دوشنبه / ۲۵ فروردین ۱۴۰۴ / ۰۱:۲۰
کد خبر: 28952
گزارشگر: 548
۷۶
۰
۰
۱
حرف های متواضعانه پانته آ پناهی ها

من زیبا نیستم، محبوب هم نیستم!

من زیبا نیستم، محبوب هم نیستم!
بخش‌هایی از گفتگوی اینترنتی پانته‌آ پناهی ها بازیگر سینما، ‌تئاتر و تلویزیون درباره چهره و زیبایی در بازیگری، بازنشر شد. پانته‌آ پناهی‌ها بازیگر سینما و تئاتر که این روزها با حضور در سریال تاسیان مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است در یک گفتگوی اینترنتی درباره بازیگری گفت: «برخی بازیگران خوشگل و زیبا هستند و مردم مجذوب چهره زیبای آنها می‌شوند و می‌روند به سینما که آنها را ببینند بعضی‌ها هم محبوب یا سوپر استار هستند. من جزء هیچ کدام این دسته ها نبودم یعنی نه سوپر استار بودم نه زیبا و نه ...»

آسیانیوز ایران؛ سرویس فرهنگی هنری:

بخش‌هایی از گفتگوی اینترنتی پانته‌آ پناهی ها بازیگر سینما، ‌تئاتر و تلویزیون درباره چهره و زیبایی در بازیگری، بازنشر شد.  پانته‌آ پناهی‌ها بازیگر سینما و تئاتر که این روزها با حضور در سریال تاسیان مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است در یک گفتگوی اینترنتی درباره بازیگری گفت: «برخی بازیگران خوشگل و زیبا هستند و مردم مجذوب چهره زیبای آن ها می‌شوند و می‌روند به سینما که آنها را ببینند بعضی‌ها هم محبوب یا سوپر استار هستند. من جزء هیچ کدام این دسته ها نبودم یعنی نه سوپر استار بودم نه زیبا و نه ..

بیوگرافی پانته آ پناهی ها

پانته‌آ پناهی‌ها (زاده ۱۳۵۶ - تهران) بازیگر و منشی صحنه اهل کشور ایران است.فارغ التحصیل لیسانس رشته کارگردانی سینما از موسسه آموزش عالی سوره می باشد، بطور اتفاقی بدلیل صدای جذابش وارد تئاتر و سپس منشی گری صحنه شد.

شروع بازیگری

یک روز در دانشگاه تهران فردی را صدا می زدم و آقای حسین کیانی (نمایشنامه نویس و کارگردان) صدای من را شنید و آنقدر خجالتی بود که از یک نفر خواست تا از من بپرسد کار تئاتر می کنم یا نه ؟ من هم گفتم نه، من تئاتر بلد نیستم ! از من پرسیدند دوست داری تئاتر بازی کنی ؟ من هم گفتم بدم نمی آید تجربه کنم، اما هنوز آشنایی با تئاتر نداشتم. آقای کیانی من را سر تمرین های تئاتر بردند و تازه در پروسه تمرین فهمیدم چه اتفاقی در تئاتر می افتد،  آن مقطع مشکلاتی در زندگی داشتم و از حضور روی صحنه تئاتر به آرامش می رسیدم.

از بازیگری تا منشی صحنه

آن زمان کم سن و سال بودم و تئاتر «سیاها» را بازی می کردم و با خودم می گفتم؛ چه چیز بیشتری از بازیگری می خواهم؟ در تئاتر مهم بازی کرده ام، با این تئاتر به خارج رفته ام، خودم و گروهمان معروف و مشهور شدیم، پس همین برای من در عرصه تئاتر کافی است و باید دنبال کار دیگری بگردم که من را خوشحال کند به همین دلیل منشی صحنه شدم.

بخش هایی از گفتگوی مازیار میری (کارگردان) با پانته‌آ پناهی‌ها (بازیگر)

مازیار میری: اولین فیلمی که به طور حرفه ای به عنوان بازیگر دعوت به کار شدی، چه فیلمی بود؟
فکر کنم فیلم «گس» بود.

 

مازیار میری: یعنی قبل از «گس» فیلمی بازی نرده بودی؟

-         بازی کرده بودم اما نه به شکل حرفه ای. مثلا در فیلمی منشی صحنه بودم و دو سکانس هم بازی کردم یا همین فیلم «آن مرد را نکشید». در واقع سه فیلم قبل از «گس» داشتم؛ «مواجهه» آقای سعید ابراهیمی فر که دو پلان بازی کردم، «به رنگ ارغوان» آقای ابراهیم حاتمی کیا که یکی دو پلان و در «بوی بهشت» حمیدرضا محسنی هم یک سکانس بازی کردم.

 

مازیار میری: فکر می کنی تا به حال در سینما، درست انتخاب شده ای؟

-         نه، فکر می کنم برخی موارد درست انتخاب شده ام اما بعضی موارد هم درست انتخاب نشدم و خودم هم اشتباه انتخاب کردم.

 

ممکن است دوباره سراغ کار منشی صحنه بروید تا چهره تان برای مخاطب عام کمرنگ شود؟

-         من برای منشی صحنه ها و این کار احترام بسیاری قائل هستم چون فکر میکنم به شدت زحمت می کشند؛ البته آن هایی که درست و حرفه ای کار می کنند، زحمت می کشند و بار سنگینی روی دوششان قرار دارد. به همین دلیل دیگر توان این کار را در خودم نمی بینم اما از وقتی دانشجوی کارگردانی بودم، ایده آل فیلم سازی در ذهن داشتم و برای پایان نامه ام هم یک کار هشت دقیقه ای با فضایی غیرعادی ساختم.

 

چرا تا به حال برای کارگردانی و ساخت فیلم اقدام نکردید؟

-         مشکل اصلی من نداشتن فیلم نامه و قصه خوب است. چون در خودم دانش نوشتن را نمی بینم ولی توان روتوش کردن دارم و وقتی یک فیلمنامه می خوانم متوجه می شوم کجا کم و زیاد دارد. همیشه دغدغه من یک قصه خوب بوده و ایده ای در ذهنم دارم که دوست دارم درباره آن به شکل خاص یک فیلم بسازم اما نمی دانم چه زمانی.

زیبایی زن: منشا ذلّت یا منبع قدرت؟

سوزان سانتاگ در مقاله‌ی‌ خود با عنوان: «زیبایی زن: منشا ذلّت یا منبع قدرت؟!» ، علاقه‌ی تاریخی و نگرش‌های معاصر خود را در مورد نقش های جنسیتی (به ویژه زنان) بیان می‌کند. در نقد ِیک ایده‌آل ِ محدود به زیباپسندیِ ظاهری زنانه، که زنان خودشان را سرگرم موضوع ایده‌آل‌سازی می‌کنند (یا از سوی مردان  تحریک و تشویق به ایده‌آل‌سازی می‌شوند)، سانتاگ یک تحلیل پویا از پیامد دیدگاه‌های یونانی و مسیحی مبتنی برتاثیر این دو دیدگاه برتلاش وسواس‌گونه، بدون کنترل و میل فزاینده‌ی زنان امروز برای زیبا جلوه‌دادن خودشان، ارائه می‌دهدبرخلاف اکثر مقاله‌های معاصر، مقاله‌ی سانتاگ بر اساس تجربه‌ی شخصی نوشته نشده (که  ممکن است در هر مقاله در باب زیبایی زن،تحت فشار پیرامونی و نگاه شخصی اتفاق بیافتد) و چنین رویکردی هم دور از انتظار نیست. اما سانتاگ موجدانه از یاداشت های شخصی امتناع کرده و از تجربیات خودش در باره زیبایی حرفی ندارد. او آگاهی از دیدگاه های گذشته را در مورد زیبایی، پلی برای فهمِ دوران ما در باب نحوه‌ی  افسون زنان امروزی برای جذابیت و میل برای زیبایی ظاهری می‌داند. (Encyclopedia of Feminist Literature, 2006)

برای یونانی‌ها زیبایی یک فضیلت، تقوا و مزیت بود. صفاتی که مردمان ِ آن دوران به آن متعهد بودند و ما امروز ـ با عجز و غبطه ـ ، آن‌ها را  انسان‌های کامل می‌نامیم. اگرچه یونانی‌ها تفاوتی بین درون و برون شخص نمی‌گذاشتند، اما انتظار داشتند که زیبایی ِ درون با هر نوع زیبایی دیگری بایستی هماهنگ باشد. جوانان ِ خوش‌اقبال ِ آتن، زمانی‌که دور ِ سقراط جمع می‌شدند با یک تناقض کامل مواجه بودند. سقراط بسیار زیرک، شجاع، افتخاربرانگیز، مسحورکننده و در عین‌حال بسیار زشت و بدقیافه بود. به واقع یکی از درس‌های آموزشی سقراط، آموزشِ ‌‎‌‌زشت‌بودن به شاگردان وفادارش بود که از نظر مریدانش، بسیار شگفت انگیز و درعین حال بسیار متناقض به نظر می‌رسید.

آتنی ها ممکن بود درس های سقراط را انکار کنند؛ ما انکار نمی کنیم و این تناقض را می پذیریم. بعداز گذشت سال‌های بسیار، ما در باره‌ی جادوی زیبایی ظاهری، توجه و حساسیت بیشتری نشان می‌دهیم. ما نه تنها با استعداد فوق العاده و توانایی ذاتی، برون (ظاهر) را از درون ( باطن )  جدا کردیم و زیبایی ظاهری را (در مقابل زیبایی باطن) بسیار بااهمیت جلوه دادیم؛ بلکه  در مقابل شخص خیلی زیبا و در عین‌حال بسیار باهوش و استعداد (جلوه‌ای از زیبایی درون و برون)، غافلگیر شدیم.

آیین مسیحیت بطور منطقی و طبیعی، زیبایی را از مرکز قرارگرفتن در ایده های کلاسیک فضیلت ِتعالی ِ بشری کاملا جدا کرد. سپس با توسل به پرهیزکاری و اخلاق گراییِ محض، زیبایی را همچون یک جادوی غریب ، تحمیلی و سطحی از سکه انداخت و زیبایی، منزلت و شاًن خود را از دست داد. برای نزدیک به دو قرن، زیبایی فقط برای یکی از دو جنس: جنس لطیف، جنس دوم، به یک قرارداد و هنجار تبدیل شد. معنا و منزلت زیبایی(در پیوند با زن)  به‌شدت تحریف شد و با تفوّق ِ اخلاق گرایی، زیبایی در موضع تدافعی قرار گرفت.

ما می‌گوییم یک زن زیبا، یک مرد خوش قیافه. خوش قیافه معادل زیبایی مردانه است و مانع یک تعریف جامع، واقعی و همه‌جانبه برای زنان می شود. در کشورهای کاتولیک زیبایی برای مردان، معادل زیبا برای زنان است. برخلاف کشورهای پروتستان که نگاه مثبت باستانی از زیبایی هنوز در آن‌ها باقی است. اما اگرتفاوتی بین جوامع در تعریف از معنای زیبایی و تبلور عینی آن  وجود دارد؛ در تلقی آنها از چیستیِ زیبایی ست. در هر کشور مدرن با دین مسیحی یا فرامسیحی، زنان جنس ِ زیبا هستند. این تعریف به زیان زیبایی (در معنا و منزلت) و به زیان خود ِ زنان ( در سوء برداشت و تمایل به زیبایی ظاهری) تمام شده است.

زیبانامیده شدن برای ظاهر ِ زنان ضروری و بایسته است؛ برعکس مردان که باید قوی، تاثیرگذار و شایسته باشند. آن دسته از زنانی که همواره به خودشیفتگی ِ ناشی از زیبایی ِ ظاهری، و وابستگی مفرط و بی رویه برای زیباتر شدن، سرگرم‌اند؛ مسیر دشوار ِ آگاهی فمینیستی ِ دیگرزنان را درک نمی کنند. این را همه(مردان و زنان) می‌دانند. چرا که “هر کس”، به‌مانند کل جامعه و به ویژه جامعه‌ی زنان، سرگرم ِ ظاهر ِ خودشان هستند. برعکس مردانه بودن که با کیست و چکار می‌کند، شناخته  می‌شود و شکل ظاهری‌ (مردانه)، اگر لازم باشد مورد توجه قرار می‌گیرد. با درنظرگرفتن این کلیشه ها، تعجبی ندارد که زیبایی در اعلاترین حالت ، در جایگاهی  نابسامان و منزلتی مغشوش قرار گرفته است.

اشتیاق زیبابودن خطا نیست، خطا، اجبار و تقلا برای زیبایی ست. اغلب زنان خود را از آنچه واقعا هستند و بطور طبیعی می‌نمایند؛ کمتر و پایین‌تر می‌ببینند. از این رو ایده‌آلِ زیبابودن با خودآزاری و وسواس همراه است. زنان رفته رفته یاد گرفته اندکه بدن خود را به قسمت های مختلف تقسیم کرده و هر قسمت را به طور جداگانه ارزش‌گذاری کنند.صورت،بینی، مو،چشم‌ها، پاها،گردن،باسن، بالاتنه، ..؛ هر یک از آنها به نوبه‌ی خود، باعث نگرانی، وسواس یا گاهی نومیدی می‌شوند. هرچقدر هم برخی اندام مقبول باشد، برخی دیگر همواره مراقبت شده و نیاز به پاییدن دارد. ظاهر خوب برای مردان یک تمام‌وکمال ِ از پیش فرض‌شده است و در یک نگاه کلی سنجیده می‌شود. هیچکس یک مرد را به اثبات ظاهرش در جزییات مجبور نمی‌کند و یک مرد نیازی به سنجش با معیارها و مقیاس، برای اندام مختلف ندارد. این امر حتی شامل مردانی ست که ظاهر مناسبی ندارند. به درستی برای داشتن یک ظاهر خوب مردانه، حتی نقص یا آسیب، بسیار خوشایند و مقبول تلقی می‌شود. به عنوان مثال بر اساس نظر یک منتقد فیلم و از طرفداران رابرت ردفورد، داشتن ِ خال‌گوشتی روی گونه‌ی رابرت ردفورد، فقط او را از ظاهرِ یک صورت زیبا در امان نگه می‌دارد. این نظر را  با تفکر ِ خودکم بینی ِ زنان و نارضایتی ِ مداوم از زیبایی‌شان، مقایسه کنید.

ژان کوکتو گفته : “برتری های زیبایی بی‌کران است”. با اطمینان می‌توان گفت زیبایی یک شکل قدرت و قدرت، خورند ِ زیبایی ست . اما به عنوان تنها شکل قدرت که زنان برای آن دست و پا می زنند؛ اسفناک است. این قدرت همیشه در ارتباط و مواجهه با مردان تصور می‌شود. نه تنها فقط قدرت برای انجام کار، بلکه قدرت برای جذب ِ جنس ِ مخالف. در واقع قدرت برای نفی خودِ زنان. چرا که این قدرت، انتخاب آزاد یک شخص نیست حداقل نه توسط زنان ـ و بدون تغییر هنجارهای اجتماعی کنارگذاشته نمی‌شود.

آراستگی برای یک زن نه فقط باعث خشنودی، بلکه همچنین یک انجام وظیفه است. اگر یک زن در نقش اجتماعی خود، به سختی کار کند و برای بدست آوردن یک موقعیت سیاسی، مدیریتی، وکالت، پزشکی، تجارت و یا هر موقعیت دیگر تلاش کند؛ هم‌زمان زیر فشار به اقرار بخاطر ِتقلا برای زیبایی و جذابیت است. از این رو در حالی که جایگاه خود را به عنوان جنس ضعیف‌تر قبول می‌کند، موقعیت خود را در مقام ِ عینی‌گرابودن، حرفه‌ای‌بودن، مقتدربودن و متفکربودن، زیر ِ سوال  می‌برد. در هر حال این زنان هستند که در چنین مسیر تفکر و باور، بازنده‌اند.

به سختی می توان پیامدهای مهم تفکیک بین درون و برون ِ زنان را در مقایسه با روایت ِ  بی‌پایان ِ کمیک ـ تراژیک ِ ظلم بر زنان، نادیده گرفت. و بسیار ساده می‌توان شناخت از زنان را معطوف به میزان مراقبت از ظاهرشان کرد و سپس با سخت گیری یا ستایش برای رسیدگی ِ مستمر به ظاهرشان، آن ها را مورد قضاوت قرار داد. این یک تله‌‌ی خام است. تله ای که از گذشته تا امروز مورد استفاده قرار گرفته و پاسخ های فریبنده‌ی مقبول داده است. به درستی، برای بیرون آمدن از این تله لازم است فاصله‌ی انتقادی از کمال‌گرایی، برتری‌جویی و از چارچوب های تنگ زیبایی ِظاهری ، توسط خودِ زنان گرفته شود . فاصله‌ی کافی برای دیدن و درک این‌ مساله که چقدر زیبایی ظاهری به خودی‌خود خواسته‌ی کم و مختصری برای پشتیبانی از اسطوره‌ای به نام زنانگی است. بی‌تردید این مسیر گشایشی برای حفظ زیبایی و منزلت زنان به همراه خودآگاهی برای زنان خواهد بود.

  

آیا زیبایی زن برای مرد مهم است؟

زیبایی چیست؟

زیبایی در فرهنگ بشری اغلب جزء مقوله ها و مفاهیم مثبت بوده است. تاریخچه ی زندگی انسانها پر از پرستش الهه ها یا موجودات زیبا بوده است. البته این بدان معنا نیست که تلقی از اینکه چه نوع زیبایی پرستش شود ثابت و بدون تغییر بوده است. صحبت کردن درباره ی مفهوم زیبایی به خاطر داشتن بار فلسفی این مفهوم بسیار سخت و دشوار است. این مقاله وارد پیچیدگیهای فلسفی تعریف این مفهوم نمی شود. تغییر در نحوه ی تلقی از زیبایی تحت تأثیر تغییرات فرهنگی در جوامع است. تغییرات در کلیت و نیز در عناصر فرهنگ می تواند مفهوم زیبایی در جامعه و یا در فرهنگ خاص را دچار تغییر کند. در اکثر فرهنگ های مختلف روی زمین تفاوت هایی اساسی در مورد اینکه زیبایی چیست، درونی است یا برونی، و اینکه چه نوع زیبایی مثبت و کدام نوع منفی است وجود داشته و دارد.

زیبایی در فرهنگ های کوچک و بزرگ با هم تفاوت های زیاد و بعضا اساسی داشته و دارند. در جامعه های پیشین، زنان ابزاری به گوشها و لبهای خود می آویختند، بینی خود را سوراخ می کردند تا کوچک بماند و این چیزها برای هواداران این جامعه ها زیبا بود و اکنون از دید ما زیبا به نظر نمی رسد چون ما معیارهای زیبایی این جوامع بدوی را نداریم. البته برخی نظریه پردازان که از زاویه ی جهانی شدن و فرهنگ جهانی به این قضیه نگاه می کنند به این نکته اشاره دارند که همگرایی ای در مقوله ی زیبایی و استانداردهای آن در جهان در حال شکلگیری است. با این وجود، چه جهانی بیاندیشیم و چه محلّی، یک نکته ی مشترک وجود دارد و آن اینکه زیبایی مقوله ای فرهنگی است. خواه این فرهنگ محلّی و ملّی باشد و یا جهانی . وقتی اعضای یک جامعه سعی دارند بدن های خود را مطابق با انتظارات فرهنگی جامعه و یا گروهی که بدان تعلق دارند همنوا کنند به این نکته واقف اند که زیبایی با تلاش فردی به دست می آید و نکته ی دیگر اینکه این انتظارات فرهنگی و اجتماعی هستند که تغییرات در بدن برای زیبا شدن را به افراد تحمیل می کنند. انتظارات درباره ی اینکه بدن یک مرد، یک زن ، یک دختر و یا یک پسر چگونه باید باشد. نگاهی به تاریخ زندگی بشر نشان می دهد که بشر از دیرباز به مقوله ی آرایش(البته نه لزوماً به معنای امروزین آن) توجه داشته است. پس آرایش چه برای زن و چه مرد، یا پیر و جوان قدمتی دیرینه دارد و با بشر همراه و همگام بوده است.البته نکته ای که در اینجا اهمیت دارد ، نقش جنسیت در توجه به بدن است. زنان همواره در مقایسه با مردان توجهی بیشتر به بدن و ظاهر فیزیکی خود داشته اند و این خود منجر به شکل گیری کردار های آرایشی از سوی زنان در طی تاریخ شده است که با زیبا به نظر رسیدن و زیبایی در فرهنگ های خاص آنان در ارتباط بوده است. این امر هنگامی که در قالب الگوهای فرهنگی زیبایی چهره و اندام به شکلی معمول اتفاق می افتد طبیعی به نظر می رسد که طبیعی نیست.

آیا داشتن زن زیبا آرزوی مردان است؟!

مردها همیشه در رویای یک زن زیبا هستند ، حتی اگر خودشان بسیار زشت باشند یا زیبا باشند. این حس در تمامی مردان وجود دارد و تنها مختص به یک یا دو نفر نیست و در نهان تمام مردها این حس وجود دارد فقط درصد آن کمی بیشتر یا کمتر است. مردها حتی در روابط دوستانه قبل از ازدواج نیز به دنبال دخترهای زیبا هستند، در تحقیقی که بر روی تعداد زیادی مرد انجام شد، مشخص شده است که این حس در تمامی مردان وجود دارد و تنها مختص به یک یا دو نفر نیست و در نهان تمام مردها این حس وجود دارد فقط درصد آن کمی بیشتر یا کمتر است. اما به چه دلیل؟

هنگامی که یک مرد با یک زن مواجه می شود او را از هر لحاظ می پسندد جز مسئله زیبایی، معتقد است که اگر توانسته است او را پیدا کند پس می تواند شخص دیگری را نیز پیدا کند و به همین دلیل گزینه اول را رها می کند و به دنبال شخص دیگری می رود! زیرا معتقد است که زن های بسیار زیبایی وجود دارند و مصرانه بر این مساله تاکید می کنند   که " زن های زیبای بسیاری وجود دارند".

جالب است بدانید که خانم ها همچین رویایی را در زمان نوجوانی خود دارند و زمانی که به دوره جوانی می رسند این رویا دیگر رنگ می بازد و جلای اولیه خود را ندارد؛ معمولا دخترها در دوره نوجوانی در رویای این هستند که شخصی با یک اسب سفید به دنبال آن ها می آید، غول ستمگر را می کشد و او را به همسری خود برمی گزیند! اما پسرها از همان ابتدا واقعگراتر هستند و به دنبال این وقایع نمی روند اما همیشه به دنبال یک زن زیبا هستند.

یک پرنسس زیبا، پرنسسی که تنها مالکش خود اوست، رویاهایی هستند که در ذهن پسران جوان می چرخد و در اکثر مواقع با شکست مواجه می شوند؛ زیرا تنها معیار زیبایی برایشان مطرح می شود و چشمشان را در برابر سایر گزینه های کلیدی که مهم تر از زیبایی ظاهری هستند، می بندند.   در نهایت نیز به زندگی بدون عشق می رسند! نتایج   یک نظرسنجی که توسط یک روان شناس فرانسوی در فرانسه انجام شده است، بیانگر موضوعات زیر می باشد.

هنگامی که از مردها سوال می شود آیا دوست دارند  که یک همسر مثل سیندرلا داشته باشند، بسیاری از آنها این موضوع را نمی پذیرند و می گویند همسری مثل سیندرلا را نمی پذیرند در صورتی که نام یکی از  بازیگران یا خوانندگان را ذکر می کنند و عنوان می کنند که مایلند این شخص همسر او باشد. این موضوع بیانگر تغییر دید نسبت به زیبایی است . دیگر دختر ساده و در عین حال زیبایی مانند سفید برفی یا سیندرلا محبوبیتی را که باید در بین جوانان قرن حاضر داشته باشد را ندارد و در عوض مدل ها و هنرپیشه ها جایگزین آن می شوند.کی از دلایلی که ذکر می شود مبنی بر این موضوع است که سفید برفی یا سیندرلا دارای شخصیت هایی ساده بوده اند. برخلاف اینکه گفته می شود بسیاری از آقایان خانمهای ساده را بیشتر می پسندند اما این روان شناس فرانسوی در طی تحقیقات خود به این نتیجه رسیده است که  مردها دوست دارند خانم هایشان همیشه آرایش داشته باشند.

بسیاری از آقایان معتقد هستند که تنها مادرشان زیبا بوده و شخص دیگری نمی تواند زیبایی او را داشته باشد؛ به همین دلیل به دنبال شخصی هستند که از مادرشان زیبا تر باشد. البته لازم به ذکر است زیبایی مادر، تنها به دلیل زیبایی صورت مطرح نیست؛ بلکه به دلیل زیبایی هایی معنوی که برای فرزندان دارد بخصوص در ذهن پسران ماندگار می شود، به دلایلی مانند عقده های ادیپ!

عقده ادیپ چیست؟!

عقده ادیپ، عقده ای که در آن فرزند پسر ،پدرش را از بین می برد تا بتواند به ازدواج با مادرش برسد و مانعی بر سر راه نباشد؛ این موضوع یک داستان افسانه ای و در  کتب روان شناسی  فروید بسیار بحث شده است. بخاطر داشته باشید که پرنسس نیز پیر، بیمار و زشت می شود و در نهایت تمام انسان ها روزی به مرگ نزدیک می شوند. در تمام روزهایی که گقته شد با وجود یک پرنسس زشت چه خواهید کرد؟ پس به دنبال زیبایی های دیگری در وجود همسرتان باشید. اما زیبایی های دیگری نیز در این نظرسنجی مورد توجه قرار گرفته اند: بسیاری از آقایان ذکر کردند که منظورشان از زیبایی، زیبایی باطنی است نه زیبایی ظاهری و این زیبایی را این چنین توصیف می کنند:

* آنها به دنبال دختر و همسری هستند که مهربان و سخت کوش باشد

* به صحبت های آنها گوش دهد و با هم   تفاهم داشته باشند

* زنی که قوی و مصمم باشد و   او را در کارهایش به دنبال خود بکشد.

بسیاری از مردها معتقد هستند که تنها موردی که برایشان بسیار مهم است، روابط زناشویی شان است؛ حتی اگر زنشان کمی زشت باشد؛ البته کمی نه خیلی! در صورتی که روابط زناشویی خوبی با او داشته باشند، این موضوع برایشان کمتر آزار دهنده است. باید به خاطر داشته باشید که شما تنها برای داشتن رابطه های زناشویی یا اعمال خارق العاده ای که در فیلم های غیر اخلاقی نشان داده می شود ازدواج نمی کنید. علاوه بر ارضاء نیازهای جنسی شما نیاز به ارضاء نیازهای روحی تان نیز دارید. اگر تنها برای ارضاء این حس ازدواج می کنید بسیار در اشتباه هستید.

این روان شناس در ادامه به تمام آقایان توصیه می کند: افرادی که با این هدف وارد مسائل عاشقانه و احساسی  خطرناکی مانند روابط زناشویی می شوند با همان شدت و سرعت نیز خارج می شوند. زیرا رابطه زناشویی رابطه ای نیست که تنها ملاک خود را بر اساس زیبایی زن قرار دهید. همان طور که همیشه گفته می شود زیبایی ظاهری ممکن است با یک اتقاق ساده از بین برود اما این زیبایی باطنی است که هیچ گاه از بین نمی رود و به تمام آقایانی که دارای این دید نسبت به زن هستند، توصیه می کند که شیوه نگارش خود را تغییر دهند تا در زندگی های مشترکشان دچار مشکل نشوندوی می افزاید : مکانی که شما با همسر آینده تان روبرو می شوید نیز نقش مهمی دارد با یک نگاه، عاشق می شوند و زندگی مشترکشان را تشکیل می دهند و به سرعت همان یک نگاه، از هم جدا می شوند.

زن و زیبایی زن از دیدگاه ابن عربی

نگاه عرفا نسبت به فقها در مورد زن، نگاه مثبت‌تری بوده است و این موضوع در اندیشه‌های ابن عربی، عارف بزرگ قرن ششم و هفتم جهان اسلام به وضوح دیده می‌شود، عارفی که اندیشه عرفانی او مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. یکی از محورهای اندیشه‌ی وی بحث پیرامون حضرت رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلم) و احادیث مربوط به اوست، بنا بر ادعای او فصوص الحکم در حالت رؤیا توسط پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلم) به او داده شده است، وی آخرین فص فصوص الحکم، یعنی فص بیست و هفتم «فص حکمه‌ی فردیه‌ی فی کلمة محمدیة» را به پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلم) اختصاص داده است، به عقیده او اسم الهی «موجِد مرتبه‌ی بیست و هفتم از مراتب وجود «الجامع» است، به همین سبب در فصل بیست و هفتم فصوص الحکم به پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلم) پرداخته است؛ با توجه به این که مرتبه‌ی انسان کامل به این مرتبه تعلق دارد، در نتیجه پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلم) مَثَل اعلای این مرتبه و جامع تمام کمالات انسانی است

ابن عربی در این فص، مبنای حدیث پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلم): «حبِّب الی من دنیاکم ثلاث نساء و الطیب و الصلاة و جعلت قرة عینى فى الصلاة» را بر تثلیث و محبت نهاده و أن را دلیل اصلی خلقت جهان می‌داند که به همه چیز سرایت کرده و موجب حفظ موجودیت اشیاء شده است، از این رو خداوند، پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلم) را به عنوان حبیب خود آفریده است و چیزهای دیگر را از او و برای او خلق کرده است و او را رحمتی برای جهانیان قرار داده است. به عقیده ابن عربی اولین عددِ فرد، عدد ثلاثة و عدد سه است که شامل ذات احدیت، مرتبه الهیت و حقیقت روحانی محمدیة است که محبت را اصل وجود، منشأ و مبداء پیدایش می‌داند و چنین بیان می‌کند که: پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلم) محب حق بوده، بدین سبب حق نیز او را محب نساء، از جهت ظهور خویش در نسوان قرار داده است و محبت او نسبت به زن در اثر محبت الهی است که در ذات او قرار گرفته است، از این رو پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلم) زن را با همان دوستی و علاقه‌ای دوست داشت که خداوند پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلم) را دوست می‌داشت. قرار گرفتن کلمه «نساء» در اول و «طیب» در وسط و «نماز» در پایان حدیثی که در بالا ذکر شد و این که زن یکی از سه چیزی است که پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلم) در دنیا دوست می‌داشت، به این علت است که تجلی حق به کامل‌ترین شکل در وجود زن مشاهده می‌شود، زن جزیی از مرد و در ظهور نیز همانند مرد است. از آن جایی که هر کلی به جزء خود مشتاق است، پس این اشتیاق در هر دو آنها نیز وجود دارد به همین نسبت این موضوع بین انسان و پروردگار هم صادق است، زیرا هر جزیی به کل خود مشتاق است و اشتیاق خداوند به جزء خود نیز به همین سبب است و خود می‌فرماید: «انی الیهم لاشدّ شوقاً»  شوق من به لقای ایشان بیش از شوق ایشان به لقای من است، بنابراین شوق مرد به پروردگارش که اصل اوست، مانند شوق زن است به مرد و یا بالعکس. در این حدیث پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلم) می‌فرماید: دوست گردانیده شد نساء بر من؛ وی نگفت که من ایشان را دوست دارم؛ زیرا تعلق او به ربی است که به صورت او مخلوق شده است و چون پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلم) محب حق بود و حق او را محب نساء از جهت ظهور خویش در نسوان گردانیده است، در نتیجه محبت او نسبت به زن در اثر محبت خداوند است که در ذات او قرار یافته است و پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلم) زن را با همان دوستی و علاقه دوست داشت که خداوند پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلم) را دوست داشت و سبب نزول آیه: «وَ إِنَّکَ لَعَلیَ خُلُقٍ عَظِیم» در شأن او این بود که دوست داشتن پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلم) از جهت تخلق او به خُلق الهی است؛ ضمن اینکه «نساء» اسم جمعی است که مفرد ندارد، مرأه در زبان عربی مترادف این کلمه و به همان معنی است، اما پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلم) کلمه نسا، را به کار برده است، زیرا «نساء» یا «نُسأه» به معنی تأخیر است. پس بدین طریق پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلم) خواسته است به تأخر مرتبه زن از مرتبه مرد اشاره کند؛ کما این که در معامله هم کلمه نسیه به همین معنی تأخیر است. علاوه بر این رسم عرب این است که مذکر را بر مؤنث تقدم می‌دارد، اما پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلم) در این حدیث برخلاف رسم عرب جانب تأنیث را مراعات کرده تا بدین وسیله مقصود خود را بیان کند. این کلمه بر طبق قواعد دستوری عرب، «نساء» مؤنث درحالی که «طیب» مذکر و «صلاة» مؤنث است؛ بدین ترتیب او «نساء» را بر «طیب» مقدم می‌دارد و همچنین «ثلاثة» مؤنث را به جای «ثلاث» مذکر به کار می‌برد؛ ضمن این که اسم مذکر «طیب» را هم در بین دو اسم مؤنث «نساء» و «صلاة» قرار می‌دهد و این حدیث را با اسم مؤنث آغاز می‌کند و با اسم مؤنث به پایان می‌رساند، این موضوع نشان می‌دهد که وجود شریف پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلم) هم بدین‌گونه بوده است، یعنی ظهور او همانند آینه‌ای بود که صورت حق تعالی در آن آشکار گشته است و در نهایت او را برای خود اعیان کرده است. به همین دلیل است که خدا آدم را دوست دارد، با همان محبتی که آدم، حواء را دوست می‌داشت. آدم با محبت ورزیدن به حواء از الگوی الهی سرمشق می‌گیرد و باز به همین دلیل است که مرد در محبت روحانی خود به زن در واقع به پروردگارش محبت می‌کند، همان‌گونه که آدم آینه‌ای است که حق خود را در آن مشاهده می‌کند؛ زن نیز مظهری است که مرد صورت خود را در آن می‌بیند، همان صورتی که در وجود او نهان بوده است همان‌گونه که عالم چیزی غیر او نیست، همین‌طور نیز زن چیزی غیر از مرد نیست و از مرد مشتق شده است. بنابراین در رویارویی با حق، زن عبودیت و قابلیت مرد را برای او نمادینه می‌کند، ابن عربی می‌گوید: امکان دارد که مرد در زن به کامل‌ترین وجه به تفکر عبادی الله بپردازد، زیرا در زن عبودیت و تسلط خود را در وحدت با او فوراً تجربه می‌کند، یعنی در وجه عالم صغیری که آمیخته با تجربه تقابل موجود در حق است و زیبایی زن دامی نیست که موجب اغفال مرد گردد، بلکه آن را برای مرد نظری نسبی از انعکاس کامل زیبایی واقعی و حقیقی که ناشی از حقیقت روحانی خود مرد باید دانست، چون زن به مرد این امکان را می‌دهد که به واسطه او، حقیقت خودش را به بهترین وجه بشناسد و از طریق این شناسایی به شناخت رب خود نائل آید. طیب، بوی خوش دومین عنصری است که ابن عربی بدان پرداخته است که آن نه کاملاً فیزیکی و نه کاملاً روحانی است، اما جریان رحمت خلاق را نمادینه می‌سازد و هم فراق روحانی را که روح انسان را به منشأش، یعنی الله باز می‌خواند به نمایش درمی‌آورد، طیب کلمه عربی برای بوی خوش است که بار معنایی پنداشت نیکی دارد؛ به این معنا که الله خیر محض است، چه این خبر از اراده او متأثر باشد و چه از نظر مشیت الهی نکوهیده تلقی گردد با خیر روحانی باشد که مشیت الهی می‌طلبد و چه از نظر تجربه هستی (مصیبتی) سخت باشد، خیر استنماز در این حدیث آخرین عنصری است که جویای بازگردانی انسانِ از درگیرِهای عالمِ هستی و آگاه کردن کامل انسان به حق تا سرحد امکان است، آگاهی از این موضوع که ما از اوییم و به او بازمی‌گردیم. ابن عربی، علاقه به زن را بر مبنای وحدت وجود قرار داده و توضیح می‌دهد که مرد موجودی فاعل و زن موجودی منفعل است. هرچند آنها در موجودیت یکسان هستند، اما به جنبه فاعلیت مرد، حق و به جنبه انفعالی زن، خلق (عالم) می‌گوید. از سوی دیگر چون خداوند انسان را بر صورت خویش آفریده، تجلیات او به کامل‌ترین شکل در انسان مشاهده می‌شود. مرد با زن که از او خلق شده است، از این منظر تجلی حق خواهد بود. مرد اگر حق را در نفس زن مشاهده کند از این حیث که زن از او (آدم) خلق شده است، حق را با صفت مفعولی خواهد دید و اگر ظهور زن را از خودش بداند و حق را در خویش مشاهده کند، از جنبه فاعلی به او نظر کرده است. در این حال مرد در سایه زن است که حق را فاعل یا مفعول مشاهده می‌نماید. علاوه بر اندیشه‌های عرفانی ابن عربی درباره زن، او دیوانی به نام ترجمان الاشواق دارد که درباره زنی به نام نظام سروده است و در مقدمه ترجمان الاشواق اشاره به ملاقات شیخ مکین‌الدین اصفهانی می‌کند که این ملاقات موجب آشنایی با خواهر سالخورده شیخ می‌شود و شیخ او را نه تنها فخر زنان، بلکه فخر مردان و حتی فخر صالحان و عالمان می‌خواند و سپس از دختر شیخ مکین‌الدین به نام نظام ملقب به عین الشمس والبهاء که اثری فوق العاده بر ابن عربی می‌بخشد و او را شیفته خود می‌سازد و الهام بخش اشعار عاشقانه و تغزلات عارفانه وی و موجب به وجود آمدن کتاب ترجمان الاشواق می‌شود، سخن می‌راند. ابن عربی عارفی که قائل به وحدت وجود، وحدت محبوب و وحدت معبود است، حق تعالی را محبوب، معبود و جمیل علی اطلاق می‌داند که جمالش در مرایای اعیان و صفحات وجود نمایان است و دختر شیخ مکین‌الدین را مجلای کامل و صورت بارز آن جمال می‌داند. از آن‌جایی که اساس و پایه هستی بر مبنای محبت بنا شده است، از حدیث معروف پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلم) ضمن این که می‌توان چنین استنباط کرد که پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلم) با بیان این حدیث خواسته است تا بر اهل ذوق و شهود، حال وجود را نشان دهد و آنها را آگاه سازد، می‌توان دو نتیجه از آن گرفت: اول این که زن در آفرینش در مرحله دوم قرار دارد و جزیی از مرد است، علاقه او به زن بر اساس همان محبتی است که خداوند او را دوست می‌دارد و محبت را در وجود او به ودیعه نهاده است؛ نتیجه این که هر یک از آن دو، یعنی مرد و زن از وجهی محب و از وجهی دیگر محبوب یکدیگر به شمار می‌آیند و هر دو آیت خداوند و تجلی او به شمار می‌روند.


 

https://www.asianewsiran.com/u/gp0
اخبار مرتبط
نوروز همواره یکی از مهم‌ترین بازه‌های زمانی برای صنعت سینمای ایران بوده است؛ دوره‌ای که در آن با اکران فیلم‌های متنوع و پر ستاره، انتظار می‌رود گیشه‌ها رونق بگیرند و سالن‌های سینما مملو از مخاطب باشند. اما نوروز ۱۴۰۴ برخلاف پیش‌بینی‌ها، با افت چشمگیر مخاطب نسبت به سال‌های گذشته همراه شد. با وجود تنوع ژانری فیلم‌های اکران شده و حضور چهره‌های سرشناس، استقبال عمومی کمتر از حد انتظار بود. این گزارش بر آن است تا با نگاهی تخصصی و تحلیلی، علل این کاهش استقبال را بررسی کرده و راهکارهایی برای بازگشت رونق به سینمای ایران ارائه دهد.
علی شریف‌زاده اردکانی، وکیل مدافع شهره قمر اعلام کرد که موکلش بابت اتهام حمایت از اسرائیل به سه سال و شش ماه حبس و به اتهام نشر اکاذیب به ۱۴ ماه حبس محکوم شده است. وی بابت اتهام حمایت از اسرائیل به سه سال و شش ماه حبس و به اتهام نشر اکاذیب به ۱۴ ماه حبس محکوم شده است. نسبت به این رأی درخواست تجدید نظر ثبت شده است. شهره قمر متولد ۱۲ مهر ماه سال ۱۳۷۲ در استان کردستان، بازیگر سینما است. مخاطبان خاص و عام سینما و غیر سینما زیادی به ویژه منتقدان به دلیل گریم های متفاوت او در فیلم ها، لقب دختر هزار چهره سینما را دادند.
جشنواره فیلم کن ۲۰۲۵ در حالی آغاز می‌شود که فیلم جدید جعفر پناهی با نام «تصادف ساده» در بخش مسابقه اصلی برای نخل طلا رقابت خواهد کرد.
"از تایتانیک تا بازی تاج و تخت؛ رازهایی که پشت صحنه‌های برهنگی هالیوود پنهان شده است!" برخی از بازیگران مشهور جهان با وجود دریافت جایزه اسکار، از ایفای نقش در صحنه‌های برهنه پشیمان هستند. از کیت وینسلت که از امضای نقاشی معروف تایتانیک بیزار است تا امیلیا کلارک که هرگز تصور نمی‌کرد والدینش صحنه‌های جنجالی «بازی تاج و تخت» را ببینند! این گزارش نگاهی به پشت پرده‌ی شرم، پشیمانی و فشارهای صنعت سینما بر ستاره‌ها دارد.
جدیدترین دوره جشنواره کن می تواند برای ایران غافلگیری‌هایی داشته باشد. با نزدیک شدن به هفتاد و هشتمین دوره جشنواره فیلم کن، شنیده‌های از مراحل تولید و فیلم‌های متقاضی این جشنواره حکایت از یک جشنواره احتمالا پر سر و صدا برای سینمای ایران دارد. جشنواره‌ای که ژولیت بینوش که رابطه نزدیکی با سینمای ایران داشته را هم به عنوان رئیس هیات داوران دارد. غافلگیری بزرگ احتمالی این دوره از جشنواره فیلم تازه اصغر فرهادی خواهد بود. فیلمی که هیچ خبری از آن منتشر نشده، اما شنیده می‌شود در سکوت خبری با یک نام مطرح سینمای جهان مراحل تولیدش را می‌گذراند و ممکن است مانند فیلم‌های پیشین فرهادی، در کن رونمایی شود!
سعید روستایی این روزها در تدارک جدیدترین ساخته خود است. فیلمی که برخی رسانه‌های سینمایی جهان از آن به‌عنوان یکی از آثار حاضر در کن ۲۰۲۵ نام می‌برند. پیش‌بینی‌ای که حتی اگر در کن هم محقق نشود، با این میزان انتظار جهانی، اتفاق‌های خوبی را طی سال آینده برای روستایی، سینمای ایران و البته مخاطبان رقم خواهد زد.
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید