آسیانیوز ایران؛ سرویس اقتصادی:
سیدمحمد ماهان میرنصیری - در حالی که نمایشگاه توانمندیهای صادراتی جمهوری اسلامی ایران،
موسوم به «ایراناکسپو ۲۰۲۵»، با شور و هیجان در تهران برپا
شده است، و ستاد اجرایی و تیم مترجمان از هیچ تلاشی برای برگزاری
هرچه بهتر این رویداد کوتاهی نکردند، این پرسش جدی مطرح
میشود که آیا این رویداد واقعاً به هدف اصلی خود یعنی توسعه صادرات غیرنفتی و جذب
مشتریان خارجی نزدیک شده، یا همچنان در هیاهوی تبلیغاتی و آمارهای غیرقابل راستیآزمایی
گرفتار است؟ اگر ایراناکسپو را به یک صحنه تئاتر بزرگ تشبیه کنیم، بازیگران داخلی
نقش خود را با شور اجرا میکنند و پردهگردانان با صدای بلند حضور مخاطبان را
اعلام میکنند، اما تماشاگران اصلی، یعنی خریداران خارجی، در حاشیه ماندهاند؛ یا
بهتر بگوییم، تعدادشان چندان نیست که تحسین صحنه را به سود اقتصادی بدل کند.
صحنه
اول:
بازدیدکننده
داخلی مشتری صادراتی نیست!
یکی
از
اصول
اولیه
نمایشگاه
صادراتی،
حضور
خریدار
خارجی
است. صادرات
به
مصرفکننده
داخلی
معنا
ندارد!حال
اگر
بپرسیم
نسبت
این
»خریداران
واقعی«
در
ایراناکسپو
چقدر
است،
با
اعدادی
کمتر
از
انتظار
مواجه
میشویم: بر
اساس آمارهای رسمی و برآوردهای موجود، در سال ۲۰۲۳ مجموع
بازدیدکنندگان از نمایشگاه ایراناکسپو حدود ده هزار نفر اعلام شد، که تنها حدود ۱۳۰۰ نفر از آنان، یعنی
معادل ۱۳ درصد، از کشورهای خارجی بودند. در سال ۲۰۲۴ نیز وضعیت تفاوت
چشمگیری نداشت؛ کل بازدیدکنندگان همچنان حدود ده هزار نفر باقی ماند و تعداد
بازدیدکنندگان خارجی به ۲۳۰۰ نفر رسید که نسبت آنان را به حدود ۲۳ درصد افزایش داد.
در سال جاری، یعنی ۲۰۲۵، با وجود افزایش تبلیغات و ثبتنام
بیش از چهار هزار تاجر خارجی، تخمین زده میشود که از میان دوازده هزار
بازدیدکننده، بین ۲۵۰۰ تا ۳۰۰۰ نفر از خارج از کشور آمدهاند؛
یعنی بین ۲۰ تا ۲۵ درصد کل بازدیدکنندگان. بهعبارت
دیگر، در سه دوره اخیر، بهرغم افزایش نسبی تعداد خارجیها، همچنان دستکم سهچهارم
جمعیت حاضر در نمایشگاه از مخاطبان داخلی تشکیل شدهاند—و این برای یک رویداد
صادراتی، یک تناقض جدی محسوب میشود.
در مقایسه با نمایشگاههایی مانند نمایشگاه مواد غذایی دبی که بیش از
۹۰ درصد بازدیدکنندگان آن از خارج کشور و از حدود ۱۹۰ کشور مختلف هستند
(با بیش از صد هزار بازدیدکننده)، یا نمایشگاه فناوری صنعتی آلمان که حدود ۴۰ درصد از
بازدیدکنندگان آن را میهمانان خارجی تشکیل میدهند (نزدیک به پنجاه هزار نفر در
سال گذشته)، بهوضوح میتوان دریافت که ما همچنان در نخستین پلههای نمایش صادراتی
ایستادهایم؛ آنهم در شرایطی که کشورهای دیگر سالهاست از این پلهها بالا رفته و
به سکوهای اثربخش بینالمللی رسیدهاند
صحنه دوم، مهمان خارجی: چمدانها خالی است!
طبق
اعلام
ستاد
برگزاری،
دولت
جمهوری
اسلامی
ایران
مسئول
تأمین
هزینههای
اقامت،
پذیرایی،
حملو نقل
داخلی
و
خدمات
ترجمه
برای
میهمانان
خارجی
ایراناکسپو
است.
اگر
میانگین
هزینه
حضور
هر
مهمان
خارجی
را
تنها
۱۵۰۰
دلار
فرض
کنیم،
برای
3000
مهمان،
رقمی
در
حدود
۴٫۵
میلیون
دلار
از
منابع
عمومی
صرف
شده
است! در
مقابل،
آمار
دقیقی
از
میزان
قراردادهای
اجراییشده،
ارزآوری
خالص،
یا
بازارهای
جدید
بهدستآمده
منتشر
نشده
است؛ تنها چند تیتر
خبری
با
عباراتی
مبهم
چون
«انعقاد
تفاهمنامه
چند
میلیارد
دلاری»
در
فضای
رسانهای
مانور
داده
میشود.
صحنه سوم: نمایشنامهای با بازیگران اشتباه
ایراناکسپو،
با
ساختاری
کلنگر
و
عمومی،
در
تلاش
است
همهچیز
را
یکجا
نشان
دهد. در
حالیکه
بازار
صادرات،
ماهیتی
تخصصگرا
دارد. به
جای
برگزاری
چنین
شوی
پرخرجی
در
داخل،
میتوان
با
نیمی
از
این
هزینهها:
1.
هیئتهای
صادراتی
تخصصی
به
کشورهای
هدف
فرستاد؛
2.
در نمایشگاههای
بینالمللی
حضور
سازمانیافته
داشت؛
3.
زیرساختهای
دیجیتال
دائم
برای
بازاریابی
B2B ایجاد
کرد؛
4.
دفاتر تجاری
ثابت
در
مناطق
استراتژیک
ایجاد
نمود.
البته که این اقدامات در حال حاضر نیز بهصورت پراکنده و در برخی
نهادها و وزارتخانهها در حال اجراست؛ اما مسأله اصلی، ضعف در انسجام، هماهنگی
و مقیاس اثربخشی آنهاست. اعزام هیئتهای تجاری گاه بدون تحلیل دقیق بازار هدف
صورت میگیرد، حضور در نمایشگاههای بینالمللی عمدتاً نمایشی و فاقد پیگیری حرفهای
است، پلتفرمهای دیجیتال صادراتی اغلب ناکارآمد، غیر بهروز و بدون پشتیبانی
محتوایی مستمر رها میشوند، و دفاتر تجاری نیز گاه صرفا تابلوهایی فاقد مأموریت
عملیاتیاند.
بنابراین، نقد ما نه نادیدهگرفتن تلاشهای موجود، بلکه تأکید بر لزوم
تمرکز، هوشمندسازی و اثربخشی واقعی این ابزارهاست. سرمایهگذاری در این مسیرها
اگر منسجم، هدفمند و مبتنی بر داده باشد، میتواند با نیمی از هزینههای صرفشده
در شویهای پرزرقوبرق داخلی، دهها برابر بیشتر به توسعه صادرات کمک کند.
در
نهایت:
نباید زحمات ستاد اجرایی، تیم برگزاری و دستاورد های ضمنی این را
نادیده گرفتن. تلاش ها به عمدتا خاصلانه هستند اما دقی، هدف گرا و با فایده ی حداکثری نیستند! همافزایی
میان
استانها،
دیدهشدن
برندهای
نوپا،
شکلگیری
شبکههایی
در
اتاقهای
بازرگانی،
و
فرصت
تبلیغات
ملی
برای
برخی
شرکتها، از
نکات
مثبت
ایراناکسپو
است. تا
زمانی
که
نسبت
خریداران
خارجی
افزایش
نیابد،
اثربخشی
قراردادها
ارزیابی
نشود،
و
جایگاه
این
رویداد
در
زنجیره
واقعی
تجارت
خارجی
تعریف
نگردد،
ایران اکسپو کم فایده باقی
خواهد ماند. امیدواریم با تصمیمات درست و همت جمعی ، افتخار و سربلندی نصیب کشور
شود. اما در جهانی
که
تجارت
خارجی
بر
پایه اطلاعات،
دقت،
دادهمحوری
و
فناوری
پیش
میرود،
این
نمایش
بزرگ
با
محتوای
پراکنده،
ممکن
است
بیشتر
شبیه
به
همان
چیزی
باشد
که
شکسپیر
در
توصیف
تراژدیهای
بیثمر
گفت:
"پرگویی و غوغا؛ هیاهویی برای هیچ..."