دوشنبه / ۲۷ اَمرداد ۱۴۰۴ / ۰۰:۴۳
کد خبر: 31750
گزارشگر: 548
۲۴۹۲۳
۹
۱
۷
مشاور نتانیاهو: حمله نکردن «خودکشی» است

سناریوهای احتمالی جنگ دوم ایران و اسرائیل

سناریوهای احتمالی جنگ دوم ایران و اسرائیل
تنش ایران و اسرائیل به نقطه انفجار نزدیک می‌شود! تحلیلگران هشدار می‌دهند که آتش‌بس فعلی میان تهران و تل‌آویو شکننده است و هر دو طرف در حال آماده‌سازی برای جنگی خونین‌تر هستند. با افزایش تحرکات نظامی و تهدیدهای متقابل، خاورمیانه بار دیگر در آستانه یک بحران بزرگ قرار گرفته است. پوریا زرشناس در این مقاله این مسئله را از جهات مختلف بررسی کرده است.

آسیانیوز ایران؛ سرویس سیاسی:

 

پوریا زرشناس

 

 

 

 

 

 

 

پوریا زرشناس - دکترای اقتصاد انرژی های تجدیدپذیر

پس از پایان جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل، منطقه همچنان در تنش شدید به سر می‌برد. هر دو طرف در حال بازسازی نیروهای خود هستند و زمزمه‌های درگیری مجدد به گوش می‌رسد. تحلیلگران هشدار می‌دهند که این آتش‌بس شکننده است و هر لحظه ممکن است آتش جنگ دوباره شعله‌ور شود.

اسرائیل در حال آماده‌سازی برای "جنگ دوم"!

رسانه‌های اسرائیلی از افزایش تولید تسلیحات و تمرینات نظامی خبر داده‌اند. مقامات تل‌آویو تاکید کرده‌اند که اگر ایران تهدید هسته‌ای خود را ادامه دهد، حمله پیش‌دستانه تنها گزینه باقی‌مانده است. اما آیا ایران اجازه خواهد داد اسرائیل ابتکار عمل را در دست بگیرد؟

ایران: از موشک‌باران تا بازسازی توان دفاعی

جمهوری اسلامی پس از حملات اخیر، به سرعت در حال تقویت پدافند هوایی و موشکی خود است. همکاری با چین برای دریافت سامانه‌های دفاعی پیشرفته، نشان‌دهنده عزم تهران برای مقابله با هر حمله آینده است. اما آیا این اقدامات کافی خواهد بود؟

نقش تعیین‌کننده آمریکا در معادله جنگ

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، بارها هشدار داده که در صورت ازسرگیری برنامه هسته‌ای ایران، واشنگتن بار دیگر وارد عمل خواهد شد. اما آیا آمریکا حاضر است درگیر جنگی تمام‌عیار با ایران شود؟ پاسخ این سوال می‌تواند آینده خاورمیانه را تغییر دهد. یک ماه و نیم پس از پایان «جنگ ۱۲ روزه» اسرائیل و ایران، پیامد‌های این جنگ تا حدودی مشخص شده است. به نظر می‌رسد که اکنون دو طرف هر دو طرف در حال بسیج نیروها و متحدان هستند و چه در تهران و چه در تل‌آویو، زمزمه‌ها درباره احتمال ازسرگیری درگیری به گوش می‌رسد. «فرانس ۲۴» روز گذشته طی گزارشی تحلیلی به پیامد‌ها و خسارات حملات ایران به اسرائیل در جریان این جنگ پرداخت و اعلام کرد که به‌رغم سانسور اسرائیل، تحلیلگرانش موفق به شناسایی و مکان‌یابی ۳۶ نقطه برخورد موشک‌های ایرانی در اسرائیل شده‌اند.

یک مقام ارشد نظامی اسرائیل که دفتر او در فاصله چندصد متری یکی از این نقاط برخورد قرار دارد روز سه‌شنبه به هفته‌نامه فرانسوی «اکسپرس» گفت: «می‌توانید ببینید فقط یک موشک بالستیک ایرانی چه خسارتی به تل‌آویو زده، ساده است؛ اگر ایران همچنان تهدیدی حیاتی برای کشور ما باقی بماند، جلویش را خواهیم گرفت. اگر بخواهند ما را بکشند، ما زودتر آن‌ها را خواهیم کشت.» به گزارش این هفته‌نامه فرانسوی، با گذشت ۴۵ روز از این درگیری بی‌سابقه، ایران و اسرائیل آماده‌سازی نیروها و متحدان خود را برای فصل دوم جنگ آغاز کرده‌اند.

دالیا شیندلین، پژوهشگر اندیشکده «بنیاد قرن» (The Century International Foundation) و متخصص افکار عمومی اسرائیل گفت: «مانع روانی حمله مستقیم میان ایران و اسرائیل در کمتر از دو سال، سه بار شکسته شده است. این یعنی حالا همه گزینه‌ها از جمله آغاز دوباره درگیری‌ها روی میز است. علاوه بر این، همه می‌دانند موفقیت‌های [اسرائیل در ایران] قابل توجه بوده، اما تاثیر آن‌ها محدود مانده است و همین موضوع موجب وضعیتی بالقوه انفجاری شده است.» در حالی که ایران و اسرائیل وارد مرحله‌ای از سکوت و توقف درگیری‌های نظامی شده‌اند، هشدارها درباره شکنندگی آتش‌بس و احتمال ازسرگیری حملات شدت گرفته است. کارشناسان بین‌المللی، رسانه‌های داخلی و تحلیلگران اسرائیلی آتش‌بس را تاکتیکی و موقتی می‌دانند؛ برخی حتی وقوع حمله مجدد تا یک هفته آینده را پیش‌بینی کرده‌اند. آیا منطقه در آستانه شعله‌ور شدن دوباره است؟

از آتش تا آتش‌بس

با پایان هر چالش جدی و هر تنازعی، ارزیابی دستاوردها و ضعف‌های احتمالی یکی از طبیعی‌ترین اقداماتی است که هر ساختار قوام یافته‌ای به دنبال انجام آن است. در جنگ ۱۲ روزه اخیر هم، ایران توانست دستاوردهای قابل‌توجهی را به نفع خود ثبت کند. ایران هم پاسخ حملات دشمن را در عرصه میدانی داد، هم اتحاد ملی و انسجام اجتماعی را در بالاترین سطح نمایان کرد و هم افکار عمومی بین‌المللی را با خود همراه ساخت.  برخلاف تصور اسرائیل د دولت آمریکا، نه تنها آتش اعتراضات مردم شعله‌ور نشد، بلکه نشانه‌هایی از انسجام ملی و اتحاد عمومی در میان اقشار مختلف شکل گرفت. ایرانیان از هر قشر و گروه و دسته‌ای از تمامیت ارضی کشور دفاع کردند و پشت دولت و کشورشان ایستادند. طی دو هفته گذشته، تنش نظامی میان ایران و اسرائیل به اوج رسید. تبادل حملات موشکی و پهپادی و تهدیدهای متقابل، فضای خاورمیانه را به‌شدت امنیتی کرد. در پاسخ به حملات اسرائیل به تاسیسات حساس ایران، تهران در دفاع از خود، ضرباتی را به اسرائیل وارد کرد. در نهایت، آتش‌بسی غیررسمی از بامداد دوشنبه (۳ تیر) آغاز شد اما گزارش‌هایی از پرتاب چند موشک در همان ساعات ابتدایی آتش‌بس نیز منتشر شد. موضوعی که گویا دلیلش سوءتفاهم طرفین درباره ساعت شروع آتش‌بس بود.

آتش‌بس را باور نکنید

درباره این آتش‌بس و آینده آن اما تحلیل‌های مختلفی ارائه شده است. مثلا ابراهیم متقی، تحلیلگر شناخته‌شده روابط بین‌الملل و استاد دانشگاه تهران، در گفت‌وگو با صداوسیما نسبت به دوام این آتش‌بس ابراز بدبینی کرد و گفت: «اسرائیل تا یک هفته دیگر دوباره به ایران حمله نظامی خواهد کرد.» او با اشاره به تجربه تاریخی اقدامات نظامی اسرائیل افزود: «آمریکا و اسرائیل با آتش‌بس به دنبال تجدید قوا هستند. گام اول، اقدامات غافلگیرکننده خواهد بود و گام دوم عملیات تخریبی.» دیگر تحلیلگران در رسانه‌های داخلی نیز بر این باورند که آتش‌بس فعلی، صرفاً یک وقفه برای بازسازی و طراحی عملیات‌های بعدی است و تضمینی برای صلح نیست.

آماده‌باش اسرائیل، ادامه جنگ در سایه

رسانه‌های اسرائیلی از جمله والا نیوز، گلوبز و کالکالیست گزارش داده‌اند که ارتش این کشور در حال آماده‌سازی برای "جنگ دوم" است. به گفته آن ها مقامات نظامی اسرائیل از افزایش تولید تجهیزات نظامی، تمرینات نظامی گسترده، و برنامه‌ریزی برای عملیات پیشگیرانه در صورت بازگشت حملات خبر داده‌اند.

غنی‌سازی دوباره اورانیوم 

از سوی دیگر، جمهوری اسلامی ایران بارها اعلام کرده است که قصد دارد بار دیگر غنی‌سازی اورانیوم را از سر بگیرد. عباس عراقچی روز چهارشنبه در گفتگو با تلویزیون دولتی ایران بار دیگر تایید کرد که حملات آمریکا و اسرائیل به تاسیسات هسته‌ای ایران به آن‌ها آسیب رسانده است و حملات به این تاسیسات را «بزرگترین نقض قوانین بین‌الملل» و «نقض واقعا نابخشودنی» دانست. دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا روز چهارشنبه مدعی شد که با ایالات متحده حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران و جلوگیری از دستیابی تهران به سلاح هسته‌ای جلوی جنگ‌ در خاورمیانه را گرفته است و گفت که اگر ایران مجددا برنامه هسته‌ای خود را آغاز کند، آمریکا دوباره به آن حمله خواهد کرد.

آقای ترامپ گفت: «ما با جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای، جلوی جنگ در خاورمیانه را گرفته‌ایم. آن‌ها می‌توانند بگویند که توانایی شروع دوباره [برنامه هسته‌ای] را دارند، اما این برای آن‌ها کار بسیار خطرناکی است. چون به محض این که آغاز کنند، ما باز می‌گردیم. فکر می‌کنم متوجه این موضوع هستند و فقط حرف [آغاز دوباره] را می‌زنند.» رئیس‌جمهوری آمریکا افزود: «ما جلوی جنگ‌های زیادی در خاورمیانه را گرفته‌ایم. ببینید با ایران چه کردیم. ایران عامل نفرت‌پراکنی بود، جایی بسیار بد و من فکر می‌کنم در سال‌های آینده بسیار متفاوت خواهند بود.»

فضای به‌شدت تهاجمی

بر اساس گزارش پنتاگون، حملات هوایی اسرائیل و آمریکا، برنامه هسته‌ای ایران را چند ماه به تعویق انداخته‌اند. همین مساله موجب شده راست‌گرایان اسرائیلی برای «تمام کردن هرچه‌ سریع‌تر کار» خواستار حملات مجدد به تهران شوند. یکی از مشاوران بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل به «اکسپرس» گفت: «اگر اسرائیل به ایران حمله پیش‌دستانه نکند، به منزله خودکشی است. ایرانی‌ها خودشان هم می‌گویند اسرائیل کشوری به وسعت هیروشیما است و فقط یک بمب اتمی کافی ا‌ست تا از روی نقشه محو شود.»

رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی هشدار داده که ایران ممکن است تا سه یا چهار ماه دیگر غنی‌سازی اورانیوم را از سر بگیرد. بنابر این گزارش، آقای نتانیاهو روز ۱۱ ژوئیه اعلام کرد که ۶۰ روز منتظر خواهد ماند تا تحول وضعیت هسته‌ای ایران را بررسی کرده و سپس درباره «گام بعدی» تصمیم بگیرد. نگرانی دیگر در تل‌آویو، توانمندی موشکی ایران است. اگرچه سامانه «گنبد آهنین» حدود ۹۰ درصد حملات موشکی به اسرائیل را رهگیری کرد، اما ۱۰ درصد باقی‌مانده از آن عبور کرده و خسارات قابل توجهی به بار آوردند.

یک افسر ارشد نظامی اسرائیل به این هفته‌نامه فرانسوی گفت: «در جریان همین جنگ ۱۲ ‌روزه، ایران بیش از ۵۰۰ موشک بالستیک به سمت اسرائیل شلیک کرد و برنامه‌ریزی کرده بود تا به ۱۰ هزار یا حتی ۲۰ هزار موشک برسد. اگر حالا وارد عمل نشویم و دو سال صبر کنیم تا ببینیم حمله می‌کنند یا نه، دیگر قادر به دفاع نخواهیم بود. هیچ سامانه پدافندی در جهان نمی‌تواند با چنین حجمی مقابله کند. اگر حالا نجنگیم، بعدا خواهیم مرد. پس بهتر است همین حالا بجنگیم.»

ایران از آن زمان تا کنون شاهد موجی از انفجارهای مشکوک و «توضیح‌ناپذیر» بوده است و تقریبا هر روز یکی یا دو انفجار، اغلب در مکان‌های حساس مانند پالایشگاه‌ها یا انبارهای نظامی رخ‌ داده‌اند. اگرچه تهران برای خودداری از تایید فرضیه «نفوذ گسترده» اسرائیل، تاکنون از متهم کردن مستقیم این کشور خودداری کرده است، اما، مقامات ایرانی در گفتگو با نیویورک‌تایمز گفتند که این انفجارها را «اتفاقی» نمی‌دانند و برخی معتقدند این حوادث عمدی‌اند و اسرائیل پشت آن‌هاست. پس از اعلام آتش‌بس، دیوید بارنئا رئیس موساد طی بیانیه‌ای کم‌سابقه، ضمن تایید حضور ماموران این نهاد در ایران، گفت: «همان‌طور که تاکنون بودیم، همچنان آنجا خواهیم بود.» جمهوری اسلامی ایران پس از جنگ ۱۲ روزه به پاکسازی گسترده نیروهای داخلی مشکوک به جاسوسی روی آورده و نتیجه این پاکسازی، صدها بازداشت، محاکمه‌های شتاب‌زده و شمار بی‌سابقه‌ای از اعدام‌ها در زندان‌ها است.

اعدام یک «دانشمند هسته‌ای»

جمهوری اسلامی ایران در آخرین اقدام روز چهارشنبه روزبه وادی، دانشمند هسته‌ای را به اتهام «جاسوسی برای موساد» اعدام کرد. بنابر اعلام کانال تلگرامی «خبرنامه امیرکبیر»، آقای وادی دانش‌آموخته مقطع دکتری مهندسی هسته‌ای با گرایش «رآکتور» از دانشگاه صنعتی امیرکبیر بوده است. این کانال تلگرامی نوشت: «بررسی سوابق علمی و حرفه‌ای این فرد نشان می‌دهد که روزبه وادی از اعضای پژوهشگاه علوم و فنون هسته‌ای وابسته به سازمان انرژی اتمی ایران بوده است. او در سال ۱۳۹۰ مقاله‌ای مشترک با دو متخصص برجسته هسته‌ای، عبدالحمید مینوچهر و احمد ذوالفقاری، منتشر کرده بود؛ افرادی که بعدها در جریان جنگ ۱۲ روزه کشته شدند.» قوه قضائیه ایران مدعی شده که آقای وادی «اطلاعات یکی از دانشمندان هسته‌ای ایران» که در حملات اسرائیل کشته شد را در اختیار موساد قرار داده است.

امیر حاتمی، فرمانده کل ارتش ایران روز یکشنبه سوم اوت در جمع فرماندهان نیروی زمینی هشدار داد که «نباید دشمن را دست‌کم گرفت و تهدید آن را تمام‌‌شده تلقی کرد.» او همچنین تاکید کرد که «قدرت موشکی و پهپادی ایران همچنان پابرجا و آماده عملیات است.» و افزود که «همان‌گونه که تا لحظه آخر تحمیل آتش‌بس به دشمن حملات را ادامه دادیم، اکنون نیز باید آمادگی را حفظ کنیم.» اران اتزیون، رئیس پیشین شورای امنیت ملی اسرائیل گفت: «ایرانی‌ها اکنون در موضع کاملا تهاجمی قرار دارند. غرور ملی‌شان آسیب دیده و می‌دانند که موضع تدافعی سال‌های اخیر دیگر پاسخ‌گو نیست.»

شتاب بی‌سابقه در مسابقه تسلیحاتی

به گزارش اکسپرس، درست پس از اعلام آتش‌بس، بنیامین نتانیاهو راهی واشنگتن شد و درخواست دریافت موشک‌های پدافندی و مهمات پیشرفته را از آمریکا مطرح کرد. دونالد ترامپ هیچ مخالفتی با این درخواست نکرد. آقای ترامپ در پایان ژوئیه هشدار داد: «ایرانی‌ها سیگنال‌های بسیار بد و تهاجمی ارسال می‌کنند. نباید چنین کنند. ما توانمندی‌های هسته‌ای آن‌ها را نابود کردیم و اگر دوباره شروع کنند، سریع‌تر از آن‌که بتوانید انگشتتان را بلند کنید، نابودشان می‌کنیم.» ایران نیز بی‌سر‌و‌صدا در بازار تسلیحات فعال شده است و گزارش‌هایی از درخواست ایران از چین برای سامانه‌های پدافند هوایی و جنگنده‌های J10-C منتشر شده است. «میدل‌ایست‌آی» (Middle East Eye) در گزارشی ادعا کرد که چین پس از جنگ ۱۲ روزه، در ازای دریافت نفت، سامانه‌های موشکی پدافندی زمین‌به‌هوای پیشرفته مانند HQ 9B را به ایران تحویل داده است.

تهران در پی بازسازی توان دفاعی پس از جنگ ۱۲ روزه؛ آیا ایران ناامید از روسیه به چین روی آورده است؟

البته سفارت چین در اسرائیل رسما این گزارش‌ها را «نادرست و خلاف واقع» خواند و تاکید کرد که «چین هرگز به کشورهای درگیر جنگِ سلاح صادر نمی‌کند» و کنترل بسیار سخت‌گیرانه‌ای بر صادرات اقلام دوگانه (نظامی و غیرنظامی) اعمال می‌کند. اران اتزیون گفت: «با وجود موفقیت‌های عملیاتی، در اسرائیل احساس ناامنی عمیقی حاکم است. ایران توانست خسارات قابل توجهی در خاک ما وارد کند و اسرائیلی‌ها حالا می‌دانند که ایران نه حزب‌الله است، نه حماس و نه حتی سوریه؛ ایران یک قدرت مهم منطقه‌ای است که می‌تواند خیلی سریع توان نظامی‌اش را بازسازی کند و در حال همکاری با چین برای ارتقای فناوری و سامانه‌های پدافندی‌ است.»

طرفین در حال بسیج متحدان

به گزارش روزنامه «اسرائیل هیوم»، بنیامین نتانیاهو در سفر به واشنگتن در ابتدای ژوئیه، از دونالد ترامپ برای حمله مجدد به ایران درصورت لزوم، چراغ سبز دریافت کرده است. چنین چراغ سبزی تضمینی حیاتی برای ارتش اسرائیل است. زیرا، اگرچه این ارتش در ماه ژوئن تقریبا بدون مقاومت عملیات انجام داد، اما ذخایر نظامی‌ آن پس از جنگ‌های اخیر علیه حزب‌الله و حماس به شدت آسیب دیده است. در ایران، مانورهای منطقه‌ای با شدتی تازه از سر گرفته شده‌اند. تهران در تلاش است که «محور مقاومت» به شدت تضعیف شده را دوباره فعال کند. به گزارش اکسپرس، در هفته‌های اخیر، چندین نشست بین فرماندهان ایرانی و نمایندگان گروه‌های همسو با جمهوری اسلامی ایران برگزار شده است.

امتناع حزب‌الله در لبنان از تحویل سلاح

بنابر این گزارش نمایندگان حزب‌الله، حوثی‌ها، حماس، جهاد اسلامی فلسطین، ائتلاف حشد‌الشعبی عراق، و همچنین دو گروه اسلام‌گرای تندرو از عربستان سعودی و بحرین در اوایل ژوئیه در بغداد گرد هم آمدند. پس از این نشست، دوباره درگیری‌ها میان این گروه‌ها و دولت‌های میزبانشان از سر گرفته شد. حزب‌الله در لبنان از تحویل سلاح امتناع کرده و در تلاش است حضور خود را در جنوب کشور احیا کند. این موضوع منجر به حملات هوایی تقریبا هرروزه اسرائیل شده است. عباس عراقچی روز چهارشنبه مدعی شد که «بر اساس اطلاعات موجود، آسیب‌های جنگ اخیر ترمیم شده، حزب‌الله مجددا سازماندهی شده، نیروهای خود را مستقر کرده و فرماندهان جایگزین شده‌اند.» آقای عراقچی گفت: «تصمیم‌گیری نهایی در مورد اقدامات آتی با خود حزب‌الله است و ما به عنوان یک حامی، عمل می کنیم ولی در تصمیم‌گیری آن‌ها دخالت نمی‌کنیم.»

فرماندهی مرکزی ایالات متحده (سنتکام) در اواسط ژوئیه اعلام کرد که مقام‌های یمنی ۷۵۰ تن تجهیزات نظامی را که از ایران برای حوثی‌ها ارسال شده بود، ضبط کرده‌اند. این تجهیزات شامل موشک‌های کروز، موشک‌های ضدکشتی و ضدهوایی، و همچنین موتورهای پهپاد بود. یک منبع نظامی اسرائیل به اکسپرس گفت: «تهدید نیروهای نیابتی ایران امروز نسبت به دو سال پیش ضعیف‌تر شده است، اما ما اطلاعات بسیار دقیقی درباره طرحی برای احیای این تهدید داریم. این اقدام در حد حمله‌ای شبیه ۷ اکتبر، اما این‌بار از تمام جبهه‌ها خواهد بود و از سوی حماس، حزب‌الله، شبه‌نظامیان سوری و حتی از اردن انجام خواهد شد. او افزود: «همچنین می‌دانیم ایران برخی گروه‌های تروریستی را تشویق کرده است که از خاک مصر علیه ما اقدام کنند.»

تصمیمات استراتژیک تهران در گرو بازگشت توانایی‌هاست

این هفته، فرانسه، آلمان و بریتانیا با تهدید به اعمال مجدد تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران، فشار را افزایش دادند. روز چهارشنبه، وزرای امور خارجه فرانسه، آلمان و بریتانیا اعلام کردند که آماده‌اند تا مکانیسم «بازگشت سریع» را در پایان ماه فعال کنند، اما در صورت تمایل ایران به بازگشت جدی به میز مذاکره، این گزینه را برای به دادن فرصتی دیگر به دیپلماسی حاضرند به تعویق بیندازند.آن ها در نامه‌ای به دبیرکل سازمان ملل نوشتند: «ما روشن کرده‌ایم که اگر ایران آماده دستیابی به یک راه‌حل دیپلماتیک قبل از پایان ماه اوت نباشد یا از فرصت تمدید استفاده نکند، ما آماده خواهیم بود تا مکانیسم بازگشت سریع تحریم‌ها را فعال کنیم.» مکانیسم «اسنپ‌بک» در توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ گنجانده شد که به هر یک از کشورهای گروه ۵+۱ (پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل به علاوه آلمان) اجازه می‌دهد در صورت عدم پایبندی قابل توجه تهران به توافق، تحریم‌های اعمال شده توسط شورا علیه ایران بین سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ را دوباره برقرار کنند.

مسئله مکانیسم ماشه

این مکانیسم از طریق شورای امنیت فعال می‌شود، اما اعضای دائم آن نمی‌توانند با وتو مانع آن شوند و ایران را بدون سپر دیپلماتیک چین یا روسیه در معرض خطر قرار دهند. از آنجایی که ایالات متحده از توافق خارج شد، فقط فرانسه، آلمان یا بریتانیا می‌توانند آن را فعال کنند. اما جدول زمانی کوتاه است: گزینه انجام این کار در ۱۸ اکتبر، ۱۰ سال پس از «روز تصویب» توافق، منقضی می‌شود. این تحریم‌ها شامل تحریم کامل تسلیحاتی، ممنوعیت کامل غنی‌سازی اورانیوم، ممنوعیت آزمایش موشک‌های بالستیک با قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای و ممنوعیت انتقال فناوری و کمک‌های فنی در حوزه موشکی است. علاوه بر این، مسدود کردن دارایی‌ها و ممنوعیت سفرهای بین‌المللی را برای مقامات و نهادهای ایرانی اعمال می‌کند و به کشورها اجازه داده می‌شود هواپیماهای باری و کشتی‌های شرکت ملی کشتیرانی ایران را برای یافتن کالاهای ممنوعه بازرسی کنند.

یک مقام ارشد ایرانی احتمال فعال کردن مکانیسم ماشه توسط قدرت‌ها را «یک تهدید وجودی» توصیف کرد. او به روزنامه بریتانیایی تلگراف گفت: «جمهوری اسلامی نه از نظر اقتصادی و نه از نظر نظامی توانایی مقاومت در برابر بازگشت تحریم‌های سازمان ملل را ندارد. این باعث خواهد شد که مردم دوباره اعتراض کنند و این بار می‌تواند متفاوت باشد.» یکی دیگر از مقامات ارشد ایرانی افزود: «تحریم‌ها از جنگ مخرب‌ترند. شورای عالی امنیت ملی از ریاست جمهوری خواسته است تا قبل از اینکه خیلی دیر شود، راهی برای مذاکره پیدا کند.»

مسئله بحران آب

در واقع، در حال حاضر جمهوری اسلامی با مجموعه‌ای از بحران‌های پیچیده روبه‌روست؛ احتمالا برجسته‌ترین این بحران‌ها این روزها بحران آب است. روز چهارشنبه، مسعود پزشکیان، رئیس جمهوری ایران، در جلسه کابینه، به کنایه‌ای از بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر، در مورد احتمال کمک اسرائیل به مردم ایران پس از سقوط رژیم، پرداخت. نتانیاهو در یک پیام ویدیویی به زبان فارسی خطاب به مردم ایران قول داد که اسرائیل پس از «رهایی» ایران از حکومت فعلی، به حل کمبود شدید آب کشور کمک خواهد کرد. پزشکیان خود علنا ناتوانی ایران در هر دو موضوع، آب و مذاکرات هسته‌ای، را بیان کرد. رئیس جمهور در سخنرانی خود در اوایل این هفته اذعان کرد: «شما می‌خواهید بجنگید؟ خب، شما جنگیدید، اما آن ها به ما ضربه زدند. اگر تأسیسات هسته‌ای را بازسازی کنیم، آنها دوباره به آنها حمله خواهند کرد. اگر وارد مذاکره نشویم، چه کاری می‌توانیم انجام دهیم؟» او در مورد بحران آب نیز گفت: «ما آب نداریم، زیر پایمان آب نداریم، و پشت سدهایمان آب نداریم. پس بگویید چه کار کنیم؟»

واکنش روزنامه کیهان

در واکنش به اظهارات پزشکیان سردبیر روزنامه محافظه‌کار کیهان، اظهارات او را نتیجه «جهل» خواند و افزود که امیدوار است سخنان پزشکیان فقط یک «اشتباه زبانی» باشد. خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نیز به رئیس جمهوری حمله کرد و نوشت: «وقتی دشمن این چیزها را می‌شنود، چه تصمیمی می‌گیرد و چه تصویری از ایران در ذهنش می‌سازد؟ واضح است که فقط تصویری از ضعف ایران است.» شکی نیست که برنامه هسته‌ای ایران در جنگ ۱۲ روزه به شدت آسیب دیده است؛ خود ایرانی‌ها، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، ایالات متحده و کشورهای منطقه همگی به این موضوع اذعان دارند. اما دو عامل نگران‌کننده همچنان باقی است: اول، انگیزه جمهوری اسلامی ایران برای پیشبرد مسئله هسته‌ای تنها پس از آن افزایش یافته که بازدارندگی متعارف آن به شکست انجامیده است. دوم، ایران ذخیره‌ای بیش از ۴۰۰ کیلوگرم (۸۸۰ پوند) اورانیوم غنی‌شده تا ۶۰ درصد دارد که برای چندین کلاهک هسته‌ای پس از غنی‌سازی بیشتر کافی است، حتی اگر این کار در تأسیساتی با پیچیدگی کمتر از برنامه صنعتی که به شدت آسیب دیده است، انجام شود.

اداعی نتانیاهو درباره 400 کیلوگرم اورانیوم

نتانیاهو این موضوع را در مصاحبه‌ای با i24NEWS تأیید کرد و در مورد پروژه هسته‌ای ایران گفت: «می‌توانم بگویم که سال‌هاست که این پروژه به تعویق افتاده است. آن ها ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده باقی مانده دارند. ما از قبل می‌دانستیم که اورانیوم آسیبی نخواهد دید، اما این برای تولید بمب هسته‌ای کافی نیست.» وی افزود: «ما برای احتمال اقدام ایران و مهم‌تر از همه برای تلاش برای بازسازی برنامه هسته‌ای آنها آماده هستیم.»

به گفته دنی سیترینوویچ، رئیس سابق شاخه ایران در اطلاعات نظامی ارتش اسرائیل و محقق فعلی موسسه مطالعات امنیت ملی در دانشگاه تل‌آویو، ایران در تنگنای استراتژیکی قرار دارد که می‌تواند به رویارویی مجدد منجر شود. او گفت: «دشواری ایران ترکیبی از چیزهای زیادی است: جنگ، رویارویی مداوم با اسرائیل و از سوی دیگر مسائل دیگری مانند بحران آب و دخالت ایالات متحده در توافق بین ارمنستان و آذربایجان. این سلسله‌ای از ضربات پیچیده است که آنها هیچ راه حل واقعی برای آن ندارند.» سیترینوویچ در مورد احتمال رویارویی دیگر میان اسرائیل و ایران گفت: «اگر ارزیابی کنند که اسرائیل در شرف حمله به آنهاست، احتمال زیادی وجود دارد که حمله کنند، اما نه برای «تنبیه دور قبلی». برداشت این است که آنها نمی‌توانند وقایع آغاز جنگ قبلی را تکرار کنند، این به سادگی خطر بزرگی برای نظام است.» سیترینوویچ در مورد اقدامات فعلی ایران معتقد است که آنها برای بازگرداندن نیروهای نیابتی خود تلاش خواهند کرد، علیرغم آنچه به نظر می‌رسد متحمل «ضربه مهلک» در لبنان و عراق شوند، و علی‌رغم اینکه این نیروها در بازدارندگی اسرائیل ناکارآمد بوده‌اند. از نظر تقویت قوا، هدف اصلی ایران بازگرداندن قابلیت‌های دفاع هوایی و موشکی خود خواهد بود که در جنگ به شدت آسیب دیده‌اند. سیترینوویچ معتقد است که تا زمانی که این کار انجام نشود، آنها «تصمیمات استراتژیکی در مورد مسئله هسته‌ای نخواهند گرفت».

حملات قاطع بجای حملات تدریجی موشکی

احتمال دارد که اسرائیل تا پیش از ماه دسامبر (آذرماه) و حتی زودتر از آن تا پیش از پایان ماه اوت (اوایل شهریور) جنگی دیگر علیه ایران به راه بیاندازد. ایران چنین اقدامی را پیش‌بینی کرده‌است و سیگنال‌هایی مبنی بر تغییر راهبرد نسبت به جنگ قبلی فرستاده‌است. روزنامه هم میهن به نقل از فرانس پزس نوشت: اگر دور بعدی جنگ آغاز شود، احتمالا این بار ایران به جای حملات تدریجی موشکی، حمله قاطعی انجام خواهد داد تا نشان دهد که تحت تاثیر سلطه نظامی اسرائیل قرار نمی‌گیرد.

جنگ بعدی خونین‌تر است!

در نتیجه پیش‌بینی می‌شود که جنگ بعدی خونین‌تر باشد. اگر دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا تسلیم فشار اسرائیل شود و به نبرد بپیوندد، آنگاه آمریکا با جنگی تمام‌عیار با ایران مواجه خواهد شد که احتمالاً بسیار چالش‌برانگیزتر از جنگ عراق است. جنگ ماه ژوئن اسرائیل علیه ایران، فقط با هدف حذف برنامه هسته‌ای ایران نبود. هدف اصلی از جنگ تحول در توازن قوای خاورمیانه بود. برای بیش از دو دهه اسرائیل آمریکا را تحت فشار قرار داده ‌بود که علیه ایران وارد عمل شود و با تضعیف ایران توازن را به نفع اسرائیل بازگرداند؛ کاری که اسرائیل به تنهایی از پس آن بر نمی‌آمد. جنگ ماه ژوئن اسرائیل علاوه بر زیرساخت‌های هسته‌ای ایران، سه هدف اصلی داشت: کشیدن آمریکا به نبرد نظامی با ایران، فلج کردن نظام ایران و تبدیل کردن ایران به سوریه یا لبنانی دیگر که اسرائیل بتواند با مصونیت آن را بمباران کند. از این اهداف فقط یکی محقق شد: دخالت محدود ترامپ. در بهترین حالت می‌توان گفت که اسرائیل از حملات ژوئن به یک پیروزی جزئی دست یافت. نتیجه مطلوب اسرائیل دخالت تمام‌عیار آمریکا در هدف قرار دادن نیروهای متعارف و زیرساخت‌های اقتصادی ایران بود. اما ترامپ هر چند به اقدام قاطع تمایل داشت، اما از جنگ تمام‌عیار نیز هراس داشت.

 اجتناب ترامپ از فراتر رفتن از بمباران محدود، دلیل اصلی توافق اسرائیل با آتش‌بس بود. اسرائیل آسیب‌های جدی دید و اثرگذاری توان موشکی ایران نسبت به پدافند اسرائیل بهبود یافت. اگر ترامپ حاضر به مداخله ادامه‌دار می‌شد، اسرائیل به جنگ ادامه می‌داد، اما زمانی که تل‌آویو متوجه شد که مداخله ترامپ صرفا یک‌مرتبه‌ای است، محاسباتش عوض شد. اسرائیل توانست آمریکا را وارد جنگ کند، اما نتوانست آن را در جنگ نگه دارد. دو هدف دیگر اسرائیل به وضوح با شکست مواجه شد. به‌رغم توفیق‌های اطلاعاتی از جمله کشتن ۳۰ فرمانده ارشد و ۱۹ دانشمند هسته‌ای، این اقدام‌ها فقط برای مدت کوتاهی نظام فرماندهی و نظارت ایران را مختل کرد. ایران فورا فرماندهان را جایگزین کرد و موشکباران سنگینی را انجام داد که نشان از تاب‌آوری این کشور داشت. امید اسرائیل به اینکه حملات باعث رعب و وحشت شود و به سرنگونی نظام دامن بزند هم شکست خورد. تلاش‌های موساد برای تشویق مقام‌ها به تبری از نظام بی‌ثمر بود و یکپارچگی نظام حفظ شد.

عدم وقوع اعتراض‌های گسترده در ایران

برخلاف تصور اسرائیل، اعتراض‌های گسترده در ایران راه نیفتاد و بر عکس موجی از ملی‌گرایی در میان ایرانیان شکل گرفت. در عین حال اسرائیل نتوانست ایران را به سوریه‌ای دیگر تبدیل کند که بتواند بدون نیاز به حمایت آمریکا به حملاتش به آن ادامه دهد. هرچند اسرائیل بر آسمان ایران مسلط شد، اما استمرار حملات موشکی ایران برای اسرائیل غیرقابل تحمل بود. با توجه به این نتایج، احتمال اقدام نظامی مجدد اسرائیل وجود دارد. مقام‌های اسرائیل اعلام کرده‌اند که حملات ژوئن تنها فاز نخست بود. اینکه ایران در حال بازسازی توان نظامی خود است، عاملی است که اسرائیل را تشویق می‌کند که زودتر حمله مجدد را سامان دهد. تقویم سیاسی و به‌ویژه نزدیک شدن به انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره آمریکا، احتمال حمله در ماه‌های آینده را افزایش داده‌است. ایران قصد دارد با افزایش شدید هزینه‌های چنین حمله‌ای، بازدارندگی ایجاد کند. هدف ایران حمله سریع و قاطع از همان لحظه اول است.

 به اعتقاد آن ها هر اقدام دیگری باعث از دست رفتن توان موشکی و بی‌دفاع ماندن ایران می‌شود. نقش ترامپ در جنگ بعدی تعیین‌کننده است. ترامپ علاقه‌ای به ورود به یک جنگ طولانی ندارد، اما با چراغ سبز به اسرائیل برای دور نخست جنگ، ترامپ در دام اسرائیل افتاد. مداخله محدود دیگر گزینه روی میز نیست. ترامپ یا باید کاملاً وارد جنگ شود، یا بیرون بماند و گزینه دوم نیازمند مقاومت قاطع در مقابل فشار اسرائیل است؛ امری که تاکنون از ترامپ ندیده‌ایم.

سناریوی وقوع جنگ میان ایران و اسرائیل، محتمل‌ترین و نزدیک‌ترین سناریو در ماه‌های آینده و شاید حتی در همین تابستان است. جنگ ایران و اسرائیل لزوما مانند دور قبلی آغاز نخواهد شد، بلکه ممکن است به‌صورت سلسله‌ای از حملات مخفی اسرائیل در داخل ایران آغاز شود، از جمله ترورها یا انفجارها در مناطق حساس. جنگ بعدی ایران و اسرائیل ممکن است به شکلی که در دور پیشین آغاز شد، آغاز نشود، بلکهدر قالب حملات اعلام‌نشده‌ای از سوی اسرائیل آغاز شود. الجزیره نوشت: «جنگ بعدی ایران و اسرائیل لزوما به شکلی که دور پیشین آغاز شد، آغاز نخواهد شد، بلکه ممکن است در قالب حملات اعلام‌نشده‌ای از سوی اسرائیل آغاز شود.» (فرانس پرس)

در ادامه این مطلب آمده است: «در ساعات اولیه روز ۲۲ ژوئن ۲۰۲۵، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، از «حمله‌ای بسیار موفق» به سه سایت اصلی هسته‌ای ایران خبر داد و مدعی شد این سایت‌ها به‌طور کامل نابود شده‌اند و برنامه هسته‌ای ایران برای سال‌ها عقب افتاده است. به‌دنبال این حمله، ایران به‌طور هماهنگ به پایگاه هوایی العدید قطر حمله کرد و در نهایت آتش‌بسی با میانجی‌گری آمریکا میان تهران و تل‌آویو برقرار شد، در حالی که هر دو طرف مدعی پیروزی بر یکدیگر بودند. اما تنها یک هفته پس از این اعلام پرطمطراق، افشاگری‌هایی از سوی نهادهای اطلاعاتی آمریکا واقعیتی کاملاً متفاوت را آشکار ساخت: حمله مورد نظر در تحقق اهداف راهبردی خود ناکام بوده و برنامه هسته‌ای ایران، برخلاف ادعاهای واشنگتن و تل‌آویو، نابود نشده است. در حقیقت، فارغ از صحت این افشاگری‌هاـ که ترامپ و دولتش تلاش کرده‌اند آن را زیر سوال ببرندـ اطلاعاتی وجود دارد که به‌عنوان واقعیت‌های مسلم شناخته می‌شوند و قابل تردید نیستند، از جمله:

  1. واقعیت نخست: ایران حدود ۴۰۸ کیلوگرم اورانیوم با غنای ۶۰ درصد در اختیار دارد که در صورت رسیدن به غنای ۹۰ درصد، برای ساخت حدود ۱۲ بمب اتمی کافی است. حتی در سطح غنای فعلی نیز می‌توان بمب «کثیف» تولید کرد.
  2. واقعیت دوم: ایران ده‌ها هزار سانتریفیوژ در اختیار دارد که قادرند روند غنی‌سازی را در عرض چند هفته تکمیل کنند. این سانتریفیوژها کاملاً ساخت داخل هستند، به این معنا که ایران دانش و توان فنی لازم برای تکمیل کامل چرخه تولید بمب اتمی را در اختیار دارد.
  3. واقعیت سوم: ایران چند ماه پیش اعلام کرد که در حال ساخت هشت سایت جدید در سطوح مختلف غنی‌سازی یا تولید سوخت هسته‌ای است. ایران به‌طور هدفمند محل این سایت‌ها را محرمانه نگه داشته؛ همان‌طور که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی پیش‌تر گزارش داده بود و رئیس‌جمهور مسعود پزشکیان نیز بعداً تأیید کرد: «تأسیسات جایگزین زیرزمینی‌ای وجود دارد که به‌زودی وارد مدار خواهد شد.»
  4. واقعیت چهارم: آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از قول یکی از مسئولان خود اعلام کرد که چند ماه پیش، مقامات ایرانی آنان را به مکانی محرمانه در زیر راکتور فردو که به‌شدت مستحکم‌سازی شده و در عمق ۸۰۰ متری زمین قرار دارد، برده‌اند. با این حال، به‌دلیل تعدد تونل‌هایی که از آن عبور کردند، نتوانسته‌اند موقعیت دقیق آن را مشخص کنند. این بدان معناست که در عمل، تمام بمب‌های آمریکایی رهاشده، تأثیر چندانی بر راکتور نداشته‌اند و صرفاً در بهترین حالت، ورودی‌های سطحی یا برخی از لایه‌های حفاظتی را تخریب کرده‌اند، بی‌آنکه هسته اصلی راکتور یا مناطقی در حدود یک کیلومتر زیر زمین- که ایران احتمالاً اورانیوم، سانتریفیوژها یا تجهیزات حیاتی قابل‌انتقال را به آن منتقل کرده- آسیب ببیند.
  5. واقعیت پنجم: بر اساس برآوردهای اطلاعاتی، ایران حدود ۳ هزار موشک بالستیک در اختیار دارد (حداقل تخمین‌ها)، و در بیشترین برآوردها ده‌ها هزار موشک گوناگون دارد. طبق بیانیه‌های رسمی ارتش اسرائیل، تا این لحظه حدود ۴۰۰ راکت به سمت رژیم صهیونیستی شلیک شده که به‌معنای آن است که نیروی موشکی ایران همچنان فعال و آماده است. این اطلاعات، واقعیاتی هستند که دولت آمریکا و اسرادیب از آن آگاه‌اند. از همین رو، نهادها و شخصیت‌های علمی، سیاسی و نظامی مختلفی در سطح بین‌المللی بر ناکامی حمله آمریکا و اسرائیل تأکید کرده‌اند؛ اطلاعاتی که حالا برای همه شناخته‌شده‌اند و ترامپ و تیمش نمی‌توانند آن‌ها را نادیده بگیرند. نهایت کاری که می‌توانند بکنند، ایجاد حاشیه و تردید در افکار عمومی است تا از ناکامی خود در رسیدن به اهداف اعلام‌شده دفاع کنند. بی‌تردید، ایران نیز در این جنگ ضررهای قابل‌توجهی متحمل شد و برنامه هسته‌ای‌اش تحت تاثیر قرار گرفت، اما هدف اعلام‌شده آمریکا و اسرائیل محقق نشد؛ و همه این را می‌دانند. این ما را به پرسش دوم می‌رساند:

چرا جنگ ایران و اسرائیل متوقف شد، در حالی که اهداف محقق نشدند؟

دلیل فوری آن این بود که سامانه رهگیر موشکی اسرائیل در آستانه اتمام ذخایر خود قرار داشت. توان جبهه داخلی این رژیم برای تحمل ضربات پیاپی ایران رو به تحلیل بود. در ابتدای حمله اسرائیل به ایران، نظرسنجی‌ها از حمایت ۷۰ تا ۸۵ درصدی افکار عمومی اسرائیل خبر می‌دادند. اما در روزهای پایانی جنگ، با افزایش خسارات جانی و مالی، ۶۵ درصد مردم اسرائیل خواهان آتش‌بس شدند. می‌توان تصور کرد که اگر سامانه گنبد آهنین به‌طور کامل از کار بیفتد و آسمان اسرائیل بر روی موشک‌های ایرانی باز شود، میزان حمایت افکار عمومی تا چه اندازه کاهش خواهد یافت. نتیجه نهایی این است: ایران همچنان قادر است بمب اتمی تولید کند، و اسرائیل با تهدیدی وجودی از سوی موشک‌های ایران یا بمبی که هر لحظه ممکن است غافلگیرش کند، مواجه است.

این مسئله در اظهارات مدیر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، وزرای کابینه نتانیاهو و مقام‌های آمریکایی نیز به چشم می‌خورد که گفته‌اند ایران می‌تواند ظرف چند ماه برنامه هسته‌ای‌اش را بازیابی کند. بنابراین، واشنگتن و تل‌آویو تنها با دو سناریو مواجه‌اند:

۱. ایران همین حالا توان تولید بمب را دارد و تنها منتظر تصمیم سیاسی است،

یا ۲. ظرف چند ماه این توان را دوباره به دست خواهد آورد.

در هر دو حالت، مطابق داده‌های امنیت ملی آمریکا و اسرائیل، این رژیم با یک تهدید واقعی و وجودی مواجه است.

تحلیل رفتار بازیگران در تنش ایران و اسرائیل

شکست در نابودسازی یا حتی خنثی‌سازی برنامه هسته‌ای ایران، با بحران حقوقی عمیق نخست‌وزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، همراه شده؛ بحرانی که می‌تواند به پایان حیات سیاسی او بینجامد. نتانیاهو در حال حاضر در سه پرونده فساد جدی، شامل رشوه، خیانت در امانت و تقلب، تحت محاکمه است و روند شهادت‌دهی او آغاز شده است. در تاریخ ۲۷ ژوئن، دادگاه مرکزی اسرائیل برای دومین بار درخواست تعویق محاکمه نتانیاهو را رد کرد، اما با تعویق جلسات روز یکشنبه، ۲۹ ژوئن ۲۰۲۵ موافقت کرد. همچنین جلسات روزهای ۳۰ ژوئن و ۲ ژوئیه نیز لغو شد. برای درک میزان تأثیر بُعد شخصی در این موضوع، کافی است بدانیم ترامپ بارها، از جمله در ۲۹ ژوئن، اعلام کرده: «محاکمه نتانیاهو باید فوراً متوقف شود یا عفو برای این قهرمان بزرگ صادر گردد که خدمات زیادی به کشور کرده است.» او حتی تهدید کرد که اگر محاکمه ادامه یابد، آمریکا اسرائیل را مسئول خواهد دانست و گفت: «ایالات متحده ادامه این محاکمه را تحمل نخواهد کرد.»

فشار علنی ترامپ بر دستگاه قضایی اسرائیل اقدامی غیرمعمول در عرف بین‌المللی است و نشان می‌دهد که پرونده نتانیاهو تا چه اندازه بر روند جنگ‌های جاری در غزه، لبنان و ایران تأثیرگذار است. تحلیل‌هایی که بر تأثیر سیاسی این پرونده بر روند جنگ تأکید دارند، اغراق‌آمیز نیستند. نکته حساس دیگر، لورفتن شبکه جاسوسان اسرائیل در ایران طی جنگ اخیر بود. این شبکه که سال‌ها توسط اسرائیل ساخته شده بود، حالا تحت تعقیب نهادهای امنیتی ایران قرار دارد. این بدان معناست که ممکن است این شبکه قبل از آن‌که تل‌آویو بتواند برنامه هسته‌ای ایران را نابود کند، از بین برود. در نتیجه، اسرائیل در یک رقابت زمانی قرار گرفته تا قبل از فروپاشی شبکه جاسوسی‌اش، مأموریت نابودی برنامه هسته‌ای ایران را به سرانجام برساند.

بنابراین، از منظر امنیت ملی آمریکا و اسرائیل، تهدید ایران واقعی است؛ و نتانیاهو نیز دلایل شخصی برای ادامه جنگ دارد تا از محاکمه فرار کند. ادامه درگیری به او این امکان را می‌دهد که مرتباً خواستار تعویق جلسات دادگاه شود و تمرکز را بر «اولویت‌های امنیتی» بگذارد؛ همان‌طور که اخیراً در آخرین درخواست تعویق خود گفته بود «تحولات مهمی» در راه است. جنگ همچنین به او کمک می‌کند انسجام دولت ائتلافی‌اش را حفظ کند؛ دولتی که ممکن است در دوران صلح فرو بپاشد و منجر به برگزاری انتخابات زودهنگام شود که احتمالاً به شکست او بیانجامد. مهم‌تر از همه، جنگ فرصتی است برای نتانیاهو تا خود را به‌عنوان «فرمانده زمان جنگ» معرفی کند که در برابر تهدیدهای وجودی از اسرائیل دفاع می‌کند؛ چیزی که می‌تواند همدلی عمومی را به همراه داشته باشد و تأثیر پرونده‌های فساد را بر محبوبیت او کاهش دهد. این تاکتیک سیاسی که به آن «اثر بسیج ملی پشت پرچم» گفته می‌شود، پیش‌تر نیز توسط نتانیاهو با موفقیت به‌کار گرفته شده است. با توجه به تمام داده‌های فوق، سناریوی وقوع جنگ میان ایران و اسرائیل، محتمل‌ترین و نزدیک‌ترین سناریو در ماه‌های آینده، و شاید حتی در همین تابستان است.

اسرائیل که حمله‌ای گسترده علیه یک عضو سازمان ملل انجام داد ـ در نقض تمام قوانین و هنجارهای بین‌المللی ـ نه‌تنها پاسخ‌گو نشد، بلکه اقداماتش با حمایت آمریکا توجیه شد. همین امر اشتهای این رژیم برای ورود به جنگی جدید را بیشتر کرده است. آن‌که از مجازات در امان بماند، بدون بازدارندگی و ترس عمل می‌کند. این جنگ لزوما مانند دور قبلی آغاز نخواهد شد، بلکه ممکن است به‌صورت سلسله‌ای از حملات مخفی اسرائیل در داخل ایران آغاز شود، از جمله ترورها یا انفجارها در مناطق حساس. پاسخ ایران است که میزان تشدید درگیری و اندازه گلوله‌برفی را که می‌تواند کل منطقه را شعله‌ور سازد، تعیین خواهد کرد.»

تحلیل نهایی

۱. شکست استراتژیک اسرائیل در جنگ ۱۲ روزه

اگرچه اسرائیل موفق شد بخشی از تأسیسات هسته‌ای ایران را نابود کند، اما نتوانست برنامه اتمی تهران را به طور کامل متوقف سازد. ذخایر اورانیوم غنی‌شده ایران همچنان باقی است و توان موشکی آن تضعیف نشده. این مسئله اسرائیل را وارد یک رقابت زمانی خطرناک کرده است.

۲. بازدارندگی موشکی ایران؛ عامل کلیدی در معادله جنگ

ایران با شلیک بیش از ۵۰۰ موشک بالستیک در جنگ اخیر، ثابت کرد که می‌تواند هزینه سنگینی به اسرائیل تحمیل کند. حتی اگر سامانه "گنبد آهنین" ۹۰٪ موشک‌ها را رهگیری کند، ۱۰٪ باقی‌مانده می‌تواند خسارات جبران‌ناپذیری وارد کند. این موضوع محاسبات امنیتی تل‌آویو را به شدت تحت تأثیر قرار داده است.

۳. سناریوهای احتمالی جنگ آینده

  • حمله پیش‌دستانه اسرائیل

    تل‌آویو ممکن است قبل از آنکه ایران توان دفاعی خود را کامل بازسازی کند، حمله دیگری ترتیب دهد.
  • جنگ نیابتی گسترده

    ایران می‌تواند از گروه‌های مقاومت در یمن و عراق برای افزایش فشار بر اسرائیل استفاده کند.
  • درگیری مستقیم با آمریکا

    اگر ترامپ وارد جنگ شود، این درگیری می‌تواند به یک جنگ منطقه‌ای تمام‌عیار تبدیل شود.

۴. تأثیر بحران داخلی اسرائیل بر تصمیم‌گیری‌ها

بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، با محاکمه‌های فساد و کاهش محبوبیت روبه‌رو است. او ممکن است برای حفظ قدرت، به دنبال ایجاد یک بحران امنیتی بزرگ باشد تا افکار عمومی را متحد کند.

به قلم: پوریا زرشناس - دکترای اقتصاد انرژی های تجدیدپذیر
https://www.asianewsiran.com/u/h8c
اخبار مرتبط
رسانه‌های اسرائیلی از همکاری پنهان چین و ایران برای بازسازی توان موشکی تهران پس از جنگ ۱۲ روزه خبر داده‌اند؛ در حالی که اسرائیل با تسریع توسعه سامانه‌های پدافندی مانند «گنبد آهنین» و «پیکان ۴»، خود را برای درگیری احتمالی بعدی آماده می‌کند. مقامات اسرائیلی هشدار داده‌اند که حمله نکردن به ایران برابر با «خودکشی» است و پکن با انتقال فناوری و مواد مورد نیاز، نقش کلیدی در تقویت توان نظامی تهران ایفا می‌کند. آیا خاورمیانه در آستانه جنگی گسترده‌تر قرار دارد؟
مذاکره‌کننده ارشد سابق آمریکا هشدار داد واشینگتن سیاست ایران را به اسرائیل واگذار کرده است. احیای شورای عالی دفاع ایران و هشدارهای اروپا نشان‌دهنده تشدید بحران هسته‌ای است.
حسن روحانی خواستار شکستن انحصار اخبار در صداوسیما و راه‌اندازی کانال‌های تلویزیونی خصوصی در کنار شبکه‌های دولتی شد و گفت باید صدای مردم از مسیرهای متنوع به گوش یکدیگر برسد. رئیس‌جمهور پیشین ایران با تاکید بر لزوم ایجاد یک «دستگاه اطلاعاتی مردم‌پایه»، چنین ساختاری را برطرف‌کننده نقاط ضعف امنیتی کشور خواند.
تحرکات نظامی اخیر اسرائیل از رزمایش بزرگ هوایی تا انتشار لیست ترور فرماندهان ایرانی، نگرانی‌ها درباره حمله قریب‌الوقوع به ایران را افزایش داده است. در این گزارش، تحلیلی جامع از سناریوهای احتمالی، توانمندی‌های دو طرف و پیامدهای منطقه‌ای این بحران ارائه می‌شود.
تصویری مرموز در فضای مجازی منتشر شده که ادعا می‌کند لیست مقامات اسرائیلی هدف ایران را نشان می‌دهد. در این فهرست، نام‌هایی مانند نتانیاهو، رئیس موساد و فرماندهان نظامی دیده می‌شود، اما هنوز هیچ مقام ایرانی آن را تأیید نکرده است.
در حالی که اسرائیل با همکاری آمریکا و انگلیس یکی از بزرگترین رزمایش‌های هوایی تاریخ خود با حضور بیش از ۱۵۰ جنگنده را در پاسخ به "تهدیدات ایران" برگزار می‌کند، ایران نیز تمامی نیروهای نظامی خود در منطقه را در آماده‌باش رزمی کامل قرار داده است. منابع نظامی از افزایش گشت‌زنی جنگنده‌های ایرانی در مرزهای غربی خبر می‌دهند.
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
ناشناس
۱۴۰۴/۰۵/۲۸
0
4
4

حرومزاده به نظرتون ۹۰ درصد موشک های ایران رهگیری شد؟ خود صهیونیست ها میگن حداقل ۶۵ درصد موشک های ایران عبور کرده،یه حرومزاده فقط درباره وطنش دروغ میگه

پوریا زرشناس
۱۴۰۴/۰۵/۲۹
5
1
3

طبق گزارش‌های مستقل بین‌المللی از جمله رسانه‌های غربی، سامانه گنبد آهنین حدود ۹۰ درصد موشک‌های بالستیک را رهگیری کرد. اما نکته مهم اینجاست که همان ۱۰ درصد باقیمانده خسارات قابل توجهی وارد آورد. آمار دقیق را می‌توانید در گزارش‌های پنتاگون و تحلیل‌های مؤسسات امنیتی معتبر دنبال کنید. ممکن است یا گزارش های این منابع، مغرضانه باشد، یا در بهترین حالت، دقیقا نباشد؛ می توان این مسئله را با تحقیق نفی یا اثبات نمود. اما اینکه بنده را حرامزاده خطاب می کنید، جوابی برایتان ندارم؛ زیرا به بیان پیامبر اکرم: هرگز به سفاهت و حماقت مردم، با حماقت پاسخ مده که همانند آنان خواهی شد....


پریسا
۱۴۰۴/۰۵/۲۸
0
1
9

درصورت جنگ مجدد پای وطنم هستم نمی گذارم کشورم تجزیه بشود به دست بیگانگان همه ما ایرانیان با هم هستیم تا آخرین قطره خون

پوریا زرشناس
۱۴۰۴/۰۵/۲۹
5
1
2

به امید آبادانی و امنیت میهن عزیزمان ایران؛ ان شاالله دیگر هیچ وقت روی جنگ نبیند این آب و خاک و این مردم شایسته و شریف؛ شجاعت و پایمردی شما و همه ی هم میهنان مان، قابلل ستایش و تحسین است!


مجتبی
۱۴۰۴/۰۵/۲۸
0
1
0

این گزارش چه ربطی به این یارو داره ،دکتر انرژی تجدید پذیر ،چه خر تو خری شده ،احتمالا فردا دستفروش ها هم برن توی زمینه انرژی هسته ای نظر بدن ،

پوریا زرشناس
۱۴۰۴/۰۵/۲۹
5
0
2

البته درباره این یارو و ارتباط انرژی هسته ای به دستفروش های شریف، چیز زیادی نمی دانم؛ اما محض اطلاع شریف شما، با علم به اینکه می دانم اصلا این مقاله را مطالعه نکردید، عرض می کنم: انرژی هسته ای، یکی از انواع همین اانرژی های تجدیدپذیر محسوب می شود. در این تحلیل نیز به بررسی ابعاد مختلف بحرانی پرداخته شده که به بهانه همین مسائل انرژی هسته ای رخ داد. ضمنا نه صرفاً مسائل نظامی. در جنگ مدرن، اقتصاد انرژی و تحریم‌ها مستقیما بر توان دفاعی کشورها تأثیر می‌گذارد. باز برای تاکید بیشتر عرض می کنم، که همان مسائل نظامی شامل سوخت موشک و ... نیازمند دانش شیمیایی در حوزه انرژی است! کاش قبل ازینکه دهان باز کنیم، کمی هم فکر کنیم!


ناشناس
۱۴۰۴/۰۵/۲۸
0
3
3

نابودی اسراییل نزدیک شده.....نتانیاهو مهر نابودی اسراییل را ناخواسته امضا میکنه

علی
۱۴۰۴/۰۵/۳۰
5
1
1

شاید جنگ نشه به امید خدا

مصطفی
۱۴۰۴/۰۷/۱۰
0
0
0

دکتر جان انرژی هسته ای تجدیدپذیر نیست فقط انرژی پاک بحساب میاد


تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید