آسیانیوز ایران؛ سرویس ورزشی:
یدالله پیرهادی، پیشکسوت تکواندو گفته که پدر مبینا نعمتزاده، نفر سوم المپیک ۲۰۲۴ پاریس در جلسهای در هیات تکواندوی تهران، ناگهان به او صورت سیلی زده است: «مبینا نعمتزاده با پدر خود که او را نمیشناختم وارد جلسه شدند. من هم به رسم ادب جلوی پای پدر او ایستادم اما او به یکباره الفاظ بدی به کار برد و به صورت من سیلی زد.» پیرهادی درباره این اتفاق به ایسنا گفته است: «شنبه گذشته یکی از اساتید مربیگری که از دوستان بنده است، از من خواست به دلیل بیماری که برایش پیش آمده به جای او کلاس را برگزار کنم. وقتی به طبقه بالا رفتم دیدم هنوز کسی به کلاس نیامده است. در آنجا مشاهده کردم کلاس زنان را که خانم مهروز ساعی تدریس میکند و یک هفته است حضور ندارد، به مبینا نعمتزاده که هیچ مدرک مربیگری هم ندارد، سپرده و او مربیگری میکند.» پیشکسوت تکواندو گفت: «در آنجا دیدم که مبینا نعمتزاده با یکی از اولیا در حال جر و بحث است. وقتی از او خواستم که سر صدا نکند از الفاظ بدی علیه من استفاده کرد. واقعا خیلی متاسفم که المپیک به این ورزشکار مدال برنز داده در حالی که ادب را رعایت نمیکند.»
از تهدید اولیا تا توهین به مربی ۶۶ ساله
یدالله پیرهادی، پیشکسوت مطرح مربیگری و داوری تکواندوی ایران درباره حادثهای که منجر به سیلی زدن پدر مبینا نعمتزاده به او شده است، مدعی شد: کلاس بانوان را که خانم مهروز ساعی تدریس میکند و یک هفته است حضور ندارد به خانم مبینا نعمتزاده که هیچ مدرک مربیگری هم ندارد، سپرده و او مربیگری میکند! در آنجا دیدم که مبینا نعمت زاده با یکی از اولیا در حال جر و بحث است. وقتی از او خواستم که سر و صدا نکند، از الفاظ بدی علیه من استفاده کرد. پس از این اتفاق، نایب رییس هیات تکواندوی تهران خواست تا جلسهای در اینباره برگزار کنیم. وقتی در جلسه حاضر شدم دیدم مبینا نعمت زاده با پدر خود که او را نمیشناختم وارد جلسه شدند و او به یکباره الفاظ بدی بکار برد و به صورت من سیلی زد! همچنین یکی از اولیای ورزشکاران که با مبینا نعمت زاده درگیری لفظی پیدا کرده بود، درباره این ماجرا گفت: به او گفتم چرا سالن تمرین انقدر کثیف است؟ او در جواب گفت اسمت را بگو تا بگویم پدرت را دربیاورند!
عذرخواهی هادی ساعی از استاد پیرهادی
هادی ساعی با عذرخواهی از استاد پیرهادی درپی اتفاقات اخیر در یکی از کلاسهای تکواندو گفت احترام پیشکسوتان بر همه واجب است. بر همین اساس ضمن دلجویی از این پیشکسوت بزرگوار، حتما موضوع با دقت کافی بررسی و با خاطیان برخورد خواهد شد.
جنجال قبلی نعمت زاده درباره ورود به رشته پزشکی
او پس از آنکه توانست اسمش را بعد از کیمیا علیزاده بهعنوان دومین دختر مدالآور تاریخ ورزش ایران در بازیهای المپیک ثبت کند، از مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران، درخواست کرد مقدمات حضورش در دانشگاه تهران، آنهم بدون کنکور فراهم شود. این درخواست از همان ثانیههای نخست عجیب بود؛ چراکه مطابق با قانون، او بدون یاری خواستن از رئیسجمهور هم میتوانست در هر دانشگاهی که دوست دارد ثبتنام کرده و تحصیلاتش را ادامه دهد. شاید همین تناقض عجیب بود که درخواست مبینا از پزشکیان را بیش از گذشته زیر ذرهبین برد. اگرچه در ساعات نخست، سایر دانشگاهها ازجمله دانشگاه شهید بهشتی و دانشگاه الزهرا، با صدور بیانیههای رسمی اعلام آمادگی کردند تا قهرمان ورزشی ایران را با آغوش باز پذیرا باشند، ولی خواسته غافلگیرکننده مبینا، اندکی بعد از راه رسید. او برای تنویر افکار عمومی هم که شده، خواستهاش را با جزئیات بیشتری مطرح و عنوان کرد نه ورود صرف به دانشگاه بلکه ورود به رشته پزشکی را خواستار شده است. از زمان رسمیشدن این موضوع، چندپارگی در فضای جامعه رخ داد و بسیاری از زیادهخواهی این دختر ۱۹ساله گفتهاند. وی گفته بود قصد دارد با ورود به رشته پزشکی، به رؤیای کودکیاش جامه عمل بپوشاند. این خواسته، ولی بازتاب زیادی داشته و مطابق با بندهای قانونی که از سال ۱۳۶۵ تا به الان وضع و ظاهرا رعایت شده، نامعقول به نظر میرسید.
زوایای پنهان ماجرا
-
چالش مدیریت در هیأت تکواندو
واگذاری غیراصولی کلاسها به افراد فاقد صلاحیت
-
مسائل خانوادگی در ورزش قهرمانی
دخالت افراطی اولیا در امور حرفهای ورزشکاران
-
اخلاق ورزشی
تناقض بین موفقیتهای بینالمللی و رفتارهای غیرحرفهای
پیامدهای احتمالی
- آسیب به وجهه ورزش تکواندوی ایران در سطح ملی و بینالمللی
- شکاف بین نسل قدیم و جدید در جامعه تکواندوکاران
- واکنش فدراسیون: احتمال بررسی تخلفات و صدور حکم انضباطی
سؤالات بیپاسخ
- آیا این درگیری ریشههای قدیمی دارد؟
- چرا یک قهرمان المپیک بدون مدرک مربیگری، کلاس آموزش میدهد؟
- آیا فدراسیون تکواندو درباره این اتفاق موضع گیری خواهد کرد؟
حتما اهالی ورزش از بی ادبی مبینا نعمتزاده و پدرش در مواجهه با یکی از پیشکسوتان تکواندو باخبرند. شرح آنچه اتفاق افتاده جز درد و رنج و یأس چیزی را اضافه نخواهد کرد. با اینحال باید گفت که این دخترک تازه به دوران رسیده و پدرش محصول سیستم سلبریتی پرور و ورزشکار سالاری است که «غورههای مویز شده» را به صدر مینشاند و چنان «لیلی به لالای» ایشان میگذارد که خدا را بنده نیستند وخیال میکنند چه «تخم دو زرده»ای گذاشتهاند. اگر اینان جربزه یکی مثل مایکل فلپس را داشتند و صاحب بیست و چند طلای المپیک بودند حتماً بر گرده ۹۰ میلیون نفوس این مملکت سوار شده و از همه «کولی» میخواستند. این نو دولت های از هول حلیم در دیگ افتاده، همانهایی هستند که با یک مدال برنز طلب نشستن در میان نخبگان علمی مملکت را داشتند. آدمهایی که خوب بلدند در این آشفته بازار «خر کریم را نعل بزنند» و پروای هیچ کس و هیچ جایگاهی را نداشته باشند. دخترک از جای در رفته و پدرش را رها کنید. آن ها ثابت کردهاند که حد و اندازهشان چقدر است. خانه مدتهاست که از پای بست ویران شده اگرنه هر قورباغهای جرات نمیکرد هر طور دلش بخواهد ابوعطا بخواند.