آسیانیوز ایران؛ سرویس اجتماعی:
کاظم عاشوری گیلده - نویسنده و محقق - سقوط سازمانها مانند سقوط هواپیما نیست که ناگهانی و پرسر و صدا باشد. بلکه بیشتر شبیه به غرق شدن تایتانیک است - فرآیندی تدریجی که با هشدارهای متعدد همراه است، اما تا زمانی که دیر نشده، کسی به آنها توجه نمیکند. این گزارش، چراغ قرمزهایی را بررسی میکند که اگر به موقع شناسایی شوند، میتوانند سازمان شما را از ورطه نابودی نجات دهند.
مقدمه؛ مرگ تدریجی یک سازمان!
برخلاف تصورات عمومی، فروپاشی سازمانی معمولاً به دلیل یک بحران ناگهانی یا یک تصمیم اشتباه واحد رخ نمیدهد. بلکه مجموعهای از اختلالات درونی، ضعف در ساختار، رفتارهای پرریسک مالی و مدیریتی، و نبود چشمانداز مشخص هستند که به تدریج پایههای شرکت را سست میکنند. شناسایی این اختلالات پیش از آنکه به فاجعه تبدیل شوند، کلید بقا و رشد سازمان است.
۱. اتکای شرکت به افراد بهجای ساختار
هرگاه سازمانی بیش از اندازه به یک فرد (معمولاً بنیانگذار یا مدیرعامل) متکی باشد، بهجای تکیه بر فرایندها و ساختارهای منسجم، در معرض خطر بزرگی قرار دارد. خروج یا ناکارآمدی این فرد میتواند کل سازمان را دچار بحران کند.
۲. عدم وجود ساختار و شرح وظایف
سازمانی که در آن مسئولیتها بهوضوح تعریف نشدهاند و تفکیک وظایف بین سطوح مختلف مدیریت وجود ندارد، نمیتواند در برابر تغییرات بازار و فشارهای محیطی مقاومت کند. این آشفتگی به مرور زمان موجب فرسایش بهرهوری و بروز تعارضات داخلی میشود.
۳. تضاد منافع میان مدیران
وقتی تصمیمگیریهای استراتژیک سازمان به نفع منافع شخصی مدیران منحرف میشود، اعتماد داخلی و بیرونی به شرکت کاهش مییابد. تضاد منافع، انگیزهها را مسموم کرده و مسیر تصمیمسازی را به بیراهه میبرد.
۴. خروج افراد کلیدی و پنهانکاری مدیریتی
خروج بیدلیل یا بدون توضیح افراد کلیدی، بهویژه در لایههای میانی و ارشد، یکی از جدیترین زنگ خطرهاست. وقتی این خروجها با پنهانکاری همراه میشود، باید احتمال وجود بحران در سطوح مدیریتی را بسیار جدی گرفت.
۵. تغییرات سریع و مکرر در قوانین داخلی
اگر شرکت پیوسته آییننامهها، سیاستها یا فرآیندهای داخلی خود را بدون توجیه منطقی تغییر دهد، نشانهای از آشفتگی راهبردی و نبود ثبات در تصمیمگیری است. این بیثباتی، کارکنان و ذینفعان را نیز سردرگم میکند.
۶. بحران مالی: نشانههای خطر در اعداد و ارقام
تراکنشهای مالی غیرمتعارف، خروج مداوم نقدینگی، نوسانات شدید درآمدی، بدهیهای کوتاهمدت غیرعادی و نسبتهای مالی مشکوک (سهوی یا عمدی) همگی نشاندهندهی اختلال در سلامت مالی سازمان هستند. در چنین شرایطی، حتی یک بحران کوچک میتواند باعث سقوط کل سیستم شود.
۷. فقدان چشمانداز، هدف و برنامه عملیاتی
سازمانی که نه هدف مشخص دارد و نه برنامه زمانبندیشده برای رسیدن به آن، مانند کشتی بدون سکان در طوفان است. در نبود استراتژی، منابع تلف میشوند و فرصتها از دست میروند.
نتیجهگیری: به نشانهها بیتفاوت نباشید
اگر حتی چهار مورد از نشانههای فوق در سازمان شما قابل مشاهده است، باید با جدیت به ارزیابی وضعیت بپردازید. این نشانهها بهخودیخود باعث نابودی نمیشوند، اما بیتوجهی به آنها حتماً چنین خواهد کرد. در مواردی که هفت علامت بهصورت همزمان دیده شود، عملاً سازمان وارد فاز غیرقابل بازگشت شده است.
توصیه مدیریتی: مدیریت پیشگیرانه، نه واکنشی
به مدیران ارشد توصیه میشود بهجای درمان بحران، پیش از آن به سراغ پیشگیری بروند. با استقرار نظام حاکمیت شرکتی، بازنگری در ساختار سازمانی، شفافیت مالی و تدوین استراتژیهای بلندمدت، میتوان از بروز فروپاشی جلوگیری کرد.
تحلیل تخصصی آسیانیوز ایران
دکتر علی مرادی، متخصص مدیریت بحران سازمانی: "سازمانها معمولاً نه به دلیل یک اشتباه بزرگ، بلکه به خاطر بیتوجهی به دهها اشتباه کوچک میمیرند. نکته ترسناک اینجاست که میانگین زمان بین ظهور اولین نشانهها تا فروپاشی کامل ۱۸ ماه است، اما کمتر از ۱۰٪ مدیران از این فرصت طلایی استفاده میکنند."
راهکارهای فوری
۱. اجرای آزمون سلامت سازمانی هر فصل
۲. ایجاد سامانه گزارشدهی شفاف مالی
۳. تدوین برنامه جانشینپروری
۴. بازنگری ساختار سازمانی هر ۲ سال
۵. مشاوره با متخصصان مدیریت بحران
نتیجهگیری هشداردهنده
اگر امروز ۴ مورد از این نشانهها را در سازمان خود میبینید، در واقع روی یخ نازکی ایستادهاید که هر لحظه ممکن است بشکند. اما خبر خوب این است که تشخیص به موقع ۸۰٪ احتمال نجات سازمان را افزایش میدهد. یادمان باشد پیشگیری از مرگ سازمان، بسیار کمهزینهتر از احیای آن است.