آسیانیوز ایران؛ سرویس ورزشی:
شب گذشته، برنامه ویژه «عادل فردوسیپور» با محوریت جام جهانی ۲۰۲۶ و با حضور علی دایی، اسطوره فوتبال ایران، روی آنتن رفت. در این گفتوگوی صمیمی و پرحادثه، نکات ناگفته و مرور خاطرات تلخ و شیرین، فضایی جذاب و گاه تاملبرانگیز ایجاد کرد. اما آنچه بیش از همه توجه را جلب کرد، مرور حواشی جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان و افشای جدیدی درباره ناپدید شدن یک مصاحبه مهم بود. در بخشی از برنامه، فردوسیپور به جام جهانی ۲۰۰۶ اشاره کرد و گفت: «در این جام جهانی میتوانستیم با برانکو خیلی بهتر عمل کنیم. مصدومیتها و حواشی پیرامون تیم ملی خیلی زیاد بود و نتوانستیم انتظارات را برآورده کنیم.» این اشاره، دروازهای بود برای ورود به خاطراتی که دایی از آن دوران داشت. او تأیید کرد که حواشی بسیار زیاد بود و با وجود نبود فضای مجازی، همه درباره دعوتش به تیم ملی صحبت میکردند. سپس فردوسیپور با فلشبکی به گذشته، از مصاحبهای تاریخی با علی دایی یاد کرد که در آن دایی گریه کرده بود. مجری سرشناس گفت: «یادم است یک مصاحبه عالی با تو انجام دادم و اتفاقاً در آن مصاحبه گریه کرده بودی. من کم گریه تو را دیدم. هرچقدر دنبال این مصاحبه گشتم پیدایش نکردم و گم شده است.» این اظهارات، پاسخی طنزآمیز و در عین حال تلخ از علی دایی به همراه داشت. علی دایی در پاسخ گفت: «ای بابا، در این مملکت دکل نفتی گم میشود، مصاحبه که چیزی نیست.» این جمله کوتاه اما پرمعنی، موجی از واکنشها را در فضای مجازی برانگیخت. اشاره دایی به گم شدن دکل نفتی، ارجاع به یکی از پرحاشیهترین اخبار اقتصادی-امنیتی سالهای گذشته بود که حالا در قالبی طنز، برای توصیف ناپدید شدن یک سند ورزشی به کار میرفت.
اما حواشی این برنامه به همین جا ختم نشد. پیش از پخش این گفتوگو، محمد دادکان، رییس اسبق فدراسیون فوتبال، در اظهاراتی جداگانه ماجرای اخراج علی دایی از تیم ملی پس از جام جهانی ۲۰۰۶ را تشریح کرده بود. او گفته بود: «علی دایی اجازه نداد محمود احمدینژاد (رئیسجمهور وقت) وسط بازی وارد رختکن شود و پس از بازی، علی دایی به خاطر این کار اخراج شد.» این اظهارات که پیش از برنامه فردوسیپور منتشر شده بود، حالا در کنار صحبتهای خود دایی، تصویر کاملتری از فضای پرتنش آن دوران ترسیم میکرد. به نظر میرسد اخراج دایی از تیم ملی تنها به عملکرد ورزشی محدود نبوده و عوامل دیگری نیز در آن دخیل بوده است. این افشاگری جدید، بار دیگر لایههای پنهان مدیریت فوتبال ایران در آن برهه حساس را آشکار کرد.
برنامه عادل فردوسیپور با حضور علی دایی، فرصتی بود برای مرور بخشی از تاریخ پر فراز و نشیب فوتبال ایران. از جام جهانی ۲۰۰۶ با همه حواشی آن، تا مسائل مدیریتی و حتی موضوعاتی فراتر از ورزش. گفتوگوی صریح و بیپرده میزبان و مهمان، سبب شد مخاطبان نه تنها خاطراتی را مرور کنند، بلکه با ابعاد جدیدی از برخی رویدادهای گذشته آشنا شوند. این برنامه همچنین نشان داد که فوتبال ایران، همواره در تقاطع با مسائل سیاسی و اجتماعی قرار داشته است. از حضور مقامات در رختکن تیم ملی تا ناپدید شدن اسناد و مدارک مهم. دایی با طنز خاص خود، تلخی این واقعیت را به تصویر کشید. اکنون پرسش این است که اینگونه افشاگریها و مرور صریح گذشته، چه تأثیری بر حال و آینده فوتبال ایران خواهد گذاشت؟
تحلیل اظهارات دایی و طنز تلخ مرتبط با مسائل کلان
عبارت «در این مملکت دکل نفتی گم میشود، مصاحبه که چیزی نیست» نمونه بارزی از طنز سیاه و انتقاد غیرمستقیم است. دایی با این جمله کوتاه، هم به ناپدید شدن یک سند شخصی (مصاحبه) اشاره میکند و هم آن را در کنار یکی از بزرگترین و عجیبترین رویدادهای اقتصادی-امنیتی کشور قرار میدهد. این مقایسه، ضمن ایجاد طنز، در واقع بیانگر نگرشی است نسبت به اولویتبندیها و مدیریت اسناد و اطلاعات در سطوح مختلف.
گم شدن دکل نفتی ۳۲۰۰ تنی در سال 1391 به یک نماد از ناکارآمدی، فقدان شفافیت و مدیریت غیرپاسخگو در برخی بخشها تبدیل شده بود. دایی با ارجاع به این واقعه، عملاً میگوید در سیستمی که چنین اتفاقات بزرگی رخ میدهد و پیگیری نمیشود، گم شدن یک مصاحبه ورزشی امری پیشپاافتاده و قابل انتظار است. این، انتقادی است از بینظمی و عدم مسئولیتپذیری در سطح کلان که حتی حوزه فرهنگ و ورزش را نیز تحت تأثیر قرار داده است. از سوی دیگر، این اظهارات نشان میدهد که دایی به عنوان یک چهره عمومی، از فضای کلی جامعه و مسائل آن آگاه است و حاضر است با زبان طنز به آن اشاره کند. این شجاعت در بیان، از ویژگیهای شخصیتی دایی در طول سالها بوده است. او قبلاً نیز در اظهارنظرهای خود، مرزهای ورزش محض را درنوردیده و به مسائل اجتماعی و سیاسی پرداخته است.
بررسی اظهارات دادکان و روابط سیاسی-ورزشی در آن دوره
اظهارات محمد دادکان درباره ممانعت علی دایی از ورود رئیسجمهور وقت به رختکن، اگر صحت داشته باشد، پرده از یکی از حساسترین تقاطعهای ورزش و سیاست در تاریخ فوتبال ایران برمیدارد. بر اساس این روایت، دایی به عنوان کاپیتان تیم ملی، حریم ورزشی و حرفهای تیم را در یکی از حساسترین لحظات حین مسابقه حفظ کرده و حاضر نشده اجازه دهد یک مقام سیاسی، آن هم در سطح ریاست جمهوری، وارد فضای خصوصی بازیکنان شود. این اقدام دایی، از دو منظر قابل تحسین است: اول، حفظ استقلال فضای ورزشی از مداخلات سیاسی، و دوم، مسئولیتپذیری در قبال آرامش و تمرکز بازیکنان در لحظات حساس مسابقه. اما در شرایط آن زمان، چنین عملی میتوانسته به عنوان بیاحترامی به مقامات بلندپایه کشور تعبیر شود و عواقب شدیدی برای دایی داشته باشد. اخراج او از تیم ملی پس از جام جهانی، در این چارچوب قابل درک است. این رویداد، نمونهای کلاسیک از کشمکش بین «منطق ورزشی» و «منطق سیاسی» در فوتبال ایران است. در بسیاری از کشورها، ورود سیاستمداران به رختکن تیم ملی در حین مسابقه، امری غیرمعمول و ناپسند است. اما در ایران، گاه مرز بین ورزش و سیاست به قدری کمرنگ میشود که چنین مداخلاتی عادی تلقی میشود. مقاومت دایی در برابر این عادیسازی، نشان از درک او از استانداردهای حرفهای جهانی دارد.
جام جهانی ۲۰۰۶ و نقش حواشی در عملکرد تیم ملی
جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان برای تیم ملی ایران، با وجود داشتن بازیکنان بزرگی مانند علی دایی، مهدی مهدویکیا، علی کریمی و هدایت برانکو ایوانکوویچ، یک ناکامی بزرگ محسوب میشود. تیم ایران با یک تساوی و دو باخت، تنها یک امتیاز کسب کرد و در مرحله گروهی حذف شد. حالا پس از سالها، صحبتهای دایی و فردوسیپور بر حجم بالای «حواشی» به عنوان یکی از عوامل این ناکامی تأکید دارد. دایی میگوید: «حواشی خیلی زیاد بود. یادم است با اینکه فضای مجازی نبود همه میگفتند چرا علی دایی به تیم ملی دعوت شده است.» این نشان میدهد که حتی پیش از شکلگیری شبکههای اجتماعی امروزی، فضای جامعه و رسانهها مملو از حاشیهسازی درباره ترکیب تیم، حضور یا عدم حضور ستارهها، و مسائل فرافوتبالی بود. این حواشی میتوانست تمرکز بازیکنان و کادر فنی را به شدت تحت تأثیر قرار دهد. فردوسیپور نیز به مصدومیتها و حواشی اشاره میکند. احتمالاً منظور او حواشی مانند تنش بین برخی بازیکنان، شایعات درباره رابطه بازیکنان با مدیران، و مسائلی از این دست است. در چنین فضایی، حتی یک مربی باتجربه مانند برانکو نیز نمیتوانست تیم را به نقطه مطلوب برساند. این تجربه درس مهمی برای مدیریت فوتبال ایران است: کنترل حواشی و ایجاد فضای آرام برای تیم ملی، به اندازه تمرینات تکنیکی و تاکتیکی اهمیت دارد.
مصاحبه گمشده و اهمیت اسناد تاریخ ورزشی
مصاحبهای که عادل فردوسیپور از آن یاد میکند و در آن علی دایی گریه کرده بود، ظاهراً سندی مهم از تاریخ فوتبال ایران بوده است. گریه دایی — که به گفته فردوسیپور کم دیده شده — میتوانسته نشان از فشارهای شدید، ناامیدی عمیق یا احساس مسئولیتی سنگین در یک مقطع حساس باشد. ناپدید شدن چنین سندی، نه تنها یک حسرت شخصی برای فردوسیپور و دایی، که یک خلا در آرشیو تاریخ ورزشی کشور محسوب میشود.
نگهداری و بایگانی اسناد صوتی-تصویری ورزشی، بخشی از حفظ تاریخ و هویت ورزشی یک ملت است. این اسناد میتوانند برای نسلهای آینده، تحلیلگران و مورخان ورزشی ارزش زیادی داشته باشند. گم شدن چنین آثاری، معمولاً ناشی از بینظمی در آرشیو، عدم درک اهمیت تاریخی محتوا، یا در مواردی تعمد برای پنهانسازی حقایق است. اشاره طنزآمیز دایی به گم شدن دکل نفتی، میتواند حاوی این تلویح باشد که شاید این ناپدید شدن، تصادفی نبوده است. این موضوع پرسشهایی را درباره وضعیت آرشیوهای رسانهای در ایران مطرح میکند. آیا اسناد مهم تاریخی-ورزشی به درستی حفظ و صیانت میشوند؟ آیا دسترسی پژوهشگران به این اسناد ممکن است؟ ناپدید شدن مصاحبه دایی، تنها یک نمونه است و احتمالاً موارد مشابه دیگری نیز وجود دارد. بدون حفظ این اسناد، نوشتن تاریخ دقیق فوتبال ایران با دشواری مواجه خواهد بود.
تأثیر افشاگریها و مرور تاریخ بر فوتبال امروز ایران
برنامههایی مانند گفتوگوی عادل فردوسیپور با علی دایی، از این جهت ارزشمند هستند که بخشی از تاریخ شفاهی فوتبال ایران را ثبت میکنند. افشاگریهایی مانند اظهارات دادکان درباره ممانعت دایی از ورود رئیسجمهور به رختکن، یا تأکید دایی و فردوسیپور بر حجم حواشی در سال ۲۰۰۶، به جامعه این امکان را میدهد که با نگاهی منتقدانه به گذشته بنگرد و درسهایی برای امروز بگیرد. یکی از درسهای مهم، لزوم حفظ استقلال فضای ورزشی از مداخلات سیاسی و حفظ حریم حرفهای بازیکنان است. اگر امروز تیم ملی در آستانه جام جهانی ۲۰۲۶ قرار دارد، باید از تجربیات گذشته استفاده کند و فضایی عاری از حواشی غیرضروری برایش ایجاد شود. مدیریت فدراسیون و کادر تیم ملی موظفند از تکرار اشتباهات گذشته جلوگیری کنند. درس دیگر، اهمیت شفافیت و حفظ اسناد است. ناپدید شدن مصاحبهها، گزارشها یا تصمیمات مهم، به بیاعتمادی دامن میزند. فدراسیون فوتبال و رسانههای ورزشی باید سیستمهای بایگانی مدرن و امنی ایجاد کنند تا تاریخ فوتبال کشور برای نسلهای آینده حفظ شود. در نهایت، چنین گفتوگوهایی نشان میدهد که قهرمانان ورزشی تنها در میدان بازی تاریخساز نیستند، بلکه در مواجهه با فشارها، حفظ اصول و روایتگری نیز نقش مهمی ایفا میکنند. علی دایی با شجاعت در بیان حقایق و طنز در اشاره به مشکلات، نشان داد که یک اسطوره، فراتر از آمار گلها و بازیها، در رفتار و گفتارش نیز میتواند الهامبخش باشد. امید است این روایتگری صریح، به بهبود فضای فوتبال ایران کمک کند.