این زمینه یادآور شد: در فرایند اقتباس، تأثیرپذیری هنرمند از سبک و سیاق کاری هنرمند دیگر اشکال ندارد؛ مشروط بر آنکه اثر خلق شده همچنان نو و بدیع باشد و قابلیت خوانش و تفسیر را از دست ندهد؛ به بیان دیگر، حرف تازهای برای بیان و ادراک داشته باشد. بر همین اساس است که اثر هنری مورد داوری و ارزشگذاری واقع میشود. بختیاریان ضمن تفکیک بازار به دو دسته اولیه و ثانویه، مطرح کرد: حراجیهای هنر در زمره بازارهای ثانویه طبقهبندی میشوند؛ بازار اولیه هنرهای تجسمی همان گالریها هستند که در آنها بیشتر هنرمندان مبتدی و جوان این حوزه حضور دارند. در اینگونه بازارها میتوان پارامترهای نسبتاً مشخصی نظیر تکنیک، فرم، ابعاد اثر و... را برای داوری و ارزشگذاری آثار هنری تعریف کرد و آنها را مبنای عمل قرار داد؛ اما برخلاف بازارهای اولیه، در بازارهای ثانویه استانداردهای معین و پارامتریک مشخصی وجود ندارد که بتوان براساس آنها فرایند داوری و ارزشگذاری آثار هنری را پیش برد؛ بنابراین فرایند ارزشگذاری آثار هنری در اینگونه بازارها با پیچیدگی و دشواریهای قابل توجهی روبهرو است.میتوان گفت که در حراجیها ارزش زیباییشناختی آثار هنری با ارزش اقتصادی آنها برخوردی غیرمنتظره دارد و به همین دلیل است که غالباً روند فروش آثار هنری در حراجیهای سراسر دنیا با حواشی و چالشهای گوناگونی همراه میشود. با این اوصاف، نکته حائز اهمیت این است که برخورد مذکور چه بازخوردهایی را به همراه خواهد داشت؛ از نگاه من چنین برخوردی هم واجد سویههای مثبت و هم دربرگیرنده سویههای منفی است و عملکرد رسانهها نیز در زمینه بازتاب اینگونه بازخوردها بسیار مهم و تأثیرگذار است. عضو هیأت علمی دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی دانشگاه علوم تحقیقات اضافه کرد: تاکنون درباره سیزدهمین حراج تهران و حواشی مربوط به آن به کرّات سخن گفته و شنیده شده است و بسیاری از این سخنان در رسانهها نیز بازتاب پیدا کرده است. به زعم من، این وضعیت، وضعیت بدی نیست؛ چراکه هرچه بیشتر درباره رویدادی مثل حراج تهران سخن گفته شود، از تکرار سویههای منفی آن در آینده جلوگیری خواهد شد. در نقد هنر و نقد ادبی هم شرایط به همین صورت است و نقد سازنده از یک سو میتواند به میزان چشمگیری مانع از کارهای تکراری و کپیکاریهای غیرخلاق شود و از سوی دیگر قادر است به رونق بازار اصیل هنر به طور عام و بازار هنرهای تجسمی به طور خاص بینجامد. بختیاریان در پاسخ به این پرسش که آیا حراجهای هنری میتوانند بستری بالقوه برای پولشویی باشند، یا خیر، گفت: یکی از بسترهایی که پولشویی در آن به خوبی رخ میدهد، هنر و حراجیهای هنری است و اساساً حراجیها در همه جای دنیا از ظرفیت مستعد و قابل توجهی برای پولشویی برخوردارند و وقوع آن امری بعید و دور از ذهن نیست؛ البته من نمیخواهم این گزاره را به حراج تهران تعمیم دهم و درباره این حراج قضاوتی داشته باشم. به بیان دیگر میتوان گفت که حراجیهای هنری به عنوان بازارهای ثانویه تحت تأثیر مناسبات اقتصاد کلان کشورها هستند. اما مونا
خوش اقبال، کارشناس هنرهای تجسمی درباره اخذ مالیات از هنرمندان معتقد است: متأسفانه مالیات وارد روند گالریها
هم شده است. چند سال پیش تمام کسانی که در حوزه هنر فعالیت میکردند معاف از مالیات
بودند. از یک زمان بر سر دوستان معروف به سلبریتی که معاملات بزرگ میکنند، این
قانون مطرح شد که هنرمند هم شامل مالیات میشود. البته در هر شاخه هنری فرق میکند.
در موسیقی و سینما، مبالغی که جا به جا میشود اصلاً قابل مقایسه با دیگر رشتهها
نیست. در تئاتر و حوزه تجسمی اصلاً از این پولها جا به جا نمیشود، اما مبنا بر
کنسرتها و فیلمها و هنرپیشهها گذاشته شد. با این وجود از معافیت مالیاتی خارج
شدیم و ما هم به عنوان اماکنی که کار هنری ارائه میکنیم از معافیت درآمدیم. این
نظر یک سری اعتراضات در پی داشت. فعالیت هنری در حوزه تجسمی درآمدزا نیست و هزینه
بر است. کسانیکه در این عرصه فعالیت میکنند، بیشتر یک نوع رسالت فرهنگی دارند. به
هر حال اعتراضی ایجاد شد که اینگونه نمیتوان ادامه داد. این اعتراضات منجر به یک
نشست در وزارت ارشاد شد و از طرف اداره مالیات هم نمایندهای آمد و گفتند
اظهارنامه باید داده شود و قول دادند مالیات صفر جایگزین میشود. یعنی ما
اظهارنامه بدهیم، اما ضریب صفر بخورد. امیدوارم این ضریب برای عرصه تجسمی لحاظ شود. وی
در ادامه در رابطه با چالش هنرمندان برای پرداخت مالیات اشاره کرد: یکی از بزرگترین
مشکلات برای هنرمند و گالری به وجود آمده است. معاملات مالی بزرگ اصلاً دست ما و
هنرمند نیست بلکه دست واسطهگر است. واسطهگرها که نهاد بالاسر ندارند، در نتیجه
دور زدن در این روند بسیار زیاد است. اصل اقتصاد هنرهای تجسمی دست همین واسطه
گران است. در این بین یک سری هنرمند مشخص داریم و ما هم زیرنظر وزارت ارشاد هستیم.
آن کسانیکه زیرنظر هیچ کجا نیستند مالیات نمیدهند، اما گالری و هنرمند باید مالیات
بدهد. هنرمند وقتی با ما قرارداد میبندد، اداره مالیات متوجه میشود که هنرمند هم
شامل مالیات است و در این شرایط هنرمندان دیگر قرارداد نمیبندند. این وضعیت مشکلات بسیاری به وجود آورده است. مثلاً ما با حراج تهران کار میکنیم؛
مبلغی که ما باید کار را به حراج ارائه کنیم، ۳۰ درصد هستیم، اما در حراج ۵ درصد
متعلق به ماست، اما چون کل پول به حساب ما میآید، دوستان مالیاتی این عرف را
متوجه نمیشوند. اگر ما مالیات بر درآمد گالری را هم ثابت کنیم، از نظر این دوستان
۳۰ درصد است در حالیکه این ۳۰ درصد متغیر است. گاهی هنرمندان این درصد را قبول نمیکنند. وی در رابطه با تجربه فعالیت
گالریها در کشورهای پیشرفته اظهار داشت: در لندن کلاً جریان فرق دارد. آنجا معافیت
روی فرهنگ و هنر بسیار بیشتر است. کسانیکه خرید آثار هنری میکنند؛ از مالیات معاف
میشوند؛ به همین خاطر اقتصاد هنرشان بسیار قویتر از ماست. قبل از اینکه ایران
تحریم شود؛ خریدارهایمان شرکتها و مؤسسات بودند. به واسطه اینکه آثار هنرمندان ایرانی
قابل توجه است و خریداری میشود. از زمان تحریم این دسته را از دست دادیم. آنها
با حمایت از هنر میتوانستند در کشورهای دیگر از مالیات معاف شوند. اینجا اصلاً
چنین قانونی نداریم. شما که به عنوان یک برند اثر هنری حتی از حراج تهران میخرید،
باید مالیات پرداخت کنید و اصلا معافیتی ندارد. خوش اقبال درباره ادعای پولشویی در شرایط معافیت مالیاتی آثار هنری گفت:
ادعای پولشویی در شرایط معافیت از مالیات بودن آثار صد درصد دروغ است. این ادعا را
به هر اقتصاددانی بگویید برایش جای تعجب است. کل گردش مالی هنرهای تجسمی ما در
سال با وجود حراج تهران و حتی واسطه گران به هزار میلیارد نمیرسد. این رقم آیا
رقمی است که بخواهد در آن پولشویی صورت بگیرد؟ الان یک ویلا در الهیه هزار میلیارد
است؛ مگر این مبلغ آنقدر است که پولشویی سازمان یافته صورت بگیرد؟ پولشویی در
مبالغ خیلی کلان منطقی است.
واکنش
حراج هنر تهران به ادعاها دربارهی پولشویی
موضوع
پولشویی در حراجهای هنری صرفا از ناحیه افرادی مطرح میشود که نه روند حراج را میشناسند
و نه تعریف درستی از پولشویی دارند. اینکه فروش آثاری را صرفا به خاطر کسب ارقامی
ناباورانه به پولشویی و معامله کثیف ارتباط دهیم، مطلقا قابل توجیه نیست. اولا
رقمهایی که در حراج تهران مبادله میشود، بههیچوجه قابل مقایسه با ارقام پولشویی
نیست، بهخصوص اگر در نظر داشته باشیم که حدود ۴۰ نفر آثار حراج را خریداری کرده و
ارقام این خریدها هرگز نمیتواند توهم پولشویی را تداعی کند. ثانیا تمامی پرداختها
مطلقا از طریق شبکه بانکی صورت میگیرد و پولی که وارد شبکه بانکی شده، نمیتواند
مسئولیتی از بابت پولشویی برای حراج داشته باشد. برعکس، خریدهای پنهانی و خصوصی
با درصد بیشتری ممکن است شائبه پولشویی داشته باشد و اصولا فلسفه وجودی حراجها،
آشکار و شفافکردن خریدوفروش آثار هنری و پرهیز از زیرزمینیشدن این فرایند است.
ثالثا افرادی که از حراج تهران خرید میکنند، همگی شناختهشده و نوعا مجموعهداران
فرهیخته هستند که هویتشان برای اهالی هنر روشن است. فرایند حراج در حضور جمعی از
مجموعهداران و نمایندگان رسانهها برگزار و به صورت زنده از طریق سایت حراج تهران
پخش میشود. چطور پنداشته میشود که فردی برای پولشویی، چنین صحنهای که در برابر
دوربینها، رسانهها و جمع وسیع مجموعهداران است که اغلب مورد شناسایی همدیگر
هستند را برای پولشویی انتخاب کند؟ برخلاف آنچه تیترها و پرسشهای گزارش مزبور
تلاش در القای آن دارد، سالمترین شکل مزایده و فروش آثار هنری، حراج است که یک
الگوی جهانی است. در حراج تهران کلیه معاملات در نهایت شفافیت برگزار میشود و
تمامی افرادی که خریدار و فروشنده آثار در ۱۳ دوره حراج بودهاند، این مدعا را تصدیق
میکنند. در پایان توصیه میکند که آن روزنامه محترم که نگرانی واهی پولشویی از
طریق خریدوفروش آثار هنری را دارد، نگاهی هم به وضعیت معیشت هزاران هنرمند خوب
کشور انداخته و چنانچه راهکار مناسبتری برای توسعه اقتصاد هنر دارند که مبتنی بر
تجربه جهانی است، آن را پیشنهاد و به بحث بگذارند.
مقصد
پنهان پول شویان
هر
بار سر و صدای فروش یک تابلوی هنری یا یک حراجی بزرگ بلند می شود، نخستین عبارتی
که در همان لحظه در ذهن نقش می بندد این کلمه است: پول شویی! پول شویی در همه کسب
وکارها می تواند اتفاق بیفتد اما کجا می تواند بهترین مقصد پول شویی باشد که بدون
هیچ دغدغه و مشکلی پول ها شسته و تطهیر شود بی آنکه مسئولی، نهادی یا ناظری شک
کند؟ آنجا همان حراجی های بزرگ در دنیاست.
به
گفته حسین صابری، محقق و مدرس در حوزه مبارزه با پول شویی و تامین مالی تروریسم،
حراج ها، پنج امتیاز طلایی به پول شویان می دهند که باعث می شود آن ها مقصد اولشان
حراجی های بزرگ باشد. در حراجی ها پول شویی بسیار بسیار راحت تر از هر کسب وکار دیگری
صورت می گیرد. در حراجی ها، قیمت کاملا براساس خواست و سلیقه مشتری تعیین می شود و
قیمت ها مثل سایر کالاها، محدوده مشخصی ندارد که اگر زیاد و کم شد، مسئولان و
ناظران روی آن حساس شوند. دوم اینکه نگهداری از آثار هنری نسبت به سایر دارایی ها
راحت تر است و مثل پول نقد و طلا در فرودگاه فرد را دچار مشکل نمی کند و به راحتی
به عنوان وسیله شخصی قابل عبور است. سوم اینکه خود آثار هنری ایجاد معافیت مالیاتی
می کند؛ یعنی یک سود دوبله ایجاد می کند. قوانین و مقررات، معافیت های مالیاتی زیادی
برای آثار هنری در نظر گرفته که دارنده آن از این امتیاز می تواند استفاده کند.
چهارم اینکه خرید آثار هنری برای دارنده آن یک آورده پرستیژی دارد و امتیاز آخر
حراجی ها برای پول شویان نیز این است که هیچ اجباری برای شناخته شدن ذی نفع و خریدار
وجود ندارد و او می تواند یک فرد گمنام باشد.
رضا
گلی، مدیر کل مبارزه با جرائم سازمان یافته گمرک نیز درباره مسئولیت های گمرک
درخصوص رصد تابلوها و آثار هنری مشکوک به پول شویی که از کشور خارج شده یا به کشور
وارد می شوند گفت: اگر هنگام واردات کالایی به گمرک اظهار شود یا گمرک آن را کشف
کند؛ ممکن است گمرک به این موضوع ورود کند. در غیر این صورت گمرک به این مسئله
ورودی نخواهد داشت.
او
در پاسخ به اینکه چه مکانیسمی در گمرک برای تشخیص آثار مشکوک وجود دارد و آیا قیمت
ها کارشناسی می شود؟ اظهار کرد: اگر موردی اظهار شود، گمرک پیگیری می کند که آن هم
بعید است. این آثار معمولا ابعاد بزرگی هم ندارند و ممکن است وسیله شخصی تلقی شود.
تا به امروز نیز با موارد مشکوک در این حوزه برخورد نداشته ایم. در آیین نامه موضوع ماده ۱۴
الحاقی قانون مبارزه با پول شویی به مواردی مثل عتیقه جات، فرش و… اشاره شده است اما تا به حال گزارشی از گمرکات نداشته ایم.
اگر مواردی مشاهده شود، توسط فرودگاه ها شناسایی و پیگیری می شود. او همچنین در
پاسخ به این پرسش که از این آثار عوارض گمرکی گرفته نمی شود؟ عنوان کرد: برای
صادرات که عوارضی در نظر گرفته نمی شود. فقط مجوز ارشاد یا میراث فرهنگی شاید
گرفته شود. برای واردات هم به همین شکل است. مسئول پیگیری این مسائل، مرکز اطلاعات
مالی و مبارزه با پول شویی وزارت امور اقتصادی و دارایی است. با وجود تاکید رضا گلی
بر اینکه مسئولیت پیگیری پول شویی های حراج ها با مرکز اطلاعات مالی و مبارزه با
پول شویی وزارت امور اقتصادی و دارایی است، اما مسئول دفتر میثم اميری، رئیس مرکز
اطلاعات مالی و مبارزه با پول شویی وزارت امور اقتصادی و دارایی، اعلام کرد که این
مرکز مسئولیتی درباره حراج ها ندارد!!! اینکه پول شویی چگونه، طی چه مراحلی و با
چه روش هایی صورت می گیرد، موضوعاتی بود که در گفت وگو با حسین صابری، محقق و مدرس
در حوزه مبارزه با پول شویی و تامین مالی تروریسم، مطرح کردیم که پاسخ او در ادامه
می آید. همواره
وقتی صحبت از حراجی های تهران می شود، ظن پول شویی نیز ذهن را درگیر می کند و شاید
بتوان گفت نام حراج تهران با پول شویی در اذهان تقریبا مترادف شده است. وقتی کسب
وکاری تا این حد در مظان اتهام است انتظار این است که توجه مسئولان به آن بیش از
سایر حوزه ها جلب شده و ذره بین تحقیق و بررسی بر آن افتاده باشد. آیا تا به حال
نهاد، مرکز یا ستادی برای بررسی پول شویی در حراجی های تهران تشکیل شده است؟
برای
پاسخ به این سوال شناخت ماهیت جرم پول شویی ضروری است. پول شویی یک جرم ثانویه
است؛ یعنی ابتدا باید جرمی اتفاق بیفتد تا برای کتمان کردن و ایجاد پوشش قانونی
برای عواید حاصل از آن، پول شویی اتفاق بیفتد. جرم اولیه می تواند آدم ربایی،
قاچاق کالا، کلاهبرداری، فرار مالیاتی، رشا و ارتشا، قمار و… باشد. برای انجام پول شویی سازوکارهای مختلفی وجود دارد،
از جمله تبدیل عواید مجرمانه یا انتقال آنها. برای مثال با تبدیل پول و ارز با
جواهرات باارزش و کم حجم یا انتقال پول های غیرقانونی از کشوری به کشور دیگر، ذیل
پوشش تجارتی قانونی با هدف پنهان کردن منشا مجرمانه آن ها. پول
شویان از بستر بسیاری از کسب وکارها استفاده می کنند. طیف گستردهای اعم از نهادهای
بازار پول و سرمایه، شرکت های تجاری، کسب وکارهای حوزه ورزش، آموزش و همچنین فرهنگ
و هنر. برای پول شویی هرکدام از این بسترها با توجه به منشا عواید مجرمانه، قوانین
و مقررات حاکم، سازوکارهای نظارتی، وضعیت اقتصاد و جامعه می توانند گزینه های
مناسب باشند.
حال
درخصوص پرسشی که شما مطرح کردید می بینیم گردش مالی چشمگیر حراج تهران در خرید و
فروش آثار هنری با شبهات فراوانی در بین مردم همراه شده و نظرات موافق و مخالف
درباره رابطه آن با پول شویی مطرح است که برای صنف تابلوهای هنری یک نهاد ناظر به
صورت واقعی وجود دارد؟ مبارزه با پول شویی طبق قوانین کشور از الزامات همه اشخاص
حقوقی است. به این ترتیب همه عوامل مجوزدهنده، برگزارکننده و نظارتی باید این مهم
را در دستور کار خود قرار دهند. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مرکز امور اصناف و
بازرگانان وزارت صمت، بانک ها، سازمان امور مالیاتی، هریک در چارچوب قانون خود،
عهده دار قسمتی از نظارت بر این موضوع هستند.
اما
این نظارت با چه هدفی انجام می شود؟
این
نظارت براساس اطمینان از هویت واقعی معامله کنندگان، شناسایی ذی نفعان واقعی
معاملات، تطبیق امکان کسب دارایی ها و عواید در بازه های زمانی و منطبق بر سابقه و
حوزه فعالیت تجاری، بررسی قانونی بودن منشا وجوه مورد استفاده است. بخش هایی که از
آنها نام بردیم هرکدام در چارچوب استانداردهایی ملزم به ایجاد و توسعه زیرساخت ها
و انجام امور نظارتی هستند. به
این ترتیبی که شما توضیح دادید، ممکن است بحث پول شویی در بسیاری از کسب وکارها
وجود داشته باشد. پس چرا این بحث درباره حراجی ها و کارهای هنری بیش از سایر کسب
وکارها مطرح شده است؟
اولا
براساس ادراک شخصی خود باید بگویم تا به حال مرکزی یا نهادی که به طور مشخص روی
موضوع پول شویی حراجی ها کار کرده باشد، وجود نداشته است. اگر هم کاری در این زمینه
در حال انجام است، هنوز خروجی از آن منتشر نشده است. اصولا سازوکار حراج به شکلی
رسمی به منظور شفاف سازی معاملات امری مثبت است. در این سازوکار باید هویت خریدار،
فروشنده و مجرای نقل و انتقال پول رسمی و شفاف باشد. در فقدان حراج های قانونی، خرید
و فروش آثار هنری متوقف نمی شود و به بخش خاکستری یا زیرزمینی منتقل می شود که
مانع شفافیت شده و پیامدهای منفی بسیاری در پی خواهد داشت.
دلیل
اهمیت موضوع حراجی ها و گمانه زنی های موجود مربوط به چند عامل است؛ اول، وضعیت
رکود حاکم بر اقتصاد کشور به دلایلی مانند تحریم، کرونا و ناکارآمدی نظام اقتصاد
دولتی است. در وضعیتی که بسیاری از کسب وکارها در وضعیت تعطیلی و نیمه تعطیل به سر
می برند، مردم می پرسند منشا پول های واردشده و افزایش چشمگیر تقاضا در حراج آثار
هنری از کجاست؟
دوم،
آیا در شرایطی که بازارهای موازی به دلیل شرایط اقتصادی ظرفیت پذیرش سرمایه ها را
ندارند، آثار هنری در حکم ابزارهای سفته بازی ایفای نقش می کنند؟ آیا قیمت فروش
ناشی از تقاضای واقعی بهره برداران است یا روزی شاهد بروز مسائلی مانند ارزش گذاری
غیرواقعی دارایی های بورس اوراق بهادار و پیامدهای ناشی از آن خواهیم بود؟
اما
موضوع حراجی ها چرا مهم است؟
ورود
به مسئله آثار هنری برای پول شویی چند حسن دارد؛ اول: مسئله قیمت؛ در سیستم هایی
که بر بازار رقابت نسبی حاکم است، قیمت یک کالا یا یک خدمت، تشکیل شده از بهای
تمام شده در ایجاد ارزش افزوده و حاشیه سودی است که کشش بازار تعیین کننده آن است.
پول شویی کردن در آن حوزه مستلزم دقت بیشتر و به کاربردن سازوکارهای پیچیده تر
است. امروزه به دلیل ارتباطات گسترده جهانی مانند گذشته شاهد آربیتراژهای چشمگیر،
به معنی کسب سود از تفاوت قیمت هم زمان یک دارایی بین دو یا چند بازار، نیستیم. به
عبارتی قیمت ها به هم نزدیک شده است. درخصوص بسیاری از کالاها کنترل دولت ها هم
وجود دارد و از یک میزانی اگر تغییر قیمت ها بیشتر شود، واکنش جامعه را نیز به
دنبال خواهد داشت؛ اما یک جا هست که این حساسیت ها وجود ندارد و آن در حراج آثار
هنری است، چراکه در آنجا قیمت در محدوده وسیع تری قابل تغییر است و بیشتر از سایر
بخش ها از عرضه و تقاضا تبعیت می کند و مزایده ای تر از سایر محصولات و کالاهاست.
در حراج کریستی یا حراج خودمان یک اثر هنری را با قیمت پایه به حراج می گذارند و
براساس کشش اثر هنری که خواست متقاضی است می بینید که یک تابلو با ۹ برابر قیمت پایه
به فروش می رسد. پس قیمت آثار هنری که از مکانیسم حراج تبعیت می کند، نمی تواند
مورد اعتراض یک نهاد نظارتی قرار گیرد.
دوم
اینکه نگهداری از آثار هنری نسبت به سایر دارایی ها راحت تر است. تورم حساب های
بانکی ایجاد ریسک می کند. نگهداری طلا و جواهرات نیز با ریسک همراه است که آثار
هنری از این حیث دارای مزیت هستند. رشد ارزش آنها بیشتر از دارایی های نام برده
است. همچنین اینکه خود آثار هنری ایجاد معافیت مالیاتی می کند؛ یعنی یک سود مضاعف
ایجاد می کند. قوانین و مقررات، معافیت های مالیاتی زیادی برای آثار هنری در نظر
گرفته که دارنده آن از این امتیاز می تواند استفاده کند.
و
بالاخره سوم اینکه خرید آثار هنری برای دارنده آن یک آورده پرستیژی دارد. فرد برای
خودش پرستیژ می خرد. در بحث رفتارشناسی جرم این مسئله کاملا قابل تحلیل است که تحت
عنوان حباب ایجادکردن در رزومه می تواند قابل بحث باشد؛ برای مثال وقتی شخصی در یک
بازه زمانی کوتاه و از راه غیرقانونی، ثروتی هنگفت کسب می کند ناگزیر است رزومه ایجاد
کند. می بینیم که برای ایجاد سوابق تیتر روزنامه می خرد و برای خود سوابقی ایجاد می
کند مبنی بر اینکه گذشتگان آن شخص تاجران یا تولیدکنندگان قدیمی بوده اند و مواردی
از این قبیل. یا فردی که از بدهکاران بزرگ بانکی است، چهره خود را در ورزش برجسته
می کند. مخاطب نیز فرد را با آن چهره می شناسد و دیگر فراموش می کند که این فرد از
کجا وارد این بخش شده است. وقتی صحبت از آثار هنری و پول شویی در آن مطرح می شود،
شامل همه حراج های دنیا می شود.
مخالفان
موضوع امکان پول شویی در حراج آثار هنری که عموما از مجریان و متولیان هستند چه
نظری دارند؟ عموما وقتی صحبت از پول شویی به میان می آید، بلافاصله عواید مجرمانه
ناشی از جرائمی مانند فروش مواد مخدر یا تجارت اسلحه به اذهان خطور می کند. در
اقتصاد دولتی و شبه دولتی کشورمان اصولا بسیاری از عواید غیرقانونی پیامدهای ناشی
از تصدی گری دولتی در اقتصاد است. پرونده های جاری اقتصادی اخیر که رسانه ای هم
شده اند، نشان می دهند در زیست بوم اقتصادی ما بیشتر عواید مجرمانه ناشی از جرائمی
مانند رشا و ارتشا، اختلاس، تسهیلات کلان بانکی بازپرداخت نشده، تملک غیر قانونی
دارایی ها و بنگاه های دولتی تحت عنوان خصوصی سازی، زمین خواری، جنگل خواری،
انتفاع غیرقانونی در بهره برداری از معادن، رانت ناشی از اختلاف قیمت ارز و
امثالهم است؛ بنابراین وقتی صحبت از پول شویی در زمینه حراج آثار هنری است، باید
کانون توجه را بر عواید ناشی از جرائم متمرکز کرد. یک کارشناس اقتصاد درباره برخی حاشیههای شکل گرفته پیرامون برگزاری نهمین
حراج تهران گفته بود: ما نمیتوانیم تنها با شنیدن اخباری پیرامون جا به جا شدن
پولهای کلان در معاملهای، آن را به «پولشویی» نسبت دهیم. به
گزارش گالری آنلاین به نقل از ایسنا، مسعود دانشمند ـ رییس اتاق بازرگانی مشترک ایران
و امارات ـ بیان کرد: نباید برای همه معاملههای کلان نسخه کامل بپیچیم و آن را به
«پولشویی» نسبت دهیم. چنین نتیجهگیری به دور از عقل و منطق است.
او
ادامه داد: اگر با این منطق بخواهیم حراج تهران را زیر سوال ببریم، پس میتوانیم
هر نوع معاملهای همچون معاملات مسکن را هم زیرسوال ببریم. چون در هر معاملهای
راه برای شناسنامهدار کردن پولهای بیشناسنامه وجود دارد؛ یعنی افرادی که
بخواهند این کار را انجام دهند، میتوانند ۱۰ آپارتمان ۱۵ میلیاردی در شمال تهران
بخرند، یا چند ماشین لوکس و خارجی و حتی میتوانند در بازار بورس سهام بخرند. وقتی
شما معاملهای انجام میدهید، کسی از شما نمیپرسد این پول را از کجا آوردید و این
آپارتمان، خودرو، سهام و ... را خریدید. دانشمند با تاکید بر اینکه فروش هر نوع
کالاهای گرانقیمت میتواند پول بیشناسنامه را شناسنامهدار کند، افزود: اگر قرار
باشد این طور به هر معاملهای نگاه کنیم، این ذهنیت هم به وجود می آید که هر
معاملهای پولشویی است. ما نباید مشکل پولشویی در جامعه ایران را از زاویهای به
زاویه دیگر پرتاب کنیم؛ مشکل جای دیگری است. او در پاسخ به این سوال که چقدر
درباره خریداران حراج تهران که از شش ماه قبل گردش حساب مالی خودشان را در اختیار
حراج میگذارند، این نسبت می تواند درست باشد؟ بیان کرد: اگر کسی بخواهد واقعا
پولشویی انجام دهد، میتواند از شش ماه قبل برایش برنامهریزی کند. اما ما با چنین
تعبیری نباید جلوی همهی اتفاقات را بگیریم و این چنین وسواسی خلاف عقل و منطق
است. این مدرس دانشگاه بیان کرد: کسی که به دنبال پولشویی پولهای بیشناسنامهاش
باشد، لازم نیست حتما یک تابلو نقاشی بخرد که قرار است در رسانهها بازتاب داده
شود و زیر ذرهبین قرار بگیرد. بنابراین به نظرم این حساسیتها در مورد حراج تهران
بدون دلیل منطقی به وجود آمده است و ما با استدلالهای اشتباه نباید جلوی اتفاقات
و معاملات را بگیریم.