سه شنبه / ۱۸ شهریور ۱۴۰۴ / ۲۰:۰۰
کد خبر: 32297
گزارشگر: 548
۲۹۷
۰
۰
۴
کاظم عاشوری گیلده - محقق و نویسنده

شکاف عمیق میان خواست مردم و واقعیت فیلترینگ در ایران

شکاف عمیق میان خواست مردم و واقعیت فیلترینگ در ایران
بر اساس آمار رسمی، 80 درصد کاربران ایرانی از VPN استفاده میکنند که نشاندهنده شکاف عمیق بین سیاستهای فیلترینگ و نیازهای واقعی جامعه است. این مسئله تبعات اقتصادی و اجتماعی گسترده ای دارد. کاظم عاشوری گیلده دراین یادداشت به بررشسی این موضوع می پردازد.

آسیانیوز ایران؛ سرویس علم و تکنولوژی:

کاظم عاشوری گیلده - محقق و نویسندهدر روزهایی که ارتباطات دیجیتال بیش از هر زمان دیگری به بخشی جدانشدنی از زندگی مردم تبدیل شده است، انتشار آماری از سوی شرکت ارتباطات زیرساخت بار دیگر توجه افکار عمومی را به سیاست‌های فیلترینگ جلب کرد. طبق این آمار، حدود ۸۰ درصد کاربران اینترنت در ایران از ابزارهای عبور از فیلترینگ مانند وی‌پی‌ان استفاده می‌کنند. در ظاهر، این جمله صرفاً یک عدد و رقم ساده به نظر می‌رسد؛ اما وقتی لایه‌های زیرین آن را بررسی کنیم، به شکافی عمیق میان سیاست‌گذاران و نیازهای واقعی جامعه می‌رسیم.

۸۰ درصد کاربران؛ معنای پنهان یک آمار

آمار استفاده ۸۰ درصدی از وی‌پی‌ان در حقیقت فراتر از یک داده خام است. این رقم نشان می‌دهد که بخش بزرگی از مردم با محدودیت‌های اعمال‌شده بر اینترنت موافق نیستند و راه‌های مختلفی برای عبور از آن پیدا کرده‌اند. در واقع، مردم به‌طور روزمره هزینه مالی و روانی استفاده از ابزارهای غیررسمی را به جان می‌خرند تا بتوانند به حق اولیه خود، یعنی دسترسی آزاد به اطلاعات، برسند.

از زاویه‌ای دیگر، این ۸۰ درصد تنها نشان‌دهنده مخالفت نیست، بلکه پیامدهای اجتماعی و اقتصادی گسترده‌ای را هم عیان می‌کند. کاربران اینترنت در ایران برای استفاده از خدماتی که در سراسر جهان به‌طور آزادانه در دسترس است، مجبورند از مسیرهای پرخطر و بعضاً ناامن عبور کنند. همین امر به شکل‌گیری بازار سیاه فروش وی‌پی‌ان، افزایش مخاطرات امنیتی برای کاربران و در نهایت بی‌اعتمادی بیشتر نسبت به سیاست‌های رسمی منجر شده است.

فاصله میان حاکمیت و مردم در نگاه به اینترنت

وقتی بخش قابل توجهی از جامعه به یک سیاست پشت می‌کند و مسیر دیگری را برمی‌گزیند، این پرسش جدی مطرح می‌شود که چرا همچنان بر ادامه همان سیاست پافشاری می‌شود؟ فیلترینگ در ایران به یکی از موضوعات مناقشه‌برانگیز میان مردم و حاکمیت تبدیل شده است. از یک سو مسئولان بارها تأکید کرده‌اند که محدودیت‌ها را به‌منظور "حفظ ارزش‌ها" یا "صیانت از کاربران" ضروری می‌دانند، و از سوی دیگر، تجربه روزانه مردم خلاف آن را نشان می‌دهد. مردمی که برای ارتباطات کاری، تحصیل، تجارت، سرگرمی یا حتی گفت‌وگوی ساده با دوستان خود ناچار به دور زدن محدودیت‌ها هستند، به مرور احساس می‌کنند صدای‌شان شنیده نمی‌شود. این نادیده گرفتن عملاً شکاف میان جامعه و تصمیم‌گیران را عمیق‌تر می‌کند و به احساس بی‌اعتمادی دامن می‌زند.

تناقض آشکار: اکثریت مخالف، اما فیلترینگ پابرجا

اگر بپذیریم که آمار رسمی نشان‌دهنده ۸۰ درصد مخالفان فیلترینگ است، آن‌گاه ادامه این سیاست به معنای بی‌توجهی آشکار به نظر اکثریت مردم خواهد بود. این تناقض، جامعه را با پرسشی بنیادین روبه‌رو می‌کند: جایگاه واقعی نظر مردم در سیاست‌گذاری‌های کلان کجاست؟ وقتی بخش اعظم یک جامعه با یک سیاست همراه نیست و آن سیاست همچنان با قدرت ادامه پیدا می‌کند، پیامدهای اجتماعی فراتر از موضوع اینترنت می‌شود. در این شرایط، مردم به‌جای آنکه قوانین و مقررات را به عنوان راه‌حل‌هایی در راستای منافع جمعی ببینند، آنها را مانعی بر سر راه زندگی خود تلقی می‌کنند. اینجاست که چرخه‌ای معیوب شکل می‌گیرد؛ چرخه‌ای که در آن، قانون به‌جای ایجاد اعتماد، موجب افزایش فاصله و شکاف می‌شود.

اثرات اقتصادی و اجتماعی فیلترینگ

نباید فراموش کرد که فیلترینگ تنها موضوعی فرهنگی یا سیاسی نیست؛ تبعات آن مستقیماً به اقتصاد کشور نیز گره خورده است. بسیاری از کسب‌وکارهای کوچک و متوسط در ایران برای معرفی خدمات خود، جذب مشتری یا حتی ارتباط با بازار جهانی نیازمند دسترسی آزاد به پلتفرم‌های بین‌المللی هستند. محدودسازی این فضا، عملاً به تعطیلی یا تضعیف این کسب‌وکارها می‌انجامد. از منظر اجتماعی نیز، استفاده اجباری از وی‌پی‌ان به عادی‌سازی دور زدن قوانین منجر می‌شود. وقتی اکثریت مردم برای انجام یک فعالیت روزمره مجبور به استفاده از راه‌های غیررسمی شوند، مفهوم "قانون‌گریزی" کم‌کم به بخشی از فرهنگ عمومی تبدیل می‌شود؛ پدیده‌ای که در بلندمدت می‌تواند آسیب‌های جبران‌ناپذیری به سرمایه اجتماعی کشور وارد کند.

پرسش‌های بی‌پاسخ

در چنین شرایطی، پرسش‌های زیادی بی‌پاسخ مانده است. چرا با وجود روشن بودن آمار و واقعیت اجتماعی، همچنان فیلترینگ به‌عنوان سیاست غالب ادامه دارد؟ چه زمانی صدای اکثریت مردم شنیده خواهد شد؟ چه سازوکاری برای ارزیابی واقعی خواست عمومی وجود دارد؟ و در نهایت، آیا می‌توان انتظار داشت روزی سیاست‌های اینترنتی کشور با نیازهای واقعی جامعه همسو شود؟

جمع‌بندی

آمار ۸۰ درصدی استفاده از وی‌پی‌ان تنها یک عدد نیست؛ بلکه آینه‌ای است که واقعیت جامعه امروز ایران را نشان می‌دهد. واقعیتی که در آن مردم به‌دنبال آزادی دسترسی به اطلاعات هستند، اما سیاست‌های رسمی مسیر دیگری را می‌روند. تا زمانی که این شکاف عمیق میان نیاز جامعه و تصمیمات حاکمیت پر نشود، نه تنها مشکلات اینترنت حل نخواهد شد، بلکه اعتماد عمومی نیز هر روز بیش از پیش آسیب خواهد دید. آینده اینترنت در ایران وابسته به این است که سیاست‌گذاران تا چه اندازه حاضر باشند صدای واقعی مردم را بشنوند و بر اساس آن تصمیم بگیرند. شاید وقت آن رسیده باشد که به جای افزودن بر محدودیت‌ها، راهی برای اعتمادسازی و همراهی با جامعه انتخاب شود؛ راهی که نه تنها به نفع مردم، بلکه به سود آینده کشور نیز خواهد بود.

به قلم: کاظم عاشوری گیلده - محقق و نویسنده
https://www.asianewsiran.com/u/hh3
اخبار مرتبط
با وجود بازگشت آموزش حضوری، بحث درباره جایگزینی کامل مدارس سنتی با آموزش آنلاین در ایران همچنان داغ است. این یادداشت از کاظم عاشوری گیلده، مزایا، چالش‌ها و آینده احتمالی این تحول آموزشی را بررسی می‌کند.
تحقیقات جدید نشان می‌دهد کسب‌وکارهای ایرانی که از روش‌های علمی فروش و دیجیتال مارکتینگ استفاده می‌کنند، تا ۵ برابر بیشتر از رقبا فروش دارند. آیا شرکت شما آماده این تحول است؟ کارشناسان بازار هشدار می‌دهند: "فروش بدون دانش در ۲۰۲۵ خودکشی تجاری است". محصولات عالی هم اگر با استراتژی دیجیتال و تکنیک‌های فروش مدرن همراه نباشند، محکوم به شکست هستند. خبر خوب این است که هنوز هم می‌توان با اجرای راهکارهای علمی، به جمع برندهای پیشرو پیوست. این مقاله تمام استراتژی‌های ضروری برای تبدیل شدن به غول فروش بازار را فاش می‌کند.
در دنیای امروز دیگر لازم نیست یک کشور ارتشی بزرگ یا موشک‌های میلیون‌دلاری داشته باشد تا ضربه‌ای سهمگین به دشمن بزند. کافیست یک خط کد مخرب بنویسد، یک ویدیوی جعلی منتشر کند یا چند پهپاد کوچک انتحاری به پرواز درآورد. جنگ در عصر ما دیگر صدای گلوله نمی‌دهد؛ بی‌سروصدا، از درون گوشی‌ها، پهپادها و کامپیوترها می‌آید.کاظم عاشوری گیلده در این گزارش سه نوع جدید جنگ را بررسی می‌کند: جنگ مینیاتوری، جنگ سایبری و جنگ نرم. در کنار مثال‌های واقعی، راهکارهایی برای مقابله و افزایش تاب‌آوری ارائه می‌شود.
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید