شنبه / ۲۲ آذر ۱۴۰۴ / ۲۲:۱۴
کد خبر: 35143
گزارشگر: 548
۲۹
۰
۰
۰
فاجعه در استخر کشاورزی زرند؛ سه کودک در پی تلاش برای نجات یکدیگر قربانی شدند

غرق شدن دو برادر ۷ و ۹ ساله و پسرخاله ۸ ساله‌شان در زرند کرمان

غرق شدن دو برادر ۷ و ۹ ساله و پسرخاله ۸ ساله‌شان در زرند کرمان
فاجعه‌ای دل‌مُردن در زرند کرمان جان سه کودک معصوم را گرفت. دو برادر ۷ و ۹ ساله و پسرخاله ۸ ساله‌شان، روز شنبه در یک استخر کشاورزی غرق شدند. این حادثه زمانی رخ داد که برادر بزرگ‌تر برای نجات برادر کوچک‌تر به آب پرید و پسرخاله نیز برای نجات هر دو، خود را به خطر انداخت. همه این سه کودک در عملیات نجات ناموفق، جان خود را از دست دادند. این رویداد تلخ، جامعه زرند را در اندوهی عمیق فرو برده و بار دیگر زنگ خطر درباره ایمن‌سازی استخرها و حوض‌های کشاورزی را به صدا درآورده است. مقامات محلی در حال بررسی دقیق جزئیات این حادثه هستند، در حالی که خانواده‌های داغدیده در سوگی بی‌پایان به سر می‌برند. این فاجعه یادآور اهمیت نظارت دقیق بر بازی کودکان در محیط‌های پرخطر است.

آسیانیوز ایران؛ سرویس اجتماعی:

جنوب شرق ایران در سکوت ماتم‌زدگی فرو رفته است. شهر زرند در استان کرمان، روز شنبه بیست و دوم آذرماه سال ۱۴۰۴ را با فاجعه‌ای ثبت کرد که جان سه کودک معصوم را بلعید. داستانی که از یک بازی ساده شروع شد و با غمی ابدی پایان یافت. تصور کنید دو برادر، با فواصل سنی کم، کنار استخری در حاشیه شهر مشغول بازی هستند. بازی کودکانه‌ای که در یک چشم‌برهم‌زدن به کابوسی تبدیل می‌شود. برادر کوچک‌تر، که تنها هفت بهار از عمرش گذشته، به درون استخر کشاورزی پرآب سقوط می‌کند. در این لحظه بحرانی، غریزه برادری و شجاعت ذاتی یک کودک نه‌ساله به کار می‌افتد. او بدون لحظه‌ای درنگ، خود را به آب می‌زند تا جان برادر کوچک‌ترش را نجات دهد. اما این استخر کشاورزی، مانند هیولایی خاموش، او را نیز در خود می‌بلعد. صحنه‌ای که شاید در فیلم‌ها دیده‌ایم، اکنون در واقعیت و با شخصیت‌هایی حقیقی رخ داده است. پسرخاله هشت‌ساله این دو برادر، که شاهد این ماجرا بوده، برای نجات هر دوی آن‌ها وارد عمل می‌شود. فداکاری‌ای که نتیجه‌ای جز غرق شدن خودش ندارد.

در نهایت، آب آرام اما مرگبار استخر، هر سه کودک را در خود می‌گیرد. آن‌ها که برای نجات یکدیگر به آب پریده بودند، همگی جان خود را از دست می‌دهند. این تراژدی عمیق، تنها یک حادثه غم‌انگیز نیست، بلکه نمادی از چندین شکست بزرگ است. این فاجعه پرسش‌های جدی و تلخی را درباره ایمنی فضاهای خطرناک رها شده در اطراف مناطق مسکونی مطرح می‌کند. استخرهای کشاورزی بدون حفاظ، چاه‌های رها شده و کانال‌های آب، سالانه جان تعداد زیادی از کودکان ایرانی را می‌گیرند. داستان این سه کودک، داستان عشق، فداکاری و در عین حال، بی‌اطلاعی و غفلت است. آن‌ها قربانیان یک بازی مرگبار شدند که مقصر اصلی آن، نبود نظارت و ایمن‌سازی محیط‌های پرخطر است. فاجعه‌ای که می‌توانست با اقداماتی ساده جلوگیری شود. این گزارش به بررسی ابعاد مختلف این فاجعه می‌پردازد؛ از تحلیل صحنه حادثه و واکنش‌های جامعه تا بررسی مسئولیت‌های نهادهای متولی و راهکارهای پیشگیری از تکرار چنین حوادث دل‌مُردنی. روایتی که باید آن را جدی گرفت تا شاید جان کودک دیگری نجات یابد.

روانشناسی فداکاری کودکان و غریزه نجات

این فاجعه بخشی از ماهیت انسانی را در اوج معصومیت نشان می‌دهد. رفتار برادر بزرگ‌تر و پسرخاله، نمونه‌ای از غریزه فداکاری و هم‌نوع‌دوستی است که حتی در کودکان نیز وجود دارد. آن‌ها بدون درنگ و محاسبه خطر، برای نجات عزیزشان اقدام کردند. این عمل، اگرچه قهرمانانه است، اما از عدم درک کامل خطر در ذهن کودکانه نشأت می‌گیرد. کودکان در این سنین هنوز توانایی ارزیابی دقیق موقعیت‌های بحرانی و محاسبه عواقب اقدامات خود را ندارند. مغز آن‌ها در مرحله رشد است و بخش‌های مربوط به قضاوت و کنترل تکانه‌ها به بلوغ کامل نرسیده است. بنابراین، اقدام آن‌ها بیشتر از روی احساس فوری و غریزی است تا یک تصمیم‌گیری منطقی. این واقعه بر ضرورت آموزش‌های خاص به کودکان تاکید می‌کند. آموزش‌هایی که نه تنها خطرات را گوشزد کند، بلکه به آن‌ها بیاموزد در مواجهه با چنین موقعیت‌هایی چگونه کمک بخواهند و خود را به خطر نیندازند. باید به کودکان آموخت که شجاعت گاهی به معنای فریاد زدن و جلب کمک بزرگسالان است، نه پریدن به دل خطر.

ایمنی استخرهای کشاورزی و خلأهای قانونی

استخرهای کشاورزی در سراسر ایران به یکی از عوامل تهدیدکننده زندگی کودکان تبدیل شده‌اند. این استخرها معمولاً فاقد هرگونه حصار، علائم هشداردهنده یا سیستم نظارتی هستند. پس از پایان فصل کشاورزی یا در زمان‌های بی‌نیازی، این حوض‌های پرآب به دام‌های مرگباری تبدیل می‌شوند. قوانین موجود در زمینه ایمنی این استخرها یا وجود ندارد یا به صورت پراکنده و غیرضروری اجرا می‌شود. هیچ نهاد مشخصی مسئولیت نظارت مستقیم و اجباری بر ایمن‌سازی این نقاط خطر را بر عهده ندارد. میان مسئولیت مالکان زمین‌های کشاورزی، شهرداری‌ها و ادارات جهاد کشاورزی سردرگمی وجود دارد. برای پیشگیری از تکرار چنین فجایعی، لازم است یک دستورالعمل ملی و اجباری برای تمامی استخرها، چاه‌ها و حوض‌های آب رها شده تدوین شود. این دستورالعمل باید شامل حصارکشی استاندارد، نصب تابلوهای هشدار جدی و پرکردن یا خشک‌کردن استخرهای بلااستفاده باشد. نظارت بر اجرای این مقررات باید به یک نهاد مشخص سپرده شود.

نقش نظارتی خانواده و جامعه محلی

در تحلیل این فاجعه، نمی‌توان از نقش نظارت خانواده و جامعه گذشت. کودکان در این سنین نیازمند مراقبت مستقیم و دیدبان بزرگسالان به ویژه در محیط‌های باز و ناشناخته هستند. بازی کردن در کنار استخری بدون حفاظ، به خودی خود نشانه‌ای از کاهش سطح نظارت است. با این حال، نباید تمام تقصیر را به گردن خانواده‌ها انداخت. در بسیاری از مناطق حاشیه‌ای و روستایی، کودکان در فضای باز و طبیعت رشد می‌کنند و نظارت دائمی به شکل شهرهای بزرگ ممکن نیست. در این جوامع، مسئولیت جمعی پررنگ‌تر می‌شود. آگاهی‌بخشی به تمام جامعه درباره نقاط خطر و هشدار جمعی به کودکان می‌تواند مکمل نظارت خانوادگی باشد. ایجاد گروه‌های محلی نظارتی متشکل از داوطلبان می‌تواند راهکاری عملی باشد. این گروه‌ها می‌توانند نقاط خطرناک را شناسایی، به مسئولان گزارش و به طور موقت مراقب بازی کودکان در آن مناطق باشند. همچنین، فرهنگ "هر کودک، مسئولیت همه" باید در محلات تقویت شود.

رسانه‌ای شدن غم و تأثیر اجتماعی فاجعه

پوشش خبری این فاجعه و انتشار گسترده آن در فضای مجازی، دو جنبه متضاد دارد. از یک سو، این پوشش باعث همدلی ملی، توجه به مشکل و فشار برای حل ریشه‌ای آن می‌شود. از سوی دیگر، ممکن است باعث تکرار ناخواسته چنین حوادثی توسط کودکان دیگر شود که تحت تأثیر رفتار قهرمانانه قرار می‌گیرند. رسانه‌ها در پوشش چنین حوادثی مسئولیتی سنگین بر عهده دارند. باید بین اطلاع‌رسانی و حساسیت‌زدایی از عمل پرخطر مرز مشخصی قائل شوند. تأکید بر بخش فداکاری ماجرا بدون هشدار درباره عواقب پریدن به آب توسط کودکان، می‌تواند پیامدهای ناخواسته داشته باشد. رویکرد رسانه‌ها باید معطوف به پیشگیری باشد. یعنی علاوه بر گزارش حادثه، بر راهکارهای ایمن‌سازی، آموزش و مسئولیت‌پذیری نهادها تأکید کنند. همچنین، رعایت حریم خصوصی خانواده داغدیده و پرهیز از هیجان‌آفرینی افراطی از اصول اخلاقی ضروری است.

واکنش نهادهای مسئول و ضرورت اقدام عملی

پس از چنین فجایعی، معمولاً شاهد ابراز همدردی مقامات و قول بررسی و اقدام هستیم. با این حال، تجربه نشان داده که این واکنش‌ها اغلب به اقدامات ملموس و سیستماتیک منجر نمی‌شود. هر حادثه پس از مدتی از خاطره عمومی پاک شده و تا فاجعه بعدی، همه چیز به فراموشی سپرده می‌شود. برای شکستن این چرخه معیوب، لازم است نهادهای مسئول مانند وزارت کشور، سازمان مدیریت بحران، وزارت جهاد کشاورزی و استانداری‌ها یک کارگروه ملی تشکیل دهند. این کارگروه باید با مطالعه آمار قربانیان چنین حوادثی در سال‌های گذشته، یک برنامه عملیاتی ملی تدوین کند. این برنامه باید شامل این موارد باشد: شناسایی ملی نقاط خطر، تخصیص بودجه برای ایمن‌سازی، تدوین مقررات اجباری، آموزش همگانی در مدارس و رسانه‌ها، و تعیین ضرب‌الاجل برای نهادهای محلی. بدون وجود چنین برنامه جامع و نظارت مستمر بر اجرای آن، شاهد تکرار این فجایع خواهیم بود و خانواده‌های بیشتری داغدار خواهند شد.

https://www.asianewsiran.com/u/i0y
اخبار مرتبط
یک معلم فداکار در همدان، در حین بازدید آموزشی از سد اکباتان، برای نجات دانش‌آموز ۹ ساله‌ای که به داخل آب سد سقوط کرد، خود را به آب انداخت، اما متأسفانه هر دو جان خود را از دست دادند.
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید