یکشنبه / ۶ مهر ۱۴۰۴ / ۲۱:۳۷
کد خبر: 32844
گزارشگر: 548
۱۶۲۹
۰
۱
۱
بررسی میراث ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد در سیاست خارجی ایران

از احمدی‌نژاد تا مکانیسم ماشه!

از احمدی‌نژاد تا مکانیسم ماشه!
تحلیل یک دهه پس از دوران ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد نشان می‌دهد چگونه «توهم برگزیدگی» و استراتژی «بازی بزدل» در سیاست خارجی، منجر به دوقطبی‌سازی جامعه، تحریم‌های بین‌المللی و بحران‌های اقتصادی شدید شد. چگونه از احمدی نژاد به برجام و حالا به فعالسازی مکانیسم ماشه رسیدیم؟!

آسیانیوز ایران؛ سرویس سیاسی:

پوریا زرشناس

 

 

 

 

 

 

پوریا زرشناس - دکترای اقتصاد انرژی های تجدیدپذیر

 پیروزی احمدی نژاد در انتخابات سوم تیرماه سال هشتاد و چهار تاثیرات گسترده و عمیقی را در حوزه های مختلف سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی جامعه بر جای گذاشت که آثار و نشانه‌های آن در ایران امروز به عینه قابل مشاهده است. احمدی نژاد از همان سوم تیر ماه سال ۸۴ در توهم آخرالزمانی فرو رفت و انتخاب خود را نه انتخابی عادی و معمولی به مانند انتخاب خاتمی و هاشمی و دیگران بلکه انتخابی از سوی خداوند و امام زمان می دانست که برگزیده شده است تا خزان و زردی زیست جهان انسان قرن بیست و یکمی را به بهار و طراوت و سرسبزی بدل سازد. او در این دست توهمات خود چنان مومن بود که نه گوش شنوایی برای شنیدن واقعیت‌های حاکم بر عرصه بین‌الملل داشت و نه درک و شناخت درستی از ساختار پیچیده و متکثر جامعه ده‌ها میلیون نفری ایران داشت. احمدی‌نژاد در توهم برگزیدگی از سوی خداوند خود را احاطه شده در میان نیروهای نور و روشنایی می‌دید که آمده است تا زنجیرهای انسان گرفتار در چنگال شیاطین را پاره کرده و آنها را به کشتی نجات برساند. او با چنین دیدگاه مخرب و به دور از واقعیتی در جایگاه بالاترین مقام اجرایی کشور قرار گرفت و به واسطه تشویق‌ها و ترغیب‌های عده‌ای چاپلوس (و صد البته عده‌ای مشکوک که بر توهم او می دمیدند) تصمیماتی مخرب و ویرانگر اتخاذ کرد و جامعه را در سراشیبی سقوط هدایت کرد.

احمدی نژاد در چهار سال اول دولت خود چنان بلایی سر فضای اجتماعی و وزارت علوم فرهنگ و حوزه سینما و نشر و موسیقی و.. آورد و چنان جامعه مدنی را تحت فشار قرار داد که همان دانشجویان و فعالین فرهنگی و اجتماعی که چهارسال قبل نقدهای تندی به خاتمی و اصلاحات داشتند، شروع به امضاء طومار و درخواست و التماسهای فراوان برای بازگشت ایشان به عرصه انتخابات کردند. در آنها سالها بسیاری از ناشران و نویسندگان و مترجمان و اهالی تئاتر و سینما و موسیقی معنای واقعی ممیزی و سانسور را چشیدند و کمی با دستاوردها و خدمات دولت خاتمی آشنا شدند. در دوره احمدی نژاد شکاف های اجتماعی و قومی و مذهبی تقویت شد و جامعه ایران به جامعه‌ای به شدت دوقطبی و غیرستیز تبدیل شد.

فاجعه احمدی نژاد نه فقط در حوزه اجتماعی و فرهنگی بلکه در حوزه اقتصادی و سیاست خارجی نیز بود. معجزه هزاره سوم در عرصه سیاست خارجی به ماجراجویی‌های جدیدی دست زد و از مشارکت های جنجالی هر ساله در نشست سازمان ملل تا انکار هولوکاست و سخنرانی های مختلف در رسانه ها و دانشگاههای آمریکا حاشیه‌های زیادی را برای کشور ایجاد کرد. احمدی نژاد دولتی با ذخیره ارزی فراوان و تورم نزدیک ده درصد را تحویل گرفت و کشور را با تورم پنجاه درصدی و مردمی ایستاده در صف سکه و برنج هندی تحویل داد. احمدی نژاد کشور را با کمترین حواشی بین المللی پس از انقلاب تحویل گرفت و کشوری با پرونده باز در شورای امنیت و چندین قطعنامه بین المللی و تحریم های فلج کننده جهانی، تحویل دولت بعدی داد. احمدی نژاد با دروغ‌گویی و اداها و ژست‌هایی به دور از شأن یک انسان نرمال (چه برسد به رئیس جمهور) یک از پایه‌های اصلی ایجاد دوقطبی ضدملی در کشور و به ابتذال کشیده شدن سیاست و سیاست‌ورزی در ایران معاصر بود.

احمدی نژاد و بازی بزدل

نوع بازی که احمدی نژاد در روابط بین الملل انجام می داد، به بازی «بزدل» معروف است. انتخاب واژه «بزدل» برای این بازی ریشه در یک بازی خیابانی دارد که در آن دو راننده در یک مسیر که فقط امکان حرکت یک خودرو وجود دارد، در جهت مخالف به سمت هم حرکت می کنند. در این وضعیت اگر یکی از راننده ها قبل از رسیدن به خودروی مقابل و برخورد شاخ به شاخ خود را از مسیر خارج کند، آن راننده بازنده است و او را به خاطر ترسو بودن «بزدل» خطاب می کنند و راننده ای که در مسیر باقی مانده، برنده اعلام می‌شود(بازی برد_باخت)، در صورتی که هیچ یک از راننده ها ماشین خود را از راه کنار نکشند، نتیجه یک تصادف شدید در وسط پل خواهد بود که می تواند به راحتی به مرگ راننده ها منجر شود(بازی باخت_باخت) و در صورتی اگر هر دو راننده قبل از رسیدن به هم و تصادف کنار بکشند(بازی برد_برد) خواهد بود.  اما شکلی از این بازی هم وجود دارد که در آن یکی از راننده ها ترمز و فرمان ماشین را کَنده و در مقابل دیدگان تماشاگران آنها را بیرون پرتاپ می کند. (از همان ابتدا به حریف می‌گوید که با چه آدم بی کله و یک دنده‌ای طرف است) حال حریف با دیدن این شرایط دو انتخاب بیشتر ندارد، انتخاب اول آنکه کنار کشیده و باخت را بپذیرد و دوم آنکه تصادف کردن و باخت برای هر خود و طرف مقابل بازی را بپذیرد. اما آنچه در این شکل و صورتهای بازی باید مورد توجه قرار گیرد این است که کشورها به هیچوجه سوار خودروهایی به یک اندازه و یک مدل نیستند و هر کدام بر اساس قدرت و ثروت و تواناییش، خودرو بزرگتر و با کیفیت‌تری در اختیار دارد.

احمدی نژاد و جلیلی سال ها در بازی با غرب و آمریکا روش آخر بازی بزدل را انجام می دادند. تیم سیاست خارجی احمدی‌نژاد از همان ابتدای ریاست جمهوری ایشان (در مواجهه با غرب و آمریکا) ترمز و فرمان ماشین خود را کَنده و به بیرون پرتاب کرده و به رقیب فهماند که با چه بازیگر بی‌کله و نترسی طرف است. آنچه از همان ابتدا مشخص بود، اشتباه بزرگ احمدی نژاد برای انتخاب این شیوه بازی بود. آنها فراموش کرده بودند که در این بازی خودرو ایران پراید و پیکان است، اما حریفان هر کدام سوار بنز و هجده چرخ غول پیکر و...، امثالهم است. نتیجه بازی تیم احمدی نژاد از ابتدا مشخص بود. راننده هیجده چرخی را در جاده تصور کنید که می بیند پرایدی از روبرو با سرعت می‌آید که نه ترمز و فرمان دارد و نه قصد کنار کشیدن از جاده را دارد. و آیا این چیزی نبود که غرب با تحریمهای فلج کننده اقتصادی با دولت احمدی نژاد و کشور ما کرد؟

وقتی به برجام و تحولات حول آن نگاه می‌کنیم باید حواسمان جمع باشد که به مانند خیلی مسائل دیگر با عینک جناحی مبتذلی که بر تک‌تک کنش‌های جامعه حاکم شده، نگاه نکرده و به اصطلاح تاریخ را از وسط نخوانیم. دولت احمدی‌نژاد در بسیاری زمینه‌ها تمام بهانه‌های لازم برای فشار هرچه بیشتر غرب را در اختیار آنها قرار داد و در نهایت جامعه را در شرایط ذهنی قرار داد که چیزی جز برجام (با هر محتوایی) را طلب نمی‌کرد. این دوره تاریخی را می‌توان از چند منظر تحلیل کرد:

۱. روان‌شناسی قدرت و توهم برگزیدگی

  • اسطوره‌سازی شخصی

    باور به انتخاب شدن توسط نیروهای ماورایی
  • گسست از واقعیت

    عدم درک ساختارهای پیچیده بین‌المللی و اجتماعی
  • محافظه‌کاری افراطی

    استفاده از گفتمان مذهبی برای توجیه تصمیمات

۲. سیاست داخلی

  • سرکوب فضای مدنی

    فشار بر دانشگاه، مطبوعات و هنرمندان
  • دوقطبی‌سازی اجتماعی

    تقویت شکاف‌های قومی، مذهبی و جناحی
  • تضعیف نهادهای مدنی

    محدود کردن فعالیت سازمان‌های غیردولتی

۳. سیاست خارجی و استراتژی «بازی بزدل»

  • اشتباه محاسباتی

    تصور برابری قدرت با بازیگران بین‌المللی
  • پراید در مقابل کامیون

    عدم تناسب قدرت ایران در تقابل با غرب
  • تحریم‌های فلج‌کننده

    نتیجه مستقیم این استراتژی

۴. فاجعه اقتصادی

  • سقوط شاخص‌ها

    تبدیل تورم ۱۰ درصدی به ۵۰ درصدی
  • اتلاف منابع

    اسراف درآمدهای نفتی در پروژه‌های نمایشی
  • بحران معیشت

    ایجاد صف‌های کالاهای اساسی

۵. میراث فرهنگی و اجتماعی

  • به ابتذال کشیدن سیاست

    عادی‌شدن دروغ و اغراق
  • فرسایش سرمایه اجتماعی

    گسترش بی‌اعتمادی عمومی
  • ترمیم ناپذیری

    برخی آسیب‌های اجتماعی همچنان پابرجاست

۶. درس‌های تاریخی

  • ضروروت واقع‌بینی

    لزوم درک صحیح از موازنه قوا
  • اهمیت مشورت

    خطر تصمیم‌گیری بر اساس باورهای شخصی
  • حفظ تعادل

    ضرورت تعامل سازنده با جامعه جهانی
به قلم: پوریا زرشناس - دکترای اقتصاد انرژی های تجدیدپذیر
https://www.asianewsiran.com/u/hpC
اخبار مرتبط
چهار دهه پس از تصویب قانون عملیات بانکی بدون ربا، کارشناسان و مراجع تقلید نسبت به شکست این نظام هشدار می‌دهند. بررسی‌ها نشان می‌دهد بانک‌های ایرانی به جای تحقق بانکداری اسلامی، به سمت الگوی ربوی با پوشش اسلامی حرکت کرده‌اند. پوریا زرشناس در این یادداشت به بررسی این مسئله و جزئیات آن می پردازد.
در پنج سال پرتلاطم گذشته، از بحران همه‌گیری تا جنگ اوکراین و فروپاشی مدل لیبرال، ضرورت حضور روشنفکران و روزنامه‌نگاران متعهد بیش از هر زمان دیگری آشکار شده است. آنان به عنوان قطب‌نمای جامعه در شب‌های طوفانی، نقش بی‌بدیلی در فهم، تحلیل و پیش‌بینی تحولات جهانی ایفا می‌کنند.این یادداشت به قلم پوریا زرشناس به تحلیل ریشه‌های این معضل و پیامدهای ویرانگر آن می‌پردازد.
کن لوچ، کارگردان نامدار بریتانیایی، در فیلم مشترک یازده سپتامبر»، به جای پرداختن به حادثه برج‌های تجاری، به سراغ ۱۱ سپتامبر ۱۹۷۳ و کودتای خونین پینوشه در شیلی می‌رود و داستان قهرمانانه ویکتور خارا، خواننده و فعال چپ‌گرا را که در استادیوم ملی شیلی کشته شد، روایت می‌کند.
اقتصاد ایران در چنبره مالکیت شبه‌عمومی و دولتی گرفتار شده است. این سیستم نه تنها با زیرسؤال بردن مالکیت خصوصی، انگیزه تولید ثروت را نابود می‌کند، بلکه با تصدی‌گری در حوزه‌های حیاتی مانند آموزش و درمان، هم به شهروندان خدمات نامطلوب ارائه می‌دهد و هم حقوق عوامل خود را ضایع می‌کند. این یادداشت به قلم پوریا زرشناس به تحلیل ریشه‌های این معضل و پیامدهای ویرانگر آن می‌پردازد.
تعطیلی‌های مکرر سفارتخانه‌های اروپایی و تاخیرهای طولانی در صدور ویزا، موجب ایجاد صف‌های طولانی و تجمع‌های اعتراضی مقابل به ویژه سفارت آلمان در تهران شده است. هزاران متقاضی ویزای شنگن در بلاتکلیفی به سر می‌برند.
ایالات متحده در سال2025، بدترین کسری بودجه دولت را در بین تمام کشورهای توسعه‌یافته بزرگ دارد. بر اساس گزارش جدید OECD، کسری بودجه آمریکا به حدود ۶ درصد از تولید ناخالص داخلی (GDP) رسیده که بسیار بالاتر از میانگین کشورهای همتراز خود است. این در حالی است که شماری از کشورهای اروپایی مانند دانمارک، سوئیس و پرتغال نه تنها با کسری مواجه نیستند، بلکه بودجه خود را با مازاد قابل توجهی به پایان می‌برند و یک شکاف بزرگ اقتصادی را در سطح جهانی آشکار کرده‌اند.
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید