چهارشنبه / ۲۶ آذر ۱۴۰۴ / ۰۲:۵۶
کد خبر: 35262
گزارشگر: 548
۲۲
۰
۰
۱
سفر مقامات کشورهایی با روابط محدود به تهران، سوالات قدیمی درباره کارکرد و راهبرد اینگونه ارتباطات را بار دیگر زنده کرده است

بازگشت سیاست خارجی احمدی‌نژادی؟

بازگشت سیاست خارجی احمدی‌نژادی؟
حضور مقامات کشورهایی با روابط محدود اقتصادی و دیپلماتیک در ایران، بحث‌ها درباره بازگشت احتمالی سبک خاصی از سیاست خارجی را دوباره داغ کرده است. سبکی که بیش از همه با دوران ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد شناخته می‌شود. این نگاه با هدف نمایش فعالیت دیپلماتیک و یافتن متحدان جدید در میان کشورهای کمتر دیده شده جهان دنبال می‌شد، اما منتقدان معتقدند دستاورد ملموس و پایدار چندانی برای منافع ملی ایران نداشت. سفر اخیر رئیس مجلس اتیوپی به تهران، در شرایطی که این کشور فاقد سفارت در ایران است و حجم مبادلات دو کشور بسیار ناچیز است، نمونه‌ای جدید از اینگونه ارتباطات محسوب می‌شود و پرسش‌های قدیمی درباره هزینه و فایده آن را زنده کرده است.

آسیانیوز ایران؛ سرویس سیاسی:

سیاست خارجی هر کشور، همچون چراغی است که مسیر تعاملات بین‌المللی آن را روشن می‌سازد. گاه این مسیر، مستقیم و روشن است و گاه پرپیچ و خم و نیازمند تأمل. در روزهای اخیر، میزبان بودن ایران برای مقاماتی از کشورهایی که روابط اقتصادی و دیپلماتیک چندان گسترده‌ای با تهران ندارند، نگاه‌های تحلیلگران را به خود جلب کرده است. این حضورها برای برخی، یادآور دورانی خاص از دیپلماسی ایران است. دورانی که در آن، گسترش ارتباط با کشورهای به ظاهر دوردست و کمتر دیده شده، اولویت اصلی سیاست خارجی به شمار می‌آمد. دوران ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد با یک سبک متمایز دیپلماتیک در حافظه جمعی مردم ایران ثبت شده است. سبکی که بر «یارکشی بین‌المللی» و نمایش «عمق استراتژیک» در مقابل فشارهای غربی تأکید داشت. در آن سال‌ها، نام کشورهایی از آفریقا، آمریکای لاتین و جزایر کوچک، بیش از پیش در اخبار ایران شنیده می‌شد. سفرهای متقابل، امضای تفاهمنامه‌ها و وعده همکاری‌های اقتصادی بخشی از این روال بود.

اما پرسش اصلی آن بود و هست: این گونه ارتباطات، چه دستاورد ملموس و پایداری برای منافع ملی ایران به ارمغان آورده است؟ آیا این دیپلماسی، راهبردی روشن و حساب شده داشت یا بیشتر جنبه نمایشی و تبلیغاتی؟ اکنون با سفر اخیر رئیس مجلس اتیوپی به ایران، در شرایطی که این کشور حتی سفارتی در تهران ندارد و حجم مبادلات اقتصادی دو کشور ناچیز است، این پرسش‌های قدیمی دوباره سر برآورده‌اند. آیا شاهد بازگشت الگویی از دیپلماسی هستیم که پیشینه آن مورد نقد قرار گرفته، یا این اقدام، بخشی از یک نقشه راه نوین و متفاوت برای نفوذ در عرصه بین‌الملل است؟

تشریح الگوی دیپلماسی احمدی‌نژادی و اهداف آن

دیپلماسی در دوران احمدی‌نژاد را می‌توان در چارچوب چند محور اصلی تحلیل کرد. نخست، تلاش برای شکستن انزوای بین‌المللی ناشی از تحریم‌ها و فشارهای غرب از طریق گسترش روابط با کشورهای غیرغربی و در حال توسعه. این نگاه معتقد بود که می‌توان با ایجاد یک جبهه متحد از کشورهای جنوب، در برابر هژمونی غرب ایستاد. دوم، نمایش عمق استراتژیک و توانایی ایران برای حضور در عرصه‌های جهانی فراتر از منطقه خاورمیانه. سوم، استفاده از این روابط به عنوان اهرمی تبلیغاتی برای نشان دادن فعال بودن ایران در صحنه جهان، علیرغم تمام محدودیت‌ها. این دیپلماسی عمدتاً بر پایه سفرهای نمایشی، سخنرانی‌های تهاجمی علیه نظم موجود جهانی و امضای تفاهمنامه‌های همکاری با محوریت کمک‌های اقتصادی ایران استوار بود. با این حال، اغلب فاقد پیگیری‌های عملی و ایجاد روابط اقتصادی و سیاسی پایدار بود.

ارزیابی دستاوردها و هزینه‌های آن دوران

ارزیابی این دوره از دیپلماسی نیازمند نگاهی به هزینه‌ها و دستاوردهای آن است. از نظر منتقدان، هزینه‌های مالی این سیاست قابل توجه بود. کمک‌های بلاعوض، وام‌های کلان، اجرای پروژه‌های زیربنایی در کشورهای مقصد و هزینه سفرهای گسترده، بار مالی سنگینی بر دوش اقتصاد ایران تحمیل کرد. در مقابل، دستاوردهای ملموس و استراتژیک اندک بودند. بسیاری از کشورهایی که ایران با آنان روابط خود را گسترش داد، مانند جیبوتی و کومور، در بحران‌های بعدی (مانند حمله به سفارت عربستان) به سرعت روابط خود با تهران را قطع کردند. این نشان می‌دهد که پیوند ایجادشده، مبتنی بر منافع مشترک پایدار نبوده و بیشتر بر پایه منافع مقطعی و کمک‌های مالی استوار بوده است. از سوی دیگر، این دیپلماسی نتوانست مانع از تشدید تحریم‌ها یا بهبود جایگاه ایران در نظام بین‌الملل شود.

مقایسه شرایط کنونی با دهه هشتاد

برای تحلیل منطقی امکان «بازگشت» چنین الگویی، باید شرایط امروز ایران را با دوران احمدی‌نژاد مقایسه کرد. از نظر شباهت‌ها، ایران همچنان تحت تحریم‌های شدید است و روابطش با غرب به ویژه آمریکا در بالاترین سطح قرار دارد. احساس انزوای بین‌المللی نیز کماکان وجود دارد. اما تفاوت‌ها بسیار اساسی‌تر هستند. اولاً، توان اقتصادی ایران به مراتب کمتر از آن دوران است. اقتصاد ایران با تورم بالا، رشد اندک و محدودیت‌های شدید ارزی مواجه است و توان مالی برای تکرار هزینه‌های سنگین گذشته را ندارد. ثانیاً، نظام بین‌الملل دوقطبی ساده گذشته نیست. امروزه بازیگران متنوع‌تر و تحولات پیچیده‌تر شده‌اند. ثالثاً، ایران امروز روابط استراتژیک عمیق‌تری با قدرت‌هایی مانند روسیه و چین دارد که می‌تواند از مجرای آن‌ها به اهداف خود دست یابد، امری که در آن دوره ضعیف‌تر بود. بنابراین، تکرار همان الگوی پرهزینه و کم‌بازده، در شرایط کنونی بسیار دشوارتر و غیرمنطقی به نظر می‌رسد.

تحلیل مورد اتیوپی؛ فرصت‌ها و چالش‌ها

اتیوپی نمونه جالبی برای بررسی نگاه جدید دیپلماتیک ایران است. برخلاف کشورهای کوچک دوران پیشین، اتیوپی کشتی با اهمیت استراتژیک است. این کشور با حدود ۱۲۰ میلیون نفر جمعیت، دومین کشور پرجمعیت آفریقا، عضو بریکس و واقع در شاخ آفریقا (یکی از حساسترین مناطق ژئوپلیتیک جهان) است. بنابراین، برقراری رابطه با آدیس‌آبابا می‌تواند از نظر ژئوپلیتیک و اقتصادی توجیه‌پذیر باشد. با این حال، چالش‌ها نیز روشن است: فقدان سفارت اتیوپی در تهران نشان‌دهنده سطح پایین تعهد از سوی طرف مقابل است. روابط اقتصادی کنونی نزدیک به صفر است. همچنین، روابط ایران و اتیوپی درگیر معادلات پیچیده منطقه‌ای از جمله اختلافات آبی با مصر و درگیری‌های داخلی است. موفقیت این رابطه مستلزم طراحی یک راهبرد دقیق، تعریف منافع مشترک مشخص و تخصیص منابع هوشمندانه است، نه صرفاً یک دیدار تشریفاتی و امضای تفاهمنامه‌های کلی.

الزامات یک دیپلماسی کارآمد در شرایط فعلی

آنچه از تجربیات گذشته و نیازهای امروز ایران برمی‌آید، ضرورت عبور از دیپلماسی نمایشی و حرکت به سمت دیپلماسی هوشمند و نتیجه‌محور است. اولین الزام، داشتن یک «راهبرد کلان» شفاف در سیاست خارجی است که اولویت‌ها، اهداف و ابزارها را به روشنی تعریف کند. این راهبرد باید مبتنی بر واقعیت‌های اقتصادی کشور و ارزیابی دقیق از نظام بین‌الملل باشد. دوم، تمرکز بر «منافع ملی ملموس» است. هر حرکت دیپلماتیک باید پاسخگوی این پرسش باشد که چه نفعی برای امنیت، اقتصاد و جایگاه بین‌المللی ایران دارد. سوم، «انتخاب هوشمندانه شرکا» است. به جای پراکندگی، باید بر کشورهایی متمرکز شد که از نظر ژئوپلیتیک، اقتصادی یا فناوری ظرفیت واقعی برای همکاری متقابل سودمند دارند. چهارم، «پیگیری و اجرا» است. دیپلماسی با امضای تفاهمنامه پایان نمی‌یابد، بلکه با نظارت بر اجرا و تبدیل کلمات به اقدامات عملی به نتیجه می‌رسد. پنجم، «شفافیت» است. جامعه باید از اهداف و دستاوردهای دیپلماسی آگاه شود تا پشتیبانی لازم صورت گیرد. در غیر این صورت، هر حرکتی می‌تواند شبیه تکرار تجربیات گذشته تفسیر شود.

https://www.asianewsiran.com/u/i2u
اخبار مرتبط
علی دایی در برنامه ویژه عادل فردوسی‌پور با اشاره به حواشی جام جهانی ۲۰۰۶، درباره ناپدید شدن یک مصاحبه قدیمی گفت: «در این مملکت دکل نفتی گم می‌شود، مصاحبه که چیزی نیست.» این برنامه به مناسبت قرعه‌کشی جام جهانی ۲۰۲۶ پخش شد. پیش از این، محمد دادکان، رییس اسبق فدراسیون فوتبال، در اظهاراتی جداگانه علت اخراج دایی از تیم ملی پس از آن جام جهانی را ممانعت او از ورود رئیس‌جمهور وقت (احمدی‌نژاد) به رختکن وسط بازی اعلام کرده بود. در این گفت‌وگو، فردوسی‌پور و دایی به مرور خاطرات تلخ و شیرین از آن دوره پرداختند و بر حواشی بسیار زیاد اطراف تیم ملی در آستانه جام جهانی ۲۰۰۶ تأکید کردند.
بنا به نقل از خبر فردا، علی صوفی، وزیر دوران دولت خاتمی، با بیان ادعایی تازه درباره انتخابات سال ۸۸، گفت محمود احمدی‌نژاد در مصاحبه‌ای عنوان کرده که به او گفته‌اند ۱۵ میلیون رأی به آرای وی اضافه شده است. صوفی انتخابات ۸۸ را برای کشور مصیبت‌بار خواند. وی همچنین به درخواست‌های مهدی کروبی و میرحسین موسوی اشاره کرد و گفت: این دو در تمام این سال‌ها دو درخواست داشتند؛ محاکمه علنی و عادلانه و مناظره تلویزیونی که هیچ‌کدام محقق نشد. صوفی تأکید کرد کروبی و موسوی حق دارند بر اعتراضشان نسبت به انتخابات ۸۸ باقی بمانند.
تحلیل یک دهه پس از دوران ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد نشان می‌دهد چگونه «توهم برگزیدگی» و استراتژی «بازی بزدل» در سیاست خارجی، منجر به دوقطبی‌سازی جامعه، تحریم‌های بین‌المللی و بحران‌های اقتصادی شدید شد. چگونه از احمدی نژاد به برجام و حالا به فعالسازی مکانیسم ماشه رسیدیم؟!
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید