شنبه / ۵ مهر ۱۴۰۴ / ۱۲:۲۵
کد خبر: 32793
گزارشگر: 306
۱۸۳
۰
۰
۷۷
مقاله / سید محمد جواد عرفان فر ؛ نویسنده ؛ پژوهشگر و روزنامه نگار

ایرج افشار یزدی؛ فروغی در آسمان فرهنگی ایران

ایرج افشار یزدی؛ فروغی در آسمان فرهنگی ایران
در گاهشماری فرهنگ ایران، شماری از چهره‌ها هستند که نه تنها پژوهشگرانی برجسته‌اند، بلکه خود به نماد، راه و مرجع تبدیل شده‌اند. دکتر ایرج افشار یزدی یکی از این چهره‌هاست
آسیانیوز ایران / یزد ؛ مقدمه ؛
در گاهشماری فرهنگ ایران، شماری از چهره‌ها هستند که نه تنها پژوهشگرانی برجسته‌اند، بلکه خود به نماد، راه و مرجع تبدیل شده‌اند. دکتر ایرج افشار یزدی یکی از این چهره‌هاست:
 
انسانی که عمر خویش را در خدمت شناخت تاریخ، فرهنگ، نسخ خطی، ایران‌شناسی و حفاظت میراث ایرانی گذاشت.
 
در مهرماه سال یادبود صدساله تولد او و در آستانۀ برگزاری همایش بزرگداشت، ضروری است که کارنامه و مکتب فکری او به تفصیل واکاوی شود تا نسل آینده دریابد که چگونه می‌توان سرمشق زیست و پژوهش خلق کرد.

 

این مقاله در هشت بخش زیر سامان یافته است:

 

 1. ریشه‌ها و پیشینه خانوادگی
 2. دوران کودکی، تحصیل و شکل‌گیری اندیشه
 3. ورود به عرصۀ فرهنگی و مطبوعاتی
 4. جایگاه کتابداری، نسخه‌شناسی و نهادسازی
 5. عشق به زادگاه یزد و یزدشناسی
 6. روش کار، اخلاق علمی و منش اجتماعی
 7. نهاد وقف و میراث پایدار
 8. چشم‌اندازها، نقد و پیشنهادها
در هر بخش، هم از داده‌های عینی یادشده و هم از استقراء پژوهشی در منابع گوناگون استفاده شده است.

 

۱. ریشه‌ها و پیشینه خانوادگی

 

خاندان افشار در استان یزد از دیرباز جایگاهی اجتماعی و اقتصادی داشتند. پدر ایرج، دکتر محمود افشار یزدی، نه فقط تاجر بود بلکه فرهنگی متعهد بود که دارایی خود را در راه فرهنگ وقف کرد.
 
او در دوران جوانی بخشی از اموالش را وقف امور آموزشی و فرهنگی نمود و بعدها موقوفۀ بزرگی بنیان گذاشت با هدف تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملی.
احترام به وقف و کار فرهنگی در خانواده به افشار منتقل شد.
 
روایت شده است که فرزند دکتر افشار، یعنی ایرج، هیچ‌گاه از منافع موقوفه بهره شخصی نبرد؛ بلکه همه سرمایه فرهنگی خانواده را در خدمت فرهنگ ایران قرار داد.

 

این پیش‌زمینۀ خانوادگی، در کنار تعلق به یزد — شهری که هویت معماری، تاریخ و فرهنگ آن با نامش عجین است — بستری فراهم آورد برای شکل‌گیری شخصیتی پژوهشگر، فرهنگ‌محور و متعهد به وطن.

 

2. دوران کودکی، تحصیل و شکل‌گیری اندیشه

 

ایرج افشار در ۱۶ مهر ۱۳۰۴ در تهران و در خانواده‌ای یزدی‌تبار به دنیا آمد. وی در دبستان زرتشتیان تهران آغاز به تحصیل نمود، سپس در مدرسۀ شاهپور واقع در تجریش و دبیرستان فیروز بهرام ادامه داد. سال ۱۳۲۴ دیپلم گرفت و مستقیماً به دانشکدۀ حقوق دانشگاه تهران راه یافت. در سال ۱۳۲۸ با گرایش قضایی فارغ‌التحصیل شد.  

 

در دوران دانشجویی، افشار ذره‌ذره وارد عرصۀ مطبوعات و فرهنگ شد. او در مجله «آینده» که به همت پدرش منتشر می‌شد، کار خود را آغاز نمود و در همان زمان با ادیبان، ایران‌شناسان و نهادهای فرهنگی در ارتباط قرار گرفت.  

 

گرچه تحصیل در رشته حقوق را گام رسمی زندگی دانشگاهی خود می‌دانست، اما او زود دریافت که مسیر اصلی او پژوهش، فرهنگ و نسخه‌شناسی است. پس از مدتی کوتاه تجربه قضا و وکالت را رها کرد و وارد دنیای کتاب و نشر شد.

 

در همین دوران، ضمن ارتباط با شخصیت‌هایی چون محسن صبا و محمدتقی دانش‌پژوه، فنون کتابداری را نیز فراگرفت و به کتابخانه دانشکدۀ حقوق پیوست.  

 

بدین ترتیب فضای اندیشه‌ای او تلفیقی از تعهد علمی و ارتباط عملی با نسخه‌ها، اسناد و مطبوعات شد.

 

۳. ورود به عرصۀ فرهنگی و مطبوعاتی

 

ایرج افشار از اوان جوانی وارد میدان مطبوعات شد، کاری که او را نه فقط محقق، بلکه سردبیر و سازمان‌ده نیز کرد. در سال‌های آغازین فعالیت، او مدیر داخلی مجله «آینده» بود (۱۳۲۳ تا ۱۳۲۵) و هم‌زمان با دانشگاه، به نشریات گوناگون همکاری داشت.  

 

او در دوره‌های مختلف مجلات «مهر»، «سخن» و «فرهنگ ایران‌زمین» را پایه‌گذاری یا مدیریت کرد.  

 

مجله «سخن» به صاحب‌امتیازی پرویز ناتل خانلری یکی از نشریات تأثیرگذار ادبی و فرهنگی ایران است که افشار در بخشی از دوران خود سردبیر آن بود.  

 

از ویژگی‌های بارز این دوره، ترکیب کار عملی نشر با مطالعه و فهرست‌نگاری بود؛ یعنی افشار در یکی ــ در مدیریت یا سردبیری مجله ــ دخل داشت و در سوی دیگر به تألیف، نقد، فهرست‌سازی و کار با نسخه‌ها مشغول بود. این تلفیقِ «عمل و نظریه» یکی از رموز موفقیت او شد.

 

4. جایگاه کتابداری، نسخه‌شناسی و نهادسازی

 

اگر بخواهیم نقطۀ عطفی در کارنامه افشار انتخاب کنیم، آن را در حوزۀ کتابداری و نسخه‌شناسی باید جستجو کنیم. او را گاهی «پدر کتاب‌شناسی ایران» نامیده‌اند.  

 

۴.۱ فعالیت‌های کتابداری
 • او ابتدا به کتابخانه دانشکدۀ حقوق دانشگاه تهران پیوست و در آن‌جا فعالیت‌های کتابداری را سامان داد.  
 • بعدها در کتابخانه دانش‌سرای عالی، کتابخانه ملی، و سپس کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران مسئولیت گرفت.  
 • در کتابخانه ملی، یکی از گام‌های مهم او، راه‌اندازی بخش نسخه‌شناسی و فهرست‌نگاری نسخ خطی و چاپ‌شده بود.
* او همچنین به تأسیس و تقویت دوره‌های رسمی کتابداری در دانشگاه تهران کمک کرد و به تربیت نسل‌های نو در این رشته یاری رساند. 

 

۴.۲ نسخه‌شناسی و فهرست‌نگاری
افشار در طول حیات خویش فهرست‌های متعدد نسخه‌ای، فهرست مقالات، فهرست چاپی‌ها، فهرست نسخ خطی کتابخانه‌های مهم ایران و جهان منتشر کرد.  
یکی از پروژه‌های مهم او، فهرست نسخه‌های فارسی کتابخانه ملی اتریش (وین) بود.  
همچنین او به پروژه‌های بین‌المللی نسخه‌شناسی پیوست و در تأمین نسخ خطی، مشارکت در تعیین قیمت، توافق با مجموعه‌داران و اعتمادسازی نقش محوری داشت.  
افشار نه فقط نسخه‌شناس، که تعیین‌کننده معیارها و استانداردها در نسخه‌شناسی فارسی شد: او بر لزوم ارجاع دقیق به منبع و ثبت تصویر، استفاده از استانداردهای نوین در آرشیو و فهرست‌نویسی پافشاری داشت. 

 

۴.۳ نهادسازی و مدیریت پروژه‌های بزرگ
افشار توانست پروژه‌های بزرگ ایران‌شناسی را مدیریت کند. از مدیریت کنگره تحقیقات ایرانی (سال‌های ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۷) گرفته تا ریاست اداره چاپ و نشر دانشگاه تهران، او مدیریت غالباً بی‌حاشیه، دقیق و علمی ارائه داد.  
کیکاووس جهانداری نقل کرده است که فرانسیس ریشار، در نقد شرکت‌کنندگان کنگره ایران‌شناسی پاریس، گفته است که در نبود مدیری چون افشار، امکان مدیریت منظم کنگره‌های بین‌المللی وجود نداشت.  
مجید تفرشی او را نماینده‌ای از «مدیریت پروژه فرهنگی مستقل از قدرت‌­طلبی» دانسته است، کسی که از ابزارهای کوچک نیز برای پیشبرد پروژه‌های بزرگ بهره برد.  
افشار همچنین بنیادها و مؤسسات نشر را هدایت کرد؛ به عنوان مثال بر انتشارات موقوفات دکتر محمود افشار نظارت داشت که انتشار پژوهش‌های فرهنگی و ایران‌شناسی را به عهده می‌گرفت.  
از این رو، او نه فقط پژوهشگر، که معمار نظام فرهنگی ایران در نیمۀ دوم قرن بیستم به شمار می‌آید.

 

5. عشق به زادگاه یزد و یزدشناسی

 

اگرچه ایرج افشار در تهران زاده شد، قلبش همواره در یزد می‌تپید. حضور و دلبستگی‌اش به زادگاه پدری یکی از ویژگی‌های ممتازش است.

 

۵.۱ یزدشناسی و آثار محلی
از برجسته‌ترین آثار او در زمینۀ یزدشناسی، کتاب «یادگارهای یزد» است: اثری دو جلدی در بیش از دو هزار صفحه، که حاصل ده‌ها سفر او به نقاط مختلف استان یزد است و در آن، آثار و ابنیه تاریخی، بافت فرهنگی، مردم، سنت‌ها و سیر تحول تاریخی شهر و روستاهای یزد ضبط شده‌اند.
در این کتاب، افشار تقریباً از هر آبادی مهم یزد دیدن کرده و مشاهدات خود را با وسواس علمی ثبت نموده است.
او همچنین «واژه‌نامه یزدی» را تدوین کرد؛ جرقۀ این پروژه در ذهن وی از مقالات صادق هدایت شکل گرفت و از حدود سال ۱۳۲۹ آغاز شد. در این کار، بسیاری از یزدی‌ها کمک کردند.
طرح «یزدنامه»، مجموعه‌ای چند جلدی از گفتارهای خود او و دیگران درباره یزد، نیز یکی دیگر از تلاش‌های محلی اوست، اگرچه دو جلد آن به چاپ نرسید.
وی در حوزه تصحیح متون تاریخی مرتبط با یزد نیز فعال بود: از جمله تصحیح و انتشار نسخه‌هایی از تاریخ جدید یزد، تاریخ جعفری، جامع الخیرات، سـعادتنامه و دیگر آثار مرتبط با تاریخ و ادب استان.
بر اساس فهرستی که خود افشار منتشر کرده، ۱۲۵ مقاله درباره یزدشناسی دارد و ۳۵ کتاب در این حوزه به چاپ رسیده است.

 

۵.۲ یزد به مثابه مبدأ و مقصد
افشار بارها گفته بود که اگر بذر پژوهش در یزد در دلش نمی‌رویید، نمی‌توانست به آن همه افتخارات برسد. مفهومی که در محیط کوچکی مانند یزد شکل گرفت باید به عرصۀ بزرگ‌تر کشور و جهان عرضه شود.
او همواره مهمانان و پژوهشگران را به یزد می‌برد تا زادگاه‌اش را بشناسند و به داشته‌های فرهنگی آن آشنا شوند. گویی برای او بازگشت به یزد نه فقط زیارت، بلکه عملی ادبی و پژوهشی بود.
این عشق به زادگاه باعث شده است که بسیاری از آثار یزد به جزئیات محلی مزین باشد؛ از لغات محلی تا آداب و رسوم، از معابر شهری تا معماری خانه‌ها — همه در قلم او جای گرفت.

 

۶. روش کار، اخلاق علمی و منش اجتماعی

 

آنچه افشار را متمایز می‌کرد، نه فقط گستردگی کارها، بلکه روش، منش و اخلاق او در برخورد با مسائل علمی و انسانی بود.

 

۶.۱ سرعت همراه با دقت
افشار اهل سرعت بود. او در شرایط جسمانی دشوار نیز اجازه نمی‌داد که کار متوقف شود. جلساتی که در واپسین روزهای زندگی در دایرة‌المعارف بزرگ اسلامی برگزار می‌شد، شاهد حضور او بود، حتی در حالتی که وضعیت جسمی بسیار دشوار داشت.
اما سرعت او هرگز به معنی نازلی دقت نبود؛ او در تمام کارهایش وسواس علمی داشت. تلفیق این دو خصیصه — پرکاری و باریک‌بینی — یکی از آموزه‌های مکتب اوست.

 

۶.۲ کم‌آزاری و فروتنی
یکی از جمله‌ ویژگی‌های برجسته افشار، کم‌آزاری او بود؛ یعنی زیان نرساندن به کسی. گفته شده است که در تمام سال‌هایی که در جامعه علمی بود، تنها خیر و دانش از وی صادر می‌شد و از کسی گلایه‌ای در باب معایب اخلاقی‌اش شنیده نشده است.
این خصلت هم‌ریشه با تربیت یزدی است؛ فرهنگی که مدارا، احترام متقابل و کار جدی را مدنظر داشته است.
افشار در ارتباط با شاگردان، استادان، مجموعه‌داران و همکاران همواره رفتاری مودبانه، متواضعانه و فروتنی‌آمیز داشت. او به هیچ متعلمی نه نگفت؛ اگر کاری کوچک بود، شخصاً انجام می‌داد و از درخواست یاری دور نمی‌ایستاد.

 

۶.۳ شاگردپروری و مکتب بی‌منت
افشار همواره به ارزش شاگردان باور داشت. او نه فقط آثار خود را می‌نگاشت، بلکه کسانی را پرورش می‌داد که بعدها کار او را ادامه دهند. در یکی از قصه‌های تاریخی نقل است که وقتی از او لقب «سر» برای معلمی پیشنهاد شد، گفت: «یکی از آثار این پیرمرد، من هستم.»
شاگردانی چون خانم دکتر افکاری و آقای مسرت از جمله کسانی‌اند که راه او را ادامه داده‌اند.

 

۶.۴ ارتباط با ایران‌شناسان جهان
افشار رابطی عمیق بین فرهنگ ایران و جهان بود. او با نسخه‌ پژوهان و ایران‌شناسان کشورهای گوناگون ارتباط داشت و مآلاً اعتماد آنها را به فرهنگ ایرانی جلب می‌کرد.
چنین ارتباطاتی نه فقط رتبه پژوهش او را ارتقا داد، بلکه موجب شد بسیاری از نسخه‌ها و اسناد ایرانی یا فارسی به مراکز بین‌المللی معرفی شوند.
افشار همچنین در نسخه‌شناسی فارسی نوآوری‌هایی را بنیان گذاشت و ویژگی‌های زبان فارسی در این حوزه را به جهانیان نمایاند.
علاقه او به فناوری روز نیز آشکار بود. او پشتیبان استفاده از ابزارهای تصویری و دیجیتال در فهرست‌نویسی و مستندسازی بود و بر ارجاع دقیق به منبع و استناد معتبر تأکید می‌کرد، موضوعی که هنوز در برخی حوزه‌های علمی جای کار دارد.
در روزهای بیماری و بستری بودن، اثری که از او به عنوان کتاب سال شناخته شد، تمام بخش مالی آن را به منظور خرید نسخه‌های خطی برای دانشگاه تهران اهدا کرد؛ نمونه‌ای بارز از اخلاق و تعهد او.

 

۷. نهاد وقف و میراث پایدار

 

یکی از وجوه برجستۀ شخصیت افشار، نگاه او به وقف نه فقط به عنوان نهادی دینی، بلکه به عنوان ابزاری فرهنگی و توسعه‌ای بود.

 

۷.۱ بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
پدر ایرج، محمود افشار، در سال ۱۳۳۷ املاک و رقبات زیادی را در یزد، تهران، شمیران و شهر ری وقف کرد و بنیاد موقوفات افشار را تأسیس نمود، با هدف انجام فعالیت‌های فرهنگی و تعمیم زبان فارسی و حفظ وحدت ملی.
این موقوفه از آن پس بستری برای نشر کتاب، تأمین منابع فرهنگی، جوایز علمی، ساخت مدارس و کمک به دانشگاه‌ها شد. افشار عملاً این وقف را دنباله داد و آن را به نهادی مؤثر در عرصۀ فرهنگ تبدیل کرد.

 

۷.2 جایزه ادبی و تاریخی دکتر افشار
در چارچوب این موقوفه، جایزۀ ادبی و تاریخی دکتر افشار تعیین شده است. معیار این جایزه، آثاری است که در جهت تکمیل وحدت ملی از طریق زبان فارسی نوشته شوند—خواه به فارسی، خواه به زبان‌های دیگر، توسط ایرانیان یا دیگر ملل، در داخل یا خارج از ایران.
این ارزیابی بلندمدت، نشان‌دهندۀ نگاه بنیادین افشار به زبان فارسی به عنوان نیروی هم‌پیوسته فرهنگ ملی است.

 

۷.۳ وقف و تاریخ
افشار در نشست‌های وقف بارها گفته است که انگیزۀ واقفان از وقف، عمدتاً دو چیز است: یکی رفع نیازهای عمومی زمان خود و دوم طلب مغفرت و دعای خیر برای خود. اما از دید تاریخی، وقف‌ها ذخایری ارزشمند برای پژوهشگران‌اند، زیرا در وقف‌نامه‌ها انگیزه، درآمد، محل هزینه، حقوق متصرفان و ساختار فرهنگی هزاران سال ایران ثبت شده است.
او می‌گفت در دوران قدیم چون دولت‌ها توانمندی مدیریت تمامی امور عمومی را نداشتند، بسیاری کارها به‌وسیله وقف انجام می‌شد. بنابراین وقف‌ها نه صرفاً نهاد مذهبی، که نهادی اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و تاریخی‌اند.
افشار با این نگاه، وقف فرهنگی را نه یک سنت دیرپا، بلکه ابزاری زنده و راهبردی برای پیشرفت جامعه دانست. در نظام کنونی نیز برخی نهادهای مدنی به صورت جدید ظهور کرده‌اند، اما نفس وقف، ابتکار و پشتوانۀ فرهنگی آن سابقه‌ای عمیق دارد که خاندان افشار نمونه‌ای از آن را به نسل امروز عرضه کردند.

 

۸. چشم‌اندازها، نقد و پیشنهادها

 

۸.۱ چشم‌انداز ماندگار
ایرج افشار نه فقط پژوهشگر، که نماد همت علمی، اخلاق فرهنگی و وطن‌دوستی بود. مکتب او می‌تواند راهنمای نسل‌های آینده باشد: تلفیق پژوهش با عمل، توجه به میراث محلی و ملی، احترام به شاگرد و تأکید بر نهاد وقف به عنوان سرمایه فرهنگی.
اگر در صدساله بزرگداشت او بتوانیم ساختاری نهادی برای نگهداری آثار، آرشیو کامل، پایگاه دیجیتال و ترجمه آثار او فراهم کنیم، گامی بزرگ در حفظ میراث فرهنگی ایران برداشته‌ایم.

 

۸.۲ نقاط ضعف و نقد
طبیعی است که هیچ کار بزرگ و فراگیری خالی از نقص نیست. برخی نقدهایی که می‌توان وارد کرد:
 • در برخی موارد، تمرکز افشار بر گستردگی پروژه‌ها موجب می‌شد که برخی از آثار به چاپ نرسند یا ویرایش کامل نیابند (مثلاً دو جلد یزدنامه ناقص ماند).
* تعداد بسیاری از آثار او به صورت مقاله یا یادداشت منتشر شده‌اند و دسترسی به همه آنها دشوار است؛ لذا تدوین فهرست جامع تمام آثار منتشر نشده و منتشر شده ضروری است.
 • روش ذخیره و دیجیتال‌سازی برخی نسخ و اسناد قدیمی از جمله چالش‌های پس از اوست؛ باید زیرساخت‌های بهترین نگهداری را فراهم کرد.
 • اگرچه افشار به نشر بین‌المللی توجه داشت، هنوز بسیاری از آثار او ترجمه نشده‌اند؛ ترجمه و انتشار بین‌المللی این میراث می‌تواند جایگاه او و فرهنگ ایران را در عرصۀ جهانی تقویت کند.

 

۸.۳ پیشنهادها برای آینده
۱. پایگاه دیجیتال جامع آثار افشار: ایجاد مرکز دیجیتال که کلیه کتاب‌ها، مقالات، یادداشت‌ها، نسخه‌ها و نامه‌ها را در آن جمع‌آوری و با استانداردهای جهانی عرضه کند.
۲. ترجمه و نشر بین‌المللی: انتخاب آثار برتر او برای ترجمه به انگلیسی، فرانسوی، عربی و زبان‌های دیگر تا میراث او به مخاطبان جهانی برسد.
۳. نشریۀ تخصصی «مطالعات افشار»: مجله علمی سالانه‌ یا فصلنامه‌ای که پژوهش‌های مرتبط با افشار، وقف، یزدشناسی و نسخه‌شناسی را منتشر کند.
۴. برگزاری دوره آموزشی و کارگاه: دوره‌هایی با عنوان «روش پژوهش به مکتب افشار» برای دانشجویان تاریخ، ایران‌شناسی، نسخه‌شناسی و کتابداری برگزار شود.
۵. نصب تندیس و نام‌گذاری: نامگذاری بخشی از شهر یزد (خیابان، پل، کتابخانه محلی) به نام ایرج افشار؛ نصب تندیس و یادبود در مکان‌های فرهنگی استان یزد.
۶. تشویق وقف فرهنگی جدید: تشویق افراد و نهادها به وقف فرهنگی مانند راه‌اندازی کتابخانه‌های محلی، حمایت از پایان‌نامه‌ها و پژوهش‌های ایران‌شناسی، بر پایه الگوی موقوفات افشار.
 7. مستندنگاری زندگی و خاطرات: ضبط گفتارهایی از شاگردان، هم‌پژوهان و بازماندگان، به‌صورت صوتی و تصویری، تا سند زنده‌ای از شخصیت او باقی بماند.

 

شایان ذکر اینکه ؛
دکتر ایرج افشار یزدی نه فقط یک پژوهشگر برجسته، بلکه یک مکتب زنده فرهنگی است.
 
در گستره‌ای از عرصه‌ها — ادبیات، تاریخ، نسخه‌شناس1ی، کتابداری، ایران‌شناسی، یزدشناسی و نهاد وقف — او فعالیت کرد و نتایج بسیاری برجای گذاشت که بسیاری از پروژه‌های دولتی و دانشگاهی هنوز به اندازه او ظرفیت تحقق نداشته‌اند.

 

زندگی و کار او نشان می‌دهد که چگونه یک فرد می‌تواند با پشتوانۀ فکری، اخلاق، تواضع، خستگی‌ناپذیری و عشق به وطن، سرمایه‌ای ماندگار برای نسل‌های بعدی بسازد. صدسالگی تولد او فرصتی است برای بازخوانی میراثش و برنامه‌ریزی برای انتقال آن به آیندگان.

 

این مقاله می‌تواند به عنوان یک متن مرجع اولیه خدمت پژوهشگران آینده باشد؛ اما هر پژوهشگر باید با مطالعه عمیق آثار، آرشیو و سوابق او به تحلیل‌های تازه برسد.
 
وظیفه ماست که این میراث را پاس داریم، آن را زنده کنیم و به نسل‌های آینده بسپاریم.
سید محمد جواد عرفانفر
https://www.asianewsiran.com/u/hoM
اخبار مرتبط
در ادامه برنامه‌های بزرگداشت صدمین سالگرد تولد استاد ایرج افشار یزدی، نشست ویژه‌ای با حضور حجت‌الاسلام دانشی، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان یزد، فرهیختگان، شاگردان و دوستداران استاد افشار در یزد به میزبانی صدا و سیمای یزد در محل سالن اجتماعات این مرکز برگزار شد
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید