آسیانیوز ایران؛ سرویس سیاسی:
در میانه امواج سهمگین مشکلات اقتصادی و معیشتی که کشور را فرا گرفته، یک موضوع دیگر به صدر بحثهای رسانهای و سیاسی راه یافته است. این بار نه قیمت دلار و نه گرانی کالا، که یک عکس روی جلد روزنامه، باعث جنجال و واکنشهای تند شده است. روزنامه همشهری در یکی از شمارههای اخیر خود، تصویری از شیرین سعیدی، استاد دانشگاه ایرانی مقیم آمریکا را در صفحه اول منتشر کرد. این استاد دانشگاه که به دلیل مواضع انقلابی و حمایت از نظام جمهوری اسلامی از دانشگاه آمریکایی خود اخراج شده، در این عکس بدون حجاب به تصویر کشیده شده بود. انتشار این تصویر، خشم حمید رسایی، نماینده مجلس شورای اسلامی را برانگیخت. او در توئیتر خود با لحنی تند، اقدام روزنامه همشهری را به شدت محکوم کرد و آن را عملی غیرقابل قبول و مستحق تذکر دانست. رسایی در توئیت خود نوشت که حتی ایستادگی شیرین سعیدی در برابر فشارهای آمریکا به خاطر حمایت از انقلاب و رهبری، به روزنامه همشهری مجوز نمیدهد که تصویر بیحجاب او را منتشر کند. او این کار را قابل نقد و مستحق تذکر دانست.
نکته عجیبتر از نظر رسایی، چیدمان صفحه اول روزنامه بود. او اشاره کرد که همشهری در کنار این تصویر، خبری از گلایه رهبر انقلاب از برخی دستگاههای فرهنگی در انتقال ارزشهای شهدا منتشر کرده و حال آنکه یکی از مهمترین ارزشهای شهدا، موضوع حجاب بوده است. این پیشبینی نشان میدهد که این موضوع احتمالاً در پشت صحنه نیز در جریان است. اما در سوی دیگر این ماجرا، سوالات اساسیتری مطرح میشود. در شرایطی که تورم در کشور از مرز ۵۰ درصد گذشته و ارزش پول ملی روزبهروز در حال کاهش است، آیا اولویت اصلی نمایندگان مجلس باید بررسی عکس روی جلد روزنامهها باشد؟ این سوال، ماهیت این مجادله را از یک بحث رسانهای ساده، به نمادی از شکاف بین دغدغههای عمومی مردم و اولویتبندی برخی مسئولان تبدیل میکند. مجادلهای که نشان میدهد گاهی موضوعات نمادین، میتوانند توجه را از مسائل حیاتی منحرف کنند.
تحلیل پیام حمید رسایی و لایههای پنهان آن
حمید رسایی در توئیت خود چندین لایه پیام دارد. در لایه ظاهری، او صرفاً از یک روزنامه به خاطر انتشار عکسی انتقاد میکند. اما در لایه عمیقتر، او در حال ترسیم یک خط قرمز ایدئولوژیک برای همه رسانهها، حتی رسانههای نزدیک به نظام است. این نشان میدهد که ممکن است در پشت صحنه، اختلاف دیدگاههایی بین جریانهای مختلف درون حکومت درباره خطمشی رسانهای وجود داشته باشد. رسایی احتمالاً نماینده جریان سختگیرتری است که معتقد است هیچ استثنایی برای رعایت موازین حتی در مورد چهرههای مثبت قابل قبول نیست. همچنین، استفاده او از نام رهبری در کنار انتقاد از روزنامه، یک حرکت تاکتیکی است. او با پیوند زدن موضوع به گلایههای رهبری از دستگاههای فرهنگی، سعی کرده اعتبار و وزن بیشتری به انتقاد خود بدهد. این نشان میدهد که چگونه موضوع حجاب میتواند به ابزاری برای مانور سیاسی بین جناحهای مختلف تبدیل شود.
بررسی شخصیت شیرین سعیدی و تناقض موقعیت او
شیرین سعیدی به عنوان یک استاد دانشگاه ایرانی مقیم آمریکا که به دلیل حمایت از جمهوری اسلامی ایران از دانشگاه اخراج شده، یک شخصیت پارادوکسیکال است. از یک سو، او در غرب زندگی میکند و بر اساس قوانین آنجا، انتخاب پوشش آزاد است. از سوی دیگر، او از نظامی دفاع میکند که حجاب را یک فریضه شرعی و قانونی میداند. این تناقض ذاتی، باعث شده تصویر او بدون حجاب در رسانه ایرانی، به یک موضوع حساس تبدیل شود. از دیدگاه رسایی و جریان فکری او، سعیدی حتی اگر در غرب زندگی میکند، به عنوان یک چهره انقلابی باید در تمام تصاویرش (حتی اگر در خارج گرفته شده) حجاب را رعایت کند یا دستکم رسانههای ایرانی نباید تصاویر بیحجاب او را منتشر کنند. اما سوال اینجاست: آیا این انتظار واقعبینانه است؟ وقتی رسانههای ایرانی از چهرههای مثبت خارجنشین گزارش میدهند، آیا باید فقط از تصاویر با حجاب (در صورت وجود) استفاده کنند؟ این سیاست ممکن است به حذف یا سانسور بسیاری از گزارشها بینجامد. این معضل، یکی از چالشهای رسانههای داخل در پوشش اخبار ایرانیان مقیم خارج است.
نقش روزنامه همشهری و خطمشی رسانهای دولت
روزنامه همشهری به عنوان یکی از مهمترین روزنامههای کشور که وابسته به شهرداری تهران است، معمولاً خطمشی میانهرو و اصلاحطلبانه دارد. انتخاب این روزنامه برای این انتقاد، ممکن است تصادفی نباشد. رسایی احتمالاً میخواهد به کل جریان فکری پشت این روزنامه پیام دهد. انتشار عکس سعیدی بدون حجاب میتواند نشاندهنده دو چیز باشد: یا بیدقتی ساده تیم تحریریه در انتخاب عکس، یا عمدی بودن آن به عنوان یک حرکت نمادین برای نشان دادن واقعیت زندگی ایرانیان خارج از کشور (حتی انقلابیون) بدون سانسور. اگر مورد دوم باشد، این یک حرکت جسورانه است.
واکنش افکار عمومی و مسئله اولویتبندی در شرایط بحرانی
واکنش بخشی از افکار عمومی در فضای مجازی به این توئیت، از جنس انتقاد به اولویتبندی بوده است. بسیاری از کاربران با اشاره به تورم بالای ۵۰ درصدی، نوسانات ارز، مشکلات معیشتی و بیکاری، این سوال را مطرح کردهاند که آیا نمایندگان مجلس وقت و انرژی خود را باید صرف چنین موضوعاتی کنند؟ این انتقاد، شکاف بین دغدغههای روزمره مردم و موضوعاتی که برخی مسئولان بر آنها تمرکز میکنند را نشان میدهد. از دید این منتقدان، مسائل نمادین مانند یک عکس در روزنامه، در مقایسه با بحرانهای اقتصادی کنونی، اهمیت درجه چندم دارد. اما از دیدگاه رسایی و همفکرانش، مسائل ایدئولوژیک و فرهنگی هیچگاه نباید فدای مسائل اقتصادی شوند. آنها معتقدند که توجه نکردن به این «خطقرمزها» حتی در شرایط سخت، میتواند به تدریج به فرسایش ارزشها و در نهایت آسیب بزرگتر بینجامد. این تفاوت نگاه، در واقع تقابل دو جهانبینی درباره اولویتهای ملی است.
تأثیر این مجادله بر فضای رسانهای و خطقرمزهای آینده
این اتفاق، چه کوچک به نظر برسد، میتواند تأثیر مهمی بر فضای رسانهای کشور داشته باشد.
- اولاً، به همه سردبیران و مدیران رسانهها هشدار میدهد که حتی در پوشش اخبار چهرههای مثبت و انقلابی نیز باید به جزئیاتی مانند حجاب در تصاویر دقت کنند. این میتواند منجر به خودسانسوری بیشتر شود.
- ثانیاً، این مجادله نشان میدهد که جریانهای تندرو درون نظام، نظارت دقیق و لحظهای بر محتوای رسانهها دارند و آماده هستند تا حتی برای کوچکترین انحراف از موازین، واکنش نشان دهند. این نظارت میتواند فضای رسانهها را محدودتر کند.
- ثالثاً، این موضوع میتواند به الگویی برای برخوردهای آینده تبدیل شود. ممکن است پس از این، شاهد انتقادات مشابهی نسبت به رسانههای دیگر برای انتشار تصاویر یا مطالب مشابه باشیم. در نهایت، این اتفاق آزمونی برای تعیین حدود آزادی عمل رسانههای داخلی در شرایط فعلی است. نتیجه آن (عذرخواهی یا عدم عذرخواهی همشهری) میتواند نشاندهنده جهتگیری کلی نظام در قبال رسانهها در ماههای آینده باشد.