چهارشنبه / ۲۹ اَمرداد ۱۴۰۴ / ۰۱:۰۴
کد خبر: 31800
گزارشگر: 548
۳۹۴
۰
۰
۱
بازداشت در دادگاه

پایان فرار سه ساله یک متهم قتل با نقاب زنانه!

پایان فرار سه ساله یک متهم قتل با نقاب زنانه!
مردی که سه سال به اتهام قتل دوستش با تغییر هیبت و پوشش زنانه فراری بود، بالاخره بازداشت و در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد. به گفته متهم، ماجرای قتل ناشی از یک درگیری لحظه‌ای بر سر ضبط ماشین بود و او در جریان یک دعوای دسته‌جمعی و پرتاب چاقو، نقش مستقیمی در قتل نداشته است.

آسیانیوز ایران؛ سرویس اجتماعی:

گاهی واقعیت از هر داستان پلیسی‌ای عجیب‌تر است. ماجرای مردی که برای فرار از چنگال قانون، سه سال تمام در پوستین یک زن زندگی کرد تا هویت واقعی خود را پنهان کند. این متهم که در پرونده قتل جوانی به نام «سعید» تحت تعقیب بود، نهایتاً پس از سال‌ها فرار، در دادگاه کیفری استان تهران حاضر شد تا به اتهام خود پاسخ دهد. پرونده‌ای که سه سال پیش با گزارش یک درگیری در یک باغ آغاز شده بود.

وقتی مأموران به محل رسیدند، با جسد بی‌جان سعید روبرو شدند. تحقیقات پلیس به سرعت دو دوست را به عنوان مظنون اصلی شناسایی کرد، اما یکی از آنان موفق به فرار شد؛ فراری که سه سال به طول انجامید. در دادگاه، متهم داستان عجیب آن شب را روایت کرد: دعوا بر سر یک ضبط ماشین، یک آتش سیگار و چاقوهایی که در هوا پرتاب شدند و در نهایت، مرگی که به گفته او در یک «حواس‌پرتی» اتفاق افتاد. 

این پرونده، فراتر از یک گزارش جنایی ساده، ابعاد روانشناختی، اجتماعی و حقوقی عمیقی دارد که قابل تأمل است.

۱. بعد روانشناختی و فرار

  • فرار به مثابه انکار

    فرار طولانی‌مدت، نشانه‌ای از یک مکانیزم دفاعی روانی است؛ انکار واقعه و اجتناب از مواجهه با عواقب آن. متهم ترجیح داده به جای پذیرش مسئولیت، کل هویت خود را تغییر دهد و در ترس دائمی زندگی کند.
  • استرس و انزوا

    زندگی با یک هویت جعلی، مخصوصا با پوشش جنسیتی مخالف، باید همراه با استرس فوق‌العاده، انزوا و تنهایی شدید بوده باشد. این اقدام، نشان‌دهنده میزان وحشت متهم از دستگیری و مجازات است.
  • پوشش زنانه به عنوان یک استراتژی

    : انتخاب پوشش زنانه هوشمندانه (از نظر فرار از شناسایی) و در عین حال بسیار پرریسک بود. این کار هم توجه را کاهش می‌داد (زیرا جستجو احتمالاً برای یک مرد بود) و هم در صورت کوچکترین اشتباه، توجه بیشتری را جلب می‌کرد.

۲. بعد حقوقی و دفاعیات متهم

دفاعیات مبتنی بر «عمدی نبودن»

دفاعیات متهم به وضوح بر عنصر قصد (Intent) متمرکز است. او با گفتن «عصبانی شدم»، «چاقو پرت کردیم» و «متوجه نشدم چه کسی زد»، سعی دارد واقعه را از مصداق قتل عمد خارج و به سمت قتل شبه عمد (ناشی از بی‌احتیاطی) یا حتی قتل خطای محض سوق دهد.

چالش اثبات

وظیفه دادستان اثبات این است که متهم قصد کشتن داشته یا فعالیت او به طور مستقیم منجر به مرگ شده است. ادعای متهم مبنی بر پرتاب چاقو و نامشخص بودن ضربه قاتل، کار دادستان را برای اثبات ادعا پیچیده می‌کند و کارشناسی دقیق و شهادت متهم دیگر.

فرار به عنوان دلیلی بر عذاب وجدان؟

در حقوق، فرار می‌تواند به عنوان یک قرینه بر آگاهی از جرم متهم تعبیر شود. وکیل مدافع باید توضیح دهد که این فرار ناشی از ترس و وحشت بوده، نه لزوماً قبول تقصیر.

۳. بعد اجتماعی

  • خشونت‌های لحظه‌ای

    این پرونده نمونه‌ای تلخ از اینکه یک اختلاف کوچک و پیش‌پاافتاده (بر سر ضبط ماشین) می‌تواند در اثر خشم کنترل‌نشده و دسترسی به سلاح (چاقو) به فاجعه‌ای جبران‌ناپذیر تبدیل شود. این موضوع بر اهمیت آموزش مدیریت خشم و کنترل هیجانات تأکید دارد.
  • عواقب ناخواسته

    روایت متهم (در صورت صحت) تراژدی را دوچندان می‌کند: مرگی که هیچ‌کس (حتی عامل آن) دقیقاً نمی‌داند چگونه رخ داده و چگونه می‌توانست جلوگیری شود. این نشان‌دهنده این است که درگیری‌های ساده می‌تواند به سرعت از کنترل خارج شود.

جمع‌بندی نهایی

این پرونده بیشتر از آنکه شبیه یک قتل برنامه‌ریزی‌شده باشد، به یک تراژدی یونانی می‌ماند که در آن یک اشتباه لحظه‌ای، زندگی چندین نفر را نابود کرده است. از یک سو، خانواده قربانی به دنبال عدالت هستند و از سوی دیگر، متهمی وجود دارد که با روایتی از یک حادثه، خود را مستقیم مسولیت پذیر نمی‌داند. دادگاه باید در میان این روایت‌های متعارض، به حقیقت برسد و تصمیمی بگیرد که هم عدالت را برقرار کند و هم پیامدهای یک خشونت کور را به جامعه یادآوری نماید. فرار سه ساله او، هرچند عجیب، فقط یک حاشیه غم‌انگیز بر این تراژدی اصلی است.

https://www.asianewsiran.com/u/h8Z
اخبار مرتبط
مرگ مشکوک دو دختر نوجوان در مهمانی شبانه تهران؛ اعترافات ضد و نقیض پسر ۱۸ ساله و تردید کارشناسان. آیا واقعاً مصرف قرص پس از الکل عامل این فاجعه بوده یا رازهای پشت پرده دیگری وجود دارد؟
فیلم لحظه قتل فجیع سروش ستوده، مربی محبوب فیتنس که در مقاومت با سارقان موبایل به طرز وحشیانه‌ای کشته شد، منتشر گردید. سارقان پس از درگیری، گلوی این قهرمان را بریدند.
شمس‌الدین مطربیان، خواننده سرشناس بلوچ، در یک مهمانی خصوصی هدف گلوله قرار گرفت و به قتل رسید. قاتل که حالتی غیرعادی داشت، هنوز دستگیر نشده است.
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید