آسیانیوز ایران؛ سرویس سیاسی:
دور سوم مذاکرات ایران و آمریکا در
مسقط آغاز میشود؛ مذاکراتی که میتواند سرنوشت منطقه را تغییر دهد! در حالی که عباس
عراقچی از «تفاهم بهتر» درباره اصول و اهداف خبر میدهد، دونالد
ترامپ در اظهاراتی متناقض، هم از توافق سخن میگوید و هم گزینه نظامی
را روی میز گذاشته است. با وجود خوشبینی محتاطانه ایران، تنشهای داخلی در دولت
آمریکا و مواضع سختگیرانه برخی مقامات، مسیر مذاکرات را ناهموار کرده است. آیا
این دور از مذاکرات به توافق میرسد یا مانند گذشته، به بنبست میخورد؟
مذاکرات
ایران با آمریکا در ایستگاه سوم
فردا -6 اردیبهشت- دور سوم گفتوگوهای ایران و
آمریکا ابتدا در سطح کارشناسان
فنی و سپس در سطح عالی با حضور عباس عراقچی، وزیرخارجه ایران و استیو ویتکاف،
نماینده ویژه ترامپ در امور خاورمیانه در مسقط پایتخت عمان برگزار
میشود. وزیر امور خارجه ایران
نیز فضای هر دو دور مذاکرات سازنده خواند. او پس از پایان دور دوم مذاکرات
غیرمستقیم با آمریکا در رم اعلام کرد که گفتوگوها در فضایی سازنده و رو به جلو
پیش رفته و تفاهم بهتری درباره اصول و اهداف حاصل شده است.
ورود گفتوگوهای ایران و آمریکا به مرحله سخت
مذاکرات در حالی روز شنبه دنبال خواهد
شد که «مارکو روبیو» وزیر خارجه آمریکا از غنی سازی صفر سخن رانده است و اعلام
کرده منظور ویتکاف از غنی سازی ۳.۶۷
درصدی توسط ایران به معنای وارد کردن اورانیوم با این سطح از غنا بوده است. دور سوم گفتوگوهای ایران و آمریکا
فردا ششم اردیبهشت در مسقط عمان برگزار میشود و برای اولین بار نیز کارشناسان دو
طرف موضوعات فنی و جزئیات را مورد بحث و بررسی قرار خواهند داد.
از طرف آمریکا، «مایکل آنتون»
مدیر برنامهریزی سیاست وزارت خارجه آمریکا به عنوان رهبر تیم فنی انتخاب شده است.
آنتون در مذاکرات رم در ۳۰ فروردین نیز ویتکاف را همراهی میکرد. او رهبر تیمی ۱۲ نفره خواهد بود. در نوامبر ۲۰۱۷، آنتون که در آن زمان سخنگوی شورای امنیت ملی (NSC) زیر
نظر رئیسجمهور دونالد ترامپ بود، بر عدم خروج یکجانبه ایالات متحده از توافق
هستهای ایران تأکید کرد. او استدلال کرد که چنین حرکتی نخواهد توانست اهداف دولت
را محقق کند و حفظ این توافق، اهرمی برای حل مشکلات آن از طریق کانالهای
دیپلماتیک فراهم میآورد.
یکی از مقامات دولت آمریکا گفته:
«او فردی ایدهآل برای این مأموریت است؛ هم به خاطر تجربهاش و هم توان تحلیلیاش.
مهمتر از همه، او تضمین میکند که دستورکار رئیسجمهور ترامپ در این پرونده بهدرستی
پیش برود.» آنتون یک
مقام کمحاشیه، اما با نفوذ رو به رشد در دولت است که در دوره اول ترامپ در شورای
امنیت ملی فعالیت داشت و سپس به مؤسسه محافظهکار «کلیرمانت» پیوست. او تاکنون
موضع عمومی مشخصی درباره پرونده ایران اتخاذ نکرده است؛ موضوعی که سالهاست باعث
بحثهای داغ و اختلافبرانگیز در واشنگتن شده است.
مذاکرات فنی هم غیر مستقیم است!
مذاکرات فنی دو طرف نیز همانند
مذاکرات نمایندگان ارشد دو طرف به صورت غیر مستقیم برگزار میشود. مذاکرات در حالی روز شنبه دنبال خواهد شد که «مارکو روبیو» وزیر
خارجه آمریکا از غنی سازی صفر سخن رانده است و اعلام کرده منظور ویتکاف از غنی
سازی ۳.۶۷ درصدی توسط ایران به معنای
واردات اورانیوم با این سطح از غنا از کشور دیگری بوده است؛ نه غنی سازی در خاک
ایران! روبیو در
حالی این موضوع را بیان کرده که ایران اساسا اعلام کرده بود «مدل لیبی» یعنی
برچیدن برنامه هستهای خود را نمیپذیرد و اصل غنی سازی نیز محل بحث و گفتوگو
نخواهد بود. با
وجود این دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در آخرین اظهار نظر در مورد مذاکرات با
ایران گفته است: اوضاع در خصوص ایران به خوبی پیش میرود. ما مذاکرات بسیاری خوبی
با ایران انجام میدهیم. ترامپ
همچنین در ادامه سخنان خود گزاره «توافق یا جنگ» را با مطرح کردن ضمنی گزینه نظامی
علیه ایران در صورت عدم توافق مطرح کرد.
ایران خواهان توافق جامع است
از طرف دیگر آکسیوس در گزارشی
مدعی شده که عباس عراقچی وزیر خارجه ایران به استیو ویتکاف، نماینده دولت آمریکا
در مذاکرات گفته است که با توجه به ماهیت فنی دقیق هر توافق هستهای، تکمیل
مذاکرات ظرف ۶۰ روز بسیار دشوار خواهد بود. در مقابل ویتکاف به عراقچی
گفته است که فعلاً نمیخواهد درباره توافق موقت صحبت کند. در عوض، او میخواهد روی
دستیابی به یک توافق جامع در ۶۰ روز تمرکز کند. به ادعای آکسیوس، وزیر امور خارجه ایران در طول این گفتوگوها
پیشنهاد داده تا طرفین بر توافقی موقت در جهت «تمدید مهلت گفتوگوها» برای رسیدن
«به توافقی جامع» موافقت کنند. با این وجود این منبع خبری نوشته است: عراقچی و ویتکاف در طول گفتوگوهای
رم به پیشرفتهای بسیاری دست پیدا کردند.
۳ عامل کلیدی سخت
کننده مذاکرات
مذاکرات در حالی در دور سوم در
مسقط دنبال خواهد شد که «لسانجلس تایمز» از ۳ عامل کلیدی نام
میبرد که توافق ایران و آمریکا را سختتر میکند. به نوشته این رسانه، نخست، بهنظر میرسد که دولت ترامپ
درباره هدف نهایی این مذاکرات دچار اختلاف نظر است. در ذهن ترامپ، هدف روشن است:
ایران نباید سلاح هستهای داشته باشد. اما او اغلب نظرش را بر اساس آخرین فردی که
با او صحبت کرده، تغییر میدهد. چند روز پس از آنکه هدف نسبتاً محدود «بدون سلاح»
را مطرح کرد، ترامپ گفت: «ایران باید از اساس مفهوم سلاح هستهای را کنار بگذارد»،
که این جمله به این معناست که تأسیسات غنیسازی ایران باید برای همیشه تعطیل شوند.
به نوشته «لسانجلس تایمز» استیو
ویتکاف در حال بررسی این ایده بوده که برنامهای سختگیرانه برای راستیآزمایی و
نظارت طراحی شود تا اطمینان حاصل شود که تهران نمیتواند دانش هستهای خود را به
سمت تولید سلاح سوق دهد. نکته طنز ماجرا اینجاست که این دقیقاً همان توافقی است که
ترامپ میتوانست از دولت اوباما به ارث ببرد اگر در سال ۲۰۱۸ از برنامه جامع
اقدام مشترک خارج نشده بود.
در همین حال، مشاور امنیت ملی،
مایک والتز، و وزیر امور خارجه، مارکو روبیو، چنین صحبت میکنند که گویی ایران
باید همهچیز را کنار بگذارد، همانگونه که معمر قذافی، دیکتاتور لیبی، در سالهای
۲۰۰۳ و ۲۰۰۴ زمانی که زرادخانه سلاحهای
کشتار جمعیاش را به بازرسان آمریکایی تحویل داد، چنین کرد. به نوشته این
روزنامه، بهطور خلاصه، جناحهای رقیبی در داخل دولت ترامپ بر سر سیاست ایران با
یکدیگر درگیر هستند و تا زمانی که این اختلاف نظرها حل نشود، مذاکرهای با محتوای
واقعی با ایرانیها آغاز نخواهد شد. اگر والتز و روبیو پیروز این جدال شوند،
مذاکرات از همان ابتدا محکوم به شکست است.
«لسانجلس تایمز» در
ادامه گزارش خود نوشته است: موفقیت یا شکست دیپلماسی، بستگی دارد به اینکه طرفین
چقدر در پای میز مذاکره انعطافپذیر باشند. خواستههای آمریکا باید منطقی باشند،
نه حداکثری. این مسأله در مورد ایران نیز صدق میکند. طبق گزارش رسانهها، مقامات
ایرانی از ترامپ خواستهاند تضمین دهد که او یا هر رئیسجمهور آیندهای در آمریکا
از توافقی که حاصل شود، خارج نخواهد شد. با توجه به سابقه خروج واشنگتن از برجام
تنها سه سال پس از امضایش و بازگرداندن تحریمها علیه ایران، نمیتوان (آیت الله)
خامنهای را برای چنین درخواستی سرزنش کرد.
به نوشته این روزنامه، مشکل
اینجاست که هیچ رئیسجمهوری در آمریکا نمیتواند چنین تضمینی بدهد. دولت ترامپ
همان پاسخی را به ایران خواهد داد که دولت بایدن در مذاکرات ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ داد: هیچ رئیسجمهوری بهطور قانونی نمیتواند دولت آینده آمریکا را
متعهد کند. حتی معاهدهای که به تصویب سنا برسد ـ که محکمترین نوع توافق بینالمللی
برای ایالات متحده است ـ نیز تضمینی برای اجرای پایدار آن محسوب نمیشود.
رؤسایجمهور پیشین آمریکا در
گذشته از معاهدات خارج شدهاند — ترامپ در دوره اول ریاستجمهوریاش از پیمان منع موشکهای هستهای میانبرد (INF) و پیمان آسمانهای باز (Open Skies) خارج شد — و بدون شک رؤسایجمهور در آینده
نیز چنین خواهند کرد. اگر ایران در این موضوع انعطاف نشان ندهد یا دو طرف نتوانند
به ترتیبی دیگر دست یابند که حداقل در مرحله اجرا موجب پاسخگویی شود، آنگاه
دیپلماسی در معرض شکست قرار میگیرد.
یک چیز مسلم است و آن این است که
هرچه آمریکا و ایران در مسیر دستیابی به یک توافق هستهای پیشرفت بیشتری داشته
باشند، منتقدان راهحل دیپلماتیک صدای بلندتری پیدا خواهند کرد. از سوی دیگر، اکسیوس در گزارشی اعلام کرده که ویتکاف
روز چهارشنبه در واشنگتن با رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی،
دیدار کرده است.
این دومین دیدار آنها در کمتر از
یک هفته بود. اگر توافقی حاصل شود، به احتمال زیاد آژانس مسئولیت نظارت و راستیآزمایی
تأسیسات هستهای ایران را بر عهده خواهد داشت. این در حالی است که ویتکاف قبلا اعلام کرده که
آمریکا نظارت سازمان ملل (آژانس بین المللی انرژی اتمی) را قبول ندارد و باید
بازرسان آمریکایی باشند.
میزبان مرحله سوم مذاکرات ایران و آمریکا
دور سوم مذاکرات ایران و آمریکا در عمان
برگزار خواهد شد.
موضع رسمی ایران
اسماعیل بقائی، سخنگوی وزارت امور خارجه در توئیتر نوشت: «دکتر عراقچی
وزیر امور خارجه و هیأت همراه برای شرکت در سومین دور گفتگوهای ایران-آمریکا که با میانجیگری وزیر امور خارجه عمان برگزار میشود وارد مسقط
شده است. ما مصمم به صیانت از حقوق قانونی و
مشروع ملت ایران برای استفاده از انرژی هستهای جهت مقاصد صلحآمیز هستیم و در عین
حال آماده برداشتن گامهای معقول جهت اطمینانبخشی نسبت به ماهیت کاملآ صلحآمیز برنامه
هستهای خود میباشیم. خاتمه دادن به تحریمهای غیرقانونی و غیرانسانی علیه مردم
ایران، بهصورت عینی و سریع، برای ما یک اولویت است. باید دید طرف مقابل تا چه
میزان از جدیت و آمادگی لازم برای یک توافق عادلانه و واقعبینانه برخوردار است...
دور سوم
مذاکرات ایران و آمریکا مستقیم خواهد بود؟
در پایان دور
دوم مذاکرات ایران و ایالات متحده در رم،وزیر امورخارجه اعلام کرد که «در ادامه
جلسه گذشته، اینبار هم روبهجلو بود. موفق شدیم در خصوص یکسری اصول و اهداف به
تفاهم بهتری برسیم. از چهارشنبه مذاکرات فنی و کارشناسی در عمان آغاز خواهد شد.
شنبه آینده در عمان کار کارشناسان را بررسی خواهیم کرد. هیچ گمانهزنی
را تایید نمیکنم و بهتر است توجه نکنیم.»
گفتوگوهای
سیاسی مثل اغلب موضوعات دیگر یک دستور کلی دارد و در صورت توافق درباره کلیات،
وارد جزئیات و گفتوگوهای کارشناسی میشوند. البته، ورود به گفتوگوهای کارشناسی
لزوماً به معنای رسیدن به توافق نهایی نیست؛ به این معناست که طرفین نسبت به
چارچوب کلی، توافق کردهاند و امیدوارند که جزئیات آن نیز در گفتوگوهای کارشناسی
تعیین شود. از این منظر
میتوان گفت که چارچوب مورد نظر ایران که حفظ غنیسازی است حتماً مورد توافق بوده
است؛ ولی جزئیات زیادی وجود دارد که میتوان نسبت به آنها توافق کرد یا گفتوگوها
را پایان داد. البته و بهطور کلی، هنگامی که طرفین وارد مرحله گفتوگوهای
کارشناسی میشوند؛ در این حالت نه حتی یک گام بلکه چند گام روبهجلو هستند و
بازگشت هرکدام از طرفین از کلیات مورد توافق اولیه، ناقض اصول گفتوگوی سازنده است.
اخباری که
جسته و گریخته از عدم موفقیت دور دوم این گفتوگوها و از منابع غیرمعتبر اعلام شد،
بیش از هر چیز نشاندهنده وجود نیروهای مخالف و علاقه آنان به شکست است.
متاسفانه در
داخل کشور هم برخی به هر طریقی خواهان جشن گرفتن برای شکست گفتوگوها هستند؛
همچنان که در اسرائیل هم عدهای دنبال شنیدن چنین خبری هستند. ولی آنچه که تاکنون
شاهد آن بودهایم، التزام نهادهای اصلی قدرت در دو کشور برای حلوفصل اختلافات
بدون توسل به زور است. نکته مهمی که ممکن است در
همین هفته رخ دهد، اقدام به مذاکرات مستقیم است. به این دلیل که با ورود به مرحله
کارشناسی ادامه گفتوگو بهصورت غیرمستقیم نه مفید و ممکن و نه منطقی است.
مفید نیست، چون جزئیات موضوعات کارشناسی قابل انتقال دقیق از
طریق واسطه نیست و زمان زیادی را تلف میکند و کاری خستهکننده خواهد بود. پیشتر
هم همین فرآیند پس از گفتوگوهای غیرمستقیم انجام و در نهایت تبدیل به مستقیم شد.
منطقی هم نیست؛ چون هنگامی که به مرحله
کارشناسی میرسیم یعنی در مورد کلیات توافق اجمالی کردهایم و این حالت، منع ناشی
از نبود اعتماد برای گفتوگوی مستقیم را برمیدارد.
بهعلاوه،
افراد ناظر و حتی مذاکرهکنندگان نیز چنین منعی را نمیتوانند هضم کنند. پس انتظار
عمومی از نشست سوم این است که نهتنها یک گام در محتوا پیش برویم؛ بلکه امیدواریم
شاهد یک تحول در شکل و صورت مذاکرات هم باشیم.
اظهارات
مهم عراقچی درباره دور سوم مذاکرات ایران و آمریکا
وزیر امور خارجه ایران
درباره دور سوم مذاکرات ایران و آمریکا در عمان گفت: خوشبینی محتاطانه داریم و
این احتیاط ما به خاطر دلایل بسیار جدی است.سید عباس عراقچی، بعد از
دیدار با وزیر خارجه چین در پاسخ به سوالی در ارتباط با دور سوم مذاکرات ایران و
آمریکا در عمان گفت: همانطور که قبلا گفتم، ما خوشبینی محتاطانه داریم و این
احتیاط ما به خاطر دلایل بسیار جدی است.
وی با بیان این که «ما از آمریکا
پیامهای متناقض و متضادی را در اخبار و رسانهها میبینیم و میشنویم»،
اظهار کرد: ما روز شنبه با جدیت وارد مذاکره خواهیم شد و اگر طرف مقابل هم با جدیت
وارد شود، به نظر من زمینه پیشرفت وجود دارد. وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران
خاطرنشان کرد: ما تا الان در خصوص بعضی از اصول و مفاهیم و اهداف مذاکراتی به یک
تفاهم بهتری نسبت به گذشته رسیدیم، این میتواند ادامه پیدا کند و من بارها گفتهام
که چنانچه خواست آمریکا فقط این است که ایران سلاح هستهای نداشته باشد، این
خواسته قابل دسترسی است و ما میتوانیم به این خواسته برسیم اما اگر خواستههای
دیگری یا خواستههای غیر عملی یا غیرمنطقی داشته باشند، طبیعی است که به مشکل میخوریم.
عراقچی با بیان این که «علی الحال
ما این روند مثبت را ادامه میدهیم» گفت: ما میز مذاکره را هیچگاه ترک نکردیم، الان هم در پشت میز مذاکره هستیم البته
در مورد شک و نوعش مسائلی داشتیم که رعایت میشود و کماکان رعایت خواهیم کرد.وزیر
خارجه ایران با اشاره به غیر مستقیم بودن مذاکرات ایران و آمریکا اظهار کرد:
غیرمستقیم بودن این مذاکرات به اعتقاد من تا الان هیچ مانعی
در مذاکرات ما به واسطه عمان ایجاد نکرده است، واقعاً متشکر هستیم از وزیر خارجه عمان
که به خوبی مسائل را منتقل میکنند و مذاکره در حال پیش رفتن است و به صراحت عرض
میکنم، غیرمستقیم بودنش تا الان مانعی در این مذاکره ایجاد نکرده است.
ترامپ:
آماده دیدار با سران ایران هستم
ترامپ
امروز -5 اردیبهشت- در مصاحبهای با مجله تایم درباره نتانیاهو گفت که ممکن است او
وارد جنگ [با ایران] شود، اما ما قرار نیست به جنگ کشیده شویم. البته اگر نتوانیم
به توافق برسیم، من ممکن است با میل خود وارد شوم. اگر توافقی حاصل نشود، من نفر
اول خواهم بود. ترامپ
افزود: فکر میکنم ما با ایران به توافق خواهیم رسید. فکر میکنم ما با ایران
توافق میکنیم. هیچکس دیگری نمیتوانست این کار را انجام دهد.
خبرنگار
تایم در ادامه پرسید: گفته میشود که شما جلوی حمله اسرائیل به سایتهای هستهای
ایران را گرفتید. ترامپ پاسخ داد: این درست نیست.
تایم
باز پرسید: درست نیست؟ ترامپ افزود: نه، درست نیست. من جلویشان را نگرفتم، اما
شرایط را هم برایشان راحت نکردم، چون فکر میکنم میتوانیم بدون حمله به توافق
برسیم. امیدوارم بتوانیم. البته ممکن است مجبور شویم حمله کنیم، چون ایران نباید
سلاح هستهای داشته باشد. اما شرایط را برایشان راحت نکردم، ولی نه نگفتم. در
نهایت میخواستم تصمیم را به خودشان واگذار کنم، اما گفتم ترجیح میدهم توافقی
داشته باشیم تا اینکه بمبها بیفتند.
خبرنگار
سوال کرد: آیا نگران هستید که نتانیاهو شما را به جنگ بکشاند؟ رئیس جمهور امریکا
جواب داد: نه. راستی، ممکن است او وارد جنگ بشود ولی ما به دنبالش کشیده نمیشیم.
خبرنگار
پرسید: یعنی اگر اسرائیل وارد جنگ شود، آمریکا بیرون می ماند؟ ترامپ نیز پاسخ داد:
نه، من چنین حرفی نزدم. تو پرسیدی که آیا او من را به جنگ می کشاند؟ نه، من ممکن
است خیلی هم با میل وارد بشم اگه نتوانیم به توافق برسیم. اگه توافقی در کار
نباشذ، من موضوع را رهبری خواهم کرد.
توئیت علی شمخانی در آستانه آغاز
دور سوم مذاکرات ایران و آمریکا
علی
شمخانی، مشاور سیاسی رهبری انقلاب در حساب
کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «پروندههای اصلی ترامپ بعد از ۱۰۰ روز بلاتکلیفند: یمن،
غزه، اوکراین، جنگ تعرفهها و کسری بودجه. مذاکرات مسقط میتواند
فرصتی برای موفقیت مشترک باشد؛ بر پایه شفافیت (تضمین عدم انحراف)، توازن (رفع
همه تحریمها) و قانونگرایی (غنیسازی در چارچوب حقوق بینالملل)»
واکنش
تند علمالهدی به مذاکرات ایران و آمریکا در آستانه دور سوم
سیداحمد علمالهدی، ظهر امروز در بخشی از خطبه دوم
نمازجمعه این هفته -۵ اردیبهشت- که در حرم مطهر امام رضا علیهالسلام برگزار
شد، به سه مخاطره شرطی کردن اقتصاد به مذاکرات اشاره کرد. او با بیان اینکه خطر
اول مشروط کردن اقتصاد به مذاکرات این است که بازارهای مالی دچار نوسان شدید میشود،
تصریح کرد: مخاطره دوم، کاهش سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی در کشور است؛ اگر
سرنوشت اقتصاد کشور به مذاکرات گره خورد، سرمایهگذار چه داخلی و چه خارجی حاضر
نیست سرمایهگذاری کند و مملکت دچار رکود میشود. علمالهدی، فشار روانی بر جامعه را دیگر آسیب
شرطی کردن جامعه به مذاکرات دانست و افزود: ازیکطرف ثبات اقتصادی به هم میخورد،
مردم دچار فشار روانی میشوند که سرانجام مذاکرات چه شد، دچار دغدغه و اضطراب میشود
و از طرف دیگر دشمن از این شرایط سوءاستفاده میکند تا بتواند امتیاز بگیرد، میبیند
مردم زندگیشان را به مذاکرات گره زدند، مدام فشار میآورد که امتیاز بگیرد.
سابقه
۷۰ ساله بدعهدی آمریکا
امام
جمعه مشهد یادآور شد: شما کار خودتان را بکنید و مملکت را اداره کنید، به فرموده
رهبر معظم انقلاب «ما به طرف مقابل بدبین هستیم» چون در طول ۴۶ سال پس از انقلاب و ۲۵ سال قبل از انقلاب، از
آمریکا جز بیباکی، جنایت و بیوفایی چیزی ندیدیم.
او اضافه کرد: درست است بعد از دیدن این هم معجزه بازهم
خودمان را به آمریکا گره بزنیم و بهعنوان مشکلگشا به او نگاه کنیم؟ کشوری که در
طول ۷۰ سال از هیچ عداوت و جنایتی علیه این مردم خودداری
نکرده، بازهم به اینها امید داشته باشیم؟ این اظهارات علمالهدی
در حالی است که تنها چند ساعت تا برگزاری دور سوم گفتوگوهای ایران و آمریکا باقی مانده است. مذاکراتی که فردا -6 اردیبهشت- ابتدا در سطح کارشناسان
فنی و سپس در سطح عالی با حضور عباس عراقچی، وزیرخارجه ایران و استیو ویتکاف،
نماینده ویژه ترامپ در امور خاورمیانه در مسقط پایتخت عمان برگزار
میشود. وزیر امور خارجه ایران نیز فضای هر دو دور مذاکرات سازنده خواند. او پس از
پایان دور دوم مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا در رم اعلام کرد که گفتوگوها در فضایی
سازنده و رو به جلو پیش رفته و تفاهم بهتری درباره اصول و اهداف حاصل شده است.
سناریوهای
چهارگانه مذاکرات ایران و آمریکا؛ از عدم توافق تا توافق حداکثری
سناریوی خیلی دور-خیلی نزدیک،
«توافق حداکثری» است؛ یعنی که توافق بین ایران و آمریکا دامنهای گستردهتر
یابد و ایران در اقتصاد و تجارت بینالملل قدر و سهم لازم را بیابد و بپردازد. مذاکرات بینالمللی فرایندی دائما دگرگونشونده
است؛ برای آنکه این ابهام و سیالیت فرصتساز باشد و نه فرصتسوز، پیشگوییهای
چندپهلو به کار نمیآید بلکه باید سناریوهای گوناگونی را برای خود مرور کنیم تا آماده
بهرهبرداری از فرصتها باشیم.
1- نخستین سناریو، «عدم توافق» است
که پیامدهایی دارد؛ از «اسنپبک» تا جنگ یا هر
دو. پیشازاین در مقاله «تخریب سریع» به این موضوع پرداختهام. این سناریو احتمال
رخداد جنگ را افزایش میدهد و محتملا تجدیدنظر در راهبرد اتمی را تقویت میکند،
یعنی بهناچار موازنه اتمی را بر موازنههای دیگر اولویت میبخشد. بهویژه آنجا که
«حفظ نظام از اوجب واجبات» باشد. هرچه موضعگیری سیاست خارجی به موجودیت رژیمهای
سیاسی پیوند بخورد، امکان وقوع سناریوی نخست بیشتر است. مقصر واقعی از نظر من جنگطلبان
آمریکاییاند که به نرمشهای ایران در توافق هستهای پاسخی درخور نمیدهند؛ و
البته مقصر دیگر باند تبهکار بینالمللی آپارتاید اسرائیلی است. اما فارغ از مقصر،
این سناریو «میتواند» توسعه کشور را در همه ابعاد آن به تعلیقی تاریخی ببرد، چالشهای
بزرگ امنیتی-اقتصادی برای نظام بینالملل، نفت
خاورمیانه و اعراب خلیج فارس برسازد و امنیت ایران و اسرائیل را به مخاطرهای دائمی
بیندازد.
۲- سناریوی دوم «توافق حداقلی» است
که میتواند شامل غنیسازی محدود ایران، حل
مسئله دریای سرخ و لغو برخی تحریمها باشد. در این سناریو دو طرف روایت پیروزی
برای خود برمیسازند اما درواقع چالش به صورت اساسی حل نمیشود و توافق همچنان در
محاق کنگره آمریکا و آتشافروزی اسرائیل میماند. چنین است که احتمال حملات بعدی
اسرائیل (و پاسخهای ایران) بیشتر خواهد شد و استخوانِ «اسنپبک»، در نسخهای
جدید، همچنان لای زخم اقتصاد ایران خواهد ماند. کارکرد توافق حداقلی این است که
خطر گسترش جنگ به دیگران را کاهش خواهد داد؛ حضور وزیر دفاع عربستان در تهران را
میتوان در همین راستا تلقی کرد. به طریق اولی، در یک توافق حداقلی پایگاههای
آمریکایی از خطر تلافی ایران در برابر حملات اسرائیل در امان خواهند بود؛ چون طرف
شما دیگر فقط اسرائیل خواهد بود و نه آمریکا یا کشورهای خلیج فارس. جریان نفت هم
برای چین در تنگه هرمز دچار چالش نخواهد شد و این سطح از تنش، چینِ ناخرسندی به
پیشانی چین نمیآورد. روسیه هم تکلیف روشنی دارد و در این منازعه دخالت معناداری
نمیکند.
