آسیانیوز ایران / یزد ؛ استان یزد امسال سناریویی «نزدیک به واقعیت» طراحی کرده؛ اقدامی ارزشمند اما ناکافی. زیرا واقعیت مدیریت بحران تنها با یک روز مانور سنجیده نمیشود؛ واقعیت آنجاست که حادثه میرسد و زیرساختها، آموزشها، هماهنگیها و صداقت مدیریتی را یکجا آزمایش میکند.
۱. تابآوری روی کاغذ؛ خطر در میدان
مسئولان میگویند آمادگی یزد برای مقابله با سیلابهای مشابه ۸۵ درصد افزایش یافته است. این آمار امیدوارکننده است اما آیا تابآوری واقعی ۸۵ درصدی داریم یا آمادگی اداری ۸۵ درصدی؟
زیرا تجربه بحرانها در کشور بارها نشان داده که فاصله رویایی میان «آمادگی کاغذی» و «آمادگی میدانی» گاهی از خود زلزله آسیبزاتر است.
۲. ۲۰ درصد مدارس فرسوده؛ رقم کم یا بمب خاموش؟
آمار رسمی میگوید ۲۰ درصد مدارس استان یزد فرسودهاند.
این یعنی هر پنج دانشآموز یزدی، یکی در مدرسهای درس میخواند که در برابر یک زلزله متوسط، بیش از خود حادثه، میتواند عامل تلفات باشد.
حتی اگر ۸۰ مدرسه جدید ساخته شده، کافی نیست؛ چون فرسودگی، خطر را جابهجا نمیکند، فقط زمان انفجار آن را به تعویق میاندازد.
۳. مانور یک روزه؛ آیا برای جامعهای با ۱۰۰۰ لرزه سالانه کافی است؟
یزد هر سال ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ زلزله خفیف را تجربه میکند.
این مناطق باید فرهنگ آمادگی دائمی داشته باشند، نه یک تمرین سالانه.
اگر مانور زلزله هنوز بهعنوان یک «مراسم» دیده میشود، نه یک «فرآیند پیوسته»، یعنی هنوز با مفهوم تابآوری فاصله داریم.
۴. خانوادهها؛ حلقهای که هنوز غایب است
آموزش دانشآموزان لازم است، اما کافی نیست.
چند درصد خانوادهها در یزد میدانند هنگام زلزله:
• کجا پناه بگیرند؟
• چه وسایلی باید آماده داشته باشند؟
• چگونه مسیرهای ارتباطی را مدیریت کنند؟
• نقششان هنگام تخلیه مدارس چیست؟
تا زمانی که خانوادهها آموزش نبینند، تابآوری از مدرسه تا خانه قطع میشود و هر مقدار تمرین مدرسهای در لحظه بحران بیاثر میماند.
۵. رسانهها؛ یا شریک تابآوری یا شریک بحران
مدیریت بحران بدون رسانه مسئول، ممکن نیست.
اما آیا رسانههای محلی از نقش واقعی خود آگاهاند؟
رسانهای که فقط خبر «برگزاری مانور» را منتشر کند، در مسیر غلطی قدم میگذارد.
رسانه باید بپرسد، نقد کند، هشدار دهد و اطلاعات درست بدهد؛ نه اینکه فقط بازوی روابط عمومی بحران باشد.
۶. سناریوی واقعی؛ یا واقعیتر از آنچه میپنداریم؟
مسئولان از «سناریوی نزدیک به واقعیت» میگویند.
اما واقعیت زلزله بدون برنامه قبلی، بدون اطلاع قبلی و بدون زمانبندی دقیق ۱۰ صبح شنبه رخ میدهد.
پس باید پرسید:
آیا ما واقعاً آمادهایم زمانی که زلزله نصفشب یا هنگام تعطیلی مدارس رخ دهد؟
آیا مدیران مدارس و خانوادهها برای سناریوهای بحرانی و بدون تمرین آمادهاند؟
اگر پاسخ نه باشد، هر مانوری فقط یک هشدار است، نه یک دستاورد.
مخلص کلام : حقیقتی که باید پذیرفت
مانور زلزله یزد اقدامی ارزشمند، ضروری و اجتنابناپذیر است.
اما تا زمانی که:
• مدارس فرسوده نوسازی نشوند،
• آموزش خانوادهها جدی نشود،
• تمرینها مستمر نباشد،
• سناریوها واقعیتر نشوند،
• و رسانهها مطالبهگر نباشند،
هر مانوری فقط یادآوری خطر است، نه تضمین ایمنی.
اگر قرار است یزد واقعاً «جامعهای تابآور» باشد، باید از مانور نمایشی عبور کند و به تمرین واقعی، مستمر و بی تعارف برسد.