سه شنبه / ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ / ۱۹:۴۶
کد خبر: 29442
گزارشگر: 548
۹۳
۰
۰
۲
سعید کاکاآقازاده

سایه های بی اعتمادی

سایه های بی اعتمادی
در پی تلاش های دیپلماتیک نهایتا ایران و آمریکا مذاکرات خود را آغاز کردند و قرار بر این است که این مذاکرات در راستای منافع دو کشور و به دور از هرگونه بهانه ای به دست نیروهای افراطی منطقه و داخلی انجام بگیرد.هرچند این اولین باری نیست که هر دو کشور برای دستیابی به موضوعات مدنظر طرفین، با یکدیگر گفت وگو می کنند، اما آنچه این نشست مشترک را با مذاکرات های قبلی متفاوت می کند آن است که شرایط سیاسی منطقه دستخوش تحولات زیادی شده است.

آسیانیوز ایران؛ سرویس سیاسی:

سعید کاکاآقازاده - در پی تلاش های دیپلماتیک نهایتا ایران و آمریکا مذاکرات خود را آغاز کردند و قرار بر این است که این مذاکرات در راستای منافع دو کشور و به دور از هرگونه بهانه ای به دست نیروهای افراطی منطقه و داخلی انجام بگیرد.هرچند این اولین باری نیست که هر دو کشور برای دستیابی به موضوعات مدنظر طرفین، با یکدیگر گفت وگو می کنند، اما آنچه این نشست مشترک را با مذاکرات های قبلی متفاوت می کند آن است که شرایط سیاسی منطقه دستخوش تحولات زیادی شده است. همچنین به واسطه عملیاتی نشدن برجام در یک دهه اخیر، برآورد خسارتی که به اقتصاد ایران وارد شده است به بیش از یک تریلیون دلار می رسد. رقمی که می تواند برای هر کشوری یک فاجعه و بحرانی غیرقابل جبران باشد. از طرفی در طی سال های اخیر برای دستیابی به انرژی هسته ای شرایطی ایجاد شد که آمریکا و بعضی از کشورهای اروپایی این اقدام ایران را تهدیدی برای امنیت منطقه تصور کردند و این موضوع عاملی بود تا اقتصاد کشور را به سمت انزوا و محدویت هایی درمبادلات بین المللی بکشانند. براساس آمارها درحدود ۳۰۰ میلیارد دلار درآمد نفتی را از دست داده ایم و به علت عدم سرمایه گذاری مناسب در بخش های اقتصادی نزدیک به ۱۰۰ میلیارد دلار زیان کرده ایم و میلیاردها دلاراز دارایی ایران درخارج از کشور بلوکه و قابل دسترسی نیست. علاوه براین محدویت هایی در نبود ارتباط با سیستم بانکی ومالی جهان، باعث شده است.درزمینه مبادلات بین المللی بالغ بر۸۰۰ میلیارد دلار و یا بیشتر زیان به اقتصاد وارد شود.با این پول ها می توانستیم درجهت توسعه شبکه های برق کشور و منابع گاز و نقت که نیاز به تکنولوژی های جدید دارند سرمایه گذاری کنیم.علاوه براین تعداد زیادی پالایشگاه برای خودکفایی بنزین بسازیم و بخش زیادی از زمین های کشاورزی را مجهز به سیستم آبیاری قطره ای کنیم و صنعت حمل و نقل مانند زمینی، هوایی، دریایی را با امکانات جدیدتر بازسازی و هماهنگ با استانداردهای جهانی کرد. همچنین بسیاری دیگر از زیرساخت های اقتصاد را با سرمایه گذاری مناسب از وضعت فعلی خارج کرد تا کشوری توسعه یافته با امکات رفاهی برای طبقات مختلف مردم به وجود آوریم. باید یادآور شویم، غنی سازی اورانیوم تنها در سوخت نیروگاه و ساخت بمب هسته ای مورد استفاد قرار  می گیرد و در بسیاری از صنایع مانند کشاورزی و پزشکی هیچ کارکردی ندارد و برای غنی سازی باید نزدیک به ۱۰ راکتور هسته ای داشته باشیم و هیچ کشوری با یک یا دو راکتور قادر نیست تا به دنبال غنی سازی باشد.ضمن آن که در کشورمان یک نیروگاه هسته ای تولید برق داریم که روسیه پیمانکار اصلی و تامین کننده سوخت این نیروگاه می باشد. از سوی دیگر تدوام تنش سیاسی، یکی از عواملی بودکه اقتصاد ایران، را به سمت فروپاشی کشانده است و این موضوع باعث شد تا بخش زیادی ازطبقات مختلف مردم به علت افزایش تورم و گرانی از وضعیت فعلی رضایت نداشته باشند. از طرفی کسانی در ساختار حاکمیت هستند که مخالف هرگونه مذاکره ای با آمریکا می باشند. اما همین حامیان تحریم ها از خود نپرسیده اند به جز نابودی طبقه متوسط،افزایش فقر، فرارمغزها و بسیاری از مشکلات دیگر تحریم ها چه ارمغان و دستاوردی برای کشورداشته است. باید درنظر بگیریم، تصور جنگ جدا از فاجعه انسانی تبعات آن برای اقتصاد شکننده ایران، پیامدهای جبران ناپذیری به همراه خواهد داشت.به همین علت احتمال آن می رود، دولتمردان دریافته اند که قمار بر سر پرونده هسته ای در شرایط کنونی دیگر یک الزام حیاتی نیست و برای رهایی از بن بست های اقتصادی گفت وگو بهترین گزینه می باشد. زیرا اگر کشور ناخواسته وارد یک درگیری منطقه ای یا بین المللی شود هزینه آن بسیارسنگین خواهد بود و مردم نیز چنین وضعیتی را با وجود مشکلات اقتصادی تحمل نخواهندکرد. افزون براین درطی این سال ها مذاکرات و روابط پشت پرده هر دو کشور فرازو نشیب های زیادی داشته و هرگز قطع نشده است. آنچه که در این شرایط اهمیت دارد باید طرفین در وهله اول تلاش کنند تا بی اعتمادی و اختلافات گذشته را به فرصتی برای یک تفاهم منطقی پیش ببرند.البته هرگونه گمانه زنی و اظهارنظر عجولانه در خصوص روند این مذاکرات چندان کاردرستی نیست.اما به نظر می رسد،دولت آمریکا سعی دارد پیش از تشدید فشارهای اقتصادی امکان موفقیت دپیلماسی را محک بزند و ایران نیز بهتر است در جهت اعتمادسازی، این مذاکرات را به یک راه حل صلح آمیز منجر کند.اکنون باید بپذیریم که درسیاست خارجی کشورمان نیاز به یک چرخش استراتژیک دارد تا بتوانیم از بحران کنونی عبورکند. ضمن آن که رویدادهای سال های اخیر نشان می دهد، جامعه ایرانی، با چالش های عمیقی درسیاست گذاری رشد و توسعه پایدار روبروست و تا زمانی که محدویت های ایدئولوژیک جای خود را به نیازهای واقعی مردم ندهد، همچنان در مسیری پر از محدویت ها وتقابل های نادرست خواهیم رفت.     

سعید کاکاآقازاده
https://www.asianewsiran.com/u/gwV
اخبار مرتبط
رکود اقتصادی و افزایش قیمت‌ها باعث شده تا زندگی روزمره بسیاری ازمردم به سختی بگذرد، به طوری که هیچ محصولی بی نصیب ازافزایش قیمت ها نبوده است. کمبودها درکنار بالارفتن نرخ ارز و کاهش صادرات به شکل سرسام‌آوری بخش‌های مختلف اقتصاد را بی ثبات و شکننده کرده است. امروزه با افزایش قیمت اکثر کالاها ازمواد غذایی، پوشاک، مسکن و بسیاری دیگر از این موارد برای طبقات متوسط و پایین‌تر جامعه تبدیل به کالاهایی دست نیافتنی شده است که حتی پرداخت یارانه‌ها و یا ارایه کالابرگ‌های حمایتی دولت نیز نمی‌تواند کمک چندانی برای رفع مشکلات اقتصادی باشد.
با وجود افزایش نرخ تورم و کاهش ارزش پول ملی، دولت تنها به افزایش 20 درصدی دستمزد کارگران در سال جاری موافقت کرده است، در حالی که خط فقر برای یک خانواده چهارنفره به ۳۰ میلیون تومان رسیده است. این نابرابری اقتصادی و نادیده گرفتن حقوق کارگران، باعث کاهش بهره‌وری، افزایش فقر و گسترش معضلات اجتماعی مانند طلاق و ترک تحصیل شده است.
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید