آسیانیوز ایران؛ سرویس اجتماعی:
کاظم عاشوری گیلده - محقق و نویسنده - در روزگاری که شهرنشینی و مهاجرت به کلانشهرها بهعنوان الگوی موفقیت تلقی میشود، روستاهایی در استان گیلان همچنان با طبیعتی زنده، مردمانی پرتلاش و فرهنگی ریشهدار، به حیات اصیل خود ادامه میدهند. جاییکه برنج نهتنها محصول زمین، بلکه ثمره همبستگی اجتماعی، تلاش خانوادگی و میراث چندصدساله است. در این میان، شالیزارهای گیلان تنها مزرعه نیستند؛ صحنهای هستند از همزیستی انسان با زمین، آب، باران و زمان. استان گیلان، با اقلیم مرطوب و خاک حاصلخیز، از دیرباز مهد کشاورزی، دامداری و صنایع دستی بوده است.
کاشت برنج در گیلان، آیینی فراتر از کشاورزی؛
در میان فعالیتهای اقتصادی گوناگون، کشت برنج جایگاه ویژهای دارد؛ نهفقط از نظر تأمین غذا، بلکه از حیث اجتماعی، فرهنگی و حتی هویتی. فرآیند تولید برنج، در بسیاری از روستاهای گیلان، از نیمه اسفند با آمادهسازی خزانه و بذرگیری آغاز میشود. در بهار، زمانیکه طبیعت گیلان در اوج طراوت است، روستاها جانی دوباره میگیرند. نشاکاران زن و مرد، در کنار یکدیگر پا در شالیزار میگذارند و نهالهای جوان برنج را در خاک نرم و نمناک مینشانند. این صحنه، تنها یک فعالیت کشاورزی نیست؛ جلوهای از آیین و همدلیست که نسل به نسل انتقال یافته است.
زندگی در دل طبیعت
در روستاهای گیلان، زندگی از دل طبیعت جریان دارد. بیدار شدن با صدای خروس، مه صبحگاهی نشسته بر شالیزار، بوی خاک بارانخورده و آفتاب ملایم خزانی، بخشی از روزمرگی مردم این خطه است. در بیشتر خانهها، باغچهای وجود دارد که با سبزیهای معطر، صیفیجات فصلی، درختان انار، نارنج و خرمالو پر شده است. مصرف محصولات تازهی محلی نه تنها ضامن
سلامت خانوادههاست، بلکه بخشی از سبک زندگی پایدار آنان به شمار میرود.
نان از خاک، نه از پلاستیک
در این مناطق، هنوز بسیاری از خانوادهها نان خود را در خانه، و در تنورهای سنتی میپزند. سبزی از باغچه چیده میشود، نه از قفسه فروشگاه. برنج تولیدی، بدون بستهبندیهای تجاری و برندهای صنعتی، مستقیماً از مزرعه به سفره میرسد. این شیوه زندگی، گرچه ساده بهنظر میرسد، اما ریشه در منطق زیستی و فرهنگی دیرینه دارد که انسان را بخشی از طبیعت میداند، نه حاکم بر آن.
روستا؛ با همه سختیها، زنده و ریشهدار
واقعیت آن است که زندگی در روستا، بیچالش نیست. نبود دسترسی مناسب به خدمات پزشکی، محدودیت در امکانات آموزشی، دشواری حملونقل و تغییرات اقلیمی، از جمله مشکلاتی هستند که بسیاری از روستاییان با آن مواجهاند. اما در برابر این دشواریها، مزایایی وجود دارد که نمیتوان نادیده گرفت: آرامش روانی، همبستگی اجتماعی، حس تعلق به زادگاه و رابطه بیواسطه با طبیعت.
نگاه مردم به شهرنشینی
با وجود جذابیتهای ظاهری شهرنشینی، بسیاری از روستازادگان که برای تحصیل یا کار به شهر رفتهاند، هنوز دل در گرو زادگاه خود دارند. برای آنان، بازگشت به روستا، بازگشت به اصل است؛ بازگشت به صداقت، آرامش و ریشه. در گفتوگوهای غیررسمی با اهالی، بارها شنیده میشود که درآمد بالا در شهر، نمیتواند جای خالی هوای پاک، شبهای پرستاره و صدای زندگی را پر کند.
آیندهای با پشتوانه سنت
کارشناسان حوزه توسعه پایدار معتقدند که حفظ سبک زندگی روستایی، تنها از مسیر حمایتهای هدفمند، برنامهریزی در حوزه کشاورزی هوشمند، بهبود زیرساختها و ترویج گردشگری بومی امکانپذیر است. در غیر این صورت، خطر تهیشدن روستاها از نیروی انسانی و مهارتهای بومی، آیندهای نامطمئن برای این مناطق رقم خواهد زد.
جمعبندی
روستاهای گیلان، با تمام زیباییها و چالشهایشان، نمونهای واقعی از زندگی طبیعی و پایدار در جهان معاصر بهشمار میروند. مردمان این مناطق، با صبر، تلاش و دلبستگی، نشان دادهاند که میتوان در دل طبیعت زندگی کرد، از آن آموخت، و با آن همزیست بود. در جهانی که سرعت، مصرفگرایی و تنشهای روانی رو به افزایش است، شاید نگاه به روستا، نه بازگشت به عقب، بلکه گامی به سوی زیستی عمیقتر و انسانیتر باشد.