آسیانیوز ایران؛ سرویس افغانستان:
در آستانه روز جهانی ایدز، آمارهای تازهای از یک بحران بهداشتی خاموش در افغانستان پرده برمیدارد. وزارت بهداشت این کشور از افزایش موارد ابتلا به HIV در سال جاری میلادی خبر داده است. بر اساس اعلام رسمی، در طول سال ۲۰۲۴، حدود ۳۰۰ مورد مثبت جدید ابتلا به ویروس ایدز در افغانستان شناسایی و ثبت شده است. این رقم، زنگ خطری جدی برای سیستم بهداشتی یک کشور است که سالهاست با چالشهای متعدد دست و پنجه نرم میکند. ایدز یا "سندرم نقص ایمنی اکتسابی" در افغانستان سابقهای چند دههای دارد. نخستین مورد رسمی ابتلا به ویروس عامل این بیماری (HIV) در این کشور به سال ۱۹۸۹ میلادی بازمیگردد.
از آن زمان تاکنون، این بیماری جان بسیاری را گرفته است. آمارهای سازمان ملل متحد نشان میدهد که تا به امروز، بیش از ۴۰۰ مورد مرگ مرتبط با بیماری ایدز در افغانستان گزارش شده است. این آمار رسمی احتمالاً تنها بخشی از واقعیت را نشان میدهد. کارشناسان بهداشت بینالمللی همواره تاکید کردهاند که در کشورهایی با سیستم نظارتی ضعیف و سطح پایین دسترسی به آزمایش، شمار واقعی مبتلایان و فوتشدگان میتواند به مراتب بیشتر از آمارهای ثبتشده باشد. وضعیت کنونی افغانستان، این نگرانی را تشدید میکند. پس از تغییرات سیاسی اخیر، سیستم بهداشت و درمان این کشور با فشارهای مالی و کمبود منابع جدی مواجه شده است. این وضعیت، خدمات پیشگیری، آزمایش و درمان بیماریهایی مانند ایدز را به شدت تحت تاثیر قرار داده است. افزایش موارد ثبتشده میتواند دو پیام داشته باشد: یا شیوع ویروس در حال گسترش است، یا با وجود تمام مشکلات، سیستم نظارتی تا حدی توانسته موارد بیشتری را شناسایی کند. در هر دو حالت، نیاز به اقدام فوری و اختصاص منابع بیشتر، کاملاً احساس میشود. نکته مهم دیگر، لزوم تمرکز بر راههای پیشگیری و آموزش عمومی است. بدون آگاهیبخشی به جامعه درباره راههای انتقال ویروس (از طریق خون آلوده، رابطه جنسی محافظتنشده و از مادر به کودک) و مبارزه با انگ اجتماعی مرتبط با این بیماری، کنترل آن دشوار خواهد بود.
تحلیل آمار؛ از سطح آشکار تا عمق پنهان
آمار ۳۰۰ مورد مثبت جدید در یک سال برای افغانستان، در نگاه اول ممکن است کم به نظر برسد. اما برای تحلیل دقیق، باید این رقم را در بستر شرایط خاص این کشور قرار داد. نخست، این رقم تنها مواردی را نشان میدهد که به مراکز بهداشتی دسترسی داشتهاند، آزمایش دادهاند و نتیجه آن ثبت رسمی شده است. در واقعیت، شمار زیادی از مبتلایان ممکن است به دلایل مختلف از جمله ترس از انگ اجتماعی، ناآگاهی، دوری از مراکز درمانی یا فقدان دسترسی به خدمات بهداشتی، هرگز آزمایش ندهند و در آمار رسمی جایی نداشته باشند. سازمانهای جهانی اغلب تاکید میکنند که آمار واقعی میتواند چندین برابر آمار رسمی باشد. ثبت ۳۰۰ مورد همچنین نشان میدهد که ویروس در حال چرخش است و زنجیرههای انتقال فعال وجود دارند. این موضوع نیاز به بررسی الگوهای انتقال (مثلاً از طریق مصرف مواد تزریقی، رابطه جنسی محافظتنشده یا انتقال از مادر به کودک) دارد تا برنامههای پیشگیری دقیقتری طراحی شود.
پیامدهای بحران اقتصادی و سیاسی بر سلامت عمومی
وضعیت بهداشتی افغانستان را نمیتوان جدا از تحولات سیاسی و اقتصادی اخیر آن تحلیل کرد. قطع کمکهای بینالمللی و مسدودی داراییها، سیستم سلامت این کشور را با بحران مالی بیسابقهای روبرو کرده است. کمبود دارو، تجهیزات پزشکی، و ناتوانی در پرداخت حقوق کارکنان بخش سلامت، به معنای تضعیف شدید خدمات بهداشتی اولیه است. در چنین شرایطی، برنامههای تخصصیتری مانند برنامههای کنترل و پیشگیری از ایدز، که نیازمند بودجه مستمر، داروهای ضد رتروویروسی، کیتهای آزمایش و نیروی متخصص آموزشدیده هستند، بیش از هر بخش دیگری آسیب میبینند. این رکود خدمات به معنای افزایش خطر ابتلا برای گروههای پرخطر، اختلال در درمان بیماران شناساییشده (که میتواند منجر به افزایش مرگومیر و مقاومت دارویی شود)، و در نهایت گسترش خاموش و بیوقفه بیماری در جامعه است.
چالش انگ اجتماعی و کمبود آگاهی
در بسیاری از جوامع، از جمله افغانستان، انگ اجتماعی مرتبط با ایدز یکی از بزرگترین موانع مبارزه با این بیماری است. این ننگ میتواند از ترس از طرد شدن تا خشونت فیزیکی متغیر باشد. این انگ باعث میشود افراد از آزمایش دادن بترسند، بیماری خود را پنهان کنند، و برای درمان مراجعه نکنند. این امر نه تنها شانس زندگی سالم را از فرد مبتلا میگیرد، بلکه احتمال انتقال ناخواسته ویروس به دیگران را افزایش میدهد. مبارزه با این چالش، نیازمند یک برنامه بلندمدت آموزش عمومی است. آموزش باید بر اساس حقایق علمی باشد و بر این موضوع تاکید کند که ایدز یک "بیماری" است، نه یک "تابو" یا "نقص اخلاقی". همچنین باید راههای انتقال و عدم انتقال ویروس به وضوح شرح داده شود تا ترسهای بیاساس از بین برود.
گروههای پرخطر و لزوم برنامههای هدفمند
برای کنترل ایدز، شناسایی و تمرکز بر گروههای پرخطر (جمعیت کلیدی) امری حیاتی است. در افغانستان، این گروهها ممکن شامل افرادی باشد که مواد مخدر تزریقی مصرف میکنند، کارگران جنسی، مردانی که با مردان رابطه جنسی دارند، و زندانیان. ارائه خدمات کاهش آسیب (مثل برنامههای تعویض سرنگ)، توزیع رایگان کاندوم، و ایجاد دسترسی محرمانه و بدون قضاوت به آزمایش و مشاوره برای این گروهها، از موثرترین راهها برای شکستن زنجیره انتقال است. با این حال، اجرای چنین برنامههایی در فضای فرهنگی و اجتماعی افغانستان بسیار حساس و پیچیده است. این کار نیازمند همکاری رهبران مذهبی، بزرگان قومی و نهادهای اجتماعی برای یافتن راههایی است که هم موثر باشد و هم با بافت جامعه سازگاری داشته باشد.
نقش جامعه بینالملل و آینده پیشرو
بحران ایدز در افغانستان، تنها یک مشکل داخلی نیست. در دنیای به هم پیوسته امروز، سلامت عمومی یک موضوع جهانی است. شکست در کنترل بیماری در یک کشور میتواند پیامدهایی فراتر از مرزهای آن داشته باشد. جامعه بینالملل و سازمانهایی مانند برنامه مشترک سازمان ملل در مورد ایدز (UNAIDS) و سازمان جهانی بهداشت (WHO) میتوانند نقش مهمی ایفا کنند. این نقش میتواند شامل کمک فنی، حمایت از سازمانهای غیردولتی داخلی که هنوز فعال هستند، و یافتن کانالهای انسانی برای ارسال داروهای ضروری و کیتهای آزمایش باشد. آینده روند این بیماری در افغانستان به یک اقدام هماهنگ دو جانبه وابسته است: از یک سو، تعهد و تخصیص منابع داخلی (هرچند محدود) و اولویتبندی کنترل ایدز توسط مسئولان، و از سوی دیگر، حمایت هدفمند و غیرسیاسی جامعه جهانی برای نجات جان انسانها و جلوگیری از تبدیل شدن این کشور به کانون یک همهگیری بزرگتر.