آسیانیوز ایران؛ سرویس سیاسی:

پوریا زرشناس - دکترای اقتصاد انرژی های تجدیدپذیر
در فضای عمومی ایران، این باور نهادینه شده که «شرق» به ویژه روسیه و چین، حامیان قابل اعتماد ایران در برابر فشارهای غرب هستند. اما نگاهی به سابقه رأیدهی این دو کشور در شورای امنیت سازمان ملل، روایت کاملاً متفاوتی ارائه میدهد. اسناد رسمی شورای امنیت نشان میدهد که از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰، پنج قطعنامه تحریمی مهم علیه برنامه هستهای ایران به تصویب رسیده که تمامی آنها با رأی مثبت روسیه و چین همراه بوده است. این قطعنامهها که امروز پایه حقوقی تحریمهای بینالمللی علیه ایران را تشکیل میدهند، با حمایت کامل دو هم پیمان شرقی ایران تصویب شدهاند.
قطعنامه ۱۶۹۶ در سال ۲۰۰۶ که اولین قطعنامه شورای امنیت درباره برنامه هستهای ایران بود، با ۱۴ رأی موافق از جمله روسیه و چین به تصویب رسید. پس از آن، قطعنامههای ۱۷۳۷ (۲۰۰۶)، ۱۷۴۷ (۲۰۰۷)، ۱۸۰۳ (۲۰۰۸) و ۱۹۲۹ (۲۰۱۰) همگی با حمایت مسکو و پکن تصویب شدند.
این واقعیت تاریخی از دو جهت حائز اهمیت است: اول اینکه نشان میدهد روسیه و چین در مواقع حساس، منافع خود را بر روابط با ایران ترجیح دادهاند. دوم اینکه همین قطعنامهها امروز با مکانیسم ماشه به ابزاری برای تحت فشار قرار دادن ایران تبدیل شدهاند. در تازهترین مورد، روسیه و چین با معرفی یک قطعنامه تمدید شش ماهه تحریم تسلیحاتی ایران که میدانستند رأی لازم را کسب نخواهد کرد، عملاً به سه کشور اروپایی (آلمان، فرانسه و بریتانیا) بهانه لازم برای فعالسازی مکانیسم ماشه را دادند. این اقدام هوشمندانه آنان را در موقعیت برنده قرار داد.
این رفتار روسیه و چین نشان میدهد که دیپلماسی ایران نیازمند بازنگری اساسی در روابط با این کشورها است. اتکای یکجانبه به شرق بدون درک منافع و راهبردهای واقعی آنان، میتواند ایران را در تلهای مشابه گذشته گرفتار کند. برخی تحلیلگران معتقدند که روسیه و چین عمداً از قطعنامههای تحریمی علیه ایران حمایت کردهاند تا بتوانند در آینده از آن به عنوان اهرم فشار استفاده کنند. این راهبرد به آنان امکان میدهد هم در کوتاهمدت روابط خود با غرب را حفظ کنند و هم در بلندمدت ابزار نفوذ بر ایران را در اختیار داشته باشند. در روایت رسمی حاکم بر فضای سیاسی ایران، این تصویر به کرات تکرار شده که روسیه و چین به عنوان قدرتهای شرقی، متحدان استراتژیک ایران در برابر فشارهای غرب هستند. اما واقعیتهای تاریخی ثبت شده در آرشیو شورای امنیت سازمان ملل، داستان دیگری را روایت میکند. بررسی سوابق رأیگیریهای شورای امنیت درباره برنامه هستهای ایران نشان میدهد که مسکو و پکن نه تنها مانعی در برابر تحریمهای غرب نبودهاند، بلکه در شکلگیری و تصویب همین تحریمها نقش فعالی ایفا کردهاند.
پیشینه تاریخی: کارنامه همکاری در شورای امنیت
بین سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰، شورای امنیت پنج قطعنامه تحریمی مهم علیه برنامه هستهای ایران تصویب کرد که همگی با حمایت روسیه و چین همراه بود. قطعنامه ۱۶۹۶ در سال ۲۰۰۶ که اولین قطعنامه شورای امنیت درباره برنامه هستهای ایران محسوب میشد، با ۱۴ رأی موافق به تصویب رسید. در این رأیگیری، تنها قطر مخالفت کرد در حالی که روسیه و چین با قدرتهای غربی همصدا شدند!
پس از آن، قطعنامه ۱۷۳۷ در دسامبر ۲۰۰۶ به اتفاق آرا تصویب شد. این قطعنامه تحریمهای مستقیمی علیه برنامه هستهای ایران وضع کرد و تحویل هرگونه فناوری یا کمک فنی مرتبط با غنیسازی اورانیوم را ممنوع اعلام کرد. باز هم روسیه و چین در کنار آمریکا، فرانسه و بریتانیا ایستادند.
در مارس ۲۰۰۷، قطعنامه ۱۷۴۷ با اتفاق آرا تصویب شد که دامنه تحریمها را گسترش داد. پس از آن قطعنامه ۱۸۰۳ در مارس ۲۰۰۸ با ۱۴ رأی موافق و یک رأی ممتنع (اندونزی) به تصویب رسید. در همه این موارد، روسیه و چین به صراحت از تحریمهای علیه ایران حمایت کردند.
اما بحثانگیزترین مورد، قطعنامه ۱۹۲۹ در ژوئن ۲۰۱۰ بود که شدیدترین تحریمها را علیه ایران وضع کرد. این قطعنامه با ۱۲ رأی موافق، ۲ رأی مخالف (ترکیه و برزیل) و یک رأی ممتنع (لبنان) تصویب شد. باز هم روسیه و چین در جمع موافقان حضور داشتند.
تحلیل راهبردی: چرایی همکاری روسیه و چین با غرب
این پرسش مطرح میشود که چرا روسیه و چین که خود را متحدان ایران معرفی میکنند، در شورای امنیت به نفع تحریمهای علیه این کشور رأی دادهاند؟ پاسخ این پرسش را باید در محاسبات راهبردی این دو کشور جستوجو کرد.
- اولا، روسیه و چین همواره اولویت اصلی خود را حفظ ثبات در نظام بینالملل و نقش خود در این نظام قرار دادهاند. آنان ترجیح میدهند در چارچوب نهادهای بینالمللی مانند شورای امنیت عمل کنند تا این که با قدرتهای غربی درگیر تقابل مستقیم شوند.
- ثانیا، هر دو کشور منافع اقتصادی و تجاری گستردهای با غرب دارند که نمیخواهند آن را به خطر بیندازند. در زمان تصویب این قطعنامهها، حجم مبادلات تجاری چین با آمریکا و اتحادیه اروپا به مراتب بیشتر از مبادلات با ایران بود. همین امر در مورد روسیه نیز صادق بود.
- ثالثا، روسیه و چین از برنامه هستهای ایران به عنوان اهرمی برای چانهزنی با غرب استفاده میکنند. آنان با نشان دادن همکاری در کنترل برنامه هستهای ایران، امتیازات دیگری در سایر پروندهها از غرب دریافت میکنند.
مکانیسم ماشه: بازی دوگانه ادامه دار
نمونه اخیر رفتار روسیه و چین در پرونده تحریمهای ایران، مربوط به مکانیسم ماشه است. در دسامبر ۲۰۲۰، روسیه و چین قطعنامهای برای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران به مدت شش ماه ارائه دادند در حالی که میدانستند این قطعنامه رأی لازم را کسب نخواهد کرد.
این اقدام هوشمندانه چندین هدف را دنبال میکرد:
- نشان دادن ظاهری حمایت از ایران
- ایجاد بهانهای برای سه کشور اروپایی برای فعالسازی مکانیسم ماشه
- حفظ وجهه خود به عنوان حامی ایران در عین همکاری غیرمستقیم با غرب
این استراتژی به روسیه و چین امکان داد که هم در کوتاهمدت روابط خود با غرب را حفظ کنند و هم در بلندمدت ابزار نفوذ بر ایران را در اختیار داشته باشند. در ادامه این گزارش، تحلیل جامعی از پیامدهای این واقعیت برای سیاست خارجی ایران و راهکارهای پیشرو ارائه میشود.
بررسی سابقه رأیدهی روسیه و چین در شورای امنیت
- قطعنامه ۱۶۹۶ (۲۰۰۶): ۱۴ رأی موافق شامل روسیه و چین، تنها قطر مخالف
- قطعنامه ۱۷۳۷ (۲۰۰۶): تصویب با اتفاق آرا شامل روسیه و چین
- قطعنامه ۱۷۴۷ (۲۰۰۷): تصویب با اتفاق آرا شامل روسیه و چین
- قطعنامه ۱۸۰۳ (۲۰۰۸): ۱۴ رأی موافق شامل روسیه و چین، اندونزی ممتنع
- قطعنامه ۱۹۲۹ (۲۰۱۰): ۱۲ رأی موافق شامل روسیه و چین، ترکیه و برزیل مخالف
پیامدهای برای سیاست خارجی ایران
- لزوم بازنگری در استراتژی اتکای یکجانبه به شرق
- اهمیت تنوعبخشی به روابط بینالمللی و یافتن متحدان جدید
- ضرورت تقویت نهادهای تحلیلی برای درک بهتر منافع بازیگران بینالمللی
تحلیل راهبرد واقعی روسیه و چین
- استفاده از پرونده ایران به عنوان اهرم در رابطه با غرب
- ترجیح منافع ملی بر روابط دو جانبه با ایران
- حفظ جایگاه خود در نظام بینالملل از طریق همکاری گزینشی با غرب
درس هایی برای دیپلماسی ایران
- عدم اعتماد کورکورانه به هیچ قدرت بینالمللی
- لزوم توسعه روابط بر اساس منافع متقابل واقعی
- اهمیت تقویت موقعیت چانهزنی از طریق اتحادهای منطقهای
راهکارهای پیشنهادی برای خروج از بنبست
- تنوعبخشی به شرکای تجاری و سیاسی(حفظ چین و روسیه و افزودن غربی ها در تجارت و اقتصاد)
- تقویت دیپلماسی اقتصادی در سطح منطقهای و بینالمللی و خروج از انزوا
- استفاده صحیح از موقعیت ژئوپلیتیک ایران برای افزایش قدرت چانهزنی