آسیانیوز ایران؛ سرویس فرهنگی هنری:
با بودجهای بیسابقه در شبکه نمایش خانگی و بازی ستارههایی چون بهنوش طباطبایی و میلاد کیمرام، این پروژه از همان ابتدا با حواشی سنگین همراه بود؛ از اعتراضات به تغییرات در باغ عفیفآباد شیراز تا هزینههای سرسامآور تولید. حالا این پرسش مطرح است: آیا این سریال میتواند انتظارات هواداران رمان سیمین دانشور را برآورده کند؟
سریال «سووشون» نه تنها یک اثر سینمایی، که یک رویداد فرهنگی-تاریخی است!
نرگس آبیار در اقتباسی از رمان سووشون
نوشته سیمین دانشور روایتگر زندگی گروهی از افراد است که گرفتار جهل، خیانت، حمله
بیگانه و فقر هستند. در این گزارش نگاهی کوتاه به داستان و عوامل این سریال خواهیم
داشت. این سریال قبل از پخش با حواشی نیز همراه بوده،
سووشون گرانترین سریال نماوا تا به حال بوده که ۲۰۰ میلیارد تومان هزینه داشته است. این اثر قبلا به
خاطر هزینهها یکبار در مرحله پیش تولید متوقف و چندبار پلتفرم پخش کننده آن تغییر
کرد تا در نهایت نماوا مسئول نمایش آن شود. نرگس آبیار با انتخاب باغ عفیف آباد و
سایر اماکن تاریخی شیراز به عنوان لوکیشن و ساخت و ساز در نقاطی از آنها باعث
اعتراضات زیادی در فضای مجازی علیه این سریال شد.
داستان سریال
سووشون
این سریال اقتباسی آزاد از رمان «سووشون» نوشته سیمین دانشور است که داستان زندگی زری
را به تصویر میکشد. داستان از جایی آغاز میشود که همسر زری به دست انگلیسیها
کشته میشود و حالا او به دنبال پیدا کردن قاتل و رسوا کردن آن است. سریال «سووشون» در
پلتفرم نماوا به کارگردانی نرگس
آبیار و تهیهکنندگی محمدحسین قاسمی، اثر تاریخی، اجتماعی و زنمحور، یکی از
پرهزینهترین تولیدات شبکه نمایش خانگی ایران محسوب میشود و بنا بر گزارشها بیش
از دویست میلیارد تومان بودجه برای تولید آن در نظر گرفته شده است. ساخت سریال از
اواخر سال 1399 کلید خورد و قرار بود از اردیبهشت 1404 از پلتفرم نماوا به نمایش
درآید. براساس گفتههای یکی از اعضای هیئت مدیره نماوا، برای تولید هر قسمت از این
سریال چیزی حدود هشت میلیارد تومان هزینه شده است. همچنین برای جذب استعدادهای
محلی، سه سال پیش در شیراز فراخوانی برگزار شد تا بازیگران و نابازیگران شیرازی هم
فرصت حضور در این سریال را پیدا کنند.
چه چیزی در انتظار مخاطبان است؟
رمان «سووشون»
نوشته سیمین دانشور یکی از برجستهترین آثار ادبیات معاصر فارسی است که داستان آن
در دوران اشغال ایران توسط نیروهای متفقین در جنگ جهانی دوم روایت میشود. این
رمان روایتگر ایستادگی، اندوه و آرمانخواهی در شیراز دوران اشغال است. ساخت
سریالی براساس چنین رمانی، جسارت ویژهای میطلبد؛ خصوصا در فضایی که عموماً
نویسندگان ایرانی نسبت به اقتباسهای سینمایی و تلویزیونی آثارشان بدبین بودهاند.
در این سریال، زری (با بازی بهنوش طباطبایی) زنی تحصیلکرده و همسر یوسف (با بازی
میلاد کیمرام)، مردی روشنفکر و مخالف حضور بیگانگان در کشور است. وقتی یوسف به
دست نیروهای بریتانیایی کشته میشود، زری تصمیم میگیرد پرده از حقایق پشت پرده
این جنایت بردارد. داستان سریال، روایت زنی است که در میان فشارهای اجتماعی، سیاسی
و خانوادگی به دنبال حقیقت و عدالت میگردد.
اگرچه داستان سریال اقتباسی آزاد از
رمان است و ممکن است بعضی بخشهای آن با روایت اصلی تفاوتهایی داشته باشد، اما
درونمایه اصلی آن حفظ شده است؛ مبارزه یک زن با قدرتهای فاسد و مقاومت در برابر
ظلم. نرگس آبیار، که پیشتر با آثاری چون «شیار ۱۴۳»، «نفس»، «شبی که ماه کامل شد» و «ابلق» شناخته شده بود، در
«سووشون» سراغ اقتباس از یکی از ماندگارترین رمانهای فارسی رفته و سعی کرده با
نگاهی زنانه، حال و هوای آن دوران پرتلاطم را به تصویر بکشد. البته باید توجه داشت که سیمین دانشور سالها پیش درگذشته و فتانه حاج
سید جوادی، نویسنده بامداد خمار، امروز هشتاد ساله است. با این حال، هر دو اثر همچنان
طرفداران زیادی در میان جامعه رمانخوان ایران دارند و بیشک، این جامعه با حساسیت
خاصی، اقتباسهای تازه را دنبال خواهد کرد و به آنها واکنش نشان خواهد داد.
سریال «سووشون»
همچون سایر سریالهای شاخص شبکه نمایش خانگی، مجموعهای از چهرههای شناختهشده
سینما و تلویزیون را در میان گروه بازیگران خود دارد. بهنوش طباطبایی در نقش زری،
بازیگر سینما و تئاتر که با سریال «مسافری از هند» به شهرت رسید و در سالهای اخیر
حضور پررنگی در سینما داشت. طباطبایی در این سریال نقش زری، زن روشنفکر و مقاومی
را بازی میکند که در تلاش برای کشف حقیقت قتل همسرش است. میلاد کیمرام که با
فیلمهایی چون «خط ویژه» و سریال «نابرده رنج» شناخته شد، نقش یوسف، همسر زری را
در این سریال نقش یوسف، مردی تحصیلکرده و عدالتخواه را بازی میکند که به دلیل
مخالفت با سیاستهای استعمارگران، جان خود را از دست میدهد.
مجید صالحی، بازیگر قدیمی کمدی که با
مجموعههای «مجید دلبندم» و «سه در چهار» شناخته شد، در «سووشون» نقش حاجآقا
معتمد، پدر یوسف را ایفا میکند؛ مردی با نفوذ و خاکستری که در شکلگیری شخصیت
پسرش نقش مهمی دارد. سام درخشانی در نقش خانکاکا، بازیگر پرکار کمدی، در «سووشون»
نقش خانکاکا، برادر یوسف را ایفا میکند که مظهر قدرتطلبی و فساد است. ترلان
پروانه که اخیراً در چند پروژه با نرگس آبیار همکاری داشته، در این سریال نقش
فردوس، خدمتکاری آسیبدیده را بازی میکند که نماد مظلومیت زنان طبقه فرودست است.
آزاده صمدی نقش سودابه هندی زنی مرموز را بازی میکند که میان خانواده زری و
نیروهای بیگانه نقشی دوگانه دارد و از عوامل فروپاشی خانواده یوسف است. فرشته صدرعرفایی مریم سعادت، سهیل مستجابیان، شیدا یوسفی و آرمین رحیمیان
از دیگر بازیگران این سریال هستند.
حواشی فیلمبرداری در بناهای تاریخی شیراز
«سووشون» از همان مراحل
ابتدایی تولید، با حواشی گوناگونی همراه بود. ساخت این سریال ابتدا به دلیل
اختلافات مالی متوقف شد و سپس بارها پلتفرم پخشکننده آن تغییر کرد تا در نهایت
نماوا مسئولیت انتشار آن را برعهده بگیرد. همچنین انتخاب لوکیشنهایی چون باغ عفیفآباد
شیراز و تغییراتی که در آنها ایجاد شد، اعتراضات زیادی را در فضای مجازی به دنبال
داشت. بخشی از لوکیشنهای
سریال در باغ عفیفآباد، ارگ کریمخان زند و خانه نصیرالملک قرار داشت. در جریان فیلمبرداری
در باغ عفیفآباد، بعضی فعالان میراث فرهنگی و مردم محلی نسبت به آسیب به این میراث
ملی ابراز نگرانی کردند و حتی کارزاری برای توقف ساخت سریال در این مکان به راه
انداختند.
در متن این کارزار آمده بود: «ما
مردم شیراز، از تمامی مسئولان محترم درخواست داریم ساختوسازهای سریال سووشون در
باغ عفیفآباد متوقف شود، چراکه این اقدامات ضربات جبرانناپذیری به این اثر ملی
وارد خواهد کرد.» با این حال امیرحسین قاسمی، تهیهکننده سریال، در مصاحبهای
هرگونه آسیب به بناهای تاریخی را تکذیب کرد و گفت تمام ضوابط حفاظت از میراث ملی
رعایت شده است. از سوی دیگر، بسته شدن ارگ کریمخان زند به روی مردم و گردشگران در
زمان فیلمبرداری هم موجی از واکنشها را به همراه داشت. اما در پاسخ به این
انتقادها، مسئولان میراث فرهنگی اعلام کردند که پروژه سووشون، تلاشی برای معرفی
بهتر تاریخ و فرهنگ استان فارس به مردم ایران است و همکاریها برای تسهیل این روند
ادامه خواهد داشت..
نرگس آبیار
کارگردان سریال سووشون
این کارگردان با فیلم «شیار ۱۴۳» به شهرت رسید و بعدها «شبی که ماه کامل شد» و «ابلق» را براساس
داستانها و حوادث روزمره مردم ساخت. او به خوبی درک کرده که مردم ایران به داستانهای
واقعی و تراژیک علاقهمندند و تولید فیلم و سریال در این زمینه، بهترین راه برای تضمین
موفقیت یک اثر به شمار میرود.
نرگس آبیار «شیار ۱۴۳» را براساس زندگی واقعی یک از شهدای مفقود شده جنگ و «شبی که ماه کامل
شد» را بر اساس زندگی دختری به نام فائزه منصوری ساخته است. او در حال حاضر دو اثر
در حال تولید دارد که هر دو از رمانهای پرفروش ایرانی اقتباس شدهاند و وجه مشترک
آنها روایتی زنانه از داستان هاست. سریال «سووشون» از روی رمان سیمین دانشور و
«بامداد خمار» اقتباسی از کتابی به همین نام به نویسندگی فتانه سیدجوادی است که در
دهه ۷۰ بسیار محبوب و پرفروش بود.
بازیگران
سریال سووشون
در این سریال نرگس آبیار به
عنوان کارگردان از بازیگرانی زیر بهره برده است.
بهنوش
طباطبایی
نام این بازیگر با «سریال مسافری
از هند» بر سر زبانها افتاد، نقش آفرینی او در تئاتر «فصل شکار بادبادک ها» و
فیلم سینمایی «سیانور» مورد توجه قرار گرفته است. بهنوش طباطبایی درباره آشنایی
خود با دنیای سینما در مصاحبه با هوشنگ گلمکانی میگوید: «من با دایی جان ناپلئون
و اثر «بر باد رفته» عاشق تصویر و فیلم شدم و اگر برگردم عقب باز همین راه را
انتخاب میکنم.» طباطبایی برای اولین حضور در دنیای نمایش خانگی به سراغ سریال
زنانه و تاریخی «سووشون» رفته است و در آن نقش زری را بازی میکند که در تلاش برای
رسوا کردن قاتلان شوهرش است. عکسهای
حضور بهنوش طباطبایی در بزرگداشتها و مراسم اهالی هنر در صفحات مجازی معمولا
پربازدید میشوند.
میلاد کی مرام
این بازیگر به خاطر بازی در
سریال «نابرده رنج» و فیلم «خط ویژه» به شهرت رسید، اما در ذهن همه نقش تاکسیک و
سمی او در «ملی و راههای نرفته اش» بر جای مانده است. «کی مرام» در سووشون نقش
یوسف را بازی میکند، شخصیت روشن فکر که در انگلستان درس خوانده است، اما با حضور
بیگانگان در کشور مخالف و در نهایت به دست آن ها کشته میشود.
مجید صالحی
این بازیگر با بازی در سریالهای
کمدی مانند «مجید دلبندم» و «سه در چهار» به شهرت رسید و به نظر میرسد نقش حاج
آقا معتمد در «سووشون» نقطه بازگشت صالحی به روزهای طلایی خود باشد. حاج آقا
معتمد پدر یوسف نقش مهمی در ادامه تحصیل و روشن فکر داشتنش داشته، اما نقاط تاریک
این شخصیت باعث شده تا به یک کاراکتر خاکستری بدل شود.
سام درخشانی
درخشانی که به عنوان بازیگر ثابت
فیلمهای کمدی و پرفروش مانند تگزاس شناخته میشود، در سریال جدید آبیار نقش برادر
یوسف «خان کاکا» را به عهده دارد. «خان کاکا»، شخصیتی است که نشان میدهد، قدرت چه
تاثیری بر روی رفتار آدمها میگذارد و تبدیل به نماد بدی و شر در برابر خوبی و
خیر خواهی یوسف و زری میشود.
ترلان پروانه
به نظر میرسد «پروانه» بازیگر
مورد علاقه این روزهای نرگس آبیار باشد، زیرا او علاوه بر بازی در «سووشون» در
نقش یک خدمتکار آسیب دیده از رنج ارباب و زمانه در سریال «بامداد خمار» نیز حضور
دارد. او در سووشون نقش زنی به نام فردوس را بازی میکند که مورد ظلم و ستم
اربابان قرار گرفته، اما تلاشی برای نجات خود از وضعیتی که در آن گرفتار شده انجام
نمیدهد.
آزاد صمدی
این بازیگر با بازی در سریال راه
بی پایان به شهرت رسید. او اولین تجربه اجرای خود را در قسمت اول برنامه
«زایبواکا»، ویژه برنامه جام جهانی روسیه در یک شبکه اینترنتی به عهده داشت که از
ادامه حضورش جلوگیری شد. صمدی به دلیل حضور با کلاه در یک مراسم خاکسپاری از طریق
دادسرای رسانه و فرهنگ احضار و موظف شد با مراجعه رسمی به مراکز روانشناسی به
درمان بیماری «شخصیت ضد اجتماعی» بپردازد. او در سووشون نقش سودابه هندی را ایفا
میکند که زوایای پنهان متعددی دارد. زنی که باعث از بین رفتن زندگی خانوادگی یوسف
میشود در عین حال میکوشد، میان انگلیسیها نیز نفوذ کند.
کاراکترهای
سریال «سووشون» نرگس آبیار؛ از بهنوش طباطبایی تا سام درخشانی
محور اصلی سریال «سووشون» زری است. طبق تصاویر منتشر
شده از سریال، بهنوش طباطبایی با لباسهایی که متناسب با حالوهوای زمان نگارش
«سووشون» است ظاهر شده. زری در ابتدای داستان زنی تحصیلکرده است که سعی میکند
فقط همسر و مادر خوبی باشد، اما رفتهرفته وقتی در جریان فعالیتهای همسرش قرار میگیرد
از قالب همیشگی خارج میشود و روحیهای جنگنده پیدا میکند. با رونمایی از کاراکتر فردوس با
بازی ترلان پروانه در سریال «سووشون» حالا دیگر بخش مهمی از شخصیتهای این سریال
معرفی شدهاند. این سریال که به کارگردانی نرگس آبیار، براساس رمان مشهور سیمین
دانشور ساخته شده و شخصیتها با ویژگیهای خاصشان از این داستان گرفته شدهاند.
ناگفته پیداست که «سووشون»، اتفاق مهمی در شبکه نمایش خانگی رقم خواهد زد. سریال
«سووشون» به کارگردانی نرگس آبیار با بازی بهنوش طباطبایی، میلاد کیمرام، هوتن
شکیبا، سام درخشانی، فرشته صدرعرفایی، ترلان پروانه، مجید صالحی، آزاده صمدی و … ساخته شده و بهزودی از پلتفرم نماوا منتشر میشود. نگاهی
داریم به کاراکترهای معرفی شده در این سریال.
زری | بهنوش
طباطبایی
هنوش طباطبایی
در اولین حضورش در شبکه خانگی نقش «زری» را بازی کرده است. محور اصلی سریال «سووشون» زری است. طبق تصاویر
منتشر شده از سریال، بهنوش طباطبایی با لباسهایی که متناسب با حالوهوای زمان
نگارش «سووشون» است ظاهر شده. زری در ابتدای داستان زنی تحصیلکرده است که سعی میکند
فقط همسر و مادر خوبی باشد اما رفتهرفته وقتی در جریان فعالیتهای همسرش قرار میگیرد
از قالب همیشگی خارج میشود و روحیهای جنگنده پیدا میکند. در
داستان «سووشون» همهچیز براساس ذهنیت زری پیش میرود. درواقع ما به واسطه نزدیکی
به کاراکتر زری با وقایع آشنا میشویم و احساسات او را درک میکنیم. زری در تاریخ
ادبیات ایران به عنوان زنی تاثیرگذار شناخته میشود. زنی که با ترسهایش روبهرو
میشود و قدم در مسیری میگذارد که برای یک زن در آن دوره زمانی بسیار سخت است.
یوسف | میلاد
کیمرام
میلاد کیمرام
ایفاگر نقش «یوسف» در سریال سووشون است. میلاد
کیمرام را در تصاویر منتشر شده از این سریال با ریشهای مشکی و چشمهای روشن میبینیم.
گاهی اوقات لباس ساده روستایی به تن دارد و گاهی اوقات با کتوشلوار و کلاه روی سر
دیده میشود. یوسف به طور کلی نماد حقطلبی و شجاعت است. مردی عاشق خانواده است
اما آنقدر درگیر مبارزه با ظلم میشود که توانایی بروز احساساتش را به زری پیدا
نمیکند. او مدام به مردم آگاهی میدهد و تلاش میکند فرهنگ و هویت مردم را نجات
دهد. او نهایتا روی زری و اطرافیانش اثر میگذارد. شیوه حضور یوسف در داستان با
سایر بازیگرها متفاوت است. ابتدای داستان یوسف با تیر یک ناشناس کشته میشود اما
زری در خواب و بیداری یوسف را میبیند و با او حرف میزند. تا جایی که همه گمان میکنند
زری دیوانه شده است.
سام درخشانی |
ابوالقاسمخان (خان کاکا)
سام درخشانی
در سریال «سووشون» ایفاگر نقش خان کاکاست. سام درخشانی با سبیل و کلاه شاپو و کتوشلوار در
قامت ابوالقاسمخان داستان «سووشون» ظاهر شده. در معرفی این شخصیت آمده است: «تا
ابوالقاسمها نباشند، قدر یوسفها را نمیدانیم.» ابوالقاسم برادر یوسف است؛
برادری که مقابل یوسف قرار میگیرد و نماد یک فرد خودفروخته است. او برعکس برادرش
راه ترقی و صلاح را در همکاری با نیروهای حاکم میبیند و هیچ گونه حس همدردی با
رعیت ندارد.
حاجآقا معتمد
| مجید صالحی
مجید صالحی در
سووشون نقش متفاوت «حاج آقا معتمد» را بازی میکند. مجید صالحی با محاسن بلند و عرقچین روی سر چهرهای
بسیار متفاوت پیدا کرده و در این سریال نقش حاجآقا معتمد، پدر یوسف را ایفا میکند؛
معلمی بانفوذ که معتقد است تغییر و مبارزه هزینه سنگینی دارد و عقبنشینی و سازش
را ترجیح میدهد. مردی محافظهکار است در ظاهر خودش را متدین و معتمد جامعه نشان
میدهد اما حاضر نیست با هیچ اقدامی جایگاهش را از دست بدهد. پدر یوسف، معلم و
مجتهدی بانفوذ که نقش مهمی در تربیت فرزندانش داشته و حالا نگران آینده آنهاست.
فردوس | ترلان
پروانه
ترلان پروانه
نقش دختری به نام «فردوس» را بازی میکند. ترلان پروانه برای ایفای نقش فردوس، به شمایل یک
کلفت درآمده است. فردوس کلفت خانهی زنی به نام عزتالدوله است. زری سالها قبل به
پیشنهاد ازدواج با پسر عزتالدوله جواب رد داده و به همین دلیل هم عزتالدوله دشمن
او به حساب میآید. فردوس در خانه عزتالدوله امنیت ندارد. مورد تجاوز مردهای خانه
قرار گرفته و مجبور شده بهزور با نوکر آن خانه ازدواج کند. فردوس نماینده زنانی
است که توانایی تغییر سرنوشت خود را ندارند و زندگیشان در اختیار دیگران است. او
مجبور به پذیرش شرایطی است که جامعه و خانواده به او تحمیل کردهاند.
آزاده صمدی |
سودابه هندی
سودابه هندی
نقشی است که آزاده صمدی در سریال «سوووشن» بر عهده دارد. در تیزرهای کوتاه معرفی که از سریال منتشر شده،
آزاده صمدی با آرایش متفاوت با سایر زنها ظاهر شده و روی دستها و صورتش خالکوبی
زنان هندی دارد. سودابه در داستان «سووشون»، زنی رقاص است که نه میان انگلیسیها
پذیرفته میشود و نه ایرانیها توجهی به او دارند. به عنوان معشوقه پدر یوسف و عمهخانم
معرفی میشود؛ زنی که باعث آوارگی مادر یوسف و آبروریزی پدر آنها میشود. نمیدانیم
حجم حضور این شخصیت در سریال «سووشون» چه اندازه خواهد بود.
نگاهی به رمان سووشون
رمان سووشون از سه جهت
ارزشمند است:
– به خاطر پیشگام بودن این رمان
میان رمانهای نویسندگان زن در ایران.
– برای درونمایه و پیام آن مبنی
بر ظلمستیزی، استعمارستیزی و تعهد اجتماعی و سیاسی اثر.
– و سرانجام برای جنبههای زیباییشناسانه
و شگردها و صناعتهای ادبی به کار رفته در آن.
چنین به نظر میآید که
سووشون در زمان انتشار بیشتر به خاطر درونمایهاش که مطابق با گفتمان غالب فضای
روشنفکری آن روز ایران بود نامور شد و ارزشهای فرمی اثر در درجه دوم قرار گرفت. اما امروزه با گذر
از آن گفتمان رایج و دگرگونی جامعه، ارزش پیامی اثر رنگ باخته است. با این حال،
با تغییر این ارزشگذاریها نگاهها از محتوا به سوی فرم سووشون کشیده شده و بار
دیگر این رمان توانسته است جایگاه بیهمتای خود را در تاریخ ادبیات داستانی ایران
نگاه دارد.
زمینه و
پیشینه اثر
در جریان دومین جنگ جهانی،
ایران از سوی نیروهای متفقین اشغال شد. بیثباتی بزرگی در کشور رخ داد و در پی
خرید آذوقه از سوی ارتش انگلستان برای نیروهای خود، قحطی در ایران فراگیر شد. از
سوی دیگر سران عشایر و فئودالهای بزرگ و کوچک هم با سقوط و تبعید رضاشاه و ضعف
دولت مرکزی کوشیدند، قدرت پیشین خود را به دست آورند. اختلافات و رقابت برای به
دست آوردن قدرت میان دولت مرکزی، فئودالها، نیروهای خارجی و دیگر نیروهای سیاسی
مانند مجلس، ملیگرایان، مردم و... بر دامنه این آشفتگیها افزود.
سیمین دانشور در این زمان دانشجوی دانشگاه تهران بود. او در ۱۳۲۱، سفری به زادگاه خود، شیراز،
داشت و شاهد حضور سربازان ارتش انگلستان و قحطی و آشوبهای ناشی از اشغال کشور و
منازعات سیاسی شد. زمینه نگارش سووشون در همین زمان در ذهن او
شکل گرفت. گرچه نوشتن آن تا سالها به تعویق افتاد. این کتاب که نخستین بار در ۱۳۴۸ منتشر شد و تا ۱۳۹۳ به چاپ نوزدهم رسید به
وضعیت جامعه پس از پایان جنگ دوم میپردازد و بیش و کم نیمه نخست ۱۳۲۲ را در برمیگیرد.
داستان هم در شیراز، زادگاه
نویسنده، رخ میدهد. آبشخور سووشون مشاهدات و دیدهها و شنیدههای دانشور است، با این
حال رمانی تاریخی به شمار نمیرود. رویدادهای رمان رخدادهای واقعی نیستند. این
نکته به این معنا نیست که رمان رئالیستی به شمار نمیرود، و بهدرستی سووشون را رمانی واقعگرا نامیدهاند.
منتقدان بسیاری به همانندیهای افراد داستان با شخصیتهای واقعی اشاره کردهاند. آشکارا
شخصیت «یوسف» به «جلال آل احمد» میماند. یوسف به مانند آل احمد زبانی تند و گزنده دارد و اهل
کنار آمدن با ستم و زور نیست و مانند او تا پای جان گستاخ و جسور است. یوسف نیز دغدغه کشور و مردم را دارد
و بیگانهستیز است و درگیر مسائل اجتماعی و سیاسی. حتی تناقضهای شخصیتی یوسف به تناقضهای شخصیتی آل احمد مانند است. او هم پسر یک مجتهد
است، اندکی مذهبی، یک نمه چپگرا، کمی روشنفکر و ملیگراست. عبا میاندازد، اما شراب
هم مینوشد. همچنین شخصیت «زری» همانندیهایی با خود سیمین دانشور دارد. او هم به مانند دانشور در مدرسهای با مدیریت انگلیسیها
درس خوانده است. زری به اندازه شوهرش سرسخت و اهل
خطر نیست، باملاحظهتر است و منعطفتر، هر چند در پایان رمان میکوشد پا جا پای شوهرش
بگذارد. «دکتر عبدالله خان» مانند
«دکتر محمدعلی دانشور»، پدر سیمین، از پزشکان برجسته شیراز و عاشق حافظ است. شخصیت
خانم «مسیحادم» از خواهر سیمین الگوبرداری شده است. «مک ماهون»، «بیبی همدم» و
«ملک سهراب» هم از شخصیتهای واقعی گرفته شدهاند.
سووشون از نظر درونمایه و
پیام سخت وامدار دیدگاههای جلال آل احمد است. ما به سادگی همه دغدغههای آل احمد را در رمان باز میشناسیم؛
غربستیزی، بیگانههراسی، تعهد اجتماعی و سیاسی، ملیگرایی، مخالفت با ستم و زور،
شجاعت در حوزه سیاسی و … گرچه نویسندهای چون «هوشنگ گلشیری» بر آن است
که دانشور نهتنها توانسته سخنان آل احمد را در کتابهایی چون «غربزدگی»
و «در خدمت و خیانت روشنفکران» را به شکل خلاقانهای داستانی کند، بلکه از این
گفتمان رایج «آل احمدی» در دهه چهل هم فراتر رفته است.
سبک و
ساختار
گفتیم که سووشون رمانی رئالیستی است که پسزمینه
تاریخی هم دارد، اما به معنای فنی کلمه گزارشی تاریخی نیست. همچنین از آنجا که داستان
در دوروبر فارس رخ میدهد و دانشور گاه واژگان شیرازی به کار برده
و در برخی صحنهها به مراسم و فضاهای بومی پرداخته، ممکن است اثری در ژانر «ادبیات
اقلیمی» شمرده شود. با این حال سووشون را نباید اثری اقلیمی قلمداد
کرد، زیرا با وجود بهرهگیری از برخی اصطلاحات بومی زبان اثر، زبان معیار است. از
آن گذشته به طور کلی پرداختن به خطه مرکزی را معمولاً جزو ادبیات اقلیمی میشمارند.
همچنین وجود یک لایه رمزی و تمثیلی که به آن خواهیم پرداخت، فضاها و مکانهای
داستان را فراتر از زمان و مکان واقعی میبرد که ویژگی ادبیات اقلیمی است.
هر چند رمان از لحاظ
محتوایی وامدار دیدگاههای آل احمد شمرده میشود، در نثر و زبان
مستقل است. روایت اثر جز در موارد تکگویی درونی، یکدست است. نثر و زبان دانشور در
این اثر پخته و محکم و روایتش سلیس و زیباست. گرچه برخی لغزشها هم در این اثر دیده
میشود برای نمونه «بر علیه» (ص. ۳۸)، بهتر بود «علیه یا بر» باشد، «اگر آرام
نگیرد، شبشان را خراب میکنم.» باید میبود «اگر آرام نگیرد، شبش را خراب میکنم.»
(ص. ۲۲۴)، «آدم خیال میکرد یک فیلم سینما را تماشا میکند.» (ص.
۹۱)، باید میبود «آدم خیال میکند یک فیلم سینمایی را تماشا
میکند.» و «شبیه یک بازیگر اول سینما شده بود.» (ص. ۳۹)، میشد «شبیه یک ستاره
سینما شده بود.» و …
دانشور برخلاف آل احمد بیشتر توانسته دنیای درونی شخصیتهایش
را نشان دهد، به عبارتی وجه روانشناختی اثرش موفقتر از آثار آل احمد است و بهتر میتواند به دنیای
درونی یک زن و هراسهایش بپردازد. بهدرستی گفتهاند که در این رمان برای نخستین
بار در ادبیات داستانی فارسی، راوی و شخصیت اصلی داستان یک زن است. از این رو
شخصیتپردازی دانشور بهویژه در شخصیت زری از قوتهای رمان شمرده میشود
و میتوان گفت شخصیت زری یکی از ماندگارترین شخصیتهای
ادبیات جدید داستانی ایران به شمار میرود. میتوان گفت هرگاه دانشور در رمان خود
به فضاهای زنانه برای نمونه مهمانی، گرمابه زنانه، مجلس مولودیخوانی و … میپردازد، بسیار موفقتر
است و توصیفاتش زنده و جاندارند.
دانشور در این اثر داستانگوی خوبی است و خواننده را تا
پایان کتاب با خود میکشاند. او توانسته نهتنها خوانندگان نخبه، بلکه مخاطبان
معمولی را نیز خشنود نگه دارد. و این را میتوان در فروش اثر پس از نیم قرن
دریافت.
دانشور داستان خود را با
بحران آغاز میکند و با بحران به پایان میبرد و این از شگردهای جذابیتبخشی و
تعلیق در کار اوست. نخستین جمله داستان آدمی را یاد حکایتهای کهن فارسی میاندازد:
«آن روز، روز عقدکنان دختر حاکم بود.» بهنظر میآید نویسنده گوشهچشمی هم به
ادبیات کهن خودمان داشته است. او همچنین از شگرد «داستان در داستان» هم بهره میگیرد
و شیوه روایتش همانند شیوه کلاسیک داستانگویی است. همچنین برخی بر تأثیر ادبیات
انگلیسی بر نوشتههای او انگشت گذاشتهاند، بهویژه آثار داستانیای که خود او
ترجمه کرده و آشکارا از شباهت پایانبندی رمان «بنال وطن» اثر «آلن پیتون» و رمان سووشون میتوان سخن گفت. زاویه دید سووشون دانای محدود به ذهن زری است. با این حال دانشور در برخی
موارد از تکگوییهایی بهره برده که به زاویه دید انتخابی خود آسیب میزند.
اشارههای
رمزی و تمثیلی
هر چند سووشون در لایه ظاهری و بیرونی خود
رمانی رئالیستی است، در لایه دوم و درونیاش اثری تمثیلی و رمزی است. تمثیلها از
همان عنوان داستان خود را نشان میدهند. خواننده با خواندن نام داستان پیشآگاهی مییابد
که یوسف، قرار است به سرنوشت «سیاوش» دچار شود و
اینکه اصولاً یوسف، سیاوشی دیگر است. به گفته گلشیری در مقالهای که درباره
سووشون نوشت، این رمان دارای دو بعد قریب و بعید است. خواننده عادی لایه نزدیک را مییابد
و خواننده جدیتر، لایه درونیتر و دورتر را. خانه یوسف به ایران میماند؛ زری نماینده زن ایرانی و یوسف نماینده روشنفکر ملیگرا و ضداستعمار
و «سرجنت زینگر» نماینده استعمار. همچنین نام یوسف تداعیکننده یوسف پیامبر است که مردم مصر را از قحطی
رهانید. در رمان نیز یوسف به جای فروش محصول خود به قشون
انگلیسی میخواهد آن را در اختیار مردم قحطیزده بگذارد. کشته شدن مظلومانه یوسف از سوی دیگر هم یادآور مرگ تراژیک سیاوش و نیز «حسین بن علی» است. یوسف مانند سیاوش پسری به نام «خسرو» دارد که در جایی به او میگوید:
«اگر من نتوانستم، تو خواهی توانست.» خسرو یا کیخسرو پسر سیاوش، به خونخواهی پدر برمیخیزد
و موفق میشود. به نظر میرسد که سیمین دانشور بهصورتی رمزگونه در پی رساندن
این مفهوم است که نسل یا نسلهای آینده (وجه نمادین خسرو) موفق به پی گرفتن راه
ظلمستیزان و روشنفکران ایرانی (وجه نمادین یوسف) خواهند شد. سیمین دانشور منظور خود از زاری بر مرگ
سیاوش را زاری بر ملت ایران بیان میکند.
تقابلها
در این رمان با چندین تقابل
تمثیلی روبهرو هستیم.
– تقابل زمانی: ظاهر امر این است
که داستان در دهه بیست رخ میدهد، اما رمان در وجه رمزی خود به دهه چهل نیز نظر دارد.
به عبارتی با ذهنیت دهه چهل- دهه بیستی روایت میشود. بحثهای آمده در دهه چهل که
روشنفکران و از جمله آل احمد را گرفتار خود کرده بود، در
این رمان خود را نشان میدهند، از استعمار و غربزدگی گرفته تا رابطه سنت و
مدرنیته، از بحث اسکان عشایر گرفته تا بحث کودتا و استبداد. در رمان، تاریخ کشته
شدن یوسف بیست و نه مرداد است که کنایهای از کودتای بیست و هشت مرداد و سقوط دولت مصدق است.
دانشور نشانههایی در کتاب کار میگذارد تا خواننده هوشیار وضعیت آشوبزده ایران
تحت اشغال متفقین را با فضای پس از کودتای بیست و هشت مرداد بسنجد.
– تقابل مکانی: اشاره کردیم که
خانه یوسف و باغ زری و نیز شیرازی که در داستان میبینیم
در لایهای دیگر همان کشور ایران است.
– تقابل شخصیتها: گفته شد که
داستان یوسف در اینجا یادآور داستان سیاوش و حسین بن علی و نیز یوسف عهد عتیق است. همچنین دانشور
گوشهچشمی هم به داستان «یحیی تعمیددهنده» دارد. داستان پدربزرگ زری هم خواننده را به یاد داستان
«شیخ صنعان» میاندازد.
جدای از این تقابلها
دانشور در رمان خود بینش شهودی و درونی زن، زری، را در تقابل با فهم
عقلگرایانه مرد، یوسف، مینهد. زن به شکلی غریزی همه چیز را درمییابد، اما مرد
به رغم تکیه بر عقل مردانهاش به ورطه فرو میافتد.
پیام و
درونمایه
سووشون در زمان انتشارش به
خاطر ارائه پیام و درنمایههایش که مطابق گفتمان مسلط جامعه روشنفکری دهه سی و چهل
خورشیدی بود، نامور شد. این پیام و درونمایه یا دستکم بخشی از آن هر چند در آن
روزگار سکه رایج جامعه شمرده میشد، امروزه دیگر از مد افتاده و حتی نقد شده است. دانشور هم به پیروی از آل احمد گاه در ارائه نگاهی بدبینانه
به غرب و بیگانگان زیادهری میکند. گلشیری به درستی اشاره میکند که پرداخت روایت
در رمان به گونهای است که پیام کلیشهای و عامیانه «کار، کار انگلیسیهاست» بر رمان
سایه افکنده.
او در رمان «واقعه سمیرم»
را به انگلیسیها ربط میدهد، در حالی که درواقع آنان نقشی در آن اتفاق نداشتند.
گاه شدت بیگانههراسی نویسنده تا جایی است که حتی چهره مثبت مک ماهون در یکی دو مورد به دیده تردید
نگریسته میشود. او که ایرلندی وطنپرستی است، در خدمت ارتش بریتانیاست و جایی
گفته میشود که هفده سال تمام جور دیگری زندگی کرده و در واقع نقش بازی کرده است.
به طور کلی میتوان گفت در برخی موارد دانشور از بیان شعاری و سیاستزدگی
در امان نبوده و این موجب شده گاهی حضور و دخالت نویسنده در متن احساس شود.
با این همه پس چرا هنوز سووشون از پرخوانندهترین رمانهای
فارسی است؟ به نظر میرسد آنچه رمان را از گزند سپری شدن روزگار و فراموشی رهانیده،
نه محتوا و درونمایههای آن، بلکه کیفیت عالی فرم و سبک ادبی و هنری اثر است.
برخی منتقدان سووشون را نخستین اثر
کامل در نوع رمان فارسی شمردهاند و انتشارش را نقطه عطفی در ادبیات داستانی معاصر ایران دانستهاند گلشیری سووشون را معیار رمان در زبان فارسی میداند و میگوید که رمانهای پس از آن را باید با آن
سنجید. «حسین پاینده» این اثر را یکی از سه رمان ماندگار در زبان فارسی میداند
که انتشار آن الگو و موجب رشد ادبیات داستانی در ایران شد. «میرعابدینی» و «محمد
حقوقی» روزگاری آن را پرفروشترین رمان ایرانی قلمداد کرده بودند. همه
اینها نشان میدهد که شاید دوره شعارها و گفتمان مسلط بر سووشون سپری شده
باشد، اما آنچه میماند و میدرخشد نه آن چیزی است که دانشور روایت میکند،
بلکه شیوه روایت و توانایی او در هنر داستانگویی است.
سووشون؛ مسابقهای سنگین بین وفاداری و جذابیتهای بصری!
مانند یک مسابقه فوتبال بین دو تیم قوی، سریال «سووشون» باید بین دو هدف اصلی تعادل برقرار کند: وفاداری به متن اصلی رمان (که هواداران پروپاقرصی دارد) و خلق جلوههای بصری خیرهکننده (با آن بودجه کلان). نرگس آبیار، مثل یک مربی تاکتیکی، باید ترکیب درستی از بازیگران (ستارههایی مثل بهنوش طباطبایی و میلاد کیمرام) و لوکیشنهای تاریخی (که خودشان تبدیل به بازیکنان کلیدی شدهاند!) را مدیریت کند. اما آیا این تیم میتواند در زمین سخت انتظارات طرفداران گل بزند؟