پلی از امید بر فراز دیوارهای اوین
در شبی پاییزی در چهارم آبان ۱۴۰۱، وقتی نسیم پاییزی از پنجرههای کوچک بند ۲۰۹ زندان اوین به صورتش میکوبید، نوید جمشیدی – روزنامهنگار ایرانی و سردبیر پایگاه خبری-تحلیلی «آسیانیوز ایران» – کیکی ساده را با همبندانی از اقوام و ادیان گوناگون تقسیم میکرد. ژاک پاریس، آن مرد فرانسوی که در آن روزها ۷۰ سال سن داشت، با چشمانی پر از داستانهای جادههای ایران، پول کیک را پرداخته بود و با لهجهای گرم، به انگلیسی میگفت: "خوش به حالت، نوید، تولدت مبارک – و زودتر آزاد شو." آن شب، در سلولی ششمتری با چهار همسلولی دیگر، از بهایی و کرد تا جوانی مخالف جمهوری اسلامی و جانبازی از جنگ ایران و عراق، رفاقتی فرامرزی زاده شد که امروز، پس از سه سال جدایی، با خبر تبادل زندانیان ایران و فرانسه، دوباره جان میگیرد.
این خاطره شخصی، نه تنها نمادی از انسانیت است، بلکه کلیدی برای فهم عمق بحران در روابط تهران-پاریس. شامگاه ۲۰ شهریور ۱۴۰۴، عباس عراقچی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی، در گفتوگویی تلویزیونی اعلام کرد: "توافق تبادل مهدیه اسفندیاری با شهروندان فرانسوی زندانی در ایران به مراحل نهایی رسیده و امیدواریم در روزهای آینده اجرا شود." این اظهارات، که بلافاصله در شبکههای اجتماعی هشتگهایی چون #مهدیه_اسفندیاری و FreeCecileAndJacques# وایرال شد، موجی از امید و تردید برانگیخت. اما آیا این تبادل، عدالت است یا ...؟!
پرونده مهدیه اسفندیاری: از حمایت از حماس تا زندان در فرانسه
مهدیه اسفندیاری، ۳۵ ساله، استاد دانشگاه و مترجم زبان عربی در پاریس، نمادی از تنشهای سیاسی میان ایران و غرب است. او در اسفند ۱۴۰۳ به اتهام "تمجید از تروریسم" بازداشت شد – جرمی که فرانسه آن را بر اساس ترجمه و انتشار متنی در حمایت از غزه در یک گروه تلگرامی، مرتبط با حماس، میداند. منابعی مانند کیهان، این بازداشت را "سیاسی و خودسرانه" توصیف کردهاند و کمپینهایی با بیش از ۱۰ هزار امضا در Change.org برای آزادیاش راهاندازی شده. اسفندیاری، از اسفند ۱۴۰۳ در زندان فرسن (Fleury-Mérogis) به سر میبرد. جمهوری اسلامی این پرونده را "بخشی از فشارهای ضدایرانی فرانسه" میخواند و عراقچی آن را "عادلانه" برای تبادل توصیف کرده.
در پستهای اخیر X، کاربران ایرانی با لحنی تند نوشتهاند: "عراقچی از تبادل دو گروگان فرانسوی با مهدیه اسفندیاری، حامی تروریسم، خبر داد – دیپلماسی یا معامله؟" این بحثها، که بیش از ۵۰۰ ریتوییت داشته، نشاندهنده شکاف میان دیدگاههای ایرانیان است.
زندانیان فرانسوی: سه سال در بند ۲۰۹ اوین!
در مقابل، سسیل کوهلر (۴۰ ساله، معلم ادبیات) و ژاک پاریس (۷۲ ساله، همسرش که معلم بازنشسته هست)، از ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۱ در اوین گرفتارند. اتهامشان؟ "جاسوسی برای موساد اسرائیل" و "توطئه برای سرنگونی رژیم"! جرایمی که میتواند به اعدام منجر شود، هرچند فرانسه آنها را "ساختگی" و "گروگانگیری دولتی" میداند. کوهلر در راهروی زنان و پاریس در راهروی مردان بند ۲۰۹ (تحت کنترل وزارت اطلاعات) نگهداری میشوند: انفرادی، خواب روی زمین، عدم دسترسی به دارو، و بازدیدهای محدود دیپلماتیک. گزارشهای HRANA و عفو بینالملل از شرایط غیرانسانی این دو است، به ویژه پس از حمله اسرائیل به اوین در ابتدای تابستان که خانوادهشان درخواست "اثبات حیات" کرد!
فرانسه، که این دو را "شهروندان بیگناه" میخواند، دیروز (۱۱ سپتامبر) پیشنهاد تبادل را رد کرد و بر "آزادی بیقیدوشرط" تأکید ورزید. وزارت خارجه پاریس به ICJ شکایت برده و RFI گزارش داده: "این تبادل، عدالت نیست؛ گروگانگیری است." خانواده کوهلر در مصاحبه با France 24 گفتهاند: "سه سال زندگی معلق – هر روز بدون سسیل و ژاک، جهنمی است." امروز، هیچ نشانهای از پیشرفت نیست، اما فشارهای دیپلماتیک ادامه دارد.
صدای نوید جمشیدی: رفاقت در دل تاریکی:
به عنوان سردبیر «آسیانیوز ایران» و عضوی از فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران (IFJ)، من (نوید جمشیدی) این پرونده را نه از دور، بلکه از دل بند ۲۰۹ میشناسم. نیمهشب ۲ مهر ۱۴۰۱، مأموران وزارت اطلاعات با شکستن درب منزلام مرا بازداشت کردند؛ ابتدا بند ۲۴۰، سپس انفرادی ۲۰۹. و مجموعاً ۶۰ شبانه روزر طاقتفرسا: بازجوییهای شبانه، تهدیدها، و انتقال به سلولهای شلوغ. در ماه آخر، با ژاک همسلولی شدیم. من تنها کسی بودم که میتوانستم با او به انگلیسی حرف بزنم. صبحها «چای زندان» را با هم میخوردیم؛ ناهار و شام را تقسیم میکردیم. ژاک پول کیک تولدم (۴ آبان ۱۴۰۱) را داد، و در هواخوری محدود، با درب شامپو فوتبال بازی میکردیم! او از زیباییهای ایران میگفت، من از وضعیت بیرون! هر شب، روحیهاش را بالا میبردم: "موسیو ژاک، زود سوار هواپیما میشوی – پاریس منتظرته!"
پس از آزادی موقتیم در ۲ آذر ۱۴۰۱ با وثیقه میلیاردی، سه سال گذشته، اما یک شب نبوده که به یادش نباشم. هدف این یادداشت، انسانی است: آزادی ژاک، سسیل، و همه زندانیان سیاسی، از بند ۲۰۹ تا سراسر جهان.
واکنشها و چشمانداز: از پاریس تا تهران
اظهارات عراقچی، که در The Cradle و DW بازتاب یافت، بخشی از الگوی جمهوری اسلامی در برخورد زندانیان خارجی (مانند موارد آمریکاییها یا سوئدیها) است. فرانسه، با شکایت به ICJ در می ۲۰۲۵، فشار را افزایش داده. در شبکههای اجتماعی، پستهای فارسیزبان با دهها هزار تعامل، از #آزادی_ژاک_پاریس حمایت میکنند، در حالی که کاربران فرانسوی از "مراحل نهایی" خبر میدهند. امروز حمایتهای حکومتی از مهدیه اسفندیاری در ایران افزایش یافته (مثل گزارشهای IRIB از تجمعهای کوچک)، اما فرانسه همچنان بر رد تبادل اصرار دارد و هیچ توافقی رسمی اعلام نشده.
تحلیلگرانی میگویند: "این تبادل، چانهزنی هستهای است – اما عدالت کجاست؟" با توجه به تنشهای اخیر (مانند تحریمهای فرانسه)، این توافق ممکن است زودتر نهایی شود، اما بدون آزادی بیقید، شکننده است.
نتیجهگیری: به سوی آزادی، با دستان متحد
در جهانی که دیپلماسی با تبادل زندانی آمیخته(!!!)، داستان ژاک و سسیل یادآوری است که انسانیت مرز نمیشناسد. به عنوان دوست ایرانی ژاک، امیدوارم این تبادل، آغاز پایان ستم بر بیگناهان باشد.
هر ساعت آزادی، هزاران خاطره تلخ را شفا میدهد. به امید روزی که بند ۲۰۹، فقط خاطرهای از گذشته باشد، برای همه ما./