آسیانیوز ایران / یزد ؛ در حالیکه هفته جهاد کشاورزی بهانهای
برای توجه به مهمترین چالشهای حوزه تولید بومی و زیستبوم روستایی کشور است، یکی
از بحرانیترین مسائل این روزهای استان یزد، موضوع پلمب و پر کردن چاههای آب در باغات
روستایی تحت عنوان حفر غیرمجاز در دشتهای ممنوعه است؛ اقدامی که گرچه با استناد به
قوانین منابع آب صورت میگیرد، اما در عمل، تبعاتی سنگین، چندوجهی و در برخی موارد
غیرقابل بازگشت در پی دارد.
🔍 واقعیت
میدانی؛ نیاز ضروری، نه تخلف هدفمند
در بسیاری از روستاهای یزد، کشاورزان و
باغداران به دلیل خشک شدن قنوات سنتی و قطع یا کاهش شدید جریان آب شهری (در برخی مناطق
تنها دو روز در هفته)، ناچار به حفر چاههایی محدود و اغلب کمعمق در داخل باغات خود
شدهاند. این چاهها برای تأمین حداقلی نیاز شرب، بهداشت و آبیاری درختان کهنسال باغات
سنتی کاربرد دارند.
با این حال، شرکت آب منطقهای در ماههای
اخیر با این استدلال که این چاهها سبب کاهش آبدهی قنوات شدهاند، اقدام به پلمب و
پر کردن تعدادی از آنها کرده است. تصمیمی که اگرچه مبتنی بر ظاهری از قانون است، اما
از جنبههای کارشناسی، زیستمحیطی، معیشتی و حتی شرعی، قابل نقد جدی است.
🚨 تبعات
این تصمیم چیست؟
1. خشکیدن درختان کهنسال و نابودی سرمایههای
طبیعی بومی
2. ایجاد ریزگرد، افزایش دمای موضعی و تضعیف
تنفس اکولوژیک در مناطق روستایی
3. نابودی معیشت سنتی و گسترش مهاجرت از روستاها
به حاشیه شهرها
4. تهدید حضور جمعیت فصلی در ییلاقات و افت اکوسیستم
گردشگری طبیعی
5. افزایش وابستگی به واردات محصولات باغی و
غذایی از خارج استان
🌱 آیا
مصرف آب چاهها واقعاً اتلاف است؟
برخلاف برخی تصورهای رایج، مصرف آب در باغات
نه تنها به هدر نمیرود، بلکه بخش عمدهای از آن وارد چرخه طبیعی حیات میشود:
• حدود ۵۰ درصد از آب مصرفی، مجدداً از طریق
نفوذ به خاک به منابع زیرزمینی بازمیگردد.
• بیش از ۴۰ درصد دیگر، از طریق تبخیر و تعرق
از برگ گیاهان وارد جو شده و نقش مهمی در رطوبتزایی و ایجاد ابر و بارش محلی ایفا
میکند.
در واقع، باغات فعال نقش مهمی در تنظیم
رطوبت، کنترل آلودگی و مقابله با بیابانزایی دارند؛ خشک شدن آنها یک خسارت محیطزیستی
آشکار است.
⚖️ پرسش
کلیدی؛ چرا برخورد با چاه، نه با صنایع پرآبخواه؟
در شرایطی که صنایع پرمصرفی مانند کاشی،
فولاد و پتروشیمی در سطح استان با برداشت گسترده و مستمر از منابع آب زیرزمینی فعالیت
میکنند، آیا تمرکز بر پلمب چاههای محدود روستایی نوعی سیاستگذاری ناعادلانه و ضعیفکُشانه
نیست؟
آیا اولویت قانونی نباید کنترل مصرف در
صنایع غیربومی، پرآببر و فاقد مسئولیت اجتماعی باشد تا باغداران سنتیای که برای نجات
یک درخت گردو بادام ، انار و ....، جان خود را پای قناتها و چاههای کمعمق گذاشتهاند؟
🕌
دیدگاه شرعی: وقتی فقه نیز در کنار باغدار میایستد
از منظر فقه اسلامی نیز، تصرف در منابع
شخصی در صورت عدم ضرر به دیگران، مجاز شمرده شده است.
✅ مقام
معظم رهبری (حضرت آیتالله خامنهای):
«اگر در ملک خودش باشد و موجب ضرر به دیگران
نشود، اشکالی ندارد.»
✅ آیتالله
مکارم شیرازی:
«حفر چاه در زمین شخصی، چنانچه موجب ضرر
قابل توجه به دیگران نشود، اشکالی ندارد.»
✅ آیتالله
سیستانی:
«استفاده از منابع طبیعی برای احیای زمینهای
بایر، در صورت نبود ضرر و تجاوز، نهتنها مجاز، بلکه در مواردی مستحب است.»
در نتیجه، پلمب چاههایی که در زمینهای
شخصی و صرفاً برای نیاز حیاتی باغات بومی و درختان کهنسال حفر شدهاند، نهتنها محل
تأمل از دیدگاه کارشناسی، بلکه محل تردید جدی از منظر شرع و اخلاق است.
✅ پیشنهادات
مشخص:
1. ساماندهی چاههای حفرشده در باغات روستایی
با اعطای مجوز محدود، کنترل مصرف و کنتورگذاری هوشمند
2. توقف برخوردهای موضعی و موردی که منجر به
بیاعتمادی و احساس تبعیض در بین روستاییان میشود
3. اعمال نظارت شدید بر برداشت آب توسط صنایع
بزرگ و پرآبخواه استان
4. تقویت جایگاه سازمان جهاد کشاورزی بهعنوان
مدافع کشاورز در برابر تصمیمات سختگیرانه شرکتهای آب منطقهای
5. توسعه فوری سامانههای آبیاری نوین و حمایت
مالی برای بازسازی قنوات و کاهش وابستگی به چاه
🟩
سخن پایانی:
اگر جهاد کشاورزی، واقعاً جهادگر است، باید
صدای باغدار بومی باشد نه مجری سیاستهای صرفاً فنی و اداری.
اگر قانون، واقعاً حامی منابع است، باید
میان باغدار خرد و مصرفکننده صنعتی تفکیک قائل شود.
و اگر مذهب، معیار تصمیمگیری است، تصرف
محدود در ملک شخصی برای حفظ حیات و طبیعت، نهتنها مجاز بلکه واجب اخلاقی است.
نجات یک درخت گردو و بادام، انار و ...،
نجات یک حلقه از زنجیره حیات در کویر است؛ سیاستگذار این را به یاد داشته باشد.