آسیانیوز ایران؛ سرویس ورزشی:
در جهان فوتبال امروز، پیروزی اغلب در جزئیات رقم میخورد؛ در شناخت نقاط قوت خود و کشف نقاط ضعف حریف. این دقیقاً همان سناریویی بود که در ورزشگاه امارات و در دیدار آرسنال و بایرن مونیخ به نمایش درآمد. بایرن مونیخ در هفتههای اخیر نمایشی درخشان داشته، اما همچنان زخم کهنهای دارد که بهبود نیافته است: دفاع در برابر ضربات ایستگاهی. ونسان کمپانی، هدایتگر بایرن، خود نیز به این نقطه ضعف خطرناک اعتراف کرده بود. از سوی دیگر، آرسنال فصل را با هویتی جدید آغاز کرده است: "تیم ضربات ایستگاهی". آمار گویای این واقعیت است؛ ۱۰ گل از ۲۴ گل این تیم در لیگ برتر از همین طریق به ثمر رسیده است.
تفکر استراتژیک میکل آرتتا و تیم تحلیلی او، آرسنال را به مرگبارترین تیم اروپا در بهرهبرداری از ضربات کرنر تبدیل کرده است. تجمع بازیکنان در نقطه حساس، حرکتهای حساب شده و اجرای دقیق، از ویژگیهای این تیم است. بایرن در هفتههای اخیر در برابر تیمهایی مانند یونیون برلین و فرایبورگ نشان داده بود که در دفاع از این موقعیتها کاملاً آسیبپذیر است. این نگرانی در دقیقه ۲۲ بازی به واقعیتی تلخ برای هواداران بایرن تبدیل شد. بوکایو ساکا با ارسال دقیق خود توپ را به نقطه طلایی فرستاد و یورین تیمبر با پروازی بلند و ضربهای سرنوشتساز، توپ را از دسترس مانوئل نویر، دروازهبان با تجربه بایرن، دور کرد. این گل نه تنها یک امتیاز برای آرسنال به ارمغان آورد، بلکه نمادی از برتری فکری یک تیم در شناسایی و بهرهبرداری از کوچکترین ضعف حریف بود. نمایشی از فوتبال مدرن که در آن آمادهسازی تاکتیکی، تفاوت را ایجاد میکند. نبرد امارات یک بار دیگر ثابت کرد که در فوتبال امروز، هوش تاکتیکی و اجرای بینقص، گاهی از استعداد فردی مهمتر است و آرسنال در این زمینه درس بزرگی به بایرن مونیخ داد.
برنامهریزی تاکتیکی آرسنال و شناسایی ضعف بایرن
تیم تحلیلی آرسنال به وضوح ویدیوهای بازیهای اخیر بایرن مونیخ را به دقت مطالعه کرده بود. آنها میدانستند که دفاع این تیم در برابر توپهای ارسالی به محوطه جریمه، به ویژه در سمت تیر دوم دچار سردرگمی میشود. این آگاهی، پایه و اساس برنامهریزی آنها برای این بازی بود. میکل آرتتا در تمرینات هفته گذشته بدون شک بر روی اجرای دقیق همین سناریو کار کرده بود. حرکتهای از پیش طراحی شده بازیکنان در محوطه جریمه برای به هم زدن نظم دفاعی بایرن، به وضوح در گل تیمبر قابل مشاهده بود. این نشان از آمادهسازی فوقالعاده آرسنال برای این بازی داشت. انتخاب یورین تیمبر به عنوان یکی از هدفهای اصلی در ضربات ایستگاهینشان از هوش بالای آرتتا دارد. تیمبر با قدرت پرش و تایمینگ عالی خود، میتوانست بزرگترین تهدید برای دفاع بایرن باشد. این انتخاب در نهایت به گل پیروزی بخش آرسنال منجر شد.
اجرای بینقص ضربه ایستگاهی و نقش کلیدی ساکا و تیمبر
ارسال بوکایو ساکا نمونه کامل یک توپ ارسالی دقیق و حساب شده بود. او توپ را دقیقاً به نقطهای فرستاد که هم برای دروازهبان غیرقابل دسترس بود و هم به مدافعان بایرن فرصت دفع توپ را نمیداد. این دقت در اجرا، حاصل ساعتها تمرین مستمر است. یورین تیمبر نیز با حرکت ناگهانی خود از مدافعان بایرن فاصله گرفت و در بهترین موقعیت ممکن قرار گرفت. پرش او و برخورد قدرتمندش با توپ، هیچ شانسی برای واکنش به مانوئل نویر نداد. این هماهنگی بین ارسال کننده و زننده ضربه، از ویژگیهای تیمهای بزرگ است. نقش دیگر بازیکنان آرسنال در ایجاد سد برای مدافعان بایرن نیز بسیار حیاتی بود. آنها با حرکتهای خود فضای کافی برای تیمبر ایجاد کردند و اجازه ندادند مدافعان بایرن به راحتی به او نزدیک شوند. این کار تیمی در اجرای یک ضربه ایستگاهینشان از بلوغ تاکتیکی بالای این تیم دارد.
ضعف ساختاری دفاع بایرن در برابر توپهای ارسالی
دفاع بایرن مونیخ در صحنه گل خورده، دچار سردرگمی کامل بود. نظم دفاعی آنها به هم ریخته بود و هیچکس مسئولیت مستقیم مارک کردن تیمبر را بر عهده نگرفته بود. این بینظمی، نشان از عدم هماهنگی و تمرین ناکافی بر روی این جنبه از بازی دارد. ونسان کمپانی اگرچه به این نقطه ضعف اعتراف کرده بود، اما ظاهراً نتوانسته بود راه حل مناسبی برای آن پیدا کند. مدافعان بایرن در تصمیمگیری برای ماندن در موقعیت یا تعقیب حریف دچار تردید بودند و این تردید به بهای گل خوردن آنها تمام شد. این ضعف تنها به این بازی محدود نمیشود. بایرن در بازیهای اخیر خود نیز در برابر توپهای ارسالی مشابه آسیبپذیر بوده است. اگر این تیم قصد دارد در رقابتهای بزرگ به موفقیت برسد، باید به سرعت این مشکل ساختاری را حل کند.
تأثیر روانی گل اول بر روند بازی
گل سریع آرسنال در دقیقه ۲۲، نقشه بازی بایرن مونیخ را کاملاً بر هم زد. این تیم که احتمالاً قصد داشت با کنترل بازی و ضدحملههای سریع حریف را تحت فشار قرار دهد، ناگهان مجبور شد برای جبران نتیجه بازی را باز کند. این تغییر روانی، فضای بازی را به نفع آرسنال تغییر داد. آنها اکنون میتوانستند با آرامش بیشتری در زمین حریف فشرده شوند و از ضدحملههای بایرن استفاده کنند. این شرایط برای تیمی مانند آرسنال که بر بازی سازی کنترل شده تأکید دارد، ایدهآل بود. از سوی دیگر، بازیکنان بایرن پس از گل خوردن دچار آشفتگی روانی شدند. اشتباهات آنها افزایش یافت و بازی تیمی خود را تا حدی از دست دادند. این موضوع نشان میدهد که چگونه یک گل میتواند تعادل روانی یک تیم را به هم بزند.
پیامدهای این شکست برای بایرن و موفقیت برای آرسنال
برای بایرن مونیخ، این شکست یک هشدار جدی است. آنها اگرچه در هفتههای اخیر نتایج خوبی گرفته بودند، اما این بازی نشان داد که هنوز مشکلات تاکتیکی جدی دارند که باید فوراً برطرف شود. این شکست میتواند اعتماد به نفس تیم را تحت تأثیر قرار دهد. برای آرسنال، این پیروزی نه تنها سه امتیاز باارزش، بلکه تأییدیهای بر درستی روشهای تاکتیکی میکل آرتتا بود. این بازی ثابت کرد که آنها میتوانند با برنامهریزی دقیق و اجرای بینقص، بر بزرگترین تیمهای اروپا غلبه کنند. از نظر فردی، عملکرد بازیکنانی مانند تیمبر و ساکا اعتماد به نفس آنها را برای بازیهای آینده افزایش داد. این گل میتواند نقطه عطفی در فصل برای آرسنال باشد و به آنها این باور را بدهد که میتوانند در بالاترین سطح رقابت کنند.