دوشنبه / ۱۶ تیر ۱۴۰۴ / ۱۳:۲۵
کد خبر: 30668
گزارشگر: 548
۷۹۱
۰
۰
۲
ایران تنها در بحران‌ها

چرا روسیه و چین حاضر به قربانی کردن منافع خود برای ایران نشدند؟!

چرا روسیه و چین حاضر به قربانی کردن منافع خود برای ایران نشدند؟!
تحلیلگران می‌گویند محور ضدغرب متشکل از روسیه، چین، ایران و کره شمالی بیشتر یک اتحاد موقت منفعتی است تا ائتلاف استراتژیک واقعی، چرا که این کشورها در بحران اخیر ایران حاضر به حمایت نظامی از تهران نشدند.

آسیانیوز ایران؛ سرویس سیاسی:

در حالی که ایران با فروش پهپادها و موشک‌های بالستیک به روسیه و ارسال نفت ارزان‌قیمت به چین امیدوار بود در بحران‌های اخیر از حمایت متحدانش برخوردار شود، واقعیت چیز دیگری را نشان داد. حمله اسرائیل و آمریکا به تأسیسات هسته‌ای ایران با سکوت سنگین مسکو و پکن همراه بود. فروش پهپادها و موشک‌های بالستیک ایران به روسیه برای استفاده علیه اوکراین و ارسال نفت با تخفیف‌های قیمتی قابل توجه به چین توسط ایران، در روزهایی بحرانی حملات هوایی اسرائیل و آمریکا فایده‌ای برای تهران در بر نداشت تا تردیدهای جدی در مورد انسجام محور ضد غرب این کشورها بروز کند. زمانی که روسیه در تهاجم نظامی خود به خاک اوکراین از چین، کره شمالی و ایران کمک گرفت، برخی مقام‌های غربی از شکل‌گیری یک محور جدید علیه کشورهای غربی ابراز نگرانی کردند.

اما هیچ‌یک از سه کشور(روسیه، چین و کره شمالی) در زمان جنگ ایران و اسرائیل یا هنگام حمله نیروهای آمریکایی به تأسیسات هسته‌ای ایران، به یاری ایران نشتافتند. چین و روسیه که قدرتمندترین کشورهای این محور هستند، تنها به ابراز محکومیت‌هایی شفاهی علیه اقدام‌های آمریکا اکتفا کردن و از هرگونه کمک مادی و نظامی به ایران امتناع کردند. الکساندر گابویف، مدیر مرکز کارنگی در امور روسیه و اوراسیا، به نیوریورک تایمز گفت: ««هر یک از این کشورها کاملاً منفعت‌طلب هستند و نمی‌خواهند در جنگ‌های یکدیگر درگیر شوند. این کشورها بر خلاف آمریکا و متحدانش لزوماً ساختارها، ارزش‌ها و پیوندهای نهادی مشابه با یکدیگر ندارند.»

محور ضدغرب یا اتحاد منفعتی؟

تحلیلگران بین‌المللی معتقدند آنچه به عنوان "محور ضدغرب" از آن یاد می‌شود، بیشتر یک همکاری موقت منفعتی است تا یک ائتلاف استراتژیک واقعی. روسیه و چین که خود را درگیر جنگ اوکراین و تنش‌های تجاری با غرب می‌بینند، تمایلی به حمایت نظامی از تهران نشان ندادند.

تناقض در روابط راهبردی

جالب اینجاست که همان روسیه‌ای که از ایران پهپاد دریافت می‌کند، اسرائیل را "کشوری روس‌زبان" می‌خواند و چین که مشتری نفت ارزان ایران است، روابط استراتژیک با رقبای منطقه‌ای تهران دارد. این تناقض‌ها نشان می‌دهد که منافع ملی برای این کشورها اولویت مطلق دارد.

آینده نامعلوم همکاری‌ها

با توجه به این تجربه، این پرسش مطرح می‌شود که آیا ایران باید در سیاست خارجی خود تجدید نظر کند؟ آیا همکاری با قدرت‌هایی که حاضر نیستند در بحران‌های حیاتی از تهران حمایت کنند، واقعاً به نفع کشور است؟

این سه کشور نسبت به ایالات متحده، که همواره سعی در تضعیف آن‌ها و زیر سؤال بردن مشروعیت‌شان داشته، خصومت دارند. همچنین دارای برخی روابط راهبردی با یکدیگر هستند و با تجارت متقابل و تبادل فناوری تسلیحاتی، تحریم‌های اقتصادی تحت رهبری آمریکا را دور می‌زنند.مایکل کیمج، استاد تاریخ در دانشگاه کاتولیک آمریکا و مقام پیشین وزارت خارجه ایالات متحده نیز معتقد است: «احتمالاً هماهنگی اندکی میان چین، کره شمالی، ایران و روسیه وجود دارد، به طوری که آن ها حول محور نارضایتی از آمریکا اشتراک نظر دارند و گفتگو می‌کنند اما هماهنگی چندان معناداری با یکدیگر ندارد.»در میان این کشورها، فقط روسیه و کره شمالی دارای پیمان دفاعی متقابل هستند. کره شمالی افزون بر ارسال تسلیحات به روسیه، بیش از ۱۴ هزار نیروی نظامی برای جنگیدن در کنار نیروهای روسی در برابر اوکراین اعزام کرد. رابطه آن‌ها ریشه در گذشته مشترک کمونیستی و جنگ ضد آمریکایی در شبه‌جزیره کره از ۱۹۵۰ تا ۱۹۵۳ دارد، که چینِ تحت رهبری مائو نیز در آن حضور داشت. همین پیشینه تاریخی، پیوندهای نزدیک میان چین و روسیه را نیز توضیح می‌دهد، که یکی از مهم‌ترین روابط دوجانبه برای دولت آمریکا و متحدانش به شمار می‌رود. رهبران دو کشور طی سال‌ها پیوند شخصی برقرار کرده‌اند و دولت‌هایشان تنها چند هفته پیش از حمله تمام‌عیار روسیه به خاک اوکراین در فوریه ۲۰۲۲، از «همکاری بدون محدودیت» خبر دادند.

البته چین همچنان خود را به برخی ارزش‌های بین‌المللی که آمریکا در دوران پیشاترامپ ترویج می‌کرد، پایبند نشان می‌دهد و بر همین اساس از ارسال کمک‌های تسلیحاتی عمده به روسیه در طول جنگ خودداری کرده است. با این حال، بنا به گفته مقام‌های آمریکایی، چین در بازسازی صنایع دفاعی روسیه نقش داشته و یکی از بزرگ‌ترین خریداران نفت روسیه باقی مانده است.اما روسیه و ایران هرگز چنین رابطه‌ای نداشته‌اند. یکی از دلایل آن می‌تواند، مساله دین است. ایران یک حکومت دینی دارد که برای سه حکومت سکولار و سوسیالیستی دیگر، با دیده تردید نگریسته می‌شود. هر دو کشور روسیه و چین، گسترش بنیادگرایی اسلامی را با نگرانی دنبال می‌کنند. شی جین‌پینگ، رهبر چین، اقدامات شدیدی علیه حتی مسلمانان میانه‌رو اتخاذ کرده و برخی مناسک اسلامی را در میان اقوام اویغور و قزاق در شمال‌غرب این کشور سرکوب کرده است. سرگئی رادچنکو، مورخ جنگ سرد در دانشگاه جان هاپکینز نیز به نیویورک تایمز گفت: «هیچ ارزش مشترکی جز کلی‌گویی‌هایی در مورد نظم جهانی چندقطبی بین آنها وجود ندارد، و در عین حال، تضادهای زیادی میان آن‌ها هست که پوتین به آن‌ها اشاره کرده و گفته که روابط او با همسایگان ایران، از جمله اسرائیل و کشورهای عربی، بیش از آن مهم است که فدای دوستی روسیه و ایران شود.»

او افزود: «پوتین بازیگری بدبین و فرصت‌طلب است که فقط به منافع راهبردی‌اش می‌اندیشد، و اگر لازم باشد ایران را قربانی کند، این کار را خواهد کرد. و مطمئناً این احساس در تهران نیز متقابلاً وجود دارد.»چین نیز در جریان مخاصمه نظامی ایران و اسرائیل فقط نظاره‌گر بود. شی جین‌پینگ، رئیس جمهوری چین گفت که همه طرف‌ها «باید برای کاهش تنش تلاش کنند.» زمانی هم که دونالد ترامپ دستور حملات به ایران را صادر کرد، چین به شدت آن را محکوم کرد و آمریکا را به نقض منشور سازمان ملل متهم کرد. اما مانند روسیه، چین نیز کمکی به ایران نکرد. هرچند چین گاهی موضع رسمی در قبال درگیری‌های منطقه اتخاذ می‌کند، اما اغلب سعی دارد بی‌طرف به نظر برسد تا منافع خود را حفظ کند. چین سال‌هاست که روابط خود را با عربستان سعودی و امارات متحده عربی، دو رقیب منطقه‌ای ایران، گسترش داده است.

یک جنگ منطقه‌ای گسترده، واردات نفت چین از این کشورها را به خطر می‌اندازد، بنابراین پکن به دنبال آرام کردن درگیری‌هاست، نه دامن زدن به آن. هدف چین برای ایفای نقش میانجی بی‌طرف در خاورمیانه در مارس ۲۰۲۳ آشکار شد، زمانی که در توافق دیپلماتیک میان ایران و عربستان نقش‌آفرینی کرد. چین همچنین از آن فرصت برای تقویت روابط خود با سوریه، متحد ایران در منطقه، استفاده کرد.

به گفته انریکو فاردلا، استاد دانشگاه ناپل لورینتاله که سابقاً در دانشگاه پکن تدریس کرده، بر این باور است که اکنون که ایران از جنگ تضعیف شده و بشار اسد توسط شورشیان سرنگون شده، چین با احتیاط و دقت در حال ارزیابی شرایط درگیری ایران و اسرائیل است تا ببیند کدام دولت‌ها، گروه‌های سیاسی یا شبه‌نظامیان در منطقه دست بالا را پیدا می‌کنند. اما یون سون، پژوهشگر سیاست خارجی چین در مؤسسه تحقیقاتی استیمسون در واشنگتن، معتقد است که اصطلاح «محور» برای توصیف رابطه چین، روسیه، ایران و کره شمالی همچنان معتبر است. اگرچه این کشورها پیمان دفاعی مشترک ندارند، اما دیدگاه مشترک «ضد آمریکا، ضد غرب و ضد دموکراسی لیبرال» دارند. او افزود: «اتحاد، حتی بدون دفاع متقابل، همچنان یک اتحاد است. اینکه آن‌ها برای یکدیگر نجنگند، به معنای بی‌اهمیت بودن همکاری‌شان نیست. چین فناوری هسته‌ای و موشکی در اختیار ایران قرار داده، جنگ روسیه را تأمین مالی کرده و کره شمالی را زنده نگه داشته است.»

اما یون سون خاطرنشان کرد که حمایت چین از ایران محدود است و مقامات چینی به رهبری دینی ایران اعتماد ندارند. آن‌ها ایران را کشوری «بیش از حد ساده‌لوح، فرصت‌طلب، مردد و ناپایدار در روابط خارجی» می‌دانند. او همچنین افزود که مقامات چینی آگاهند ایران، مانند کره شمالی، کشوری منزوی است و تحت هر شرایطی به چین نیاز دارد حتی اگر گاهی روابط آن‌ها دچار فراز و نشیب شود.

محدودیت‌های روسیه برای حمایت از ایران؛ پوتین: می‌خواهیم بی‌طرف بمانیم

ولادیمیر پوتین، رئیس‌ جمهوری روسیه، در نشست مجمع اقتصادی بین‌المللی سن‌پترزبورگ، دلیل عدم دخالت مستقیم مسکو در حمایت از تهران را توضیح داد. او گفت که با وجود حملات آمریکا به سایت‌های هسته‌ای ایران، روسیه تلاش می‌کند در این بحران بی‌طرف بماند. آقای پوتین تأکید کرد: «تقریبا دو میلیون نفر از کشورهای اتحاد جماهیر شوروی سابق و فدراسیون روسیه امروز در اسرائیل زندگی می‌کنند. اسرائیل امروز تقریباً یک کشور روس‌زبان است. ما همیشه این واقعیت را در سیاست خارجی‌مان در نظر می‌گیریم.»او همچنین به منتقدانی که وفاداری روسیه به متحدانش را زیر سؤال برده‌اند، پاسخ داد و آنان را «تحریک‌کننده» خواند. پوتین خاطرنشان کرد که ۱۵ درصد جمعیت روسیه مسلمان هستند و روابط این کشور با کشورهای عربی و اسلامی از دیرباز دوستانه بوده است. همچنین یادآور شد که روسیه عضو ناظر در سازمان همکاری اسلامی (OIC) است. این سخنان پوتین پس از آن مطرح شد که آمریکا عملیات موسوم به «چکش نیمه‌شب» را اجرا کرد و با بمب‌های سنگرشکن ۱۴۰۰۰ کیلویی، سایت‌های هسته‌ای کلیدی ایران در فردو، نطنز و اصفهان را هدف قرار داد.

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، این حملات را «یک موفقیت خارق‌العاده نظامی» توصیف کرد و مدعی شد که تأسیسات اصلی غنی‌سازی ایران «به‌طور کامل و تمام نابود شده‌اند».در پاسخ، ایران چندین موشک به سوی اسرائیل شلیک کرد.عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، اعلام کرد که ایران تا زمانی که پاسخ متقابل به این حملات ندهد، به هیچ‌گونه مذاکرات صلح یا دیپلماسی باز نخواهد گشت. او افزود: «ما از ابتدا پای میز مذاکره بودیم، این آمریکا و اسرائیل بودند که مذاکرات را منفجر کردند.» پیش‌تر، پوتین پیشنهاد میانجی‌گری برای آتش‌بس میان ایران و اسرائیل را مطرح کرده بود، اما ترامپ این پیشنهاد را رد کرد و گفت: «لطفاً اول بین خودتون میانجی‌گری کنید. بذار روسیه رو اول حل کنیم، بعد به این برسید.»

چرا روسیه وارد جنگ نمی‌شود؟

به نظر می‌رسد که دلایل متعددی برای عدم حمایت نظامی روسیه از ایران وجود دارد:

  • نخست، توافق شراکت راهبردی میان ایران و روسیه شامل بند دفاع متقابل نیست. اگرچه این توافق به دنبال گسترش همکاری‌های دفاعی است، اما هیچ‌یک از دو طرف ملزم به حمایت نظامی از دیگری در صورت حمله نیستند.
  • دوم، روسیه حتی اگر بخواهد به ایران کمک کند یا برایش سلاح بفرستد، منابعش به شدت درگیر جنگ در اوکراین هستند.
  • سوم، مسکو نمی‌خواهد روابط بهبود یافته‌اش با واشنگتن را به خطر بیندازد. هرگونه حمایت از ایران ممکن است روند آشتی با دولت ترامپ را مختل کند.
  • چهارم، درگیری ایران و اسرائیل برای کرملین یک انحراف مفید از تمرکز جهانی بر جنگ اوکراین است. با متمرکز شدن نگاه‌ها بر خاورمیانه، فشارهای آمریکا برای صلح در اوکراین کاهش یافته است.پنجم، کسانی که خواهان حمایت روسیه از ایران هستند، بیشتر چهره‌های حاشیه‌ای هستند. برای نمونه، کنستانتین مالوفیف، تاجر روسی تحریم‌شده که به پوتین نزدیک است، گفته: «وقتش است که به تهران کمک کنیم.» اما چنین اظهاراتی قابل پیش‌بینی است ولی در میان افراد تصمیم‌گیر در نهادهای قدرت در روسیه چنین اظهارنظرهایی چندان مطرح نمی‌شود.

اگرچه ایران در سال‌های اخیر یکی از متحدان مهم روسیه بوده و حتی در جنگ اوکراین برای مسکو سلاح تأمین کرده، اما مواضع سرسختانه‌ای چون سخنان دیمیتری مدودف، معاون شورای امنیت روسیه، بیشتر بخشی از استراتژی رسانه‌ای کرملین هستند تا بازتاب‌دهنده سیاست واقعی. با این حال، کرملین تمایل ندارد بحران بیش از این گسترش پیدا کند. روسیه پس از سقوط رژیم اسد در سوریه در دسامبر گذشته، بخش بزرگی از نفوذ منطقه‌ای خود را از دست داد، و اگر حکومت دوست مسکو در ایران هم سقوط کند، این نفوذ تقریباً به‌طور کامل از بین خواهد رفت.

تلاش پوتین برای میانجی‌گری و گرفتن امتیاز از آمریکا

هفته گذشته، ولادیمیر پوتین با رهبران اسرائیل، ایران، آمریکا، چین و امارات گفتگو کرد. این تلاش‌ها قرار است روز دوشنبه با دیدار با عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، در مسکو ادامه یابد.اگر گزارش‌ها صحت داشته باشند که آمریکا پیشاپیش به تهران درباره این حملات هشدار داده و اعلام کرده که فقط یک‌باره بوده، احتمالاً مسکو نیز از قبل در جریان بوده است. هدف پوتین این است که نقش میانجی را بازی کند و از این بحران بهره‌برداری سیاسی کند. اگر بتواند عراقچی را قانع کند که پاسخ ایران صرفاً نمادین باشد و سپس به مذاکره با آمریکا بازگردد، در واقع یک امتیاز بزرگ از دونالد ترامپ گرفته است. امتیازی که ممکن است در قالب کاهش حمایت آمریکا از اوکراین پرداخت شود.

تحلیل سیاسی آسیانیوز ایران؛

ماهیت واقعی روابط در محور ضد غرب

بررسی رفتار روسیه و چین در بحران اخیر ایران نشان می‌دهد که این روابط بیشتر مبتنی بر منافع مقطعی اقتصادی و سیاسی است تا ارزش‌های مشترک. در حالی که ایران انتظار داشت همانگونه که به روسیه در جنگ اوکراین کمک کرد، مسکو نیز در بحران با اسرائیل از تهران حمایت کند، پوتین ترجیح داد بر منافع روسیه در روابط با اسرائیل و جهان عرب تأکید کند.

تفاوت‌های ساختاری مانع همکاری عمیق

تفاوت در ماهیت نظام‌های سیاسی این کشورها (دینی در ایران، سکولار در روسیه و چین) و نگرانی مسکو و پکن از بنیادگرایی اسلامی، همکاری استراتژیک عمیق را محدود می‌کند. چین به رغم روابط با ایران، سرمایه‌گذاری کلانی در عربستان سعودی و امارات انجام داده است.

محاسبات استراتژیک قدرت‌های بزرگ

روسیه که خود درگیر جنگ اوکراین است، نه توانایی کمک نظامی به ایران را دارد و نه تمایلی به تشدید تنش با غرب نشان می‌دهد. چین نیز که به ثبات منطقه برای امنیت انرژی خود نیاز دارد، ترجیح می‌دهد نقش میانجی را بازی کند تا متحد یک طرف باشد.

آینده روابط ایران با این قدرت‌ها

این تجربه باید زنگ هشداری برای دیپلماسی ایران باشد که نمی‌تواند به حمایت بی‌قیدوشرط این کشورها در بحران‌های حیاتی حساب کند. ایران نیازمند بازنگری در استراتژی اتحادهای خود و تنوع بخشیدن به روابط بین‌المللی است.

https://www.asianewsiran.com/u/gQM
اخبار مرتبط
روسیه به عنوان اولین کشور جهان، حکومت طالبان در افغانستان را به رسمیت شناخت. این تصمیم که پس از ماه‌ها مذاکره و ارزیابی امنیتی گرفته شد، می‌تواند تحولات ژئوپلیتیک منطقه را تحت تأثیر قرار دهد.
در جنگ دوازده‌روزه بین ایران و اسرائیل، هرچند توانمندی موشکی کشورمان قابل‌توجه بود اما ضعف هواپیماهای نیروی هوایی ایران نمایان شد. این بخش مهم نیروی نظامی ایران از فقدان جنگنده‌های مدرن رنج می‌برد و در جنگ اخیر جنگنده‌های پیشرفته F35 اسرائیل در آسمان ایران پرواز کردند. این اتفاق اهمیت برخورداری از ناوگان مدرن جنگنده‌ها را به‌وضوح نشان داد و به همین دلیل، با برقراری آتش‌بس، مقامات کشور به فکر تقویت نیروی هوایی با خرید جنگنده‌های جدید افتاده‌اند. بدین منظور، وزیر دفاع کشورمان به چین سفر کرده و طبق گزارش‌ها، یکی از دلایل این سفر خرید جنگنده‌های چینی چنگدو J10 است.
در رقابتی تنگاتنگ برای جذب استعدادهای علمی جهان، چین بازی را با برگ تازه‌ای آغاز کرده است: وعده‌ی پرداخت‌های چشمگیر، تسهیلات رفاهی بی‌سابقه و حمایت‌های همه‌جانبه برای نخبگان. از استان‌های کمتر شناخته‌شده تا دانشگاه‌های پیشروی ملی چین، همه برای به‌دست‌آوردن دانشمندان و پژوهشگران سراسر دنیا آستین بالا زده‌اند. این موج جدید، بخشی از استراتژی بلندمدت چین برای خودکفایی فناورانه و ارتقای جایگاه علمی خود در سطح جهانی است.
چین با لغو روادید برای شهروندان عربستان سعودی، امارات، قطر، کویت، بحرین و عمان، گامی بلند در جهت تقویت مناسبات اقتصادی و سیاسی با کشورهای نفت‌خیز خلیج فارس برداشت. این اقدام که همزمان با گسترش مبادلات تجاری بی‌سابقه دو طرف انجام شده، می‌تواند چین را به شریک شماره یک منطقه در دوران پسابرجام تبدیل کند.
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید