آسیانیوز ایران؛ سرویس اقتصادی:
رقمی که از تصور خارج است. ۵۰۳ هزار میلیارد تومان زیان انباشته تنها یک بانک. اما این عدد خشک و بیروح چه معنایی برای زندگی مردم دارد؟ اگر این مبلغ سرسامآور را به زبان زندگی روزمره ترجمه کنیم، به اعداد و ارقامی میرسیم که هر شهروند ایرانی را به تأمل وامیدارد. این پول میتوانست زندگی چندین نسل از جوانان این سرزمین را متحول کند.
با این مبلغ میشد به حدود ۱ میلیون و ۶۶۶ هزار نفر وام ازدواج ۳۰۰ میلیون تومانی پرداخت کرد. رقمی که نه تنها صف ۷۰۰ هزار نفری متقاضیان وام ازدواج را پاک میکرد، بلکه به بیش از یک میلیون جوان دیگر نیز کمک میکرد. از نگاهی دیگر، این بودجه میتوانست دستکم یک میلیون خانواده ایرانی را برای شروع زندگی مشترک تجهیز کند. اگر هزینه هر جهیزیه را بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیون تومان در نظر بگیریم، این رقم پاسخگوی نیازهای اساسی جوانان بود.
این مقایسه نشان میدهد که مدیریت نادرست منابع مالی در یک نهاد، چه فرصتهای بزرگی را از جامعه میدزدد. فرصتهایی که میتوانست به تشکیل خانواده و استحکام بنیانهای اجتماعی بینجامد. در شرایطی که بسیاری از جوانان به دلیل مشکلات اقتصادی ازدواج را به تأخیر میاندازند، این رقم میتوانست مانعزدایی بزرگی در مسیر تشکیل خانواده باشد. این موضوع تنها به حوزه ازدواج محدود نمیشود. این حجم از منابع مالی میتوانست در بخشهای مختلفی مانند مسکن، اشتغال و سلامت نیز تحولآفرین باشد. اکنون پرسش اینجاست که این منابع عظیم چگونه از چرخه خدمترسانی به مردم خارج شد و به زیانی غیرقابل جبران تبدیل گردید.
تحلیل ابعاد مالی بدهی بانک آینده
مبلغ ۵۰۳ هزار میلیارد تومان زیان انباشته، رقمی است که درک آن برای ذهن عادی دشوار است. این مبلغ معادل حدود ۲۰ میلیارد دلار با قیمتهای فعلی است. برای درک بهتر این رقم، میتوان گفت که این مبلغ از بودجه سالانه بسیاری از وزارتخانهها و نهادهای کشور بیشتر است. این نشان از عظمت فاجعه مالی دارد. منابعی که میتوانست در چرخه اقتصادی کشور به گردش درآید و به رشد و توسعه بینجامد، در یک نهاد راکد مانده و به زیان تبدیل شده است.
تأثیرات اجتماعی این مدیریت نادرست
جوانان زیادی به دلیل نداشتن پشتوانه مالی از تشکیل خانواده بازمیمانند. این موضوع به کاهش نرخ ازدواج و در بلندمدت به پیری جمعیت منجر میشود. فشار روانی بر جوانان و خانوادههایی که توانایی تأمین هزینههای شروع زندگی را ندارند، روزبهروز بیشتر میشود. این فشار میتواند به آسیبهای اجتماعی متعدد بینجامد. از دست رفتن فرصت تشکیل خانواده برای بسیاری از جوانان، به معنای از دست رفتن آرامش روانی و امنیت اجتماعی برای کل جامعه است.
مقایسه با سایر نیازهای اجتماعی
این مبلغ میتوانست علاوه بر وام ازدواج، در زمینههای دیگری مانند وام مسکن نیز تحولآفرین باشد. با این مبلغ میشد هزاران واحد مسکونی برای نیازمندان ساخت. در حوزه اشتغال، این رقم میتوانست برای دهها هزار نفر شغل پایدار ایجاد کند. بسیاری از واحدهای تولیدی میتوانستند با این تسهیلات احیا شوند. در بخش سلامت، این منابع میتوانست به تجهیز بیمارستانها و مراکز درمانی بینجامد و خدمات بهتری به مردم ارائه شود.
بررسی راهکارهای پیشگیری
ضرورت نظارت دقیقتر بر عملکرد بانکها و مؤسسات مالی یکی از درسهای این ماجراست. نظارتهای مستمر میتوانست از انباشت این حجم از بدهی جلوگیری کند. شفافیت در گزارشدهی و پاسخگویی مدیران نیز از دیگر الزامات است. اگر این زیانها به موقع افشا میشد، امکان کنترل آسیب وجود داشت. اصلاح ساختار مدیریتی در بانکها و حذف رابطهسالاری از دیگر راهکارهای اساسی برای پیشگیری از تکرار چنین فجایعی است.
چشمانداز آینده و درسگیری از این تجربه
این اتفاق باید زنگ خطری برای کل نظام اقتصادی کشور باشد. ضرورت بازنگری در شیوههای نظارتی و مدیریتی کاملاً احساس میشود. باید با تدبیر و برنامهریزی دقیق، از تکرار چنین حوادثی در سایر نهادهای اقتصادی جلوگیری کرد. تجربه بانک آینده باید به عنوان درس عبرت مورد توجه قرار گیرد. بازگرداندن این منابع به چرخه اقتصاد ملی نیازمند عزم جدی و برنامهریزی دقیق است. باید فکری اساسی برای جبران این خسارت عظیم کرد.