آسیانیوز ایران؛ سرویس فرهنگی هنری:
تلویزیون بیبیسی بار دیگر با اقتباسی از یک پرونده واقعی جنجالبرانگیز بینالمللی، در آستانه پخش مجموعهای جدید است. این شبکه، ساخت یک سریال چهار قسمتی درام با عنوان «زندانی ۹۵۱» را که بر اساس زندگی نازنین زاغری، شهروند دو تابعیتی ایرانی-بریتانیایی ساخته شده، تکمیل کرده است. نازنین زاغری، نامی است که برای سالها تیتر اصلی رسانههای بریتانیایی و بینالمللی بود. دستگیری او در فرودگاه امام خمینی در فروردین ۱۳۹۵، آغاز ماجرایی طولانی و پیچیده بود که دیپلماسی دو کشور را برای سالها درگیر خود کرد. اکنون این ماجرا دستمایه یک تولید تلویزیونی پر هزینه شده است. سریال «زندانی ۹۵۱» — که اشاره به شماره زندان او دارد — قرار است با نگاهی به این پرونده، دورانی را که زاغری در زندانهای ایران سپری کرد، روایت کند. تمرکز اصلی داستان بر تجربیات شخصی وی، شرایط زندان و همچنین تلاشهای همسرش، ریچارد رادکلیف، برای آزادی او خواهد بود.
انتخاب بازیگران برای این نقشها جالب توجه است. نقش نازنین زاغری به نرگس رشیدی، بازیگر ایرانی-بریتانیایی شناخته شده، سپرده شده است. رشیدی که سابقه بازی در تولیدات بینالمللی را دارد، باید نقش پیچیده یک زن زندانی در شرایط دشوار را به تصویر بکشد. در مقابل، نقش ریچارد رادکلیف، همسر زاغری که کمپینی پیگیر و رسانهای برای آزادی همسرش به راه انداخت، به جوزف فاینز بازیگر سرشناس بریتانیایی — برادر کوچکتر رالف فاینز — سپرده شده است. فاینز پیشتر با بازی در فیلمهایی مانند «شکسپیر عاشق» شناخته شده است. پرونده نازنین زاغری همواره از دو منظر کاملاً متفاوت روایت شده است. از دید مقامات قضایی و امنیتی ایران، او به اتهام «توطئه برای سرنگونی حکومت» دستگیر و پس از محاکمه به پنج سال حبس محکوم شد. او و همسرش همواره این اتهامات را رد کرده و او را «گروگان» خواندند. زاغری در نهایت پس از گذراندن حدود شش سال در زندان (از ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۰) و پس از آن که دولت بریتانیا بدهی معوقه مربوط به فروش تانک به ایران در پیش از انقلاب (به مبلغ ۵۳۰ میلیون دلار) را پرداخت کرد، آزاد شد و به لندن بازگشت. این پرونده، نمونهای از درهمتنیدگی مسائل حقوقی، امنیتی و دیپلماتیک بود. اکنون پخش این سریال از شبکه اصلی بیبیسی، بیتردید حساسیتبرانگیز خواهد بود. این مجموعه نه تنها یک درام تلویزیونی، بلکه روایتی است که میتواند بر افکار عمومی در بریتانیا و سطح بینالمللی درباره ایران تأثیر بگذارد و واکنشهای متفاوتی را در پی داشته باشد.
تولید رسانهای به مثابه ابزار دیپلماسی عمومی و شکلدهی روایت
ساخت سریال «زندانی ۹۵۱» توسط بیبیسی، نمونه کلاسیکی از استفاده از «قدرت نرم» رسانهای برای شکلدهی به روایت غالب از یک حادثه بینالمللی است. بیبیسی با تبدیل یک پرونده سیاسی-امنیتی پیچیده به یک درام انسانی با تمرکز بر رنج فردی، سعی دارد آن را برای مخاطب عام جذاب و همدردیبرانگیز کند. این روایت، لزوماً تمام ابعاد قضایی و امنیتی پرونده را منعکس نمیکند، بلکه بر بخشی از داستان که برای مخاطب غربی قابل درک و تأثربرانگیز است، تمرکز میکند. این کار، بخشی از دیپلماسی عمومی بریتانیا برای تثبیت روایت خود از ماجرا در اذهان عمومی جهانی است.
انتخاب بازیگران و مسئله بازنمایی هویت ایرانی
انتخاب نرگس رشیدی — یک بازیگر ایرانی-بریتانیایی — برای نقش نازنین زاغری، انتخابی حساب شده است. این انتخاب هم از نظر فنی (شباهت ظاهری و توانایی صحبت به فارسی) مناسب است و هم از نظر سیاسی، نشان میدهد که این داستان درباره یک «فرد» با هویت ایرانی است، نه صرفاً یک شهروند بریتانیایی. با این حال، این انتخاب میتواند در میان ایرانیان داخل کشور واکنشهای متفاوتی برانگیزد؛ برخی ممکن است آن را «استفاده ابزاری» از یک چهره ایرانی برای روایتی غربی بدانند. نقشآفرینی جوزف فاینز به عنوان یک همسر مصمم و فعال رسانهای، نیز بر قهرمانسازی از نقش غرب در «نجات» یک فرد از شرایط دشوار تأکید دارد.
اقتباس از زندگی واقعی و چالشهای اخلاقی-هنری
ساخت درام بر اساس پروندهای که هنوز از نظر سیاسی زنده و حساس است، با چالشهای اخلاقی و هنری همراه است. از یک سو، حق آزادی بیان و هنر، ساخت چنین آثاری را مجاز میداند. از سوی دیگر، باید مراقب بود که آیا به حریم خصوصی افراد درگیر احترام گذاشته شده است؟ آیا اثر به اندازه کافی به پیچیدگیهای پرونده (از جمله دیدگاه طرف ایرانی) میپردازد یا صرفاً یک روایت یکسویه و احساسی ارائه میدهد؟ مسئولیت هنرمندان و سازندگان در قبال پیامدهای احتمالی پخش چنین آثاری — که ممکن است بر روابط بینالملل یا حتی امنیت افراد تأثیر بگذارد — چیست؟ این پرسشها، ابعاد فراتر از سرگرمی این سریال را نشان میدهد.
واکنشهای احتمالی و تأثیر بر روابط ایران و بریتانیا
پخش این سریال به احتمال زیاد واکنش رسمی تند مقامات ایرانی را در پی خواهد داشت. ایران میتواند این اقدام را «تبلیغات خصمانه»، «تحریف واقعیت» و «مداخله در امور داخلی» قلمداد کند. ممکن است این رویداد، به تنشهای رسانهای موجود بین دو کشور دامن زده و فضای دیپلماتیک را — که پس از آزادی زاغری کمی بهبود یافته بود — مجدداً تیره کند. همچنین، ممکن است بر دیدگاه عمومی در بریتانیا درباره ایران تأثیر منفی بگذارد و هرگونه تلاش برای عادیسازی روابط را با دشواری روبرو سازد. این سریال میتواند به عنوان ابزاری برای فشار افکار عمومی بر دولت بریتانیا برای اتخاذ مواضع سختتر علیه ایران نیز عمل کند.
جایگاه پروندههای دو تابعیتیها در گفتمان سیاسی غرب
پرونده نازنین زاغری به نمادی از مسئله «بازداشتهای به عنوان اهرم» یا «بازداشت شهروندان دو تابعیتی» در گفتمان سیاسی غرب تبدیل شده است. ساخت این سریال، این نمادسازی را تقویت و در حافظه جمعی غرب نهادینه میکند. این اثر به مخاطب غربی یادآوری میکند که دولتهایی مانند ایران (از نگاه آنان) ممکن است از شهروندان دو تابعیتی به عنوان «مهره» در بازی سیاسی استفاده کنند. این روایت، میتواند بر سیاستگذاری سایر کشورهای غربی در قبال شهروندان دو تابعیتی خود که قصد سفر به کشورهایی با روابط متشنج را دارند، نیز تأثیر بگذارد و احتیاط آنان را افزایش دهد. در نهایت، این سریال بخشی از جنگ روایتها بر سر تعریف مفاهیمی چون «عدالت»، «تروریسم» و «دیپلماسی» است.