ماجرای فروغ فرخزاد و ابراهیم گلستان

ارتباط خالصانه فروغ فرخزاد و ابراهیم گلستان! واقعا شما به چی میگین ارتباط خالصانه این آقا همسر داشته، و با یک زن دیگر رابطه ی خارج از عرف و شرع و قانون برقرار کرده بود اتفاقا من جایی خواندم که گلستان در مورد فروغ فرخزاد گفته بود که اون یک احمق!

یه جا خوندم خواهر فروغ گفته بود خواهرم خیلی روشنفکر، و هرگز مانند زنان متحجر و عقب افتاده حاضر نمیشد همسر دوم ابراهیم گلستان بشه! ولی جالبه که این آدم روشنفکر حاضر به داشتن رابطه ی نامشروع با این آدم که همسر و دو فرزند داشت بود!!

درود هیچ زنی نباید نفر سوم یک رابطه باشد که بهرحال تبدیل به یک نادان تمام عیار میشود روشنفکر،متفکر،ادبی،دانشمند....همگی با ورود به یک زندگی زناشویی بعنوان نفر سوم،زیر سوال میروند.

اگراحساس زن سر سوزنی اهمیت داشته باشه؛فخری بیچاره که ناگهان به خاطر ارتباط گرفتن فروغ باهمسرش اینطور درهم شکسته شد ونابودشد رو باید دید...رنجی که تاآخرعنر کشید بدون اینکه مقصرباشه. اینکه دراسلام گفته میشه زن ومرد نامحرم تاجای ممکن باهم ارتباط نگیرند برای پیشگیری ازچنین اتفاقاتی هست...دراصل برای اینکع سرنوشت فخری تکرارنشه...دراصل به خاطر تمام زنها

با اطلاعات کمی که از این دو دارید درباره آنها قضاوت نکنید

از دونستن زندگی فروغ کمی شک شدم کارش اصلا قشنگ نبوده نمیدونم ما زنها چطور میشه که به هم جنس خودمون خیانت میکنیم و خودمون رو جای اون زن نمیزاریم من فکر میکنم تصادف ناگهانی فروغ شاید برکرفته از آه سوزان همسر و بچه های ابراهیم گلستان باشه

خیلی دوست داشتم راجعبه فخری و احساساتش تو اون زمان بیشتر صحبت میشد که این زن به این موضوع چه نگاهی داره و چطوری این موضوع براش تو ذهنش میگذره کاشی کسی هم بود تا لحظاتی که فروغ به خونه اونا میره برای نهار یا دیدار با اونها. حس فخری پرسیده و ثبت میکرد . کاش از زبان فخری هم کسی مینوشت ....

خیانت با هیچ آبی تطهیر نمیشه لطفا خیانت رو نرمالیزه نکنید 😮‍💨

کسی که دغعدغه اینو داره که به زنان ظلم شده و تلاش میکنه تو شعراش اینو بگه ارزوشم زنان ازاد بوده ،خودش عامل ظلم برای زنه دیگری شده و این بخشودنی نیست…

ما تو جایگاه قضاوت نیستیم ،اولا که تو اون زمان چند همسری مد بوده و برای کسی زشت نبوده ،دوما اگه تمام مصاحبه هارو نگاه کنین متوجه میشین پدر ابراهیم گلستان که عمو فخری بوده به پسرش گفته از همسر اولت جدا شو ، فخری راضی با جدایی نبوده و کامل پذیرفته بوده که تو همچین رابطه ای بمونه ،لیلی گلستان میگه مادر من سکوت کرده بود و پذیرفته بود ،سوما ابراهیم گلستان بعد از فروغ هم ازدواج میکنه و برای همیشه خانواده شو ترک میکنه این نشون میده که این مرد خیلی وقت پیش زندگیش با همسر اولش براش تموم شده بوده ،من میگم شاید میشد با تصمیمات درست کمترین اسیب رو به خانواده اش بزنه ،مثلا جدایی خیلی کمک میکرد.

خاک تو سر فروغ چندش چقدر ابراهیم بزرگش کرد و چقدر دروغغغغغغ

قضاوت قضاوت قضاوت آخه زندگی شخصی و رابطه فروغ و ابراهیم چرا باید مهم باشه آثار این دو به عنوان هنرمند چرا نقد و بررسی نمی شود اگر رابطه زن و مرد گناه است همه انسانها حاصل این گناهان است ما که از زیر بته به عمل نمی آییم وقتی هزار دردسر برای جدایی زن و شوهر هست از سرنوشت فرزندان بگیر تا شئونات اجتماعی و خانوادگی و تقسیم اموال و حذف رابطه با اقوام متقابل و ایجاد زمینه دشمنی در فرهنگ منحط امروزی همه و همه طرفین را از خیر جدایی قانونی و ثبتی روی گردان می کند کمی به اتلاف وقت در دادگاههای خانواده فکر کنید یک قاضی که سرتاپایش دوزار نمی ارزد می خواهد رای بدهد که این دو آدم که خود تصمیمشان را گرفته اند را تعیین تکلیف کند همین مطلب برای شروع زندگی هم هست این فرهنگ غلط یه عده لاشخور به اسم ثبتی و قاضی و ملا را به نان و نوا رسانده اگر یک مرد بخواهد لاابالی و زنباره باشد راه بازاست و اگر یک زن بخواهد هوسباز و کثیف (پوزش می خواهم ) باشد باز راه بازاست به هنرمندانی که برای عشق و دوست داشتن کنار هم بوده اند گفتن این عبارات بی انصافی و خشک مغزی ست

�� - پرسش: [ ... ] چه جور شاعری‌ست؟ �� - پاسخ: مرحوم شهریار گفته است: "او روحاً شاعر بود و در آغاز از من در شعر تقلید می‌کرد اما خرابش کردند؛ هم شعرش را و هم اخلاقش را." 💧بی‌حجاب بود و از ۱۶ سالگی تلاش می‌کرد با پسرها ارتباط برقرار کند؛ پس از ازدواجش، باز بی‌تقوائی را ادامه داد و با مردی به نام "ناصر خدایار" مرتبط شد و از بس با مردان دیگر مرتبط بود، شوهرش تاب نیاورد و او را میان حفظ زندگی یا سرگرم‌شدن به مردان دیگر، مخیر کرد و او بی‌تقوائی و فحشاء را - که به دروغ "پرداختن‌به‌شعر" می‌نامندش در حالی‌که شوهرش مشکلی با آن نداشت - برگزید. 💧حتی پدرش با این‌که از عوامل حکومت ستمگر رضاپهلوی بود، تاب ننگی که به‌بار آورده و به طلاقش ختم شده بود، نمی‌آورد و مدتی او را طرد کرد اما این‌هم باعث توبه و اصلاحش نشد. 💧سپس با "ابراهیم گلستان" مرتبط شد و بی‌آن‌که در هیچ‌یک از دو قالبِ ازدواج با او زندگی کند، مدت‌های طولانی مشغول هوس‌رانی و شهوت‌رانی با هم بودند. 💧دو بار هم به گناه بزرگ خودکشی دست زد که موفق به آن نشد. 💧وقاحت و بی‌شرمی را به‌جائی رساند که در پاره‌ای از آنچه شعر می‌نامید نیز، به وصفِ بی‌بن

لعنت بر هر چی آدم خاعن و بی حیاست.اینا فخریه بیچاره رو له کردن و خیانت به اون زن وبچه هاش کردن چقدر میتونن کثیف باشن ازشون متنفرشدم.غلط کردن که هنرمندن.شاعر وهنرمند کسی است که اولا وجودو انسانیت سرش میشه نه این لعنتیا😖😖

حالا اگر زن این آقا رفته بود بایه مرد دیگه ارتباط گرفته بودکه عالم و آدم سرزنشش میکردن وهزارتاحرف نامربوط بهش می زدند خدا میدونه شوهرش چه بلایی سرش می آورد میدونی زنها فقط باید متعهدباشن !!!! مرداهرکاری دلشون بخوادبکننداشکال نداره تفکرهم خوبه !!!!!!

متاسفم که به از خیانت چهره ی اتو کشیده ارائه کردید یک روح ضعیف و خائن در دو بدن درست تره فضیلت و رذیلت هیچ وقت هم سنگ هم نبودن و نیستن در ثانی یه سوزن به خود بزن یه جوال دوز به مردم شعر و ادب بابد در خدمت ارتقاء انسانیت باشه

تو را خدا خیانت را باعشق قاطی نکنید چطور از عشق حرف میزنید از این روشنفکریا حالم به هم میخوره

سخن پایانی و سعی در تطهیر این دو نفر تهوع برانگیز بود! یه مرد متاهل که پول و موقعیت اجتماعی داشته شوگر‌ددیِ یه دختر جوون میشه و دختر هم که تو بحران جداشدنش بوده بی توجه به تاهل مرد برای پیدا کردن پناه و همینطور موقعیت های بهتر با اون مرد وارد رابطه میشه! خیانت کثیف ترین و غیرانسانی ترین رفتاره و در تاریخ خیانتکار هیچوقت پایان خوشی نداشته! ادبیاتِ ایران رو به خیانتکارها گره نزنید

وقتی یکی میخواد از زندگیتون بره کمکش کنید

واقعا نمیدونم چی بگم،هم برای رابطه ابراهیم و فروغ دلم سوخت هم برای زن ابراهیم،احتمالا زنش رو خیلی دوس نداشته،من اگه بجای زنش بودم و میدیدم همسرم انقد یکی دیگه رو دوس داره خودم میکشیدم کنار،چون همچین زندگی دیگه ارزش جنگیدن نداره یه جا خوندم که ابراهیم گفته بود زنم آدم نبوده فرشته بوده به حدی که فروغ رو بعد خودکشی میبره بیمارستان