یکشنبه / ۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ / ۲۲:۴۱
کد خبر: 29231
گزارشگر: 548
۴۰۲
۰
۰
۱
ستاره ای به نام خداداد؛ از مرد سال فوتبال آسیا تا منفور بودن!

برای «خداداد» که دیگر مثل قدیم عزیز نیست...

برای «خداداد» که دیگر مثل قدیم عزیز نیست...
ادموند اختر در گفت‌وگوی تندی با رسانه‌ها، خداداد عزیزی را متهم به ایجاد حواشی غیرضروری در فوتبال ایران کرد و ادعا نمود: "تنها کسی که می‌تواند قهرمانی را از تراکتور بگیرد، خداداد عزیزی است!" این اظهارات در حالی مطرح می‌شود که تراکتور در آستانه قهرمانی تاریخی قرار دارد.

آسیانیوز ایران؛ سرویس ورزشی:

سال‌ها قبل، تقریبا در اواخر دهۀ 1380 یا اوایل دهۀ 1390، خداداد عزیزی در انتقاد از حضور مرحوم حمیدرضا صدر در برنامه‌های تلویزیونی مرتبط با جام جهانی و جام ملت‌های اروپا و سایر تورنمنت‌های مهم ملی یا باشگاهی، گفت: تلویزیون ما، منتقد سینما را برای تحلیل بازی‌های فوتبال دعوت می‌کند. معلوم نیست چرا در بین آن همه مربی فوتبال، که به عنوان کارشناس برنامه‌های فوتبالی دعوت می‌شوند، چرا خداداد فقط به حضور دکتر صدر معترض بود. البته شاید هم معلوم باشد؛ چون حمیدرضا صدر محبوب‌ترین کارشناس فوتبال در برنامه‌های تلویزیونی بود. دانش تاریخی گسترده و بی‌نظیر، آشنایی عمیق با جامعه‌شناسی فوتبال، بیان جذاب و فاخر، اطلاعات فراوان از فوتبال روز دنیا و چندین حسن و امتیاز دیگر، علت محبوبیت دکتر صدر و دعوت مکررش به مهم‌ترین برنامه‌های مرتبط با جام جهانی، جام ملت‌های اروپا و لیگ قهرمانان اروپا در یک بازۀ زمانی دوازده ساله بود. یعنی از جام جهانی 2006 تا جام جهانی 2018. اما الان که دست دکتر صدر از دنیا کوتاه شده و عادل فردوسی‌پور هم دیگر در تلویزیون حضور ندارد، خوش‌بختانه نوبت به کارشناسی خداداد عزیزی رسیده و مردم در جریان برگزاری این دوره از جام ملت‌های آسیا، شاهد جر و بحث‌های خداداد و جواد خیابانی بودند؛ دعواهایی که البته بیشتر شبیه جنگ زرگری بود، به قصد افزایش شمار بینندگان برنامه در روزهای بعدی.

در جام ملت های 2023، در جریان مباحث کارشناسانۀ خداداد و خیابانی، به خوبی معلوم شد که هر کسی که بازیکن خوبی بوده، لزوما نمی‌تواند یک تحلیل‌گر خوب در دنیای فوتبال باشد. قطعا یک آنالیزور حرفه‌ای، اطلاعات مفیدتری دربارۀ آنچه در زمین مسابقه در جریان بوده، به بینندۀ برنامه ارائه می‌کند تا کسی که صرفا فوتبالیست خوبی بوده.

یک ستارۀ فوتبال، پس از اتمام دوران بازی حرفه‌ای‌اش، اگر بخواهد کارشناس به درد بخوری باشد، باید چیزی بیش از یک "ستارۀ سابق فوتبال" باشد. باید آنالیزور باشد یا قدرت تحلیل تاکتیک تیم‌ها را داشته باشد و یا از تاریخ و اقتصاد و جامعه‌شناسی فوتبال چیزهای زیادی بداند. خلاصه، بی‌مایه فطیر است!

  البته احتمالا کسانی که تصمیم گرفته بودند خداداد عزیزی را یک ماه جلوی دوربین برنامه‌شان بنشانند، نفس جذابیت شخصیت خداداد و سابقۀ درخشانش در فوتبال ایران را کافی می‌دانستند برای اینکه او بر تعداد تماشاگران برنامۀ مربوط به جام ملت‌های آسیا بیفزاید.

انصافا تشخیص‌شان هم بیراه نبود. به ویژه اینکه خداداد، مثلا برخلاف مایلی‌کهن، قدرت بیان کافی هم دارد. و یا برخلاف نامجومطلق، گرم و پرشور است. ولی این جذابیت‌ها جای "تحلیل" و "دانش" و "آگاهی" را نمی‌گیرد. واقعیت این است که سخنان خداداد عزیزی دربارۀ بازی‌های جام ملت‌های آسیا، عمق و غنای چندانی نداشت. خداداد حتی نمی‌توانست برای به کرسی نشاندن نظرش "استدلال" کند. او نظری داشت و خیابانی نظری دیگر، بعد خیابانی به او می‌گفت کارشناسان هم برخلاف نظر تو رای داده‌اند، سپس خداداد می‌گفت نظر کارشناسان مهم نیست. وقتی که خیابانی می پرسید چرا نظر کارشناسان مهم نیست، خداداد گفت: چون من فوتبال بازی کرده‌ام و نظر من مهم است!

این طور حرف زدن دربارۀ اینکه چه کسی بهترین بازیکن مسابقه بود و یا کدام تیم بهتر بازی می‌کرد، تفاوت چندانی با جر و بحث‌های نوجوانانی که در قدیم در کوچه‌ها گل‌کوچک بازی می‌کردند، ندارد! آن وقت‌ها، مثلا بعد از بازی پرسپولیس و استقلال، بچه‌های هر کوچه یا محله‌ای، جمع می‌شدند و دربارۀ وقایع آن بازی مهم حرف می‌زدند و معمولا هم کارشان به مجادله و مشاجره می‌کشید و استدلال چندانی هم نمی‌کردند و صرفا می‌خواستند رای خودشان را به سایر بچه‌های محل بقبولانند. البته از یک نوجوان پانزده ساله انتظاری نیست، ولی وقتی خداداد عزیزی هم در تلویزیون این طور راجع به بازی ایران و سوریه حرف می‌زند، آدم احساس می‌کند نوعی فریب در کار است که ما باید هر روز پای حرف‌های خداداد به عنوان "کارشناس فوتبال" بنشینیم!

تلویزیون باید به مخاطبان خودش احترام بگذارد. خداداد عزیزی اگر یکی دو شب به عنوان مهمان دعوت می‌شد و دربارۀ یکی دو بازیِ همان شب اظهار نظر می‌کرد، ایرادی بر کسانی که او را به آن برنامه آورده بودند، نبود. ولی وقتی یک ماه هر شب در چنین برنامه‌ای حضور دارد، معلوم است که تلویزیون از او هم استفادۀ ابزاری کرده برای جذب بیننده.

همه می‌دانند که خداداد عزیزی مربی موفقی نبوده. او در ابومسلم و سیاه‌جامگان و سپیدرود رشت و شهرداری تبریز و استقلال اهواز و شهرداری تبریز و پیام مشهد، کار درخوری نتوانسته انجام دهد. برخلاف امیر قلعه‌نویی که در سطح اول فوتبال ایران به عنوان مربی، توانسته خودش را به دوست و دشمن ثابت کند.

بنابراین خداداد در برنامۀ تلویزیونی مربوط به جام ملت‌های آسیا، به عنوان "مربی" حضور نداشت بلکه به عنوان ستارۀ سابق فوتبال ایران، بازیکنی که قطعا جزو سه بازیکن برتر فوتبال ایران بوده، حضور داشت. دعوت از چنین بازیکنی برای تحلیل مسابقات فوتبال، ایرادی ندارد به شرط اینکه سخنان او درخور مهم‌ترین تورنمنت فوتبال آسیا باشد و چیزی به دانش فوتبالی بیننده بیفزاید. متاسفانه خداداد، با اینکه بیان الکنی هم ندارد، فاقد قدرت تحلیلی در حد مجید جلالی یا جلال چراغپور یا حتی مجید نامجومطلق و حمید درخشان بود. از حیث دانش و غنای گفتار نیز که فرسنگ‌ها با مرحوم حمیدرضا صدر فاصله داشت. از منظری دیگر خداداد سال گذشته در حمایت از اعتراضات "زن، زندگی، آزادی" حرفی نزد و حضور یک‌ماهۀ او در مهم‌ترین برنامۀ تلویزیونی مربوط به جام ملت‌های آسیا، چه بسا پاداش سکوت کامل او در قبال وقایع سیاسی پارسال بوده باشد.

فرهنگ شخصی او هم البته چنان نیست که با مطالبات چنان جنبشی همراه شود. او در محیطی بسیار سنتی بزرگ شده. آدم‌ها ممکن است در زندگی شخصی‌‌شان، همه جور آزادی را برای خود بخواهند، ولی اینکه چنین آزادی‌هایی را برای همه به رسمیت بشناسند، نیازمند آن است که ذهنیتی لیبرال داشته باشند. خداداد عزیزی فرسنگ‌ها با لیبرالیسم فاصله دارد. با کارشناسی فوتبال هم!

پس از چندی گفته می شد به دلیل رفتار زشت و زننده خداداد عزیزی در برنامه سرگیجه به‌احتمال فراوان او ممنوع‌التصویر خواهد شد. خداداد عزیزی از معدود بازیکنان غیره سرخابی بوده که یک زمانی محبوبیت خاصی بین هواداران داشت ولی به راحتی آن را از بین برده و حالا به دنبال منفور شدن است!

اصولا ورزشکاران بزرگ دنیا همیشه الگویی برای جوانان و نسل های آینده هستند که خیلی ها از آنها الگو می گیرند و برای خودشان آینده پردازی می کنند. در جمع ورزشکاران بیشتر از همه، فوتبالیست ها در رأس کار قرار دارند چون ورزش فوتبال فراتر از یک ورزش است و خیلی ها به سمت آن می روند تا شاید در آینده جا پای فلان بازیکن بگذارند.

اما گاهی وقت ها در میان این همه فوتبالیست، بی اخلاقی هایی هم‌ دیده می شود که متاسفانه اخیرا بی اخلاقی ها از اصول اخلاقی سبقت گرفته و به سرعت پیش می رود. یکی از همین این ستاره‌ های فوتبال که یک زمانی‌ الگوی خیلی از جوانان محسوب می شد وارد حواشی شده که تلاش می کند هر برنامه ای که پا می گذارد به جای اخلاق یک نمونه بی اخلاقی را برجا بگذارد!

ستاره‌ای که متاسفانه در فقر ستاره و البته قهر آنها از تلویزیون و حتی رسانه های دیجیتال ( مجازی) یکه تازه بوده است. او که در عرصه مربیگری جز شکست و سقوط دادن تیم ها راه به جایی نبرده و یکی از ناکام ترین مربیان تاریخ بوده مجبور است دیگر به دنبال کارشناسی نباشد و بیشتر لطیفه بگوید و یا گاهی با امثال جواد خیابانی هم کل کل مخاطب جذب کن را بکند!

شاید نسل جدید شناخت چندانی از فوتبال خداداد عزیزی نداشته باشند ولی باید انصافا این را برای یادآوری نسل جدید گفت که او جزو بازیکنان خوب و تاثیرگذار ایران بوده و حتی اگر اخلاق خوبی داشت چه بسا در فوتبال دنیا هم شهرت بیشتری پیدا می کرد.

یکی دیگر از این فوتبالیست ها نیز هاشم بیگ زاده است که یک بازیکن معمولی رو به پایین بود و البته سابقه جام جهانی را نیز به عنوان توریست دارد! توریستی که مشخص نشد چرا کی روش او را همراه تیم ملی به جام جهانی برد و برگرداند؟! حال همین هاشم بیگ زاده ‌و خداداد عزیزی میکروفن به دست شده اند و در هر برنامه ای که حضور پیدا می کنند به دنبال دیده شدن هستند تا برای نسل جوان بیشتر شناخته شوند.

نشستن روبروی هم و “شیشکی” بستن جناب خداداد عزیزی به جناب هاشم بیگ زاده که شاید پولی که از برنامه های تلویزیونی و مجازی دریافت می کنند، حلال تر باشد! اینکه چرا خداداد عزیزی سالهاست از مربیگری چیزی عایدش نشده و با کارشناسی هایی!!! آن هم از نوع بی اخلاقی دنبال پول درآوردن است، فقط می توان تاسف خورد و گفت ای کاش جناب خداداد همانطوری که مربی خوبی نشد و کنار رفت، دنبال کارشناسی هم نمی رفت ‌و همان ” غزال تیز پای” ملبورن باقی می ماند و محبوبیتش را حفظ می کرد؛ نه دنبال از بین بردن محبوبیت که متاسفانه از بین هم رفته است. هاشم هم که نه محبوبیت داشت و نه شهرت و شاید با انتقاد از جواد نکونام و دیگر بزرگان و تحقیر شدن جلو خداداد به شهرت برسد. که بعید است این اتفاق رخ دهد چون خیلی ها این راه را رفتند و به جایی نرسیدند.

حالا ادموند اختر درباره سه هفته پایانی لیگ برتر فوتبال خاطر نشان کرد: استقلال زمان زیادی است که لیگ را به خاطر اتفاقات ابتدای فصل از دست داده. ما لیگ فشرده‌ای داشتیم که تا اینجا تیم پرهوادار و پرشور تراکتور تبریز با هدایت دراگان اسکوچیچ نتایج خوبی گرفته است و در آستانه قهرمانی قرار دارد، اما تنها کسی که می‌تواند جلوی قهرمانی تراکتور را بگیرد کسی نیست جز خداداد عزیزی! عزیزی زیاد حرف می‌زند و بی‌احترامی هم می‌کند. خداداد به گفته خودش کسی را نمی‌شناسد و احتمالاً بعد از صحبت‌های من می‌گوید ادموند اختر را هم نمی‌شناسد، اما من همانی هستم که تو جای من بازیکن تیم ملی شدی! می‌توانی از محمد مایلی‌کهن و نادر فریادشیران بپرسی که چطور جای من آمدی. من به خاطر کل کل مدیریت تیم ملی با باشگاه استقلال، از لیست تیم ملی خط خوردم و خداداد جای من به مسابقات جام ملت‌های آسیا رفت. قلعه‌نویی باهوش بود که خداداد را کنار گذاشت وی با انتقاد شدید از رفتار خداداد عزیزی تصریح کرد: از امیر قلعه‌نویی تشکر می‌کنم که خداداد را از تیم ملی کنار گذاشت. او واقعاً مربی بسیار باهوشی است. قلعه‌نویی خیلی زود متوجه شد با بودن عزیزی در تیم ملی به مشکلاتی می‌خورند. اگر قلعه‌نویی خداداد را از تیم ملی بیرون نمی‌کرد مطمئن باشید تیم ملی با بودن خداداد به جام جهانی نمی‌رفت. خداداد خیلی‌ها را نمی‌شناسد، حتی قلعه‌نویی را !!!

خداداد قد و قامت فنونی‌زاده را داشت خیابان را می‌بست بازیکن پیشین تیم فوتبال استقلال ادامه داد: ما شانس آوردیم عزیزی قد مهدی فنونی‌زاده را ندارد، وگرنه خیابان‌های ایران را می‌بست! خیلی بد است آدمی گذشته‌اش را فراموش کند و بگوید هیچکس را نمی‌شناسد. اگر کسی را نمی‌شناسی چرا در فوتبال هستی؟ پیشنهادی به محمدرضا زنوزی مالک باشگاه تراکتور دارم که در این فوتبال بیشترین هزینه را کرده و متضرر هم شده است. به او می‌گویم در تنها سالی که تیمش در آستانه قهرمانی با اسکوچیچ قرار دارد جلوی خداداد را بگیرد. تنها کسی که می‌تواند قهرمانی را از تراکتور بگیرد خداداد است. به گفته یحیی گل‌محمدی در فوتبال باب شده است که آدم‌های شلوغ کن را به کادر فنی تیم‌ها اضافه کنند. از صحبت‌های گل‌محمدی خوشم آمد و بهترین حرف را زد. به خداداد الکی تریبون می‌دهند:«خداداد گذشته‌اش را فراموش کرده است.»، اختر با بیان این جمله گفت: پیشکسوتان هویت باشگاه‌ها هستند، اما عزیزی بلد نیست به بزرگ‌تر خود احترام بگذارد. وقتی الکی به خداداد تریبون می‌دهند همین می‌شود که خودش را بزرگ بداند و داد و بیداد کند. اگر خداداد قد فنونی‌زاده را داشت خودش را در قد و قواره وزیر ورزش و جوانان می‌دید! قلعه‌نویی واقعاً آدم باهوشی بود که خداداد را از تیم ملی اخراج کرد. بعد از اخراج خداداد از تیم ملی، بدون حاشیه و مقتدر به جام جهانی صعود کردیم. امیدوارم قلعه‌نویی که لیاقتش را دارد به اولین مربی تاریخ فوتبال ایران تبدیل شود که همراه تیم ملی به دور بعدی جام جهانی صعود می‌کند. واقعا تراکتور بدون خداداد قهرمان نمی‌شد؟ روزی که خداداد به تراکتور پیوست، محمدرضا زنوزی مالک باشگاه از او به‌عنوان «حلقه گمشده» تیم یاد کرد؛ تعبیری که قشنگ نشان می‌داد هدف از جذب عزیزی چیست. تراکتور با کسب پیروزی ۲بر یک برابر فولاد خوزستان در یک مسابقه جنجالی و پرحاشیه، یک گام بلند به سمت قهرمانی در لیگ بیست‌وچهارم برداشت و عملا دیگر فقط تشریفات اداری و رسمی شدن ماجرا باقی مانده. با توجه به حواشی هفته‌های گذشته، این مسابقه در فضایی دوستانه شروع شد؛ طوری که میزبان در ورزشگاه بنر خوشامدگویی برای تراکتور نصب کرد و برخی هواداران فولاد هم با مشارکت تماشاگران تبریزی، شعارهای اتحادآمیز سر می‌دادند. حتی اینطور به‌نظر می‌رسید که گزارشگر مسابقه هم به شکلی توجیه‌شده، در حال تمجید از توان فنی تیم مهمان است. این صلح و آشتی اما دیری نپایید و در نهایت بازی ۲تیم در فضایی پر از تشنج به پایان رسید. اغراق نیست اگر بگوییم این بار هم نقش اول ماجراها یا حداقل کسی که بیش از سایرین در کانون حواشی دیده شد، خداداد عزیزی بود. او یک «شلوغ‌کن» است؟ این اولین‌بار نبود که خداداد عزیزی در نقش «یکه‌بزن» تراکتور ظاهر می‌شد. از زمان پیوستن به کادر این تیم تبریزی، عزیزی تا به حال بارها در حال داد و فریاد و ستیز با دیگران دیده شده است؛ از بازیکنان و مربیان تیم حریف تا داوران و البته تماشاگران! شاید نقطه آغاز جنجال‌های اهواز، قطع شدن مانتیور VAR حین بازبینی صحنه مشکوک به خطای پنالتی به سود تیم تبریزی بود. آن اتفاق، قطعا یک نقص بزرگ در مسابقه و رسوایی تمام‌عیار برای مسئولان برگزاری بازی به شمار می‌آمد، اما یکی مثل خداداد عزیزی به‌عنوان سرپرست تراکتور می‌توانست نقش مهمی در حفظ آرامش و دوستانه برگزار شدن بازی داشته باشد؛ اتفاقی که کاملا برعکس شد. خداداد با فلسفه گرفتن حق تیم، حضور پررنگ و تحریک‌آمیزی کنار زمین داشت و حتی در بعضی لحظات به‌نظر می‌رسید می‌خواهد تیم را بیرون بکشد. بعدتر هم که شکل شادی دراگان اسکوچیچ پس از گل دوم تراکتور خبرساز شد، خداداد یک درگیری لفظی با یحیی گل‌محمدی پیدا کرد که این هم به التهاب فضا دامن زد. سکانس پایانی حواشی او در اهواز هم مثل همیشه بود؛ داد و فریاد در تونل ورزشگاه و فیلم‌هایی که در فضای مجازی وایرال شد. گل‌محمدی در نشست خبری بعد از بازی با طعنه به تکالیف عزیزی در تراکتور گفت: «به‌نظر می‌رسد تیم‌ها باید یک سمت جدید به نام شلوغ‌کن به کادرشان اضافه کنند.» این همان نقدی است که از مدت‌ها قبل در مورد شکل کار خداداد در تراکتور مطرح می‌شد. اینقدر ضروری بود؟ 

روزی که خداداد به تراکتور پیوست، محمدرضا زنوزی مالک باشگاه از او به‌عنوان «حلقه گمشده» تیم یاد کرد؛ تعبیری که قشنگ نشان می‌داد هدف از جذب عزیزی چیست. امروز هم باید گفت او دقیقا در همین مسیر پیش رفته. از یزد و اراک تا اهواز، خداداد مدام در حال جار و جنجال دیده شده و این رویکرد شاید به مذاق برخی هواداران تیفوسی تراکتور هم خوش آمده، اما پرسش اینجاست که آیا واقعا تراکتور بدون این کارها قهرمان نمی‌شد؟ سرخپوشان تبریزی از نظر فنی قطعا شایسته‌ترین تیم لیگ امسال بودند و گمان می‌کنیم بدون این همه جنجال هم می‌توانستند جام را ببرند. حالا باید حساب کرد و دید تأثیر شلوغ‌کاری‌های عزیزی در برند تراکتور چه بوده و چقدر تأثیر داشته در اینکه این تیم این اواخر هر کجا رفته، یک داستان جدید به پا شده. نه؛ شاید برایند کار خداداد در تراکتور، آنقدرها به سود نام و اعتبار این تیم نبود. البته که خود دانید...

https://www.asianewsiran.com/u/gtw
اخبار مرتبط
شجاع خلیل‌زاده، مدافع تراکتور درباره حرکت جنجالی که در مقابل تماشاگران در بازی با چادرملو انجام داد، گفت: «شرایط آن بازی اصلاً عادی نبود. من از بازی با استقلال مصدومیتی داشتم که در این دیدار تشدید شد. اگر از کار من سوء برداشتی شد و باعث ناراحتی مردم یزد شدم، عذرخواهی می‌کنم.» پیش از این خلیل‌زاده درباره حرکتی که رو به تماشاگران چادرملو انجام داده بود، گفته بود که درد در «کشاله ران» خود را به نیمکت تیمش اطلاع داده است. با این حال کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال، کاپیتان تراکتور تبریز را به‌دلیل «رفتار غیرورزشی» و با توجه به گذشت باشگاه چادرملو، فقط ۵۰۰ میلیون تومان جریمه کرد.
علی دایی و خداداد عزیزی اگرچه دوستانی بسیار صمیمی هستند ولی یک بار با یکدیگر جر و بحثی داشتند که نزدیک بود کارشان بالا بگیرد.
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید