پنج شنبه / ۲۷ آذر ۱۴۰۴ / ۰۲:۰۷
کد خبر: 35304
گزارشگر: 548
۲۴۵
۱
۰
۱
برنامه علی ضیا با حضور شایع به اتهام نداشتن مجوز متوقف شد

توقیف «گنگ»؛ پایان نمایشی ناهمگون بین مجوز و ماهیت رپ!

توقیف «گنگ»؛ پایان نمایشی ناهمگون بین مجوز و ماهیت رپ!
برنامه «گنگ» به میزبانی علی ضیا و با حضور محمدرضا شایع، رپر ایرانی، به دلیل نداشتن مجوز تولید و انتشار توقیف شد. این برنامه که از پلتفرم فیلیمو پخش شده بود، با انتقادات گسترده و پیگرد حقوقی مواجه است. بر اساس گزارش خبرگزاری فارس، این برنامه فاقد مجوز لازم بوده و ساترا نیز در حال پیگرد حقوقی آن است. همزمان، پلتفرم نماوا اعلام کرده که نزدیک به دو سال است برای برنامه‌ای مشابه با حضور سهراب ام‌جی مجوز دریافت نکرده است. علی ضیا که با رپرهای فاقد مجوز رسمی مصاحبه کرده بود، به گفته منابع خبری فعلاً از اجرای هر برنامه‌ای منع شده است. این ماجرا تناقض‌های موجود در مسیر رسمی‌سازی موسیقی رپ را آشکار کرد.

آسیانیوز ایران؛ سرویس فرهنگی هنری:

دنیای موسیقی رپ ایران، بار دیگر در مرکز یک تنش رسانه‌ای و حقوقی قرار گرفته است. برنامه «گنگ» که به میزبانی علی ضیا و با حضور محمدرضا شایع، رپر جنجالی، از پلتفرم فیلیمو منتشر شد، به سرعت به یکی از بحث‌برانگیزترین موضوعات فضای فرهنگی کشور تبدیل شد. این برنامه که به گفته سازندگانش قصد داشت موسیقی رپ را «به کف تهران» بیاورد، از همان ابتدا با سوالات جدی مواجه بود. چطور ژانری که ذاتاً انتقادی و در تقابل با گفتمان رسمی شکل گرفته، می‌تواند در قالبی مجاز و کنترل‌شده عرضه شود؟ پاسخ این سوال را حواشی پس از پخش به وضوح نشان داد.

خبرگزاری فارس در گزارش ویژه‌ای اعلام کرد که برنامه «گنگ» اصلاً مجوز تولید و انتشار از مراجع ذی‌صلاح را ندارد. این ادعا، پای سازمان‌های نظارتی مانند ساترا (سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر) و حتی قوه قضائیه را به ماجرا باز کرد. علی ضیا، مجری شناخته شده، در این برنامه با رپرهایی همکلام شد که بسیاری از آن‌ها فاقد مجوز رسمی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستند. این همان نقطه‌ای است که به نظر می‌رسد خط قرمز نهادهای ناظر را شکسته است. حتی ساترا نیز که پلتفرم میزبان تحت نظر آن است، اعلام کرده در حال پیگرد حقوقی این انتشار غیرمجاز است. واکنش‌ها به این برنامه دوگانه بود. از یک سو، برخی آن را فرصتی برای دیده شدن رپ فارسی در یک رسانه رسمی‌تر می‌دانستند. از سوی دیگر، بسیاری از اهالی رپ و منتقدان، این برنامه را تقلیل و «بی‌خطرسازی» ژانری دانستند که اساساً برای به چالش کشیدن وضعیت موجود متولد شده است.

محمدرضا شایع، مهمان اصلی برنامه، نیز پس از پخش درگیر فراز و نشیب عجیبی شد. او ابتدا در پستی اینستاگرامی از حضور خود عذرخواهی کرد و آن را اشتباه خواند، اما به سرعت آن پست را حذف کرد و در استوری بعدی، منتقدانش را با الفاظ تند مورد خطاب قرار داد. این دوگانگی، خود گویای تنش درونی هنرمندی است که بین پذیرش سیستم و حفظ اعتبار در میان هوادارانش گیر کرده است. همزمان با این ماجرا، پلتفرم رقیب، نماوا، با انتشار بیانیه‌ای ضمن تبریک به فیلیمو، افشا کرد که نزدیک به دو سال است تلاش می‌کند برای برنامه‌ای مشابه با حضور سهراب ام‌جی با عنوان «فلفور» مجوز بگیرد، اما موفق نشده است. این افشاگری، پرسش‌های بیشتری درباره معیارهای صدور مجوز و شفافیت فرآیندها ایجاد کرد. در نهایت، این برنامه نه تنها به گفت‌وگویی سازنده درباره رپ تبدیل نشد، بلکه به نمونه‌ای کلاسیک از تناقض ذاتی بین ماهیت یک هنر منتقد و سازوکارهای صدور مجوز در ایران بدل گشت. حالا نه فقط برنامه «گنگ» توقیف شده، بلکه به گزارش‌ها، علی ضیا نیز فعلاً حق اجرای هیچ برنامه‌ای را ندارد.

جنگ مجوز و ماهیت رپ؛ تقابل دو گفتمان ناسازگار

ماجرای برنامه «گنگ» را باید در تقابل دو جهان‌بینی کاملاً متفاوت تحلیل کرد. از یک سو، موسیقی رپ به عنوان یک پدیده فرهنگی-اجتماعی قرار دارد که ریشه در اعتراض، بیان مسائل حاشیه‌نشینان و نقد قدرت داشته است. ذات این ژانر، بی‌پروایی، صراحت و عبور از خط‌قرمزهای گفتاری است. از سوی دیگر، سیستم نظارتی و صدور مجوز در ایران، بر پایه کنترل محتوا، رعایت چارچوب‌های تعریف‌شده و جلوگیری از انتشار هرگونه مطلبی که به باور آن‌ها نظم عمومی یا اخلاق را بر هم بزند، استوار است. این سیستم خواهان هنری «بی‌آزار»، تعدیل‌شده و منطبق بر ارزش‌های رسمی است. برنامه «گنگ» تلاش کرد این دو دنیای ناسازگار را به هم پیوند بزند، اما این پیوند از اساس ناممکن بود. نتیجه، تولید برنامه‌ای بود که نه رپ اصیل و خیابانی را نمایندگی می‌کرد، نه توانسته بود تایید نظام نظارتی را جلب کند. این شکست، اجتناب‌ناپذیر بود و تنها شکلی از رپ «پالایش‌شده» و «بی‌دندان» را به نمایش گذاشت که مورد قبول هیچ یک از دو طرف درگیر نبود.

بازی رسانه‌ای علی ضیا و اقتصاد توجه در صنعت سرگرمی

علی ضیا به عنوان یک مجری رسانه‌ای باهوش، به خوبی می‌داند که موسیقی رپ و شخصیت‌های جنجالی آن، چه «کالایی» ارزشمند برای جذب مخاطب و تولید محتوای ویروسی هستند. انتخاب سوژه‌ای مانند رپ زیرزمینی ایران، حرکتی حساب‌شده برای تفاوت‌سازی و ایجاد هیاهوی رسانه‌ای بود. اما مشکل زمانی آغاز شد که این بازی رسانه‌ای با واقعیت سخت قوانین و ممیزی برخورد کرد. ضیا احتمالاً تصور می‌کرد می‌تواند در فضای خاکستری پلتفرم‌های آنلاین (که خود تحت نظارت ساترا هستند) مانوری انجام دهد، یا شاید حتی مجوزهای لازم را دریافت کرده باشد. گزارش فقدان مجوز، نشان می‌دهد این محاسبات نادرست بوده است. این ماجرا بار دیگر نشان داد که در فضای فرهنگی ایران، حتی سوژه‌های به ظاهر جذاب و پرطرفدار نیز در نهایت تابع قواعد بازی قدرت و نظارت هستند. یک مجری نمی‌تواند تنها با تکیه بر جذابیت سوژه، از خطوط قرمز عبور کند. هزینه این اشتباه محاسباتی برای ضیا سنگین بوده: توقیف برنامه و ممنوعیت موقت از کار.

بحران هویت هنرمند؛ دوگانگی شایع و تنش بین اعتبار و پذیرش

محمدرضا شایع در این ماجرا، نماد هنرمندی است که در میانه دو آتش گرفتار شده است. از یک سو، هواداران و جامعه رپ زیرزمینی که او سال‌ها با آن‌ها زیسته و اعتبارش را از آنان گرفته، حضور در چنین برنامه‌ای را نوعی همکاری با سیستم و «خایمالی» می‌بینند. این اتهام برای هنرمندی با پیشینه انتقادی، مرگبار است. از سوی دیگر، جذابیت دیده شدن در یک رسانه با دامنه مخاطب گسترده‌تر، امکان «رسمی‌ شدن» و شاید کسب درآمد بیشتر، وسوسه‌ای بزرگ است. شایع با انتشار آلبوم مجاز و سپس حضور در «گنگ»، مسیری را آزمود که بسیاری از هنرمندان زیرزمینی در رویای آن هستند: عبور از حاشیه به متن، البته با هزینه‌ای گزاف. واکنش‌های متضاد او (عذرخواهی و سپس حمله به منتقدان) نشان از سردرگمی عمیق و بحران هویت دارد. او نه می‌تواند از هواداران اصلی خود قطع امید کند، نه از وسوسه رسمیت یافتن دل بکند. این دوگانگی، سرنوشت محتوم بسیاری از هنرمندان ژانرهای غیررسمی در مواجهه با ساختار قدرت است.

شفاف‌نبودن فرآیند مجوز و بازی قدرت بین پلتفرم‌ها

افشاگری پلتفرم نماوا درباره برنامه «فلفور» که دو سال در انتظار مجوز مانده، یکی از مهم‌ترین ابعاد این ماجراست. این افشاگری دو موضوع را نشان می‌دهد:

  1. اول، عدم شفافیت و معیارهای نامشخص در فرآیند صدور مجوز. چرا یک برنامه ممکن است مجوز بگیرد و برنامه‌ای مشابه سال‌ها معطل بماند؟
  2. دوم، رقابت و کینه‌توزی بین پلتفرم‌های مختلف تحت نظر ساترا. نماوا با انتشار این بیانیه، عملاً به فیلیمو و سازندگان «گنگ» حمله کرد و بر فقدان عدالت در فرآیندها تأکید نمود. این، جنگ داخلی درون اکوسیستم کنترل‌شده رسانه‌ای کشور را آشکار می‌سازد و نشان می‌دهد که روابط و لابی‌ها ممکن است گاهی از قوانین نوشته شده مهم‌تر باشند.

این بی‌ثباتی و عدم شفافیت، برای تمام تولیدکنندگان محتوا اضطراب‌آفرین است. هنرمند یا پلتفرمی نمی‌داند معیار واقعی پذیرش یا رد چیست. این وضعیت، فضایی از بی‌اعتمادی و ریسک‌پذیری بسیار پایین ایجاد می‌کند که در درازمدت به خلاقیت و تولید کیفیت آسیب می‌زند.

آینده رپ فارسی و بن‌بست رسمی‌سازی

ماجرای «گنگ» به وضوح نشان داد که «رسمی‌سازی» رپ در چارچوب فعلی، به چه معناست: حذف روح اعتراضی، پالایش محتوا از هرگونه نقد اجتماعی جدی، و تبدیل آن به سرگرمی‌ای بی‌خطر و عمدتاً مبتذل. این، دقیقاً نقطه مرگ هنری برای ژانری است که حیاتش وابسته به صراحت و تقابل است. آینده احتمالی دو مسیر را نشان می‌دهد: مسیر اول، ادامه رپ زیرزمینی با همان صراحت و ریسک‌هایش (شامل احتمال برخورد قضایی) اما با حفظ اعتبار در میان مخاطبان اصلی. مسیر دوم، تولید نسخه‌های مجاز و بی‌خاصیت از رپ که شاید در پلتفرم‌ها نمایش داده شوند، اما فاقد هرگونه وزن هنری و اجتماعی خواهند بود. در این میان، هنرمندانی مانند شایع که می‌خواهند پلی بین این دو جهان بزنند، در خطر از دست دادن هر دو طرف هستند. آن‌ها نه اعتبار زیرزمینی خود را حفظ می‌کنند، نه به عنوان هنرمند مجاز و مطیع به رسمیت شناخته می‌شوند. ماجرای «گنگ» درس عبرتی برای همه کسانی است که می‌پندارند می‌توان ماهیت یک هنر اعتراضی را تغییر داد، بدون آنکه به ساختارهای قدرت تن بدهند. راه سومی وجود ندارد.

https://www.asianewsiran.com/u/i39
اخبار مرتبط
شهرام شب‌پره، اسطوره موسیقی پاپ ایران، در گفت‌وگوی احساسی با علی ضیا از آرزوی دیرینه خود برای بازگشت به وطن پرده برداشت. این خواننده پیشکسوت که در تیر ۱۴۰۲ از دنیای موسیقی خداحافظی کرد، با چشمانی پر از اشک از اشتیاقش برای دیدن متل قو قبل از پایان عمرش گفت.
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
دلم شکست
۱۴۰۴/۰۹/۲۷
0
0
0

لباس پوشیدن ، آرایش صحنه ، گفتار ، نام برنامه ، نام اینی که بهش میگید " موسیقی " ... همه و همه نشانه از خود باختگی و خالی شده از فرهنگِ ( آنچه سعدی و مولوی و سنائی و فردوسی ... برای ایرانی بیادگار گذاشته اند ) ایران و رفتن بسوی کشوری که بر اسکلتهای سرخپوستان بنا شده و علیرغم همه کشتار ها وچپاولها در دویست و اندی سال تاسیس ش ، شصت ملیون خیابان خواب و معتاد و گرسنه دارد. شرمنده ام که هستم و می بینم : لبخند حججی در راه قربانگاه و سلیمانی و مادرش و رجائی و دو بال و مطهری و جاذبه و دافعه و شریعتی و ابوذر ... به این خود باختگی رسیده. اگر از غم مُردم بر من عیب نگیرید.


تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید