آسیانیوز ایران؛ سرویس فرهنگی هنری:
ایران فرهنگی، یکی از ستونهای استوار خود را از دست داد. کامران فانی، پژوهشگر، مترجم و کتابدار پیشکسوت، پس از یک دوره بیماری، در سن ۸۱ سالگی دار فانی را وداع گفت. فقدان او، ضایعهای بزرگ برای جامعه علمی، فرهنگی و به ویژه صنعت نشر و کتابداری ایران است. فانی تنها یک کتابدار نبود؛ او یک «مفکر کتاب» بود. کسی که حضور و تأثیرش فراتر از قفسههای کتابخانهها میرفت و در قلب محافل فکری و رسانهای کشور نیز نفوذ داشت. او بهدرستی از مفاخر حوزه کتاب، کتابداری و اطلاعرسانی در ایران به شمار میرفت. حرفه اصلی او کتابداری بود، اما این تخصص، پلی شد برای ارتباطی گسترده و سازنده با تمامی ارکان فرهنگ مکتوب. سردبیران نشریات فکری، روزنامهنگاران فرهنگی و پژوهشگران، همواره او را به عنوان منبعی موثق، دقیق و خوشفکر در کنار خود میدیدند و از نظراتش بهره میبردند.
شهرت و اعتبار فانی در گرو مشارکت او در یک «مثلث اثرگذار» بود: داریوش شایگان، بهاالدین خرمشاهی و کامران فانی. این سه تن، در انتشارات فرزان روز با هم همکاری نزدیک داشتند و این همکاری بعدها به عرصههای فکری و فرهنگی نیز تسری یافت و گفتوگوهای نظری و انتقادی غنیای را در حوزه نشر و کتاب شکل داد. حضور فانی در این جمع، نه تصادفی، که حاکی از عمق دانش و وسعت دید او بود. او مترجمی توانا بود که با تسلط بر زبان انگلیسی، آثاری ارزشمند را به فارسی روان و دقیق برگرداند. پژوهشهایش در حوزه علم اطلاعات و کتابداری، مبنای علمی بسیاری از فعالیتهای این رشته در ایران شد. در ماههای اخیر، گویا جامعه فرهنگی ایران با از دست دادن چند چهره شاخص، سوگوار شده بود. در چنین فضایی، فقدان کامران فانی دردی مضاعف است. او پل ارتباطی بین نسلهای مختلف اهل قلم بود؛ کسی که هم به سنت کتابت ایران احترام میگذاشت و هم از ضرورتهای دنیای مدرن اطلاعرسانی غافل نبود.
مرگ او، تنها از دست دادن یک فرد نیست، بلکه به نوعی خاموشی یک منبع دانش زنده و یک مشاور امین برای جریان فرهنگ مکتوب است. بسیاری از پروژههای فرهنگی و نشر که در سایه راهنماییهای او شکل میگرفتند، اکنون با پرسشهای بیپاسخ زیادی روبرو خواهند شد. وداع با کامران فانی، وداع با بخشی از حافظه تاریخی و فرهنگی ایران معاصر است. اما میراث او – ترجمهها، تألیفات، نظرات و سبک کاری منحصربهفردش – همچنان چراغ راه علاقهمندان به کتاب و اندیشه خواهد بود.
نقش کامران فانی در تحول کتابداری و علم اطلاعات در ایران
فانی از پیشگامان نهادینهسازی علم اطلاعات و دانششناسی به جای مفهوم سنتی «کتابداری» در ایران بود. او بر نقش کتابدار به عنوان یک مدیر اطلاعات و نه صرفاً یک نگهدارنده کتاب تأکید داشت. این نگرش، کمک کرد تا این رشته در دانشگاهها و مراکز علمی ایران با تحولات جهانی همگام شود. او در تدوین استانداردها و شیوهنامههای فهرستنویسی و ردهبندی در ایران نقش مؤثری داشت. دقت و نظم او که ریشه در دانش عمیقش داشت، به ایجاد سازوکارهای منسجمتر در سازماندهی اطلاعات در کتابخانههای بزرگ کشور کمک کرد. فانی پلی بین دانش کتابداری آکادمیک و فضای عملی نشر بود. بسیاری از ناشران و ویراستاران از دانش او در زمینههای مختلف، از «حق مؤلف» تا «شیوههای صحیح ارجاعدهی» بهره میگرفتند. این ارتباط دوسویه، هم به غنای نشر کمک کرد و هم کتابداری را از حاشیه به متن آورد.
جایگاه او در مثلث فکری شایگان-خرمشاهی-فانی و تأثیر بر گفتمان فرهنگی
این مثلث، نماینده یک همکاری بینارشتهای کمنظیر بود: شایگان با نگاه فلسفی و فرافکن، خرمشاهی با تسلط بر ادبیات و فرهنگ ایرانی-اسلامی، و فانی با تخصص در علم اطلاعات و نشر. همکاری آنها در «فرزان روز» تنها یک همکاری انتشاراتی نبود، بلکه الگویی برای دیالوگ سازنده بین حوزههای مختلف فکر بود. فانی در این جمع، نقش پایگاه دانشی منسجم و نظاممند را بازی میکرد. وقتی بحثهای نظری حول یک کتاب یا مفهوم صورت میگرفت، او بود که میتوانست پیشینه، منابع دقیق و دادههای مرتبط را ارائه دهد. این نقش «تکیهگاه اطلاعاتی»، به عمقیابی گفتوگوها کمک شایانی میکرد. حضورش ثابت کرد که تخصصهای به ظاهر فنی مانند کتابداری، میتوانند در بالاترین سطوح گفتمانهای نظری و فرهنگی مؤثر و حتی تعیینکننده باشند. او نشان داد که مدیریت دانش، خود یک فلسفه و بینش است.
فانی بهعنوان مترجم؛ دقت در انتقال مفاهیم
ترجمههای فانی اغلب در حوزههای علوم انسانی، فلسفه و مطالعات کتابداری متمرکز بود. انتخابهای او نشان از دغدغههای فکری عمیق و نیازسنجی دقیق برای جامعه فارسیزبان داشت. سبک ترجمه او مبتنی بر دقت افراطی و وفاداری به متن اصلی، همراه با فارسیسازی روان بود. او از ترجمههای شلخته و تفسیرهای شخصی بیدقت پرهیز میکرد. این رویکرد، آثارش را به منابع قابل اعتماد برای پژوهشگران تبدیل کرده بود. او به پیوستهای تحلیلی، نمایههای دقیق و مقدمههای روشنگر در ترجمههایش اهمیت میداد. این کار، ترجمه را از یک انتقال صرف، به یک کار پژوهشی تکمیلی ارتقا میداد و به خواننده فارسیزبان برای درک بستر اثر کمک میکرد.
تعامل با رسانه و نقش او بهعنوان «منبع موثق»
فانی یکی از اندک متخصصانی بود که رسانههای جریان اصلی و نشریات تخصصی هر دو به او به یک اندازه مراجعه میکردند. این امر ناشی از دو ویژگی او بود: اول، قابلیت تبدیل دانش تخصصی به زبان قابل فهم برای عموم. دوم، اعتبار بیچون و چرای او در صحت اطلاعات. مصاحبهها و یادداشتهای او اغلب روشنگر، بدون حاشیه و مملو از اطلاعات سودمند بود. او به جای کلیگویی، همواره آمار، تاریخچه و ارجاعات دقیق ارائه میداد. این رویکرد، الگویی برای روزنامهنگاری فرهنگی دقیق شد. او نقش یک دیدهبان و ثبتکننده تاریخ شفاهی نشر و کتاب را نیز ایفا میکرد. خاطرات و تحلیلهای او از تحولات نیم قرن اخیر فرهنگ مکتوب ایران، خود به منبعی ارزشمند برای مورخان آینده تبدیل خواهد شد.
میراث فانی و جای خالی او در فضای کنونی
خلأ دانش سازمانیافته
در دورانی که اطلاعات به صورت انفجاری و آشفته تولید میشود، جای کسی مانند فانی که به سازماندهی، اعتبارسنجی و معنابخشی به اطلاعات باور داشت، به شدت خالی خواهد بود. او نماینده نگاهی بود که کمیت اطلاعات را فدای کیفیت و نظم نمیکرد.
اتصال حلقههای فرهنگ
فانی پیونددهندهای بود بین دانشگاه (علم کتابداری)، بازار نشر (صنعت کتاب) و رسانه (عمومسازی دانش). از دست رفتن چنین پلهایی، میتواند به انزوای این حلقهها از یکدیگر بینجامد.
الگوی اخلاق حرفهای
او تجسم تواضع علمی، دقت کاری و تعهد به اشاعه صحیح دانش بود. در فضایی که گاه شاهد سطحینگری و عجله برای تولید محتوا هستیم، فقدان چنین الگوهایی آسیبزا است. بزرگداشت یا فراموشی؟ جامعه فرهنگی ایران وظیفه دارد میراث مکتوب و فکری فانی را منتشر، نقد و تداوم بخشد. برگزاری نشستها درباره آرای او، انتشار مجموعه مقالات و مصاحبههایش، و تداوم بخشیدن به نگاه نظاممند او به مقوله کتاب و اطلاعات، میتواند بهترین ادای دین به این چهره ماندگار باشد.