سه شنبه / ۲۲ مهر ۱۴۰۴ / ۲۰:۰۰
کد خبر: 33141
گزارشگر: 548
۱۵۲
۰
۰
۴
کاظم عاشوری گیلده - محقق و نویسنده

زبان گیلکی؛ صدایی که آرام‌آرام در هیاهوی زمان گم می‌شود

زبان گیلکی؛ صدایی که آرام‌آرام در هیاهوی زمان گم می‌شود
زبان گیلکی، این میراث کهن و آینه تمام‌نمای فرهنگ و تاریخ مردمان کرانه‌های خزر، به آرامی در حال خاموشی است. نسل جدید در گیلان، بیشتر به فارسی سخن می‌گوید و گیلکی به حاشیه زندگی روزمره رانده شده است. این مقاله به قلم کاظم عاشوری گیلده به بررسی عوامل این انفصال زبانی—از سیستم آموزشی متمرکز تا نگاه اجتماعی منفی—و راه‌های نجات این گنجینه فرهنگی می‌پردازد.

آسیانیوز ایران؛ سرویس اجتماعی:

کاظم عاشوری گیلده - محقق و نویسنده - در دل جنگل‌های همیشه‌سبز گیلان، در کنار صدای موج‌های خزر و بوی برنج تازه، زبانی زاده شد که قرن‌ها روایتگر عشق، رنج، تاریخ و هویت مردمان این خطه بود؛ زبان گیلکی. زبانی که زمانی با آن ترانه‌ها سروده می‌شد، افسانه‌ها روایت می‌گردید و نسل‌ها به نسل‌های پس از خود می‌سپردندش. اما امروز، در کوچه‌ها و خیابان‌های همین دیار، صدای گیلکی کمتر به گوش می‌رسد.گویی این زبان زیبا و شیرین در سایه‌ی زندگی مدرن، کم‌کم به حاشیه رانده شده است.

ریشه‌هایی که در خاک مانده‌اند، اما برگ‌ها رو به پژمردگی‌اند

زبان، بخشی از شناسنامه فرهنگی هر ملت است. همان‌طور که لباس محلی، موسیقی بومی و آیین‌های کهن، نشانه‌ای از اصالت یک قوم‌اند، زبان نیز قلب تپنده‌ی آن هویت است. اما متأسفانه در سال‌های اخیر، بسیاری از مردم گیلان به‌ویژه نسل جدید، کمتر به زبان مادری خود سخن می‌گویند. گفت‌وگوهای روزمره در خانه‌ها، مدارس و ادارات بیش از پیش فارسی شده‌اند و گیلکی تنها در دل مادربزرگ‌ها و پدربزرگ‌ها باقی مانده است. این تغییر تدریجی شاید در ظاهر نشانه‌ی «پیشرفت و همسان‌سازی زبانی» باشد، اما در عمق خود زنگ خطری است برای از دست رفتن بخشی از هویت فرهنگی ما. اگر نسلی زبان خود را فراموش کند، بخشی از حافظه تاریخی‌اش را نیز از دست می‌دهد.

چه شد که از زبان اجدادی خود فاصله گرفتیم؟

پرسشی که ذهن بسیاری را درگیر کرده، همین است: چه شد که از زبان گیلکی فاصله گرفتیم؟

پاسخ، در ترکیبی از عوامل فرهنگی، اجتماعی و آموزشی نهفته است. سال‌هاست که آموزش رسمی در مدارس تنها به زبان فارسی انجام می‌شود و کودکان از همان ابتدا با زبان ملی آشنا می‌شوند، اما فرصتی برای یادگیری و تقویت زبان بومی ندارند. از سوی دیگر، رسانه‌های ملی، برنامه‌های تلویزیونی، فضای مجازی و حتی مکالمات رسمی، همه و همه فارسی‌محور شده‌اند. در چنین شرایطی طبیعی است که کودکان امروز، فارسی را زبان «اصلی» و گیلکی را زبانی «قدیمی و کم‌کاربرد» تصور کنند.

عامل دیگر، نگاه اجتماعی است. بسیاری از والدین برای آن‌که فرزندانشان «شیک‌تر و رسمی‌تر» صحبت کنند، آگاهانه یا ناآگاهانه از صحبت به گیلکی پرهیز می‌کنند. این تصور غلط که زبان محلی نشانه‌ی عقب‌ماندگی است، زخم عمیقی بر پیکره‌ی فرهنگ گیلان زده است.

گیلکی؛ زبانی پر از زندگی و لطافت

گیلکی تنها یک زبان نیست، بلکه دنیایی از احساس و لطافت است. درون هر واژه‌اش، تاریخی نهفته است؛ از نام روستاها گرفته تا مثل‌ها و ترانه‌های محلی که هنوز هم بوی خاک باران‌خورده‌ی شمال را دارند. کلمات گیلکی گاه طنزآمیز، گاه شاعرانه و گاه پر از محبت‌اند؛ زبانی که می‌تواند احساسات را بی‌واسطه‌تر از هر زبان دیگری منتقل کند. زبان گیلکی در شاخه‌های مختلفی همچون بیه‌پسی، بیه‌پیشی، تالشی‌گیلکی و رودسری جلوه دارد و این تنوع زبانی خود گواهی است بر غنای فرهنگی این سرزمین. اگر این زبان از بین برود، نه‌تنها واژه‌ها، بلکه تاریخ، شعرها، و روایت‌های شفاهی یک ملت نیز خاموش خواهند شد.

احیای زبان مادری؛ مسئولیتی همگانی

برای نجات زبان گیلکی، نیاز به یک عزم همگانی است. نخستین گام، بازگرداندن زبان مادری به خانه‌هاست. پدران و مادران باید بدانند که صحبت کردن به گیلکی در کنار فارسی، نه‌تنها مانع پیشرفت فرزندانشان نمی‌شود، بلکه موجب پرورش ذهنی غنی‌تر و چندبعدی‌تر در کودکان خواهد شد. مدارس و دانشگاه‌ها نیز می‌توانند نقش مهمی در حفظ این میراث ایفا کنند؛ از برگزاری جشنواره‌های زبان گیلکی گرفته تا آموزش آن به‌عنوان یک درس اختیاری. رسانه‌های محلی و فعالان فرهنگی باید با تولید محتواهای جذاب گیلکی در قالب فیلم، پادکست و شعر، دوباره این زبان را به زندگی روزمره مردم بازگردانند.

فراموشی، نابودی نیست؛ بیداری ممکن است

تاریخ نشان داده است که زبان‌هایی که در آستانه فراموشی بودند، با عشق مردمشان دوباره جان گرفته‌اند. اگر امروز در هر خانه‌ای، در هر گفت‌وگوی ساده‌ای، چند واژه‌ی گیلکی بر زبان آورده شود، چراغ این زبان خاموش نخواهد شد. هر کلمه، نغمه‌ای است از گذشته، و هر نغمه، یادگاری است از ریشه‌های ما. بیایید دوباره به یاد بیاوریم که زبان گیلکی تنها یک وسیله ارتباطی نیست، بلکه آینه‌ی فرهنگ، تاریخ و روح مردم گیلان است. فراموشی آن، فراموشی بخشی از وجود ماست.

🖋 نتیجه‌گیری

زبان گیلکی در حال خاموشی نیست، بلکه در انتظار دست‌هایی است که دوباره آن را بنوازند. هرکس که به این زبان سخن بگوید، در حقیقت در حال زنده نگه‌داشتن بخشی از تاریخ ایران است. آینده گیلکی، در دستان ماست؛ در کلمات ما، در لالایی‌های مادرانه، در شعرهای محلی و در عشق به سرزمین سبزمان.

به قلم: کاظم عاشوری گیلده - محقق و نویسنده
https://www.asianewsiran.com/u/hvU
اخبار مرتبط
در سکوتی نگران‌کننده، استان گیلان به نخستین نقطه از نقشه ایران تبدیل شده که زنگ خطر سقوط جمعیتی را به صدا درآورده است. بنا بر آمارهای رسمی، گیلان اولین استانی است که در آن نرخ مرگ‌ومیر از نرخ تولد پیشی گرفته و نرخ باروری کلی (TFR) به زیر ۱ سقوط کرده است؛ یعنی هر زن گیلانی، به طور میانگین، کمتر از یک فرزند به دنیا می‌آورد. این رقم بسیار پایین‌تر از نرخ جانشینی نسل (۲.۱) است و معنای آن ساده و صریح است: جامعه‌ای در مسیر خاموشی آرام و بی‌صدا.
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید