آسیانیوز ایران؛ سرویس ورزشی:
فینال جام بینقارهای در ورزشگاه احمد بنعلی قطر، همه عناصر یک درام بزرگ را داشت: دو غول قارهای، فضایی پرتنش، و لحظهای که با یک اشتباه به یادماندنی، سرنوشت بازی را تغییر داد. لحظهای که نه با یک حرکت حرفهای، که با یک خطای کودکانه رقم خورد. پاریسنژرمن و فلامینگو، نمایندگان اروپا و آمریکای جنوبی، در یک نبرد فشرده و برابر گره خورده بودند. هیچ تیمی بر دیگری برتری آشکار نداشت و بازی به سمت بنبست پیش میرفت. اما فوتبال گاهی در کوران سختترین رقابتها، با سادهترین اشتباهات نوشته میشود و این اشتباه از جایی آمد که کمتر کسی انتظارش را داشت: از دروازه فلامینگو. آگوستین روسی، دروازهبان آرژانتینی، در دقیقه ۳۸ با یک خروجی غیرقابل باور، هدیهای رویایی را به حریف تقدیم کرد. توپی که به راحتی قابل مهار بود، با حرکتی عجیب و شبیه به "گرفتن مرغ" از دستانش لیز خورد و دروازه را خالی گذاشت. خویچا کواراتسخلیا، وینگر گرجستانی پاریسنژرمن، که انگار منتظر چنین هدیهای بود، توپ را به راحتی به شبکه دروازه فلامینگو فرستاد. این گل نه حاصل یک حمله پیچیده، که نتیجه مستقیم یک لحظه غفلت بزرگ در سطحی از فوتبال بود که چنین خطاهایی معمولاً بخشیده نمیشوند.
صحنه آنقدر عجیب بود که بلافاصله به سوژه داغ شبکههای اجتماعی و رسانههای ورزشی جهان تبدیل شد. بسیاری حرکت روسی را مسخره کردند و برخی از آن به عنوان یکی از اشتباهات به یادماندنی فینالهای بزرگ یاد کردند. این گل، روحیه فلامینگو را هرچند موقتاً تحت تأثیر قرار داد. اما داستان در همین جا تمام نشد. فلامینگو که با روحیه جنگنده خود شناخته میشود، در دقیقه ۶۲ با یک پنالتی توسط جورجینیو بازی را به تساوی کشاند. بازی ۹۰ دقیقه با نتیجه ۱-۱ به پایان رسید و کار به وقت اضافه و سپس ضربات پنالتی کشید. در ضربات پنالتی، خوششانسی با پاریسنژرمن بود. آنها با نتیجه ۲-۱ از سد فلامینگو گذشتند و نخستین قهرمانی بینقارهای خود را جشن گرفتند. اما بیتردید، کلید اولیه این قهرمانی، آن اشتباه عجیب دروازهبان فلامینگو در نیمه اول بود. در این گزارش، به تحلیل آن لحظه سرنوشتساز، تأثیر آن بر روند بازی و حواشی قهرمانی تاریخی پاریسنژرمن میپردازیم.
تحلیل تکنیکی اشتباه آگوستین روسی؛ چرا شبیه «گرفتن مرغ» بود؟
اشتباه روسی را میتوان در چند لایه فنی بررسی کرد. اول: تصمیم اشتباه برای خروج. توپ در شرایطی نبود که دروازهبان مجبور به خروج از دروازه شود. توپ نه سرعت زیادی داشت و نه در منطقهای کاملاً خطرناک بود. یک دروازهبان با تجربه میتوانست با فریاد زدن بر مدافعان یا ایستادن در موقعیت، وضعیت را کنترل کند. دوم: تکنیک اجرای فاجعهبار. حرکت روسی فاقد هرگونه اصول دروازهبانی بود. او به جای استفاده از یک تکنیک ایمن مانند جمع کردن توپ در قفسه سینه یا دفع با مشت قوی، سعی کرد توپ را با حرکتی شبیه به "چنگ زدن" از بالا مهار کند. این حرکت، که به سختی در تمرینات پایه آموزش داده میشود، کنترل را به حداقل میرساند. سوم: عدم تمرکز و دستپاچگی. به نظر میرسد روسی تحت فشار بازی بزرگ، دچار دستپاچگی شده و کوچکترین محاسبهای برای مسیر توپ یا حضور حریفان نکرده است. ترکیب این سه عامل — تصمیم غلط، تکنیک نادرست و عدم تمرکز — منجر به صحنهای شد که بیش از آن که یک خطای ورزشی به نظر برسد، یک لحظه «کمدی تراژیک» در یک فینال بزرگ بود. تشبیه آن به «گرفتن مرغ» دقیقاً به همین دلیل است: حرکتی بیهدف و نامربوط در یک موقعیت حساس.
تأثیر روانی این گل بر دو تیم و تغییر کفه ترازو
این گل در شرایطی به ثمر رسید که بازی کاملاً متعادل و حتی فلامینگو در برخی لحظات پیشتاز بود. چنین اشتباهی از یک بازیکن کلیدی، چند تأثیر روانی فوری دارد: برای فلامینگو: ایجاد حس «ناعدالتی» و «هدر دادن زحمات». روحیه تیمی میتواند به شدت افت کند، زیرا بازیکنان میبینند تلاش جمعی آنان با یک خطای فردی نابود شده است. همچنین، فشار مضاعف روی خود روسی و احتمال کاهش اعتماد به نفس او در ادامه بازی. برای پاریسنژرمن: تزریق اعتماد به نفس و آرامش ناگهانی. آنان که زیر فشار بودند، یک هدیه غیرمنتظره دریافت کردند و میتوانستند با آرامش بیشتر و بر اساس نتیجه بازی کنند. این گل، استراتژی احتمالی فلامینگو را نیز به هم ریخت و آنان را مجبور به بازکردن بازی و پذیرش ریسک بیشتر کرد، که در نهایت منجر به دریافت پنالتی و تساوی شد. در واقع، این اشتباه، نقشه بازی را برای هر دو تیم تغییر داد و فینال را از یک نبرد تاکتیکی محتاطانه به یک درام هیجانی تبدیل کرد.
نقش خویچا کواراتسخلیا و هوشیاری بازیکنان در سوءاستفاده از خطاها
درکنار اشتباه فاحش، باید هوشیاری و غریزه گلزنی خویچا کواراتسخلیا را ستود. بسیاری از مهاجمان در چنین موقعیتهای ناگهانی ممکن است غافلگیر شوند یا واکنش سریعی نشان ندهند. اما کواراتسخلیا کاملاً هوشیار بود و مانند شکارچی منتظر لحظه خود. موقعیتشناسی او برای قرار گرفتن در منطقه مناسب، و سپس خونسردی در به ثمر رساندن ضربه ساده اما حیاتی، نشان از ذهنیت یک گلزن کلاس بازیهای بزرگ دارد. این گل، نمادی از یک اصل قدیمی فوتبال است: «هرگز از بازی خارج نشوید». حتی زمانی که تیم تحت فشار است، بازیکنان حمله باید همیشه آماده بهرهبرداری از کوچکترین لغزش حریف باشند. عملکرد کواراتسخلیا در این صحنه، تفاوت بین بازیکنان معمولی و ستارههای بزرگ را نشان میدهد.
واکنش فلامینگو و ویژگی مقاومت تیمهای آمریکای جنوبی
پس از دریافت این گل تحقیرآمیز، واکنش فلامینگو بسیار قابل احترام بود. به جای فروپاشی روانی، آنان با روحیهای جنگنده بازگشتند و بازی را به تساوی کشاندند. این مقاومت، ویژگی بارز تیمهای بزرگ آمریکای جنوبی، به ویژه برزیلیهاست. آنان در شرایط سخت، اغلب واکنشی خشمگینانه و مؤثر نشان میدهند. پنالتی آنان نیز حاصل فشار مستمر و تلاش برای جبران اشتباه بود. این نشان میدهد که اگرچه اشتباه روسی سنگین بود، اما روحیه تیمی فلامینگو آنقدر قوی بود که بتواند بر آن غلبه کند و بازی را تا دقایق پایانی و ضربات پنالتی بکشاند. این تابآوری ستودنی است و ثابت کرد فلامینگو شایستگی حضور در این فینال را داشته است.
قهرمانی پاریس و اهمیت این جام برای پروژه جدید باشگاه
برای پاریسنژرمن، این قهرمانی معنایی فراتر از یک جام دیگر در موزه دارد. این نخستین قهرمانی بینقارهای در تاریخ باشگاه است و آن را در فهرست معدود باشگاههای «قهرمان جهان» قرار میدهد. این عنوان، نقطه اوجی برای پروژه باشگاه تحت مالکیت قطر است که همواره به دنبال تثبیت خود به عنوان یک غول جهانی بوده. همچنین، این قهرمانی در اولین فصل حضور لوئیس انریکه به عنوان سرمربی و پس از فروش ستارهای مانند کیلیان امباپه به دست آمد، که اعتبار زیادی برای سرمربی اسپانیایی و فلسفه بازی او به ارمغان میآورد. بردن جام در شرایطی که بازی چندان برتری نداشتند، نشان از «خلاقیت برای پیروزی» دارد که ویژگی تیمهای بزرگ است. هرچند سایه اشتباه روسی بر روی این قهرمانی سنگینی میکند، اما در تاریخ فوتبال، نتیجه نهایی است که میماند و پاریسنژرمن اکنون به طور رسمی «قهرمان باشگاههای جهان» است. این جام، حلقه گمشده مجموعه افتخارات آنان را کامل کرد.