آسیانیوز ایران؛ سرویس سلامت و زیبایی:
داستانی از زبان یک مادر درمانده از بندرعباس، نظام سلامت کشور را در یکی از بزرگترین چالشهای اخلاقی خود قرار داده است. این روایت که پرده از رویهای نهچندان پنهان در بیمارستانهای کشور برداشت، در کمتر از ۲۴ ساعت به برکناری یکی از مدیران ارشد وزارت بهداشت انجامید. ماجرا با انتشار متنی در فضای مجازی آغاز شد. فرهاد تیمورزاده، مدیرمسئول نشریه تخصصی «طبیب»، ادعایی سنگین را مطرح کرد: دریافت «زیرمیزی» توسط دکتر سعید حسینی، معاون درمان وقت وزیر بهداشت، در ازای انجام یک عمل جراحی. این ادعا نه بر اساس شایعه، که بر پایه نامه و دستخط شخصی یک بیمار ارائه شده است. «شریفه صادقی»، مادری از بندرعباس، در این نامه روایت کرده است که برای عمل جراحی پسرش، از سوی دستیار دکتر حسینی در بیمارستان ایرانمهر تهران، مبلغی معادل پنج سکه طلای بهار آزادی به عنوان زیرمیزی درخواست شده است.
تیمورزاده در ادامه ادعای خود را تشدید کرد و گفت که در نهایت، داستان این پنج سکه را مستقیماً از خود دکتر حسینی شنیدهاند. او همچنین از دریافت گزارشهای مشابه دیگری درباره این فرد خبر داد. اتهام مطرحشده، اگرچه هنوز در مرحله ادعاست و دکتر حسینی تاکنون پاسخی رسمی ارائه نداده، اما آنقدر جدی بود که به سرعت نتیجه داد. در واکنشی بیسابقه و فوری، دکتر سعید حسینی از سمت معاونت درمان وزارت بهداشت برکنار شد. دکتر حسینی که متخصص جراحی کلیه و عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی بود، پیش از این چهرهای شناختهشده در حوزه درمان کشور محسوب میشد. این برکناری، موید جدیت اتهام و حساسیت مسئله است. این اتفاق، بار دیگر زنگ هشدار را درباره پدیده شوم «زیرمیزی» یا «رشوه در نظام درمان» به صدا درآورده است. پدیدهای که سالهاست به عنوان یک درد مزمن و لاینحل، هم به کیان پزشکی آسیب میزند و هم اعتماد عمومی را خدشهدار میکند. در ادامه، ابعاد مختلف این افشاگری و برکناری تاریخی، از بررسی صحت ادعاها تا تحلیل ساختاری فساد در نظام سلامت و واکنشهای احتمالی آینده، مورد تحلیل عمیق قرار خواهد گرفت.
بررسی اعتبار افشاگری و مکانیزمهای نظارتی ضعیف
این افشاگری چند ویژگی بیسابقه دارد: اولاً، توسط یک نشریه تخصصی پزشکی (طبیب) و نه یک رسانه عمومی یا سیاسی انجام شده که بر اعتبار فنی آن میافزاید. ثانیاً، سند دستنویس بیمار ارائه شده است. ثالثاً، افشاگر مدعی تماس مستقیم و تأیید از زبان بیمار است. این موارد، ادعا را از سطح شایعه فراتر میبرد. با این حال، پرسش اصلی اینجاست که چرا چنین اتهام سنگینی ابتدا در رسانه مطرح میشود و نه در کانالهای داخلی نظارتی وزارت بهداشت، سازمان نظام پزشکی یا حراست دانشگاه؟ این موضوع نشان میدهد که مکانیزمهای رسمی نظارتی یا کارآمد نبودهاند، یا افراد از ترس عواقب، تمایلی به گزارش از طریق آن کانالها نداشتهاند. موفقیت یک افشای رسانهای در برکناری فوری یک مقام ارشد، خود نشانهای از ناکارآمدی سیستم خود-پالایی داخلی است.
تحلیل پدیده «زیرمیزی» به عنوان یک فساد ساختاری در سلامت
اتهام واردشده، مصداق بارز پدیدهای است که در ادبیات سلامت به «پرداخت غیررسمی» یا «فساد خرد» معروف است. این پدیده، ریشه در فاصله بین تعرفههای رسمی خدمات پزشکی و ارزش واقعی بازار آنها، کمبود شدید پزشکان متخصص در برخی حوزهها و فرهنگ رانتی حاکم بر برخی مراکز درمانی دارد. در این ساختار، بیمار که در موقعیتی آسیبپذیر و مضطر قرار دارد، حاضر میشود برای دسترسی به خدمت باکیفیت یا کاهش دردسر، مبلغی اضافه بپردازد. برکناری یک مقام ارشد به تنهایی این ساختار را تغییر نمیدهد. این اتفاق باید بهانهای برای بازنگری اساسی در تعرفهگذاری خدمات پزشکی، افزایش شفافیت درآمد پزشکان و ایجاد سیستمهای گزارشدهی امن و محافظتشده برای بیماران و کارکنان شود.
واکنش سریع حکومت؛ حفظ مشروعیت یا مبارزه واقعی با فساد؟
برکناری فوری دکتر حسینی (حتی پیش از روشن شدن کامل اتهام در دادگاه) حاوی چند پیام است. از یک سو، نشاندهنده حساسیت اخلاقی و سیاسی موضوع است. فساد در نظام سلامت، مستقیم با جان و امنیت روانی مردم سروکار دارد و میتواند به شورش عمومی بینجامد. این واکنش سریع، تلاشی برای کنترل افکار عمومی و جلوگیری از گسترش بحران اعتماد است. از سوی دیگر، این سؤال مطرح است که آیا این برکناری، تنها یک قربانی کردن نمادین برای آرام کردن فضا است، یا سرآغاز یک پاکسازی گستردهتر در بدنه وزارت بهداشت و بیمارستانهای تابعه خواهد بود؟ پاسخ به این پرسش در اقدامات بعدی دستگاه قضایی و نظارتی مشخص خواهد شد. اگر پرونده به صورت شفاف و مستقل پیگیری و به نتیجه برسد، میتواند نقطه عطفی باشد. در غیر این صورت، تنها یک اقدام نمایشی تلقی خواهد شد.
تأثیر بر جامعه پزشکی و رابطه پزشک-بیمار
این افشاگری، ضربهای مهلک به اعتماد عمومی به جامعه پزشکی، به ویژه پزشکان متخصص و مدیران این حوزه وارد کرده است. این اتفاق، کلیشه منفی پزشک پولپرست را در اذهان تقویت میکند و برای پزشکان متعهد و غیرفاسد نیز آزاردهنده است. از طرفی، ممکن است فضای سوءظن عمومی را افزایش دهد و هرگونه هدیه یا پرداخت اضافی از سوی بیماران سپاسگزار را زیر سؤال ببرد. این امر، رابطه اصیل پزشک-بیمار را که بر پایه اعتماد و اخلاق است، بیش از پیش مخدوش میکند. جامعه پزشکی نیازمند یک واکنش جمعی و قاطع برای محکوم کردن چنین رفتارهایی و شفافسازی بیشتر است. سکوت یا انفعال آنان در این ماجرا، میتواند به معنای تأیید ضمنی تعبیر شود.
چشمانداز قضایی و الزامات سیاستی آینده
سرنوشت این پرونده در گرو دو روند موازی است: اول، رسیدگی قضایی به اتهام دکتر حسینی. آیا دادگاه مستقل و عادلانهای تشکیل میشود؟ آیا ادله (نامه بیمار، شواهد مالی دریافت سکه) به درستی بررسی میشود؟ نتیجه این دادگاه برای ایجاد بازدارندگی حیاتی است. دوم، واکنش سیاستی کلان وزارت بهداشت و مجلس. کمیسیون بهداشت مجلس قبلاً قول گزارش درباره زیرمیزی را داده بود. این اتفاق باید آن گزارش را ضروریتر و فوریتر کند. اقداماتی مانند نصب سیستمهای گزارشدهی ناشناس در بیمارستانها، افزایش نظارت بر درآمد پزشکان شاغل در مراکز دولتی، اصلاح ساختار پرداخت به پزشکان و مجازاتهای سنگین اداری و قضایی برای متخلفان، باید در دستور کار قرار گیرد. بدون این تغییرات ساختاری، برکناری یک فرد، تنها مشتی نمونه خروش خواهد بود و پدیده زیرمیزی ادامه خواهد یافت.