آسیانیوز ایران؛ سرویس ورزشی:
در آستانه یکی از پرمخاطبترین رویدادهای ورزشی جهان، تصمیمی غیرمنتظره از سوی نهاد ناظر رسانههای دیجیتال ایران گرفته شده است. تصمیمی که میتواند میلیونها علاقهمند به فوتبال را در داخل کشور برای دنبال کردن یک مراسم زنده جهانی با چالش مواجه کند. سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوت و تصویر فراگیر، معروف به ساترا، با صدور ابلاغیهای رسمی، پخش زنده مراسم قرعهکشی جام جهانی را برای تمامی پلتفرمهای دارای مجوز خدمات ویدئو درخواستی (VOD) ممنوع اعلام کرده است. این دستور به معنای آن است که سرویسهای شناختهشده داخلی که مجوز قانونی از ساترا دارند، حق پخش مستقیم و زنده این مراسم مهم را ندارند. مراسم قرعهکشی جام جهانی که قرار است به زودی برگزار شود، تیمهای حاضر را در گروههای مختلف قرار میدهد و سرنوشت اولیه رقابتها را مشخص میکند.
هنوز دلیل رسمی و صریحی از سوی ساترا برای این ممنوعیت اعلام نشده است. این تصمیم در حالی گرفته میشود که پخش چنین رویدادهای ورزشی جهانی معمولاً با استقبال گسترده کاربران همراه است و برای پلتفرمها نیز از نظر جذب مخاطب حائز اهمیت است. سؤال اصلی این است که آیا این ممنوعیت صرفاً برای پلتفرمهای VOD داخلی است، یا شامل شبکههای اجتماعی و پیامرسانها نیز میشود؟ و آیا صداوسیما به عنوان رسانه ملی مجاز به پخش این مراسم خواهد بود؟ این اقدام میتواند مخاطبان را به سمت استفاده از کانالهای غیررسمی، فیلترشکنها یا پلتفرمهای خارجی برای دنبال کردن مراسم سوق دهد، که خود با ریسکهای امنیتی و کیفیتی همراه است. از سوی دیگر، این تصمیم برای پلتفرمهای VOD داخلی نیز یک ضرر اقتصادی و اعتباری محسوب میشود، چرا که آنان را از رقابت بر سر جذب مخاطب برای یک رویداد پربیننده محروم میکند. در ادامه، ابعاد احتمالی این تصمیم، دلایل آن و تأثیرش بر حقوق مخاطبان و صنعت پلتفرمهای داخلی تحلیل خواهد شد.
تحلیل حقوقی و اختیارات ساترا در تنظیم مقررات پخش
ساترا به عنوان نهاد ناظر بر محتوای صوت و تصویر فراگیر در بستر اینترنت، بر اساس مصوبات شورای عالی فضای مجازی و قوانین مربوطه عمل میکند. این سازمان مجاز است شرایط و ضوابط پخش محتوا را برای دارندگان مجوز تعیین کند. ممنوعیت پخش یک رویداد خاص، در چارچوب اختیارات نظارتی آن است؛ اما نکته مهم شفافسازی دلایل این ممنوعیت است. آیا به دلیل مسائل حقوقی و کپیرایت است؟ (آیا حق پخش انحصاری در اختیار نهاد دیگری مانند صداوسیماست؟). آیا به دلیل ملاحظات سیاسی یا امنیتی است؟ (مثلاً احتمال حضور تیمهای خاص). یا دلیل دیگری دارد؟ بدون اعلام دلیل، این تصمیم میتواند به عنوان سانسور یا محدودیت بیدلیل تفسیر شود و انتقادات را برانگیزد.
بررسی انگیزههای احتمالی؛ انحصارگرایی یا کنترل محتوا
دو انگیزه محتمل برای این تصمیم وجود دارد: اول، حمایت از انحصار صداوسیما. ممکن است حق پخش انحصاری این رویداد در اختیار رسانه ملی باشد و ساترا قصد دارد جلوی رقابت پلتفرمهای دیجیتال را بگیرد. دوم، کنترل محتوای همراه با مراسم. پخش زنده از منابع خارجی میتواند همراه با تبلیغات، نمادها یا محتوایی باشد که از نظر نهادهای نظارتی نامطلوب است. پلتفرمهای داخلی ممکن است نتوانند این بخشها را سانسور کنند، بنابراین کل پخش ممنوع میشود. در هر صورت، نتیجه محروم کردن مخاطب از دسترسی آسان و با کیفیت و تحمیل هزینه به پلتفرمهای قانونی داخلی است.
تأثیر بر پلتفرمهای VOD داخلی و اقتصاد دیجیتال
این تصمیم برای کسبوکارهای دیجیتال داخلی که مجوز رسمی دارند، یک سیلی و علامت منفی است. این پلتفرمها با پرداخت هزینه و رعایت مقررات سخت، مجوز گرفتهاند و انتظار دارند در یک فضای رقابتی منصفانه فعالیت کنند. ممنوعیت پخش یک رویداد پربیننده جهانی، هم فرصت جذب کاربر و درآمدزایی را از آنان میگیرد و هم اعتبار آنان را به عنوان مرجع معتبر پخش رویدادها خدشهدار میکند. این امر میتواند انگیزه سرمایهگذاری و نوآوری در این بخش را کاهش دهد و به طور غیرمستقیم، کاربران را به سمت پلتفرمهای غیرمجاز و خارجی سوق دهد، که دقیقاً خلاف اهداف اعلام شده نظارتی است.
واکنش مخاطبان و تغییر الگوی مصرف رسانهای
مخاطبان ایرانی به ویژه نسل جوان، سالهاست که برای دنبال کردن رویدادهای ورزشی جهانی به اینترنت و پلتفرمهای آنلاین روی آوردهاند. این ممنوعیت، آنان را وادار میکند تا به روشهای جایگزین متوسل شوند:
۱. استفاده از VPN و فیلترشکن برای دسترسی به پخشکنندههای بینالمللی، که خود پرریسک و گاه کند است.
۲. دنبال کردن از طریق شبکههای اجتماعی و کانالهای تلگرامی غیررسمی که کیفیت و قابلیت اطمینان پایینی دارند.
۳. تماشا از طریق صداوسیما، در صورتی که آن را پخش کند. بسیاری ممکن است گزینه اول یا دوم را انتخاب کنند، که به معنای دور زدن سیستم رسمی و قرار گرفتن در معرض محتوای کنترل نشده است. این تصمیم میتواند شکاف بین سبک مصرف رسانهای مردم و سیاستهای رسمی را بیشتر کند.
چشمانداز و راهکارهای منطقیتر
اگر دلیل ممنوعیت حقوق پخش انحصاری است، باید شفاف اعلام شود و صاحب حق (مثلا صداوسیما) متعهد به پخش با کیفیت و به موقع شود. اگر دلیل کنترل محتوا است، میتوان به جای ممنوعیت کامل، به پلتفرمهای مجاز اجازه داد با تأخیر اندک و امکان سانسور موارد نامطلوب، مراسم را پخش کنند. راهکار ایدهآل، خرید حق پخش توسط یک پلتفرم داخلی معتبر و پخش آزاد برای همه است. در غیر این صورت، این ممنوعیت تنها به نارضایتی عمومی، تضعیف پلتفرمهای داخلی و رانش کاربران به فضای غیرقابل کنترل میانجامد. ساترا و نهادهای مرتبط باید در تصمیمگیریهای آینده، حق دسترسی مردم به اطلاعات و رویدادهای جهانی و همچنین منافع اقتصادی فعالان قانونی فضای مجازی داخلی را بیش از پیش مد نظر قرار دهند.