آسیانیوز ایران؛ سرویس ورزشی:
در جهان فوتبال، برخی جداییها آرام و با تشریفات انجام میشود و برخی دیگر، مانند زلزلهای کوچک، بنیانهای یک باشگاه و قلب هواداران را میلرزاند. به نظر میرسد خداحافظی محمد صلاح از لیورپول در زمره دوم قرار دارد. شایعات درباره آینده فرعون مصری در لیورپول مدتی است که قوت گرفته، اما اکنون گزارشهای جدیتری از رسانههایی مانند ایندیکالا و هفت صبح ورزشی منتشر شده که از تصمیم نهایی باشگاه حکایت دارد. طبق این گزارشها، «کار تمام است، او خواهد رفت.» این جدایی احتمالی، تنها یک انتقال بازیکن ساده نیست. صلاح در سالهای گذشته به نماد لیورپول و یکی از مؤثرترین بازیکنان تاریخ لیگ برتر تبدیل شده است. حضورش در ترکیب اصلی، تضمینی برای گل و نتیجه بود. اما فصل جاری، قصه دیگری است. لیورپول در جدول لیگ برتر انگلستان جایگاه رضایتبخشی ندارد و صلاح نیز، که نشانههایی از کاهش سرعت و دقت در بازی او دیده میشود، حتی در بازی اخیر برابر لیدز یونایتد روی نیمکت نشست.
نارضایتی شخص بازیکن، ابعاد ماجرا را پیچیدهتر کرده است. صلاح در اظهاراتی جنجالی گفته است: «احساس میکنم باشگاه نادیدهام میگیرد... به نظر میرسد کسی نمیخواهد من بمانم.» این جملات، شکاف عمیق میان او و مدیریت باشگاه را نشان میدهد. مدیران لیورپول اما بر اساس گزارشها، قصد دارند تنها در صورت دریافت قیمت مورد نظر خود، این انتقال را انجام دهند و بلافاصله با جذب آنتوان سمنیو از سلتاویگو، جای خالی او را پر کنند. این نشان میدهد برنامهریزی برای دوران پساصلاح آغاز شده است. این ماجرا برای هواداران ایرانی نیز جذابیت ویژهای دارد. همگروهی صلاح و تیم ملی ایران در جام جهانی2026، توجه رسانههای داخلی را به این ستاره مصری بیشتر کرده است. اما فراتر از این، سرنوشت صلاح، یادآور خاطرهای تلخ برای فوتبال ایران است. تصویر یک ستاره درخشان که در واپسین روزهای حضورش، ناخواسته صحنه را ترک میکند، داستانی تکراری در فوتبال جهان و ایران است. این گزارش به تحلیل ابعاد مختلف این جدایی احتمالی و مقایسه آن با تجربههای مشابه در فوتبال ایران میپردازد.
تحلیل تصمیم باشگاه؛ منطق مالی یا انقلاب ورزشی؟
تصمیم لیورپول برای فروش محمد صلاح را میتوان از دو منظر کاملاً متفاوت تحلیل کرد. از نگاه اول، این یک تصمیم کاملاً منطقی و آیندهنگرانه است. صلاح ۳۱ سال دارد و در آستانه آغاز روند نزولی فیزیکی قرار گرفته است. ارزش بازار او در اوج است و فروشش در ژانویه میتواند سرمایه کلانی را برای بازسازی نسل جدید تیم فراهم کند. مدیران مالی باشگاه به دنبال حداکثر کردن سود و کاهش متوسط سنی تیم هستند. خرید آنتوان سمنیو، مهاجمی جوان و بااستعداد، در راستای همین سیاست قرار دارد. از این منظر، فروش صلاح پیش از سقوط ارزشش، یک اقدام هوشمندانه تجاری محسوب میشود. اما از نگاه دوم، این تصمیم میتواند یک ریسک بزرگ ورزشی و عاطفی باشد. صلاح تنها یک بازیکن نیست؛ یک نماد، یک منبع ثابت گل و یک رهبر در زمین است. فروش او در میانه فصل، میتواند به روحیه تیم و هواداران آسیب بزند و برنامهریزی ورزشی اسلوت را بر هم بزند. آیا سمنیو یا هر جایگزین دیگری میتواند بلافاصله بار روانی و ورزشی غیاب صلاح را جبران کند؟ این پرسش بزرگی است که پاسخ آن نامشخص است.
نقش آرنه اسلوت و تنش در بدنه مدیریتی
گزارشها تأکید دارند که آرنه اسلوت، سرمربی جدید لیورپول، «نظر چندانی» در این تصمیم نداشته است. این موضوع به خودی خود بسیار گویاست و نشان از یک تغییر راهبردی در ساختار تصمیمگیری لیورپول دارد. در دوران یورگن کلوپ، سرمربی نفوذ قابل توجهی در تصمیمات نقل و انتقالات داشت. اما به نظر میرسد پس از او، مدیران ورزشی و هیئت مدیره قدرت بیشتری را در دست گرفتهاند. تصمیم به فروش بزرگترین ستاره تیم، بدون نظر قطعی سرمربی، میتواند نشاندهنده بیاعتمادی به دیدگاه ورزشی اسلوت یا تعیین خطمشی کلی بدون درنظرگرفتن خواست او باشد. این وضعیت برای اسلوت، که خود در آغاز کارش در لیورپول با نتایج ضعیف تحت فشار است، دشوارتر میشود. از یک سو از او نتایج بهتر خواسته میشود و از سوی دیگر، ستاره تیمش را — احتمالی — از دست میدهد. این تنش مدیریتی میتواند بر عملکرد کلی تیم در نیمفصل دوم تأثیر منفی بگذارد و موقعیت شغلی اسلوت را نیز بیش از پیش تضعیف کند.
واکنش محمد صلاح؛ از ناامیدی تا شورش علنی
اظهارات اخیر محمد صلاح در مصاحبهای جنجالی، یک ناامیدی عمیق را نشان میدهد. جملات او — «احساس میکنم باشگاه نادیدهام میگیرد»، «به نظر میرسد کسی نمیخواهد من بمانم» — تنها شکایت از نیمکتنشینی نیست، بلکه اعلان جنگ به مدیریت باشگاه است. صلاح خود را به عنوان کسی که «چیزهای زیادی طی سالها ارائه کرده» معرفی میکند و نادیده گرفتن این خدمات را برنمیتابد. او صراحتاً میگوید این وضعیت برایش «قابل قبول نیست». این نوع موضعگیری علنی، رابطه او با باشگاه را تا حد نقطه بیبازگشت تخریب میکند. این رفتار از سوی بازیکنی با این قدمت و احترام، غیرمعمول است. این نشان میدهد که صلاح یا از پشت صحنه مطلع شده که باشگاه قصد کنار گذاشتن او را دارد، یا تحمل از دست دادن جایگاهش را ندارد. در هر صورت، این آشکارسازی مشکلات، باعث میشود برگشت به شرایط عادی تقریباً غیرممکن به نظر برسد و جدایی، تنها راه چاره باشد.
آینده صلاح و مقایسه با مهاجرت به لیگ عربستان
اگر انتقال صلاح قطعی شود، مقصد بعدی او یکی از موضوعات داغ خواهد بود. گزارشها از احتمال پیوستن او به لیگ عربستان خبر میدهند. این مسیر در ماههای گذشته توسط ستارههایی مانند بنزما، کانتئو و منیه طی شده است. انتقال به عربستان از دو منظر قابل بررسی است. از نظر مالی، قطعاً یک قرارداد کلان با دستمزدهای نجومی در انتظار صلاح خواهد بود. این میتواند آخرین قرارداد بزرگ حرفهای او باشد. اما از نظر ورزشی، این انتقال به معنای خروج از مرکزیت فوتبال جهان و رقابت در لیگی با سطح پایینتر است. برای بازیکنی با انگیزه و غرور صلاح، پذیرش این موضوع سخت است. اما با توجه به سن و احتمال کاهش تمایل باشگاههای بزرگ اروپایی برای دادن نقش کلیدی به او، شاید عربستان تنها گزینه واقعبینانه باشد. این انتخاب، میان حفظ سطح رقابتی در اروپا با نقش کمرنگتر، و دریافت پول بیشتر با نقش محوری در آسیا صورت میگیرد.
درسهایی از تاریخ؛ تشابه با سرنوشت اسطورههای ایرانی
داستان صلاح، ایرانیان را به یاد سرنوشت تلخ برخی از اسطورههای خود میاندازد. مقاله به درستی به مهدی مهدویکیا و علی دایی اشاره کرده است. مهدویکیا با بازگشت به ایران و ادامه بازی در پرسپولیس، نتوانست در اوج خداحافظی کند و با اشک و ناکامی از فوتبال خداحافظی کرد. علی دایی نیز در جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان، با وجود کهولت نسبی، حاضر نشد از تیم ملی کنارهگیری کند و با عملکرد ضعیف و انتقادات شدید مواجه شد. این دو نمونه نشان میدهد که تشخیص «زمان درست خداحافظی» حتی برای بزرگترین ستارهها نیز دشوار است. صلاح اکنون در همان نقطه عطف قرار دارد. آیا باید همچنان بجنگد تا جایگاهش را در لیورپول حفظ کند؟ یا باید باشگاه افسانهایاش را ترک کند، حتی اگر به معنای رفتن به لیگ عربستان باشد؟ تاریخ فوتبال ایران نشان میدهد که ماندن بیش از حد در صحنه، گاهی به قیمت تخریب بخشی از میراث حرفهای بازیکن تمام میشود. شاید صلاح با نگاهی به سرنوشت مهدویکیا و دایی، بتواند تصمیم عاقلانهتری برای آینده خود بگیرد.