آسیانیوز ایران؛ سرویس اجتماعی:
در تقاطع پرسروصدای خیابان ولنجک و دانشجو، گودال عظیمی نفس تهران را به شماره انداخته است. اینجا قرار است هتل لوکس اسپیناس امیران (ولنجک) با سرمایهای کلان ساخته شود، اما این پروژه به جای پیشرفت، به میدان جنگ نهادهای دولتی تبدیل شده است. از یک سو، مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی با ارائه مدارک علمی هشدار میدهد این زمین دقیقاً روی "گسل فعال شمال تهران" قرار دارد و ساخت هرگونه ساختمان بلندمرتبه در این منطقه، بازی با جان هزاران نفر است. از سوی دیگر، شهرداری تهران با استناد به مجوزهای صادرشده، بر حقانیت این پروژه پای میفشارد.
اما واقعیت چیست؟ آیا کاهش طبقات از ۳۰ به ۱۱ طبقه میتواند خطر زلزلهای با مقیاس بالا را خنثی کند؟ یا این مناقشه، ریشه در منافع اقتصادی کلانی دارد که چشم بر خطرات بزرگ میبندد؟ این پرونده که از سال ۱۳۹۶ در جریان است، امروز به نمادی از تقابل "توسعه کالبدی" با "امنیت زیستی" تبدیل شده و پاسخ به این سوال که "اولویت با کدام است؟" آینده مدیریت شهری پایتخت را تعیین خواهد کرد. این پرونده از چند منظر قابل تحلیل است:
۱. تقابل علم و اجرا
هشدارهای مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی بر اساس دادههای میدانی و مطالعات ژئوتکنیک است. علی بیتاللهی به صراحت اشاره میکند: "جابجایی گسل معکوس زلزله در شمال تهران آنقدر است که این ساختمان مانند نخ قرقره در مقابل انرژی زلزله میماند." این یک هشدار فنیِ مبتنی بر محاسبات مهندسی است. اما در مقابل، شهرداری به "مجوزهای قانونی" استناد میکند که پیش از این و بر اساس تفسیر خاصی از قوانین صادر شدهاند.
۲. بحران مدیریت یکپارچه
شورای عالی شهرسازی (نهاد بالادستی) با ساخت ۱۱ طبقه موافقت کرده، اما مالک درخواست ۳۰ طبقه دارد و شهرداری ظاهراً از این درخواست حمایت میکند. این نشاندهنده شکاف در نظام حکمرانی شهری است. وقتی نهادهای مختلف یک کشور در مورد پروژهای حیاتی چنین نظرات متضادی دارند، سیستم تصمیمگیری دچار اختلال جدی شده است.
۳. پارادوکس اقتصادی-امنیتی
سرمایهگذار طبق گزارشها "یک همت" (هزار میلیارد تومان) برای اخذ مجوز پرداخت کرده و گودبرداری ۳۰ متری انجام داده است. این سرمایهگذاری کلان، فشار زیادی برای ادامه پروژه ایجاد میکند. اما پرسش اینجاست: آیا منافع اقتصادی میتواند بر ملاحظات ایمنی و جانی شهروندان ارجحیت داشته باشد؟
۴. تهدید اکولوژیک
ساخت هتل روی گسل، فقط یک ساختمان را تهدید نمیکند. شکستن حریم گسلها میتواند تابآوری کل شهر در برابر زلزله را کاهش دهد و الگویی خطرناک برای ساختوسازهای آینده ایجاد کند.
نتیجه تحلیل
به نظر میرسد این پرونده از یک "اختلاف نظر فنی" فراتر رفته و به "آزمون قدرت" بین نهادهای حاکمیتی تبدیل شده است. حل این معضل نیازمند عزمی فراسازمانی و اولویت دادن "سلامت عمومی" بر "منافع شخصی" است.