آسیانیوز ایران؛ سرویس ورزشی:
فضای اردوی تیم ملی تکواندو امید زنان، این روزها به جای آمادهسازی برای رقابتهای آینده، صحنه تنش و درگیری شده است. خبری که اگر تأیید شود، میتواند روحیه تیمی و آمادگی این ورزشکاران را تحت الشعاع قرار دهد. بر اساس گزارش خبرگزاری میزان، درگیری لفظی شدیدی بین دو چهره شاخص این تیم، مبینا نعمتزاده و هستی محمدی رخ داده است. این درگیری ظاهراً در جریان همین اردوی آمادهسازی اتفاق افتاده و حاشیههای زیادی ایجاد کرده است. گزارشها حاکی از آن است که مهروز ساعی، سرمربی تیم ملی تکواندو امید زنان، در مدیریت و مهار این اختلاف ناتوان بوده و اجازه داده کار به جر و بحث بسیار شدید بکشد.
این اتفاق، فضای اردو را به کلی متشنج کرده است. چنین تنشهایی در آستانه مسابقات مهم، میتواند بر انسجام تیم که کلید موفقیت در ورزشهای انفرادی-تیمی مانند تکواندو است، تأثیر منفی بگذارد. در ادامه این گزارش ادعا شده که مبینا نعمتزاده با حمایت سرمربی، رفتارهای خودرأیانهای داشته و «به هر کسی دلش خواست گیر میدهد». نامهایی مانند ناهید کیانی (کاپیتان تیم ملی) و دیگر پیشکسوتان موسپید کرده نیز در این گزارش به عنوان افرادی که از سوی نعمتزاده مورد بیمهری قرار گرفتهاند، ذکر شدهاند. اکنون، این الگوی رفتاری به داخل تیم و همتیمیها نیز کشیده شده و به درگیری با هستی محمدی منجر گردیده است. این موضوع، نگرانی از تضعیف روحیه جمعی و ایجاد دوقطبی در تیم را افزایش میدهد. تاکنون واکنش رسمی از سوی فدراسیون تکواندو، سرمربی تیم یا خود ورزشکاران درگیر درباره این ادعاها منتشر نشده است. صحت و جزئیات دقیق این گزارش نیاز به تأیید از منابع موثق دارد. در ادامه، ابعاد مختلف این حادثه، تأثیرات آن بر تیم ملی و الزامات مدیریت بحران در فدراسیون مورد تحلیل قرار خواهد گرفت.
بررسی صحت گزارش و واکنشهای مورد انتظار
پیش از هر تحلیل، باید بر عدم تأیید رسمی این گزارش توسط فدراسیون، مربیان یا ورزشکاران تأکید کرد. خبرگزاری میزان منبع این خبر است، اما در موارد حساس مربوط به حریم تیمهای ملی، اطلاعرسانی رسمی از کانال فدراسیون معیار اصلی است. اگر گزارش صحت داشته باشد، انتظار میرود فدراسیون تکواندو در اسرع وقت با انتشار بیانیهای، شفافسازی کند و موضع خود را درباره مدیریت این بحران اعلام نماید. سکوت یا تأخیر در واکنش، میتواند به دامنزدن به شایعات و تشدید بحران بیانجامد. همچنین، خود ورزشکاران درگیر یا کادر فنی ممکن است در فضای مجازی یا در مصاحبههای بعدی به این موضوع پاسخ دهند.
نقش سرمربی در مدیریت تیم و بحرانهای داخلی
یکی از ادعاهای محوری گزارش، ناتوانی مهروز ساعی، سرمربی تیم، در مدیریت درگیری است. یکی از اصلیترین وظایف یک سرمربی، به ویژه در ورزشهای تیمی، مدیریت روانی بازیکنان، ایجاد انسجام و حل تعارضات داخلی است. اگر سرمربی نتواند اعتماد و احترام همه بازیکنان را جلب کند یا در برخورد با رفتارهای غیرحرفهای قاطع نباشد، اختلافات کوچک به بحرانهای بزرگ تبدیل میشوند. ادعای «حمایت سرمربی از یک بازیکن خاص» (در این گزارش نعمتزاده) اگر درست باشد، بسیار خطرناک است و میتواند به حسادت، دو دستگی و از بین رفتن انگیزه در سایر اعضای تیم بینجامد. یک سرمربی موفق باید بیطرف و عادل باشد.
تأثیر بر عملکرد تیمی و آمادگی برای رقابتها
تکواندو اگرچه یک ورزش انفرادی در میدان مسابقه است، اما حضور در اردوهای تیمی، حمایت همتیمیها و روحیه جمعی نقش بسیار مهمی در موفقیت هر ورزشکار دارد. درگیریهای داخلی و فضای متشنج، باعث مشغولیت ذهنی ورزشکاران، کاهش تمرکز روی تمرینات و تضعیف اعتماد بین اعضای تیم میشود. در آستانه رقابتهای مهم، چنین فضایی میتواند تمام زحمات تمرینی را بر باد دهد. ورزشکاران به جای فکر کردن به تاکتیک و حریف، درگیر تنشهای داخلی میشوند. این موضوع نیاز به مداخله فوری روانشناس تیم یا مدیران ارشد فدراسیون برای حل وفصل و بازگرداندن آرامش به اردو دارد.
الگوی رفتاری و فرهنگ تیمی در ورزش قهرمانی
گزارش اشاره کرده که نعمتزاده قبلاً نیز با پیشکسوتانی مانند ناهید کیانی و دیگران درگیری داشته است. اگر این الگوی رفتاری تکرارشونده باشد، نشان از یک مشکل ساختاری یا فرهنگی در نحوه تعاملات درون تیمی دارد. در ورزش حرفهای، احترام به پیشکسوتان و همبستگی با همتیمیها از اصول اولیه است. وجود یک یا چند فرد که به دلیل عملکرد ورزشی قوی یا حمایت خاص احساس کنند میتوانند قوانین نانوشته احترام و اخلاق تیمی را زیر پا بگذارند، برای هر تیمی سم است. فدراسیون باید قاطعانه با چنین رفتارهایی برخورد کند، وگرنه فرهنگ خودمحوری بر فرهنگ جمعگرایی غلبه خواهد کرد و در بلندمدت تمام تیمهای ملی را تحت تأثیر قرار میدهد.
راهکارهای خروج از بحران و درسهایی برای آینده
برای عبور از این بحران، چند اقدام ضروری است: اول، شفافسازی فوری از سوی فدراسیون. دوم، گفتوگوی مستقیم و بدون حاشیه بین سرمربی، ورزشکاران درگیر و احتمالاً یک میانجی معتمد (مانند رئیس فدراسیون یا روانشناس). سوم، تعیین خط قرمزهای روشن برای رفتار در تیم و اعلام عواقب تخلف برای همه. چهارم، در صورت اثبات خطای یک طرف، اعمال تنبیه انضباطی عادلانه و بدون اغماض برای عبرت دیگران. پنجم، برگزاری جلسات تیمی برای تقویت روحیه و انسجام و یادآوری هدف مشترک (افتخارآفرینی برای کشور). این اتفاق باید درس بزرگی برای فدراسیون باشد تا نظارت بیشتری بر مدیریت روانی و ارتباطی تیمهای ملی داشته باشد و قبل از تبدیل شدن اختلافات کوچک به بحران، مداخله کند.