آسیانیوز ایران؛ سرویس سیاسی:
نماز جمعه این هفته تهران به صحنه نمایش تناقضات تبدیل شد. در حالی که کمتر از دو ماه پیش، عزتالله ضرغامی با پیشنهاد جنجالی خود به کاظم صدیقی توصیه کرده بود "تا تعیین تکلیف پرونده قضایی فرزندتان، نماز جمعه را اقامه نکنید"، امروز شاهد حضور بیدغدغه همان فرد بر منبر جمعه بودیم. این اتفاق ساده، در واقع پردهای از یک نمایش بزرگتر است؛ نمایشی که در آن معیارهای دوگانه حاکم بر نظام سیاسی ایران به وضوح قابل مشاهده است. از یک سو چهرههایی به بهانههای کماهمیت از صحنه سیاسی حذف میشوند و از سوی دیگر، افرادی با پروندههای سنگین فساد مالی به راحتی در بالاترین مناصب باقی میمانند.
سوالی که این روزها در شبکههای اجتماعی و محافل سیاسی به شدت مطرح میشود این است: چرا فرزند یک چهره سیاسی اگر در خارج متولد شده باشد، به عنوان مانع تصدی پدرش محسوب میشود، اما پرونده فساد مالی فرزند فردی دیگر، مانع تصدی وی نمیشود؟ این تناقض آشکار، امروز در نماز جمعه تهران به اوج خود رسید. تحلیلگران سیاسی معتقدند این رفتار نه تنها کمکی به اعتبار نظام نمیکند، بلکه بر سرخوردگی بخش بزرگی از جامعه میافزاید. در شرایطی که نظام با چالشهای متعدد داخلی و بینالمللی روبرو است، چنین تصمیماتی تنها به عمیقتر شدن شکاف بین حکومت و مردم دامن میزند.
پیشنهاد ضرغامی به صدیقی
19 خردادماه، عزتالله ضرغامی، چهره سرشناس رسانهای، در دیدار با کاظم صدیقی، امام جمعه موقت تهران، پیشنهاد جنجالیای مطرح کرد: «تا تعیین تکلیف پرونده قضایی فرزندتان، نماز جمعه را اقامه نکنید!»
اما در کمال تعجب امروز جمعه 27 تیرماه آقای صدیقی در مقام امام جمعۀ تهران خطبه خواند. بطور کلی چه او خطبه را بخواند چه فردی مثل سیداحمدخاتمی و یا دیگران خیلی تفاوتی در محتوا ندارد و شبیه است. با این حال، واضح است که بخش بزرگی از افکار عمومی روی نمازجمعه خواندن آقای صدیقی به شدت حساس شده است. در واقع حضور و عدم حضور او جنبۀ نمادین به خود گرفته است. مردم میپرسند؛ در حکومتی که اگر فرزند یک فرد به دلیل زمان تولدش در کشور دیگری به دنیا آمده و شهروند قهری آن کشور شده است، آن فرد برای حضور در مناصب بالای دولتی منع قانونی دارد، حال چطور فرد دیگری که برای فرزندش پروندۀ فساد تشکیل شده است، هیچ مشکلی ندارد و می تواند به عنوان امام جمعۀ پایتخت مردم را به رعایت "تقوای الهی" دعوت کند؟
استانداردهای دوگانه
وقتی که حضور سیدمحمد خاتمی در یک قاب عکس مشترکِ تصادفی با فلان خبرنگاری که بعدها هتاک از کار درآمده است، سند جرم شخص خودش معرفی میشود، آنگاه چطور فردی که پیرامونش شائبه و پروندۀ فسادمالی شکل گرفته است، با کوچکترین محدودیتی روبرو نمیشود؟ امامت جمعۀ آقای صدیقی در این هفته، قرار است چه سود و منفعتی برای حکومت و یا حتی هم طیفیهای او برساند که تاب مستوری از دست دادهاند؟ این کار معنایی جز اصرار بر لجاجت با بخش بزرگی از افکار عمومی و نتیجهای جز واکنش طعنآمیز و همراه با سرخوردگی آنها در بر دارد؟
تأثیرات این تصمیم بر افکار عمومی
- کاهش اعتماد به نهادهای قضایی و نظارتی
- تقویت گفتمان "ناعدالتی" در جامعه
- افزایش سرخوردگی سیاسی در میان جوانان
- تقویت این باور که "قانون برای همه یکسان نیست"
پیامدهای احتمالی برای نظام
- کاهش مشروعیت نماز جمعه به عنوان نهاد سیاسی-مذهبی
- آسیب به وجهه دینی نظام در میان قشر مذهبی
- ایجاد شکاف بیشتر بین بدنه کارشناسی نظام و تصمیمگیران
- تقویت انتقادات جریانهای رقیب داخلی
چرایی این تصمیم از منظر سیاسی
- نشان دادن قدرت جریان تندرو در برابر فشارها
- آزمایش واکنش جامعه و نخبگان
- ارسال پیام اطمینان به پایگاه اجتماعی خود
- عدم تمایل به پذیرش اشتباه در برخوردهای قبلی
سناریوهای پیشرو
- ادامه این روند و تشدید انتقادات
- عقبنشینی احتمالی در صورت افزایش فشارها
- تغییر در ترکیب امامان جمعه در ماههای آینده
- بیتفاوتی جامعه و عادیشدن این تناقضات