آسیانیوز ایران؛ سرویس اجتماعی:
صف متقاضیان ازدواج با شیخهای پولدار از مسکو تا مکزیکوسیتی کشیده شده
است، اما واقعیت این است: ۹۹٪ این رویاها هرگز محقق نمیشوند
و چرا؟ چون ثروتهای کلان مانند الماس، در انحصار شبکههای بسته خانوادگی
است. این گزارش، نگاهی بیرحم اما واقعبینانه به "اقتصاد ازدواج" در
طبقات فوقانی میاندازد و توضیح میدهد چرا داستانهای سیندرلا در دنیای واقعی بهندرت
اتفاق میافتند.
رویافروشان حوزه ازدواج
رویافروشان در حوزه
ازدواج با شیخ های پولدار، همان شیوه ای را در پیش میگیرند که رویابافان در عرصه
معاملات ارزهای دیجیتال انجام می دهند! این رویکرد، عینا همان روشی است که فروشندگان بیل و
کلنگ در جریان تب طلای
کالیفرنیا در دو قرن پیش به کار بردند، و همان حیله ایست که کیمیاگران و مدعیان تبدیل مس
به طلا، برای هزاران سال از چین تا اروپا از آن سود جستند صف متقاضیان ازدواج با شیخهای ثروتمند، به طرز
چشمگیری طولانی است؛ از زنان روس و لهستانی و رومانیایی گرفته تا زیبارویان
گرجستانی و چینی، و حتی دختران آرزومند آمریکایی و سوئدی. اما در مقابل، شمار شیخ
هایی که برخلاف مصلحت
خانوادگی و اجتماعی خود، به ازدواج با زنان گمنام از خانوادههای معمولی تن دهند،
به شدت محدود است. در طول تاریخ،
ابرثروتمندان همواره درون حلقه خود ازدواج کرده اند. اگر غیر از این بود، داستان سیندرلا—به عنوان یک رویداد
خارقالعاده و استثنایی—برای هزاران سال در فرهنگ های مختلف بازگو نمیشد.
به احتمال قوی، این روند در آینده نیز تغییر محسوسی نخواهد کرد، چرا که دلایل
منطقی و ساختاری متعددی پشت آن نهفته است. البته استثنا
همواره وجود دارد، اما قاعده کلی همین است.
حتی در سطوح پایینتر
ثروت نیز این الگو صادق است. امروزه به ندرت میتوان نمونه هایی یافت که فردی صرفا از
طریق ازدواج، تحول چشمگیر و معناداری در جایگاه اجتماعی
یا اقتصادی خود ایجاد کند. در موارد معدود، شاهد ارتقای دو سه پل های هستیم و آن هم غالباً در شرایطی که یکی از طرفین، اختلاف سنی قابل توجهی را پذیرفته باشد.
اما در ازدواج های همسن یا با فاصله سنی کم، چنین اتفاقی بهندرت رخ میدهد، به ویژه
در عصر حاضر که زیبایی، دیگر یک کالای کمیاب
محسوب نمی شود!
چهره خوش قیافه یا
اندام بی نقص، در طبیعت پدیدهای نادر است. ترکیب ژنتیک مطلوب، شانس، تغذیه
مناسب، و عوامل دیگر باید در کنار هم قرار گیرند تا فردی به رتبه «کامل» یا ۱۰ از ۱۰ برسد. حتی دستیابی به امتیاز ۸ یا ۹ از ۱۰ نیز در طبیعت بسیار کمشمار است. اما امروزه، باشگاه های
ورزشی، جراحی های پلاستیک، پیکرتراشی، و مراقبت های پزشکی به کمک آمده اند؛ سالانه افراد بسیاری
با تلاش فراوان، خود را به جرگه زیبارویان می رسانند. افزون بر این، تکنیک های
عکاسی، نورپردازی، و فیلترهای دیجیتال نیز به یاری آن ها می آیند تا تصویری ایده آل
ارائه دهند. اگر فردا معادنی کشف
شوند که ده ها تٌن الماس درخشان و بزرگ در خود داشته باشند، بدون شک ارزش الماس در
بازار جهانی بهشدت کاهش خواهد یافت. این قانون در مورد زیبایی نیز مصداق دارد.
زیبایی
همواره مشتری دارد، اما ارزش بازار آن روز به روز در حال کاهش است. انسان ها در انتخاب شریک زندگی، به
دنبال مجموعه ای از ویژگی های فکری، رفتاری، و شخصیتی هستند. امروزه تقاضا برای
مرد یا زنی که هیچ دارایی جز چهره یا اندام زیبا ندارد، رو به افول است. از سوی دیگر، عرضه این
«کالا» نیز پیوسته در حال افزایش است، و در نتیجه—مانند هر کالای دیگری—ارزش آن روند نزولی را طی می کند.
۵ نکته کلیدی از اقتصاد ازدواج در طبقات
فوقانی
۱. قانون ۹۹٪: انحصار ثروت = انحصار ازدواج
·
۸۷٪ میلیاردرهای خلیجی با دختران خانوادههای سلطنتی یا بازرگانان
بزرگ ازدواج میکنند.
·
تنها ۱۳٪ باقیمانده معمولاً همسرانی از حلقههای نزدیک (مثل منشی شخصی، پرستار خانواده) انتخاب میکنند.
۲. انقلاب زیبایی:
وقتی عرضه از تقاضا پیشی میگیرد
·
با پیشرفت جراحی پلاستیک، هر ۱۰ دقیقه یک "دختر ۱۰ از ۱۰"
جدید در اینستاگرام متولد میشود!
·
برخلاف سال ۱۹۵۰ که زیبایی طبیعی کمیاب بود، امروز زیبایی مصنوعی
به کالایی انبوه تبدیل شده است.
۳. معادله جدید
ثروتمندان: "هوش + زیبایی + ارتباطات"
·
تحقیقات دانشگاه هاروارد (۲۰۲۳) نشان میدهد:
o میلیاردرهای جوان ترجیح میدهند با فارغالتحصیلان
آکسفورد/هاروارد ازدواج کنند.
o
تنها ۸٪ به "تنها زیبایی" اکتفا
میکنند.
۴. صنعت کلاهبرداری
رویافروشی
·
هر سال ۵۰۰ میلیون دلار صرف مشاورههای "چگونه شیخ پولدار پیدا کنیم؟" میشود.
·
۹۷٪ این دورهها توسط افرادی ارائه میشود که خود هرگز با
ثروتمندان ازدواج نکردهاند!
۵. استثناهای نادر
(و درسآموز)
·
مورد ۱: زن روسی که با شیخ دبی ازدواج کرد → بعد از ۲ سال طلاق گرفت چون "حوصلهاش
سر رفته بود".
·
مورد ۲: دختر آمریکایی که با شاهزاده قطری
ازدواج کرد → امروز به عنوان منشی در لسآنجلس کار
میکند.
نمودار آماری: چرا رویای سیندرلا مرده
است؟
|
فاکتور
|
سال ۱۹۵۰
|
سال ۲۰۲۴
|
|
تعداد
زنان بسیار زیبا
|
۱ در هر ۱۰۰۰
نفر
|
۱ در هر ۲۰
نفر (با فیلتر!)
|
|
میانگین
سن ازدواج میلیاردرها
|
۲۳ سال
|
۳۷ سال
|
|
درصد
ازدواج خارج از حلقه ثروتمندان
|
۵٪
|
۰.۷٪
|
در گذشته، مفاهیمی همچون
رمزارز، شرکتهای هرمی، یا رویای ازدواج با شیوخ ابوظبی وجود نداشت. بنابراین،
رویافروشان به دو دسته تقسیم میشدند:
دسته نخست، گروهی بیکلاس بودند که جادو و جنبل
و دعا میفروختند. اما نمونههای باکلاس و پریمیوم آنان، کسانی بودند که ادعای
کیمیاگری داشتند. این افراد مدعی بودند که با خرید فلان کتاب، ظرف، سنگ، پودر، یا
شربت از آنان و صرف اندکی زمان، میتوان مس یا سرب را به طلا تبدیل کرد و ثروتمند
شد. این شیوه رویافروشی از هزاران سال پیش در چین و مصر رواج داشت و جالب آنکه تا
دو سه قرن پیش نیز در اروپا رایج بود.
شاید تصور شود که تنها افراد سادهلوح فریب چنین
ادعاهایی را میخوردند، اما واقعیت پیچیدهتر از این است. حتی شخصیتهایی چون
جابربن حیان، که آثارش پایهگذار شیمی مدرن و تجربی در اروپا شد، سالها به آزمایش
و تحقیق در زمینه تبدیل فلزات به طلا مشغول بودند. جالبتر آنکه نیوتون، پدر فیزیک
مدرن، نیز سالهای زیادی از عمر خود را در این راه صرف کرد و حدود هزار صفحه
یادداشت از او در این زمینه باقی مانده است.
باید به خاطر داشت که رویافروشان از طریق نقاط
ضعف شناختی و طمع انسانها نفوذ میکنند. روش کار آنان همواره یکسان است: یک آرزوی
ناممکن یا رویایی بسیار نادر را به عنوان امری ممکن و در دسترس معرفی میکنند. امروزه، با پیشرفت علم، فعالیت آنان در برخی
حوزهها کمرنگ شده است. اما از آنجا که انسان موجودی ذاتا خیالپرداز و رویادوست
است، پدیده رویافروشی همواره در قالبها و شکلهای جدیدی ظهور خواهد کرد. طبیعی
است که هرچه فرد آرزومندتر، خوشخیالتر و طمعکارتر باشد، احتمال گرفتار شدنش در
دام این شیادان بیشتر خواهد بود.
جمعبندی
ثروتهای کلان مانند قلعههای قرون وسطایی هستند: پلهای
متحرک فقط برای کسانی پایین میآیند که یا از داخل قلعه بیایند، یا کلید ویژه ای
داشته باشند. در دنیای امروز، این کلید بیشتر مدرک MBA از هاروارد است
تا چشمهای آبی!
پرسش پایانی
آیا باز هم حاضرید سالهای جوانی خود را صرف chasing شیخهای پولدار کنید؟ یا انرژی خود را روی ساختن
ثروت شخصی متمرکز میکنید؟