یکشنبه / ۲ شهریور ۱۴۰۴ / ۱۸:۱۰
کد خبر: 31908
گزارشگر: 548
۴۵۸
۰
۰
۱
نسبت نادرست رنگ‌ها به هویت‌های ملی

جنگ رنگ‌ها: ماجرای تاریخی «آبی ترکی» و «آبی ایرانی»

جنگ رنگ‌ها: ماجرای تاریخی «آبی ترکی» و «آبی ایرانی»
یک بحث مجازی درباره نامیدن رنگ کاشی‌های مسجد جامع سبز بورسا (یشیل) به عنوان «آبی ترکی»، بهانه‌ای شد برای واکاوی تاریخچه واقعی این رنگ‌ها؛ از فناوری ایرانی «کوئردا سکا» و ترکیب شیمیایی کبالت و مس گرفته تا نام‌گذاری‌های فرهنگی مانند «فیروزه‌ای» (سنگ ترکی) که از مسیر عثمانی به اروپا رفت، در حالی که منبع اصلی آن معادن ایران بود.

آسیانیوز ایران؛ سرویس اجتماعی:

جهان رنگ‌ها، جهانی فراتر از طول موج و ترکیب شیمیایی است؛ جهانی آکنده از تاریخ، سیاست، تجارت و هویت. بحثی که این روزها در فضای مجازی درباره تفاوت «آبی ترکی» و «آبی ایرانی» داغ شده، تنها نوک کوه یخی از یک داستان تاریخی پیچیده و شگفت‌انگیز است. همه چیز از یک عکس شروع شد: تصویر مسجد جامع سبز بورسا (Yeşil Cami) در ترکیه که زیبایی خیره‌کننده کاشی‌های فیروزه‌ای آن توجه بسیاری را به خود جلب کرد. برخی کاربران با اشاره به این رنگ، از اصطلاح «آبی ترکی» استفاده کردند و این همان جرقه‌ای بود که یک مناظره فرهنگی را شعله‌ور ساخت.

اما حقیقت چیست؟ آیا رنگ‌ها ملیت دارند؟ آیا می‌توان یک طیف رنگی را به یک ملت خاص نسبت داد؟ پاسخ تاریخ و هنر به این پرسش، نه تنها «خیر» که بسیار پیچیده‌تر و جذاب‌تر از این حرف‌هاست. نگاهی به گذشته نشان می‌دهد که این رنگ‌های آسمانی و فیروزه‌ای، حاصل تبادل فرهنگی، فناوری و تجاری در گستره‌ای وسیع‌تر از مرزهای امروزی است؛ از فناوری کاشی‌سازی ایرانیان تا مسیرهای تجاری عثمانی و معادن منحصر به فرد افغانستان و ایران. این موضوع را می‌توان از چند منظر کاملاً فنی و تاریخی تحلیل کرد:

فناوری ساخت رنگ: یک دستاورد مشترک

رنگ آبی عمیق و فیروزه‌ای موجود در کاشی‌های مساجد تاریخی، حاصل یک ترکیب شیمیایی مشخص مبتنی بر اکسید کبالت (برای آبی) و اکسید مس (برای سبز و فیروزه‌ای) است. تکنیک اصلی ساخت این کاشی‌ها به روش «کوئردا سکا» (Cuerda Seca) یک فناوری ایرانی بود که در دوران سلجوقیان به اوج رسید و بعدها توسط هنرمندان ایرانی به امپراتوری عثمانی منتقل شد. بنابراین، منشاء فناوری ساخت این رنگ‌ها، ایرانی است، نه ترکی.

نام‌گذاری رنگ‌ها: یک پدیده فرهنگی-تجاری

نام‌گذاری رنگ‌ها اغلب بر اساس مسیرهای تجاری و شناخت اروپاییان از منشاء کالاها صورت گرفته است:

  • فیروزه‌ای (Turquoise)

    این واژه از کلمه فرانسوی «pierre turquoise» به معنای «سنگ ترکی» گرفته شده است. دلیل این نام‌گذاری این است که این سنگ قیمتی برای اولین بار از طریق امپراتوری عثمانی (ترکیه امروزی) به دست تجار ونیزی و سپس به سایر parts of اروپا رسید، در حالی که منبع اصلی و تاریخی این سنگ، معادن ایران (به ویژه نیشابور) بود.
  • آبی ایرانی (Persian Blue)

    این رنگ در سیستم‌های رنگی معتبر بین‌المللی مانند ISCC-NBS به رسمیت شناخته شده است. این رنگ اغلب به رنگ لاجوردی عمیق اشاره دارد که منشاء آن سنگ لاجورد است که تنها معدن مهم آن در بدخشان افغانستان قرار دارد که جزو قلمرو فرهنگی و تاریخی ایران بزرگ بود.
  • سبز ایرانی (Persian Green)

    این رنگ نیز در همان سیستم‌ها ثبت شده و به سبز سیر و پررنگ موجود در هنر و فرش ایرانی اشاره دارد.

۳. مسجد یشیل بورسا: یک نمونه مطالعه

مسجد یشیل بورسا در اوایل دوره عثمانی ساخته شد. تاریخ‌دانان هنر تأکید دارند که معماران و کاشی‌کاران تبریزی در ساخت این مسجد مشارکت داشتند. بنابراین، رنگ و فناوری به کار رفته در آن، میراث مستقیم هنر ایرانی است. نسبت دادن آن به یک هویت ملی جداگانه نادیده گرفتن این واقعیت تاریخی است.

۴. سیستم‌های رنگی مدرن: RAL در مقابل سنت

ذکر این نکته ضروری است که «آبی ترکی» (Turkish Blue) تنها به عنوان یک کد خاص (RAL 5007) در یک سیستم رنگی آلمانی به نام RAL وجود دارد. این یک نام‌گذاری مدرن و صنعتی است و هیچ پایه تاریخی یا فرهنگی در خلق این رنگ ندارد. در مقابل، «آبی ایرانی» و «سبز ایرانی» ریشه در سنت‌های کهن هنری دارند.

۵. نتیجه‌گیری: فرهنگ‌ها، نه مرزها

نسبت دادن رنگ‌ها به ملت‌های مدرن یک اشتباه تاریخی است. این رنگ‌ها بخشی از یک میراث فرهنگی مشترک و پیوسته در جهان اسلام و به ویژه در فلات ایران هستند. فناوری از ایران به عثمانی رفت، سنگ‌های قیمتی از معادن ایران و افغانستان صادر شد و نام‌ها توسط اروپاییان بر اساس مسیرهای تجاری انتخاب شدند. به جای جنگ بر سر نام‌ها، باید بر حفظ این میراث مشترک تمرکز کرد.

https://www.asianewsiran.com/u/haI
اخبار مرتبط
در حالی که ایران دارای یکی از غنی‌ترین میراث‌های فرهنگی و ادبی جهان است، کشورهای همسایه مانند ترکیه و جمهوری آذربایجان با برنامه‌ریافی سازمان‌یافته، تلاش می‌کنند تا شخصیت‌هایی مانند مولوی، بوعلی سینا و نظامی گنجوی را به نام خود ثبت کنند. این اقدامات که گاهی با تخریب آثار تاریخی و گاهی با ترجمه و تغییر هویت همراه است، نه تنها یک دزدی فرهنگی محسوب می‌شود، بلکه نشان‌دهنده غفلت ما در حفظ و معرفی درست این میراث است. چرا ما باید اجازه دهیم دیگران تاریخ و هویتمان را به یغما ببرند؟ پوریا زرشناس در این مقاله به این دزدی فرهنگی می پردازد.
اروپای غربی در چند دهه اخیر، با پیروی از جریان‌های فکری پست‌مدرن و پست‌مارکسیستی، به عمد پروژه‌ی تضعیف هویت ملی و ساختارهای کلاسیک قدرت را پیش برده است. اکنون و در آزمونی سخت مانند جنگ اوکراین، این پرسش مطرح است که آیا غرب در خواب‌ خود محو خواهد شد یا برای نبرد نهایی با اقتدارگرایی جدید بیدار می‌شود؟ پوریا زرشناس در این گزارش تحلیلی، به واکاوی ریشه‌های این افول، نشانه‌های آن در عرصه‌های مختلف و همچنین آینده‌ای که در انتظار تمدن غرب است، می‌پردازد.
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید