آسیانیوز ایران؛ سرویس
سیاسی:
یک حمله تروریستی مرگبار در منطقهای گردشگری، دو قدرت هستهای جهان را بار دیگر در آستانه رویارویی قرار داده است. با کشته شدن ۲۶ گردشگر در کشمیر و اتهامزنیهای متقابل هند و پاکستان، جهان با نگرانی شاهد تشدید بیسابقه تنشهاست. از لغو معاهدات تاریخی تا بستن مرزها و تهدیدهای نظامی - این بحران تا کجا پیش خواهد رفت؟
آیا جهان شاهد جنگ جدیدی در شبهقاره خواهد بود؟
در پی حملهی تروریستی
مرگبار در کشمیر که به کشته شدن ۲۶ نفر در یکی از مناطق گردشگری
معروف انجامید، تنشها بین هند و پاکستان – دو کشور مجهز به سلاحهای
هستهای – دوباره شدت گرفته است.
این حمله که توسط گروهی به نام "جبهه مقاومت" انجام شد، از سوی هند به
گروههای وابسته به پاکستان مانند لشکر طیبه نسبت داده شده است. دهلینو وعده پاسخ
"بلند و واضح" داده و اقدامات تلافيجویانهای از جمله اخراج مشاوران
نظامی پاکستان، بستن یکی از گذرگاههای مرزی و تعلیق معاهده حیاتی آبهای سند را
آغاز کرده است. این معاهده تاکنون حتی در زمان جنگ نیز به حالت تعلیق درنیامده بود.
مردم کشمیر به جای
حمایت از حمله، با بستن مغازهها و راهاندازی راهپیماییهایی به یاد قربانیان،
خشم خود را ابراز کردند. این حمله همچنین روایت دولت مودی مبنی بر "عادیسازی"
اوضاع در کشمیر را زیر سوال برده است. سفر سریع نخستوزیر مودی از عربستان به هند
و همزمانی این رخداد با سفر معاون رئیسجمهور آمریکا به هند، فشارها را بر دولت
برای پاسخ نظامی افزایش داده است. تحلیلگران هشدار دادهاند که با تشدید تنشها،
احتمال درگیری مستقیم و غیرقابلپیشبینی بین دو کشور وجود دارد.
خواجه آصف، وزیر دفاع
پاکستان: «ما اطلاعاتی داریم مبنی بر اینکه هند در حال برنامهریزی برای انجام
اعمال تروریستی در شهرهای ماست. اگر این اقدامات انجام شود، پاسخ متقابل در راه
خواهد بود. ما آنها را وادار به پرداخت هزینه خواهیم کرد.» رسانه هندی هندوستان تایمز
گزارش داد که «هند شواهدی پیدا کرده» که «سرویسهای اطلاعاتی پاکستان» را به حمله
تروریستی اخیر در جامو و کشمیر مرتبط میکند.
جزئیات تشدید تنش میان
هند و پاکستان؛ از «پهلگام» تا «اقدام به جنگ»
پس از حمله به گروهی
از گردشگران در کشمیر تحت کنترل هند که دهها کشته و زخمی برجای گذاشت تنشهای شدیدی
میان ۲ کشور طی امروز رخ داد. وزارت خارجه هند با صدور بیانیهای از شهروندان
خود خواست تا از سفر به پاکستان پرهیز و اتباع هندی حاضر در پاکستان نیز این کشور
را ترک کنند. در بیانیه وزارت خارجه هند آمده است: در ادامه
تصمیمات کمیته امنیتی کابینه در پی حمله تروریستی «پهلگام»، دولت هند تصمیم گرفته
است تا خدمات روادید برای اتباع پاکستانی را به قید فوریت تعلیق کند. همچنین تمام
روادید معتبر صار شده برای شهروندان پاکستانی، باطل شده و از تاریخ ۲۷ آوریل ۲۰۲۵ لازمالاجرا است.
در پایان این بیانیه، همچنین به شهروندان هندوستانی قویاً توصیه شده است که از سفر
به پاکستان اجتناب کنند و به آن دسته از شهروندان هندی که هماکنون در پاکستان
حضور دارند نیز توصیه شده است تا در اسرع وقت به هند بازگردند. یک روز پس از آنکه
افراد مسلح دستکم ۲۶ تن که بیشترشان گردشگر بودند را به قتل رساندند،
تدابیر امنیتی در سراسر کشمیر تحت کنترل هند در روز چهارشنبه ۲۳ آوریل (۳ اردیبهشت ۱۴۰۴)
به شدت
تشدید شد. نیروهای هندی عملیات گستردهای را برای یافتن مهاجمان آغاز کردند.
در پی حملهای که از
مرگبارترین حملات در منطقه ناآرام هیمالیا به شمار میرود، دهها هزار نیروی پلیس
و سرباز در منطقه ای که هر دو کشور هند و پاکستان مدعی مالکیت آن هستند، مستقر
شدند و ایستهای بازرسی جدیدی ایجاد کردند. طبق گزارشها، نیروهای امنیتی خودروها
را بازرسی کردند، با بالگرد به جستوجوی مناطق جنگلی پرداخته و در برخی نقاط نیز
شبهنظامیان سابق را برای بازجویی به ایستگاههای پلیس فراخواندند. بسیاری از
مغازهها و کسبوکارها نیز در اعتراض به این کشتار تعطیل شدند.
عامل حمله که بود؟
پلیس این حمله را
«اقدامی تروریستی» خوانده و شبهنظامیان مخالف حاکمیت هند را مسئول آن دانست. مقامات
ارشد هندی جزئیاتی از حمله روز سهشنبه منتشر نکردهاند، اما بخش بزرگی از رسانهها
و تحلیلگران سیاسی هند، بدون ارائه مدرک، بلافاصله پاکستان را عامل این حمله معرفی
کردند. راجنات سینگ، وزیر
دفاع هند، وعده داد: «نه تنها عاملان این حمله، بلکه کسانی که در طراحی و توطئهچینی
برای انجام این جنایت نقش داشتند را نیز شناسایی و مجازات خواهیم کرد.»
نارندرا مودی، نخستوزیر
هند، سفر خود به عربستان را نیمهکاره رها کرد و بامداد چهارشنبه به دهلی نو
بازگشت. قرار بود او در ادامه روز جلسه ویژهای با کابینه امنیتی برگزار کند. گروهی
با نام «مقاومت کشمیر» که پیشتر ناشناخته بود، مسئولیت این حمله را در شبکههای
اجتماعی بر عهده گرفت. این گروه ادعا کرد که مقامهای هندی بیش از ۸۵ هزار «غیر بومی» را
در منطقه اسکان دادهاند و افزود که قربانیان حمله روز سهشنبه «گردشگران عادی»
نبوده بلکه «با نهادهای امنیتی هند مرتبط بودهاند.» صحت این ادعاها بهصورت مستقل
قابل تأیید نیست.
اوایل ماه جاری،
دولت محلی در گزارشی به مجلس منطقه اعلام کرد که در دو سال گذشته، ۸۳۷۴۲ هندی اجازه خرید زمین
و ملک در کشمیر را دریافت کردهاند. مقامات اعلام کردند که ۲۴ نفر از قربانیان
گردشگرانی از ایالتهای مختلف هند بودهاند. یک نفر تبعه نپال و یک نفر دیگر
راهنمای محلی گردشگری بوده است. دستکم ۱۷ نفر نیز در این حادثه زخمی شدهاند. از سوی
دیگر، ارتش هند روز چهارشنبه اعلام کرد که در منطقه بارامولا در شمال غربی کشمیر و
در نزدیکی خط کنترل مرزی با پاکستان، دو شبهنظامی مظنون را که قصد ورود به خاک
هند را داشتند، در درگیری مسلحانه به قتل رسانده است. تأیید مستقلی از این ادعا
منتشر نشده است. پاکستان نیز به خانوادههای قربانیان تسلیت گفت.
وزارت امور خارجه پاکستان در بیانیهای اعلام کرد: «ما بابت از دست رفتن جان
گردشگران ابراز نگرانی میکنیم» و برای مجروحان آرزوی بهبودی سریع کرد.
رشد گردشگری در سایه
خشونت
اگرچه پس از لغو
خودمختاری کشمیر در سال ۲۰۱۹، هند با محدود کردن شدید آزادی بیان، آزادیهای
مدنی و فعالیت رسانهها، تلاش کرده فضا را کنترل کند، اما منطقه با موجی از حملات
مرگبار علیه هندوها و کارگران مهاجر روبهرو بوده است.
در همین حال، دهلینو
با جدیت گردشگری را ترویج داده و میلیونها بازدیدکننده را به پای کوههای هیمالیا
کشانده است. مقامات هندی این حضور گردشگران را نشانهای از بازگشت «عادیسازی» وضعیت
معرفی کردهاند – هرچند که حضور مداوم ایستهای بازرسی، خودروهای زرهی و
گشتزنی نیروهای نظامی بر فضای عمومی سایه انداخته است. تا پیش از حمله اخیر،
گردشگران بهطور خاص هدف قرار نگرفته بودند. پس از این حادثه، بسیاری از گردشگران وحشتزده
شروع به ترک منطقه کردند. مُنجیت دِبنات، گردشگری از کلکته، به خبرگزاری پیتیآی
هند گفت: «کشمیر جای بسیار زیبایی است، اما خانوادهام دیگر احساس امنیت نمیکند.
ما گردشگریم، و باید به این فکر کنیم که چقدر اینجا امنیت داریم.» عمر
عبدالله، مقام ارشد منتخب منطقه، در شبکههای اجتماعی نوشت: «دیدن خروج مهمانانمان
از دره پس از این حمله تروریستی دلخراش، بسیار غمانگیز است. اما در عین حال،
کاملاً درک میکنیم که چرا مردم تصمیم به ترک منطقه گرفتهاند.»
تقسیم کشمیر میان
هند و پاکستان به عنوان دو رقیب هستهای از دیرباز وجود داشته و هر دو کشور، کل این
منطقه را متعلق به خود میدانند. در بخش تحت کنترل هند، شورشیان از سال ۱۹۸۹ برای جدایی از هند
میجنگند. بسیاری از مسلمانان کشمیر از هدف این شورشها برای پیوستن به پاکستان یا
استقلال کامل حمایت میکنند. هند این شورشها را «تروریسم حمایتشده از سوی
پاکستان» مینامد، اما پاکستان این اتهام را رد کرده و بسیاری از کشمیریها آن را
«مبارزهای مشروع برای آزادی» میدانند. دهها هزار غیرنظامی، شورشی و نیروی دولتی
در این درگیریها جان خود را از دست دادهاند.
به گفته گروههای
حقوق بشری، هند برای حفظ کنترل خود، از تاکتیکهای خشنی مانند بازداشت، شکنجه و
اعدامهای فراقضایی بهره گرفته است.
حمله «پهلگام»؛ یکی
از حملات مرگبار تاریخ معاصر منطقهای ناآرام
حمله روز سهشنبه در
«پهَلگام» یکی از مرگبارترین حملات تاریخ معاصر این منطقه ناآرام محسوب میشود که
در جریان آن ۲۶ گردشگر کشته شدند؛ حادثهای که میتواند روابط سرد دو
جانبه را بیش از پیش تیره و تار کند. هندوستان و پاکستان هر دو بر سر منطقه کشمیر
ادعای مالکیت کامل دارند اما هر کدام تنها بخشی از آن را اداره میکنند. دولت هندوستان در
واکنشی تند به این حمله، پاکستان را به طور غیر مستقیم مسئول دانست. دهلینو از دیرباز
دولتهای اسلامآباد را به حمایت از گروههای مسلح در منطقه متهم و پاکستان قویاً
آن را رد کرده است.
تعلیق معاهده آبی ۶۵ ساله
هند همچنین اعلام
کرده که معاهده آبی با پاکستان که از سال ۱۹۶۰ برقرار است را به
حالت تعلیق درمیآورد. در این معاهده، کنترل رودخانههای شرقی به هند و رودخانههای
غربی به پاکستان واگذار شده است. نهادهای امنیتی هندوستان مدعی هستند که گروهی
موسوم به «مقاومت کشمیر» پشت این حمله بوده است. دولت پاکستان اعلام کرده که شورای
امنیت ملی این کشور، امروز تشکیل جلسه میدهد.
اخراج مستشاران نظامی
و همچنین دیپلماتهای پاکستانی از دهلینو
مطابق اقداماتی که
هند علیه پاکستان اتخاذ کرده است، مستشاران نظامی پاکستانی مستقر در سفارت دهلینو،
باید به قید فوریت هند را ترک کنند و علاوه بر این، موج دوم اخراج دیپلماتها هفته
آینده در دستور کار خواهد بود. حمله در پهلگام، خطر شعلهور شدن دوباره آتش تنشهای
کهنه بین این دو کشور هستهای را افزایش داده است.
پاسخ مقتضی به
اقدامات هند خواهیم داد
خواجه آصف، وزیر
دفاع پاکستان در واکنش به اتهامات هند درباره حمله در پهلگام، گفت که «اسلامآباد
پاسخ متناسب به اقدامات هند خواهد داد.» وزیر دفاع پاکستان همچنین با رد اتهام حمایت از تروریسم، هند را
به پشتیبانی از گروههای مسلح بلوچ و تسهیل اقدامات تروریستی از طریق کنسولگریهایش
در افغانستان متهم کرد.
اقدامات متقابل
پاکستان
پس از جلسه اضطراری
در پاکستان، این کشور مستشاران نظامی هندی در اسلامآباد را عنصر نامطلوب توصیف
کرد و برای ترک پاکستان تا پایان آوریل به آنها ضرب الاجل داد. همچنین،
پاکستان در اقدامی دیگر، تمام روابط تجاری خود با هند شامل روابط تجاری از طریق
کشور ثالث را تعلیق کرد. به نوشته الجزیره، پاکستان همچنین اعلام کرده
است که در صورت هر گونه نقض حقوق اسلامآباد در رودخانه غربی، پاکستان آن را اقدام
به جنگ تلقی خواهد کرد. همچنین پاکستان حریم هوایی این کشور را به روی
هواپیماهای هندی بسته است. به نوشته الجزیره، پاکستان تاکید کرده است که شمار
کارکنان کمیسیون عالی هند مستقر در اسلامآباد از ۳۰ آوریل به ۳۰ نفر کاهش پیدا
خواهد کرد.
تاریخچهای از جنگ،
مداخلات، اختلافات ارضی و مناقشات هند و پاکستان
تقسیم خونین شبهقاره
و آغاز مناقشه کشمیر
پس از دو قرن سلطه
بریتانیا، شبهقاره هند روز ۱۵ اوت ۱۹۴۷ به دو کشور عمدتاً
هندو (هند) و عمدتاً مسلمان (پاکستان) تقسیم شد. این تقسیمبندی شتابزده موجی از
خشونت به راه انداخت که بیش از یک میلیون کشته و ۱۵ میلیون آواره برجای
گذاشت.
جنگ اول کشمیر: ۱۹۴۷-۱۹۴۹
حاکم کشمیر در ابتدا
در پذیرش حاکمیت هند یا پاکستان تردید داشت، اما پس از سرکوب شورش علیه حکومتش و
حمله شبهنظامیان مورد حمایت پاکستان، از هند درخواست کمک کرد و این امر به جنگی
تمامعیار میان دو کشور منجر شد. در ژانویه ۱۹۴۹، خط آتشبس سازمان
ملل موسوم به «خط کنترل»، کشمیر را میان دو کشور تقسیم کرد.
جنگ دوم: ۱۹۶۵
اوت ۱۹۶۵، پاکستان با هدف
تصرف کشمیر حملهای دیگر را آغاز کرد. این جنگ در نهایت پس از هفت هفته با میانجیگری
اتحاد جماهیر شوروی وبه جا گذاشتن هزاران کشته از هر دو طرف، به آتشبس انجامید.
جنگ سوم و استقلال
بنگلادش: ۱۹۷۱
سال ۱۹۷۱، پاکستان برای
سرکوب جنبش استقلالطلبانه در بنگلادش (پاکستان شرقی در آن زمان) نیرو اعزام کرد.
این درگیری ۹ ماهه به کشته شدن حدود سه میلیون نفر و فرار میلیونها
نفر به هند انجامید. در نهایت، هند با حمله نظامی، پاکستان را وادار به تسلیم کرد
و کشور جدید بنگلادش متولد شد.
شورش در کشمیر و موج
جدید خشونت:۱۹۸۹ تا امروز
سال ۱۹۸۹، شورش گستردهای در
کشمیر علیه حکومت هند آغاز شد. در پی ترور، حمله و تهدید شبهنظامیان، بسیاری از
هندوها و اقلیتهای دیگر منطقه را ترک کردند. طی دهههای بعد، دهها هزار نفر از نیروهای
امنیتی، شبهنظامیان و غیرنظامیان در درگیریها کشته شدند. هند همواره پاکستان را
به تأمین مالی و آموزش تسلیحاتی این گروهها متهم کرده است.
رقابت هستهای و جنگ
کارگیل: ۱۹۹۸ و ۱۹۹۹
پاکستان در پاسخ به
آزمایشهای هستهای هند که اولین بار در ۱۹۷۴ انجام شده بود، سال
۱۹۹۸ اولین آزمایش عمومی تسلیحات اتمی خود را انجام داد. سال ۱۹۹۹، شبهنظامیان مورد
حمایت پاکستان با عبور از خط کنترل، مواضع نظامی هند را در ارتفاعات کارگیل تصرف
کردند. راجه محمد ظفرالحق، عضو ارشد حزب حاکم پاکستان اعلام کرد کشورش در صورت
لزوم از سلاحهای هستهای برای حفاظت از امنیت خود استفاده خواهد کرد. این
درگیری ده هفتهای با دستکم هزار کشته و تحت فشار شدید آمریکا و عقبنشینی
پاکستان به پایان رسید. در همان سال، نواز شریف، نخستوزیر وقت پاکستان،
پرویز مشرف، فرمانده ارتش را مسئول آغاز این درگیری بدون اطلاع یا تأیید خود
دانست. مشرف چند ماه بعد با کودتا شریف را برکنار کرد.
حملات تروریستی، تنشهای
دیپلماتیک و لغو خودمختاری کشمیر: ۲۰۰۸ تا امروز
سال ۲۰۰۸، مهاجمان اسلامگرا
به مرکز مالی بمبئی حمله کردند و ۱۶۶ نفر را کشتند. هند سازمان
اطلاعات پاکستان را مسئول دانست و مذاکرات صلح را تعلیق کرد. تماسها در سال ۲۰۱۱ از سر گرفته شد،
اما درگیریهای پراکنده ادامه یافت.
سال ۲۰۱۵، نارندرا مودی،
نخستوزیر هند به طور غیرمنتظرهای به پاکستان سفر کرد، اما این بهبود روابط دیری
نپایید. در سال ۲۰۱۹، یک حمله انتحاری باعث کشته شدن ۴۱ نیروی شبهنظامی
هند در کشمیر شد و مودی دستور حملات هوایی به خاک پاکستان را صادر کرد. این رویارویی
به سرعت فروکش کرد و مودی چند ماه بعد با موجی از احساسات ملیگرایانه مجدداً
انتخاب شد. مدتی بعد، دولت مودی خودمختاری محدود کشمیر را
لغو کرد؛ تصمیمی ناگهانی که با بازداشتهای گسترده و قطع طولانیمدت ارتباطات
همراه بود.
سال ۲۰۲۱، دو کشور بار دیگر
بر آتشبس سال ۲۰۰۳ تأکید کردند، اما پاکستان اصرار دارد که مذاکرات صلح
تنها در صورت بازگرداندن وضعیت خودمختاری پیش از ۲۰۱۹ کشمیر از سوی هند
ممکن است.
لشکر طیبه چیست؟!
جماعت الدعوه
JuD از
گروه مرکز الدعوه و الارشاد (MDI) منشعب شده است. یک سازمان که
توسط حافظ محمد سعید و پیروان او در سال 1986 بنا شد. این ایده زمانی ایجاد شد که
عده ای از اساتید اهل حدیث وابسته به بخش اسلامی دانشگاه مهندسی و تکنولوژی لاهور
تصمیم گرفتند که در جنگ افعانستان شرکت کنند. حافظ محمد سعید استاد سابق بخش آموزش
اسلامی این دانشگاه مسئولیت این گروه را به عهده گرفت. یکی از علل این تصمیم وعده ی
کمکهایی بود که از جانب عربستان و توسط برخی از اساتید دانشگاه مدینه به این گروه
داده شده بود.
فعالیت این گروه در
افغانستان متمرکز بر مناطق جلال آباد، نورستان و ساروبی، و تحت فرماندهی شیخ جمیل
الرحمان یکی از فرماندهان اهل حدیث افغانستان، بود. در سال 1993 حضور این گروه در
افغانستان پایان یافت. البته این گروه پیش از این در سال 1989 در کشمیر فعالیت خود
را آغاز کرده بود. در ابتدا گروه فعالیت خود را تحت پوشش البرق انجام می داد. اما
از سال 1991 حافظ سعید بر آن شد که گروه خود به نام لشکر طیبه را بنا کند. این
اتفاق به صورت علنی و با حمایت اطلاعات پاکستان (ISI) رخ داد.
نزاعی که در جامو
کشمیر در سال 1989 اتفاق افتاد بستر مناسبی برای فعالیت لشکر طیبه که در این منطقه
قرار داشت، فراهم آورد. همزمان با این درگیریها معسکر الاقصی در نزدیکی بیت
المجاهدین در مظفرآباد(منطقه ای از کشمیر که در اشغال پاکستان است) جهت آموزش به
شبه نظامیان کشمیری تشکیل شد. در اوایل سال 1991 معسکر بدر و ام القری نیز به خیل
این مراکز اضافه شد و در نتیجه اولین گروه تروریست های لشکر طیبه که در این مراکز
آموزش دیده بودند تحت فرماندهی ابو حافظ امیر بخش کشمیر لشکر طیبه، وارد عرصه
شدند. این گروه با راه اندازی چندین حمله علیه نیروهای امنیتی هند در جاوا و کشمیر
به سرعت شهرت یافت. بنابر این پیدایش اولیه ی گروه جهادی مرگبار لشکر طیبه را می
توان در جاوا و کشمیر دانست که بعدها به دیگر مناطق نیز سرایت کرد.
اهداف و اصول
هدف اولیه ی این
گروه برپایی دولت اسلامی در جنوب آسیا از طریق متحد ساختن مجاهدین منطقه است که
پاکستان را هم در بر می گیرد. بنابراین هدف این گروه تا آنجا که به کمشیر مربوط می
شود، آزاد سازی کشمیر و سرنگونی هند است. طبق آنچه که حافظ سعید در سایت رسمیش بیان کرده
است تنها راه نجات مسلمانان از مشکلات پیش رویشان جهاد است. او که در تجمعی در سال
2002 سخن می گفت، اعلام کرد مسلمانان کشمیر به زودی در فضایی آزاد نفس خواهند کشید،
او هند و اسرائیل را در سرکوب مسلمانان مقصر دانست و ابراز داشت که این دو کشور به
تحریک آمریکا چنین اعمالی را انجام می دهند. برخلاف القاعده که تنها به جهاد می
پردازد این گروه هم جهاد و هم دعوت را در دستور کار خود دارد.
سازماندهی
این گروه مالک 200
هکتار زمین در موریدک منطقه ای در فاصله ی 30 کیلومتری جنوب غربی لاهور است. منطقه
ای که تمامی فعالیتهای جهادی و آموزشی این گروه در آنجا طرحریزی و انجام می شود. این
گروه مراکز آموزشی متعددی دارد از جمله دانشگاه اسلامی که کالج پسران از دختران در
این دانشگاه جداست، مدرسه و خوابگاه برای دانش آموزان و آموزگاران. این جریان به خاطر این
که فعالیتهای متعدد خود در پاکستان و خارج کشور را اداره کند، بخشهای متعددی ایجاد
کرده است مثل: بخش وعظ و اصلاح، بخش علما و اساتید، بخش آموزش، جماعت الدعوه
الاسلامیه(مسئول تاسیس مدارس و مساجد) بخش مالی، بخش شهدا (تامین کمکهای مالی به
خانواده ی شهداء)، بخش امور خارجه، دارالاندلس (بخش انتشارات و تبلیغات) و بخش
روابط عمومی. مواد آموزشی که در
مراکز تحت نظارت این گروه ارائه می گردد متفاوت از سایر ارگانهای آموزشی است. در این
مراکز آموزش انگلیسی، عربی و اردو اجباری است و سایر دروس بر اساس مبانی اسلامی
است.
عضو گیری و آموزش
ادبیات افراطی نقش
بسزایی در جذب اعضای جهادی جدید به این گروه دارد. این گروه از طریق ایجاد یک شبکه
ی انتشاراتی در پی ترویج عقیده خود است. منشوراتی مثل هفته ی نامه ی جرّار،
ماهنامه ی ضرب طیبه و الصفت که برای زنان منتشر می شود. محتوای این نشریات بر ملا کردن توطئه های آمریکا،
اسرائل و هند علیه مسلمانان جهان و نیز ارائه ی مطالب مذهبی و گزارشاتی از عملکرد
این گروه در کشورهایی مثل پاکستان، افغانستان، عراق، فلسطین و چچن می باشد. از زمان غیر قانونی
اعلام شدن، این گروه، هزاران نفر از جوانان طبقات پایین منطقه ی پنجاب را جذب خود
کرده است. فقر، بیکاری، نارضایتی از وضع موجود، فقدان آموزش، جذابیت واژه ی جهاد و
مساجد و مدارس دینی، نقش بسزایی در جذب جوانان به این گروه داشته است. این گروه با تعداد
نفراتی بالغ بر 50000 نفر که همگی آموزشهای نظامی دیده اند، می تواند به عنوان یک
نیروی ذخیره تلقی شود که توسط ارتش پاکستان به خدمت گرفته شود. این گروه بالغ بر
3000 دفتر در سراسر پاکستان و بیش از 12 کمپ آموزش نظامی در منطقه دارد. لشکر طیبه
در مقایسه با سایر گروه های فعال در جاوا و کشمیر، به دو دلیل بیشتر مورد توجه
بوده است: اول به خاطر طرح ریزی و اجرای موفق حملات انتحاری علیه نیروهای امنیتی
هند در جاوا و کشمیر و دوم به لحاظ کشتاری که علیه شهروندان غیر مسلمان به راه
انداخته است.
توان مالی و جذب
سرمایه
مجله ی
The Herald در
ژانویه ی 2006 گزارش داد که کمک های اطلاعات پاکستان به این گروه بالغ بر 50000 تا
60000 دلار در ماه می باشد. کمکهای دریافتی این گروه از دولت پنجاب نیز به 82 میلیون
دلار تا سال 2010 می رسد. در مناطقی که مقامات آن قادر به حمایت از این گروه نیستند،
این کمکها در توسط موسسات خیریه تامین می گردد. راه دیگر از طریق وبسایتی است که این
گروه به راه انداخته و از طریق آن هم گزارش عملکرد خود را می دهد و هم درخواست
کمکهای مالی می کند. تامین مالی از طریق افراد بومی و نیز تاجران وهابی نیز از
شگردهای جمع آوری سرمایه توسط این گروه است.
البته جمع آوری
سالانه قریب به پنج میلیون پوند از مساجد انگلیس که عموما از طریق کشمیری های مقیم
آن کشور، تهیه می شود را نمی توان از نظر دور داشت. در آخر موسسات خیریه ای که در
سراسر دنیا خصوصا در عربستان و امارات متحده ی عربی مستقر هستند، نیز، از منابع
مهم تامین مالی این گروه به حساب می آید. برخی از موسسات خیریه
ی خود لشکر طیبه عبارتند از: اداره ی خدمت خلق، موسسه ی فلاح انسانیت،تحریک تحفظ
حرمت رسول.
رهبری
رهبر این گروه حافظ
سعید و فرمانده ی عملیات گروه، ذکی الرحمن لخوی است. لخوی عملیاتهای متعددی را هدایت
کرده از جمله در چچن، بوسنی، عراق و جنوب آسیا. لخوی به لحاظ ازدواج خواهرش با یکی
از اعضای نزدیک به بن لادن، با القاعده ارتباط نزدیکی دارد. مسئول امور مالی این
جریان، حاجی محمد اشرف است و محمود محمد احمد بهازیق یک سعودی الاصل است که وظیفه ی
جمع آوری پول و افزایش سرمایه ی این گروه را از افراد و بازرگانان عربستانی به
عهده داشته و نقش به سزایی در امور تبلیغی و رسانه ای لشکر طیبه ایفاء می کند. رئیس بخش امور
خارجه، عبدالرحمن مکی پسر عموی حافظ سعید است. وی قبلا در دانشگاه مدینه در
عربستان سعودی، استاد بود. یحیی سعید سخنگوی این جریان و از افراد بسیار نزدیک به
حافظ سعید است. مولانا عبدالعزیز علوی هم رئیس جناح کشمیر است.
ارتباطات و حمایت ها
لشکر طیبه از سراسر
پاکستان حامیانی دارد. در جریان زمین لرزه سال 2005 که کشمیر و شمال پاکستان
خسارات فراوانی دید، این گروه در شمار اولین گروه هایی بود که عملیات نجات را آغاز
کرد که باعث قدردانی و حمایت عمومی از این گروه شد. همچنین نخست وزیر کشمیر، سردار
سیکاندار حیات، با حافظ سعید ملاقات و از تلاش های او تقدیر کرد. همچنین پرویز
مشرف و وزیر کشور وقت پاکستان هم این گروه را ستودند. این گروه ارتباطاتی
با طالبان افغانستان و پاکستان، القاعده و شبکه ی حقانی دارد. در آسیای میانه نیز
با جنبش اسلامی چچن و شورشیان اسلام گرای قزاقستان مرتبط است. علاوه بر اینها این
گروه اعضای متعددی در سایر کشورها دارد که به برخی از آنها اشاره می رود
آمریکا: در آمریکا
برخی از ملیتهای آمریکایی افریقایی، که عضو این گروه هستند در مدارس کراچی پاکستان
آموزش دیده اند که توسط این گروه اداره می شود.
انگلستان: موسسه
جهاد جهانی در این کشور در اواسط دهه ی 1990 در لندن بواسطه ی دو عربستانی تاسیس
شد که باعث گسترش لشکر طیبه در این کشور گردید. این مرکز منابع مالی قابل توجهی را
جمع آوری کرده و جهت حمایت از جهاد در بوسنی، افغانستان، کشمیر، کوزوو و چچن ارسال
نموده است.
اروپا: نیروهای امنیتی
فرانسه در سال 2005 نشانه هایی از حضور این گروه در این کشور یافتند. در آلمان نیز
این گروه در پی مرگ یکی از وابستگانش در زندانی در آلمان، این کشور را تهدید به
انجام عملیات انتحاری نمود.
در استرالیا،
بنگلادش و مالدیو نیز نیروهای وابسته به این جریان بازداشت شده یا بعضا اقدمات
تروریستی صورت داده اند.
وضعیت حال حاضر
این گروه در حال
حاضر یکی از خطرناکترین گروه های تروریستی به شمار می رود. چرا که قادر به انجام
عملیات در مناطق مختلف جهان بوده و از حمایت اطلاعات پاکستان و عربستان سعودی نیز
برخوردار است. سرکردگان اصلی آزادانه در حال افزایش سرمایه، عضو گیری و گسترش شبکه
های خود در قالب موسسات خیریه هستند. همچنین ارتباطاتی که با سایر گروه های تروریستی
مثل لشکر جهنگوی یا طالبان دارد، بر امکان گسترش این جریان می افزاید. علاوه بر
فعالیتهایی که در اروپا صورت می دهد، این جریان درپی تقویت شبکه ی خود در هند،
بنگلادش، نپال، پاکستان، سریلانکا، مالدیو و میانمار است.
پس از اینکه نیروهای
ناتو در سال 2014 از افغانستان خارج شدند، دو کمپ آموزشی طالبان در پکتیا و کُنار،
در اختیار این گروه قرار گرفت و در آنجا مشغول آموزش نیروهای خود است. احتمال اینکه
نیروهای اطلاعاتی پاکستان در اشغال این کمپها توسط این گروه دخیل باشند زیاد است.
البته گزارشات حاکی
از آن است که در پی تصمیم حافظ سعید مبنی بر کاهش عملیات تروریستی و تمرکز بر فعالیتهای
مذهبی و تبلیغی، باعث شده که گسستهایی در داخل این جریان پیش آید. اعضا و روسای
جوانتر از تصمیم رهبر این جریان در مورد رها کردن جنگ در کشمیر ناخشنودند. شبیه این
اختلافات زمانی که سعید نام این گروه را در سال 2001 به جماعت الدعوه تغییر داد، نیز
رخ داده بود. چندین تن از اعضای این گروه نیز حافظ سعید را به غصب کردن بودجه هایی
متهم کردند که برای جهاد در کشمیر جمع آوری شده است. رهبر این مخالفان ذکی الرحمن
لخوی است که گروهی به نام خیر الناس (KuN) را ایجاد کرده که اعضای آن هم
قسم شدند، حافظ سعید را بکشند. هرچند اطلاعات پاکستان سعی در آشتی دادن این دو
کرده است ولی هم اکنون این دو تن با احتیاط نسبت به هم و به طور مستقل عمل می کنند
یعنی حافظ در لاهور و لخوی در مظفرآباد مشغول فعالیت هستند. گذشته از این موارد
احتمال ایجاد دو دستگی های جدید در این جریان در آینده ی نزدیک هم وجود دارد.
لشگر طیبه و نسبت آن
با دولت پاکستان
لشکر طیبه مرگبارترین
گروه تروریستی است که به کمک سازمان اطلاعات نظامی پاکستان در سال ۱۹۸۹ در افغانستان تشکیل
شد و از سال ۱۹۹۰ عملیاتهایش را در خاک هند آغاز کرد. سیاست مداران آمریکایی
مساله لشکر طیبه را مشکل هند میدانستند اما این گروه در ۲۶ نوامبر سال ۲۰۰۸ به بندر بمبئی حمله
کرده که این حمله ۴ روز طول کشید و ۱۶۶ نفر به قتل رسیدند و پس از آن بود که لشکر طیبه به عنوان گروه تروریستی بینالمللی شناخته شد.
حمله به بمبئی اولین حمله این گروه تروریستی بود که در آن شهروندان غیرهندی نیز از
جمله چند آمریکایی و اسرائیلی کشته شدند. با افشای همدستی شهروندی آمریکایی با اصلیتی
پاکستانی به نام کولمن هدلی با لشکر طیبه برای حمله به بمبئی و رابطهاش با یکی از
سران القاعده به نام الیاس کشمیری، برخی مقامات آمریکایی بر این باور شدند که دیر
نباشد که لشکر طیبه، حملهای را در خاک آمریکا آغاز کند.
به تفسیر اندیشمندان
امنیت آسیای جنوبی، منازعات بیپایان پاکستان با هندوستان بر سر کشمیر و بیم از
مداخلههای هندوستان، علت حمایت پاکستان از لشکر طیبه و دیگر گروهای مسلح میباشد.
فقدان گزینههای نظامی، دیپلماتیک و سیاسی برای پایان دادن به رقابت امنیتی با هند،
پاکستان را بر این داشت تا با پرورش و تشکیل رشتهای از گروههای نیابتی، در خاک
افغانستان و هند عملیاتهای مسلحانه انجام داده و اینگونه امنیت اسلامآباد را تامین
کند. بنابراین برای کنار گذاشتن استراتژی پاکستان در حمایت از گروههای نیابتی
اسلامگرا، اهمیت حل نزاع بین این دو کشور نمود پیدا میکند. حتی به گفته برخی،
زمانی افغانستان به حالتی پایدار دست پیدا میکند که منازعه کشمیر پایان یابد.
متاسفانه این توجیه
پاکستان در حمایت از گروههای نظامی به صورت خطرناکی ناقص است زیرا که اهمیت داخلی
گروههای نظامی را نادیده میگیرد. لشکر طیبه با رویارویی با دیگر گروههای نظامی
که دولت و شهروندان را مورد حمله قرار میدهند، نقش مهمی را در داخل پاکستان ایفا
میکند. همچنین گفته میشود که مرگ بنلادن و ضعیف شدن القاعده تاثیر ناچیزی بر
لشکر طیبه خواهد گذاشت زیرا مدارکی که این گروه را با القاعده مرتبط میسازد، محکم
و قابل اتکا نیستند. یک مفهوم این مساله این است که پایان نزاع بین این دو کشور
باعث نمیشود تا پاکستان لشکر طیبه و دیگر گروهها را کنار بگذارد. ایالات متحده
به غیر از تهیه استراتژی های کاهش خطر و تلاش برای تاثیرگذاری در پاکستان، کار دیگری
نمیتواند در این زمینه انجام دهد.
ریشه ها و اهداف
لشکر طیبه
لشکر طیبه بهعنوان
شاخه نظامی مرکز دعوت الارشاد ظهور پیدا کرد. این مرکز توسط حافظ محمد سعید و ظفر
اقبال و به کمک سازمان اطلاعات نظامی پاکستان تاسیس شد. عبدالله اعظم یکی از
همکاران نزدیک بنلادن که وابسته به دانشگاه اسلامی بینالمللی اسلام آباد و مکتب
الخدمات بود با مرکز دعوت الارشاد همکاری داشت. این مرکز همچنین در جنگ افغانستان
از مجاهدین حمایت میکرد و به همین منظور برای آموزش آنها کمپ تمرینی برپا کرده
بود. به گفته مریم ابوالذهب، کمپ تمرینی آنها همواره از کمپ جنگجوهای دیوبندی
همچون حرکت الجهاد الاسلامی و حرکت المجاهدین جدا بود. این مساله باعث شد تا برخی
تحلیلگران بر این باور باشند که لشکر طیبه با القاعده، رابطه سازمانی و محکمی
نداشته است. با خروج شوروی از افغانستان، مرکز دعوت الارشاد
به همراه لشکر طیبه، شاخه نظامی اش، تمرکز خود را بر کشمیر قرار داده و اولین حمله
کماندویی خود را در سال ۱۹۹۰ انجام دادند و در دهه ۱۹۹۰ عملیاتهای لشکر طیبه
به کشمیر محدود شد. در سال ۲۰۰۱ خودش را تجدید سازمان کرد و در
همین سال آمریکا این گروه را به عنوان سازمانی تروریستی خارجی اعلام نمود. در
پاسخ، حافظ سعید، رهبر لشکر طیبه اعلام کرد که این گروه به دو سازمان تقسیم شده:
بخش نظامی به فرماندهی مولانا رحمن لخوی و سازمان حمایتی بزرگی به نام جماعت
الدعوه که از طریق آن توانستند داراییهای مالی و پرسنل خود را جابهجا کنند.
ساختمان ها و مراکزی که در اختیار لشکر طیبه بود به عنوان داراییهای جماعت الدعوه
طبقه بندی شدند و البته که نیروهای نظامی از دارایی های جماعت الدعوه برای انجام
فعالیت های خود استفاده مینمودند. با این ساختار، سازمان توانست تا جنگجویانش را
حفظ و از طریق ارائه خدمات اجتماعی، سربازگیری کند و مکتب و فلسفه منحصر به خودش
را ترویج دهد.
لشکر طیبه برای رسیدن
به هدف دوگانه آموزش جنگجو ها و تغییر مذهب پاکستانیها به سنت اسلامی اهل الحدیث،
زیرساختهای آموزشی بسیاری را در پاکستان ایجاد کرد و دفاتر خود را در بیشتر شهرهای
مهم پاکستان برقرار نموده و از طریق این دفاتر، سربازگیری کرده و وجوهات را دریافت
مینمایند. در کنار این دفاتر عمومی، آنها در سراسر پاکستان کمپ های آموزشی نظامی
مخفیانه دارند و حافظ سعید، امیر سازمان است. سربازها معمولا از مرکز و جنوب
پنجاب به این سازمان اضافه میشوند که نمایانگر ماهیت پنجابی این سازمان و قرارگیری
زیرساخت اصلی سازمان در پنجاب است. برخی سربازان دیگر نیز از افغانستان و مناطق
پشتوننشین پاکستان به آنها ملحق میشوند. تعداد جنگجویان این سازمان مشخص نیست با
این حال وزارت خارجه آمریکا اعضای این سازمان را چندین هزار نفر در پاکستان، کشمیر
تحت اداره پاکستان، جامو و کشمیر و دره کشمیر تخمین زده است. با بررسی ادبیات لشکر طیبه مشخص میشود که آن ها
این تعهد را دارند تا هندوها، یهودیان و دیگر کافران خارج از پاکستان را از بین
ببرند!!! آن ها روش کار مرسومی در بین خود دارند که به اشتباه از آن با عنوان عملیات
خودکشی تعبیر میشود. آنها تنها به قصد خودکشی وارد عمل نمیشوند بلکه عملیات فدائیان
این سازمان همانند عملیاتهای با خطر بسیار زیاد است که کماندوهای آموزش دیده در
این عملیاتهای سهمگین و خطرناک، امکان
کشته شدن دارند. اگرچه شهادت، هدف نهایی مامورین عملیات است اما سعی میکنند پیش
از آنکه توسط دشمن از پا دربیایند، تلفات بیشتری از آن ها بگیرند. برخلاف
آنچه تصور میشود عمدتا سربازگیری این گروه از مدارس موجود در پاکستان انجام نمیگیرد.
به طور کلی افرادی که به این گروه ملحق میشوند یا نوجوان بوده و یا در ابتدای ۲۰ سالگی هستند و نسبت
به افراد دیگر گروهها و به صورت کلی نسبت به دیگر پاکستانیها تحصیلات بالاتری
دارند. اکثریتشان دوره دبیرستان را با نمرههای خوب به پایان رسانده و بعضیشان
برای رفتن به دانشگاه اقدام کرده اند. از اواخر دهه ۱۹۹۰، لشکر طیبه توسعه
دسترسی عملیاتیاش را در خاک هندوستان ادامه داد و در همین راستا موفق شد که از
شهروندان هندی نیز سربازگیری کرده که به عنوان محاهدین هندی شناخته میشوند. نکته
قابل توجه این که ریشه اعتقادی لشکر طیبه، مکتب اهل الحدیث میباشد اما عمدتا از پیروان
این مکتب سربازگیری نمیکند. دو دلیل برای این مساله وجود دارد. اولا این که علمای
اهل حدیث جهاد خشونتآمیز را نپذیرفتند و در ثانی اهل الحدیث در پاکستان در اقلیت
میباشند و شاید تنها در حدود ده درصد جمعیت ۱۸۰ میلیونی پاکستان را
تشکیل میدهند. در واقع لشکر طیبه افراد خود را از دیوبندی ها و پیروان بریلوی جذب
میکند.
لشکر طیبه در میان دیگر
گروههای مسلح
لشکر طیبه به هیچ
وجه تنها گروه فعال در پاکستان نیست بلکه گروههای مسلح دیگری نیز در این کشور
مشغول به فعالیت هستند که میتوان آنها را بر اساس ویژگیهای مختلفی که دارند،
دسته بندی کرد از جمله بیعت با فرقهها و جنبشهای اسلامی مختلف (مانند اهل الحدیث،
جماعت الاسلامی و غیره)، محدوده فعالیت و عملیات (پاکستان، افغانستان و هند)، پیشینه
قومی اعضا (عرب، آسیای مرکزی، پاکستان و زیرگروهای مرتبط) و اهداف (سرنگونی دولت
پاکستان، تصرف کشمیر، حمایت از طالبان افغانستان).
چشمانداز نگرانکننده
کشمیر همچنان کانون
اصلی اختلافات میان هند و پاکستان است؛ منطقهای که سه جنگ بزرگ و دهها درگیری
خونین را تجربه کرده و هر دو کشور آن را بخش جداییناپذیر قلمرو خود میدانند. با
وجود توافقهای موقت و آتشبسهای شکننده، سایه جنگ و بیاعتمادی بر روابط این دو
قدرت هستهای همچنان سنگینی میکند. آخرین حمله مرگبار و واکنشهای تند دو طرف نشان
میدهد که صلح پایدار در منطقه نیازمند رویکردی جدید و عزمی جدی از سوی هر دو کشور
است.
تحلیل جامع سیاسی-امنیتی آسیانیوز ایران
۱. ریشههای تاریخی بحران (تحلیل تاریخی)
-
تقسیم خونین ۱۹۴۷ و جنگهای متعدد بر سر کشمیر
-
نقش استراتژیک کشمیر در معادلات منطقهای
-
تبدیل شدن منطقه به کانون رقابت هستهای دو کشور
۲. ابعاد جدید بحران (تحلیل سیاسی)
-
استفاده هند از این حادثه برای توجیه سیاستهای سختگیرانهتر در کشمیر
-
تلاش پاکستان برای بینالمللیکردن موضوع کشمیر
-
نقش بازیگران خارجی مانند آمریکا و چین در مدیریت بحران
۳. پیامدهای امنیتی (تحلیل نظامی)
-
خطر درگیریهای مرزی و احتمال خطای محاسباتی
-
تهدید به استفاده از سلاحهای هستهای توسط دو طرف
-
تأثیر بحران بر ترتیبات امنیتی منطقهای
۴. تأثیرات اقتصادی (تحلیل اقتصادی)
-
تعلیق روابط تجاری و پیامدهای آن برای اقتصاد دو کشور
-
کاهش شدید گردشگری در کشمیر
-
افزایش هزینههای نظامی دو کشور
۵. چشم انداز آینده (تحلیل راهبردی)
-
سناریوهای محتمل: از تنشزدایی تا جنگ محدود
-
نقش جامعه بینالملل در جلوگیری از تشدید بحران
-
امکان بازگشت به میز مذاکره پس از فروکش کردن تنشها
نتیجهگیری
بحران کنونی تنها یک درگیری مرزی نیست، بلکه آزمونی است برای ثبات شبهقاره و امنیت جهانی. جهان نمیتواند شاهد تکرار فجایع تاریخی در منطقهای باشد که دو قدرت هستهای در آن رو در روی یکدیگر قرار گرفتهاند. راه حل نهایی تنها از طریق گفتوگوی مستقیم و حل اختلافات تاریخی ممکن خواهد بود. سؤال اینجاست: آیا رهبران دو کشور این بار درس تاریخ را خواهند آموخت یا بار دیگر جهان شاهد فاجعهای دیگر در کشمیر خواهد بود؟