۳- سناریوی سوم، خیلی دور-خیلی نزدیک،
«توافق حداکثری» است؛
یعنی که توافق بین ایران و آمریکا دامنهای
گستردهتر یابد و ایران در اقتصاد و تجارت بینالملل قدر و سهم لازم را بیابد و
بپردازد. تضمین اقتصادی قراردادهای سیاسی-امنیتی نافذتر از تضمینهای حقوق بینالملل
است. توافقهای پایدار معمولا باید به شبکهای از ارتباطات تجاری، منافع چندجانبه
اقتصادی و موازنههای امنیتی متصل باشد. اگرچه این سناریو دور به نظر میرسد، اما
مستلزم جسارت برای تصمیمهای بزرگ و نرمشهای سیاسی از دو سوی ماجراست تا «کاسبی
تحریم» به «کاسبی صلح» تغییر یابد. چنین توافقی نگرانیهایی را در برخی اصحاب قدرت
و نیروهای اجتماعی حامی پدید میآورد. اینکه وفاق درونحاکمیتی بتواند این نگرانیها
را رفع کند و سهم و سفره همه را تضمین کند، موضوعی مهم است. میدانم اینگونه سخنگفتن
از «سهم و سفره و کاسبی» تلخ است، ولی به نظرم واقعیتي است که دیگر نمیتوان آن را
انکار کرد.
کافی است آمریکا به صورت مستقیم و
نامستقیم سرمایهگذاری مثلا ۲۰۰ میلیارددلاری را بالمناصفه!! با دو سوی جناحهای داخلی اجرائی
کند «جهانبینیها» تفاوت خواهند کرد؛ بزرگترها توجیه میشوند؛ گروههای فشار
محدود خواهند شد؛ جوانترهای مدعی با افسانههای جدیدی افسون خواهند شد؛ اصلاحطلبان
فرصتهای اقتصادی-سیاسی بیشتری پیدا میکنند و انگیزه کمتری برای ائتلاف با
نیروهای خارج از نظام خواهند داشت و... . در این سناریو هزینههای جنگ برای
اسرائیل بیشتر میشود؛ البته بدون آنکه خطر آن به کلی رفع شود. چنین موازنهای
درصورتیکه بخواهد منافع چین و روسیه را در بر گیرد، مستلزم بندبازی تجاری-نظامی
وسیعتر و سیاست موازنه مثبت گستردهتری است تا «اصطکاک استراتژیک» را به حداقل
برساند.
۴- در «سناریوی افسانهای تکمیلی» گستره
دامنه توافق از ایران و آمریکا فراتر میرود
و اروپا و همسایگان خلیج فارس را در بر
میگیرد. طبعا چنین توافقی با همان منطق قبلی استحکام بیشتری مییابد. در این
سناریوی «خیلی دور، خیلی نزدیک» همه ماجرای انزوای بینالمللی دچار دگردیسی اساسی
خواهد شد و شما میتوانید انتظار داشته باشید که سیاست «موازنه مثبت»، ایران را به
چهارراه فرصتهای جهانی تبدیل کند. شطرنج عجیبی است؛ گاهی یک بازیگر در ضعف است
اما حوادث به گونهای رقم میخورد که در موقعیت برتر قرار میگیرد؛ حتی اگر مهرههای
چندانی نداشته باشد. رنج شطرنج از گنج تهی نیست. هرچه موضعگیریهای سیاست خارجی
کمتر به موجودیت رژیمهای سیاسی پیوند بخورد، امکان بهرهمندی از فرصتها در روابط
بینالملل بیشتر میشود.
جمع بندی
-
مذاکرات در مرحله حساسی قرار دارد.
-
اختلافات داخلی در آمریکا (بین ترامپ، روبیو و والتز) میتواند مانع توافق شود.
-
ایران خواهان توافقی جامع است، اما آمریکا به دنبال امتیازگیری یکجانبه است.
-
واکنش تند تندروهای داخلی در ایران (مانند علمالهدی) نشاندهنده حساسیت موضوع است.
نظر شما چیست؟ آیا این دور از مذاکرات به نتیجه میرسد؟ کدام سناریو را محتملتر میدانید؟!