آسیانیوز ایران؛ سرویس اجتماعی:
روزی که میترا جمالی در پانزده سالگی پا به آرایشگاه گذاشت، رویای بزرگی در سر داشت. رویای استقلال مالی و ایستادن روی پای خود. او نمیدانست این رویا، سالها بعد جانش را خواهد گرفت. از آن روز هشت سال گذشت. هشت سال کار سخت و طاقتفرسا در آرایشگاههای مختلف. میترا مانند پرندهای بود که برای پرواز تمرین میکرد. امسال بالاخره زمان پرواز فرارسید. با گرفتن وام، سالن زیبایی کوچکش را راه انداخت. اولین روزی که درِ سالن خود را گشود، چشمانش از غرور و امید میدرخشید. اما این شادی دیری نپایید.
همسرش که پسرعموی او نیز بود، از ابتدا با کار کردن او مخالف بود. این مخالفت پس از راهاندازی سالن شدت بیشتری گرفت. درگیریها به جایی رسید که میترا مجبور به جدایی شد. اما کینه در دل شوهر سابق نشست. کینهای که امروز به خونینترین شکل ممکن فوران کرد. او با اسلحه به سالن زیبایی میترا رفت. صحنهای که باید مکانی برای زیبایی و شادی میبود، به صحنه جنون و مرگ تبدیل شد. میترا در مکانی که برایش نماد استقلال و موفقیت بود، جان باخت. قاتل پس از انجام جنایت فرار کرد. او حالا متواری است، در حالی که خانواده میترا در اندوهی بیپایان سوگوار نشستهاند. این جنایت بار دیگر این پرسش را به ذهن میآورد: تا کی زنان جویای استقلال باید قربانی سنتهای غلط و مردان حسود شوند؟
نگاهی به پدیده خشونت علیه زنان شاغل
متأسفانه داستان میترا اولین و آخرین مورد از این دست جنایات نیست. بسیاری از زنان در ایران به دلیل اشتغال بیرون از خانه با مخالفت خانواده و همسران روبرو میشوند. این مخالفتها ریشه در فرهنگ مردسالارانه دارد که زن را تنها در نقش همسر و مادر میپسندد. هرگونه تلاش زن برای استقلال مالی به عنوان تهدیدی برای اقتدار مرد تفسیر میشود. خشونت علیه زنان شاغل معمولاً با بهانههایی مانند "حفظ آبرو" یا "عدم رعایت شئونات زنانه" توجیه میشود. این در حالی است که اشتغال زنان حق مسلم آنان است.
بررسی عوامل اقتصادی در بروز چنین جنایاتی
میترا نماد زنانی است که برای رهایی از فقر و وابستگی اقتصادی تلاش میکنند. راهاندازی کسب و کار شخصی برای بسیاری از زنان تنها راه نجات از وضعیت اقتصادی نامناسب است. وام گرفتن میترا نشان میدهد او میخواست بدون تکیه بر دیگران، روی پای خود بایستد. این استقلال مالی برای برخی مردان قابل تحمل نیست. از دست دادن کنترل اقتصادی بر زن، برای برخی مردان به معنای از دست دادن اقتدار است. این احساس میتواند به خشونت منجر شود.
نقش ازدواجهای فامیلی در تشدید تعارضات
ازدواج میترا با پسرعمویش نمونهای از ازدواجهای فامیلی است که در صورت بروز مشکل، پیچیدگیهای بیشتری پیدا میکند. در ازدواجهای فامیلی، تعارضات زناشویی میتواند به کل خانوادهها سرایت کند. فشارهای خانوادگی گاهی مانع از حل منطقی مشکلات میشود. کینهای که در چنین ازدواجهایی شکل میگیرد، میتواند عمیقتر و خطرناکتر باشد. زیرا علاوه بر رابطه زناشویی، روابط خونی و فامیلی نیز تحت تأثیر قرار میگیرد.
ضعف قوانین در حمایت از زنان در معرض خطر
میترا به وضوح در معرض خطر بود. مخالفت شدید همسر با کار او و سپس جدایی، نشانه های واضحی از خطر بالقوه وجود داشت. قوانین فعلی اغلب نمیتوانند حمایت لازم را از زنان در معرض خطر ارائه دهند. نیاز به ایجاد مراکز مداخله در بحران و ارائه آموزش های لازم به مدیریت نیروی انتظامی برای برخورد با چنین مواردی احساس می شود.
پیامدهای اجتماعی چنین جنایاتی
قتل میترا بر جامعه زنان جویای کار ترس منفی خواهد گذاشت. بسیاری از زنان ممکن است از ترس چنین سرنوشتی، از پیگیری رویاهایشان منصرف شوند.
این جنایت security روانی زنان شاغل را تحت تأثیر قرار میدهد. آنان همواره با این ترس زندگی میکنند که مبادا استقلال مالیشان به قیمت جانشان تمام شود.
جامعه نیاز دارد تا در مورد حقوق زنان و قبول حق اشتغال آنان بازنگری کند. آموزش و فرهنگسازی میتواند از بروز چنین فجایعی جلوگیری کند.