آسیانیوز ایران؛ سرویس علم و تکنولوژی:
در دنیای علم، چه چیزی یک پژوهشگر را به "مرجع" تبدیل میکند؟ آیا تعداد مقالات منتشر شده است؟ شمار استنادات دریافتی؟ یا جایگاه او در فهرست یک درصد دانشمندان پراستناد؟ این پرسشها، امروز در مرکز بحثهای داغ جامعه علمی ایران قرار دارد. گروهی از پژوهشگران، با استفاده از ضعفهای سیستم ارزیابی، به تولید انبوه مقالات کممایه روی آوردهاند. آنان در حلقههای خودساخته، به تبادل استنادات میپردازند و با اعداد و ارقامی فریبنده، جایگاهی کاذب برای خود میسازند. این پدیده شبیه به تیراندازی در تاریکست؛ کسی که تیری در تاریکی رها میکند و سپس دور نقطه فرود تیر دایره میکشد و ادعا میکند که به هدف زده است! این دقیقا توصیف همان چیزی است که در فضای علمی ایران در جریان است. اما هزینه این بازی با اعداد و ارقام را چه کسانی میپردازند؟ بزرگترین آسیب متوجه پژوهشگران کیفیکاری است که دغدغه تولید علم اصیل را دارند اما در سایه این سیستم ناعادلانه، دلسرد و نادیده گرفته میشوند. این سیستم نه تنها به افراد آسیب میزند، بلکه کل اکوسیستم علم و فناوری کشور را تحت تأثیر قرار داده است. جهتگیری نابسامان فعالیتهای پژوهشی و ایجاد فضای رقابتی ناسالم، از پیامدهای این رویکرد کمیگرای افراطی است. حالا این پرسش مطرح است: راه برونرفت از این بحران چیست؟ پاسخ در بازگشت به اصول اصیل علمی و الگوبرداری از نظامهای ارزیابی کیفی در کشورهای توسعهیافته است.
آسیبشناسی کمیگرایی در ارزیابی علمی
تمرکز افراطی بر شاخصهای کمّی در ارزیابی علمی، ریشه در درکی ناقص از ماهیت پیچیده تولید دانش دارد. این نگاه تقلیلگرا، علم را به مجموعهای از اعداد و ارقام تبدیل میکند و از درک عمق و کیفیت آثار علمی ناتوان است. چنین رویکردی در بلندمدت به تضعیف بنیانهای اصیل علمی میانجامد. در این سیستم معیوب، انگیزههای مادی و موقعیتی جای انگیزههای اصیل علمی را گرفته است. پژوهشگران برای دریافت گرنت، ارتقای مرتبه و کسب موقعیتهای اجتماعی، به تولید مقالاتی روی آوردهاند که اگرچه از نظر کمّی قابل توجه است، اما از نظر کیفی فاقد ارزش علمی اصیل میباشد. پیامد این رویکرد، ایجاد نوعی "بازار سیاه علمی" است که در آن استنادات به کالایی برای مبادله تبدیل شدهاند. حلقههای خودساختهای شکل گرفتهاند که در آن اعضا به تبادل استنادات میپردازند و برای یکدیگر cite (استناد) تولید میکنند، بدون آنکه لزوما ارزش علمی خاصی در این استنادات وجود داشته باشد.
شاخصهای واقعی مرجعیت علمی
مرجعیت علمی واقعی بر پنج پایه استوار است: کیفیت انتشارات در مجلات برجسته، دریافت استنادات کیفی از متخصصان شناختهشده بینالمللی، اشتهار و اعتبار علمی در جامعه تخصصی، نوآوری و خلق مالکیت فکری، و اثربخشی ملموس در پیشبرد مرزهای دانش. کیفیت در این سیستم ارزیابی، بر کمیت اولویت دارد. یک مقاله اثرگذار که مسیر جدیدی در علم باز میکند، به مراتب ارزشمندتر از دهها مقاله کماثر است که تنها به تکرار مکررات میپردازند. این درک دقیقاً نقطه مقابل رویکرد حاکم در سیستم کنونی ایران است. اثربخشی ملموس و گسترده، مهمترین شاخص مرجعیت علمی است. یک دانشمند مرجع، کسی است که توانسته تأثیر محسوسی بر پیشرفت علم یا توسعه فناوری داشته باشد. این تأثیر میتواند در قالب نظریههای جدید، روشهای نوین، یا فناوری های پیشرفته ظهور کند که جامعه علمی آن را به رسمیت میشناسد.
راهکارهای اصلاح نظام ارزیابی
اصلاح نظام ارزیابی علمی نیازمند تحولی بنیادین در نگرش و روش است. اولین گام، جایگزینی تدریجی شاخصهای کمّی با ارزیابیهای کیفی است. این ارزیابیها باید توسط متخصصان برجسته و با استفاده از خرد جمعی صورت گیرد. تشکیل هیئتهای داوری متشکل از صاحبنظران شناختهشده بینالمللی، میتواند تضمینی برای ارزیابی عادلانه و کیفی باشد. این هیئتها باید در چارچوب استانداردهای سختگیرانه آکادمیک عمل کنند و از تأثیر حب و بغضهای شخصی در امان باشند. تأکید بر تولید علم اثرگذار و مسئلهمحور، راهکار دیگری برای خروج از بحران کنونی است. وقتی پژوهشها در جهت حل چالشهای واقعی جامعه و صنعت قرار گیرند، به طور طبیعی از تولید مقالات کماثر جلوگیری میشود و کیفیت بر کمیت اولویت مییابد.
تجربیات بینالمللی در ارزیابی علمی
در کشورهای توسعهیافته، سنجههای کمّی اقبال چندانی ندارد و محک اصلی ارزیابی، کیفیت آثار و دستاوردهای علمی است. این ارزیابیها عمدتاً توسط اندیشمندان برجسته از سراسر جهان و با تکیه بر خرد جمعی صورت میپذیرد. در دانشگاههای تراز اول جهان، مبنای اعطای جوایز، تخصیص گرنتهای پژوهشی و گزینش پژوهشگران برتر، نه صرفاً کمیتها، بلکه ارزیابیهای کیفی با التزام به رعایت اخلاق حرفهای و شایستهسالاری است. این رویکرد تضمین میکند که منابع علمی در اختیار شایستهترین افراد قرار گیرد. تجربه موفق این کشورها نشان میدهد که ترکیب ارزیابی کیفی توسط متخصصان بینالمللی با استانداردهای سختگیرانه آکادمیک، میتواند تا حد زیادی از آسیبهای ناشی از تعصب و حب و بغضهای انسانی بکاهد.
نقش جامعه علمی در اصلاح ساختارها
جامعه علمی ایران مسئولیت سنگینی در اصلاح ساختارهای معیوب دارد. استادان برجسته و صاحبنظران باید با شجاعت و صداقت، به نقد سیستم موجود بپردازند و راهکارهای اصلاحی ارائه دهند. نهادهای علمی مانند فرهنگستان علوم، دانشگاههای برتر و انجمنهای تخصصی میتوانند پیشگام اصلاحات باشند. این نهادها با تعریف استانداردهای کیفی و ایجاد سازوکارهای نوین ارزیابی، میتوانند الگویی برای کل سیستم علمی کشور ارائه دهند. آموزش و فرهنگسازی نیز نقش کلیدی در این تحول دارد. پژوهشگران جوان باید با معیارهای واقعی مرجعیت علمی آشنا شوند و از دام کمیگرایی افراطی برحذر باشند. تنها با ایجاد تغییر در نگرش نسل آینده است که میتوان به تحولی پایدار در سیستم علمی امیدوار بود.